واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: ایمان به غیب، شرط اول تقوا
تفسیر مقام معظم رهبری (3)الذین یؤمنون بالغیب و یقیمون الصلوه و مما رزقناهم ینفقون ( بقره /3) آنچه در تفسیر آیه سوم سوره مبارکه بقره در خلال مقالات پیشین از نظر و محضرتان گذشت به اختصار این بود که اهل تقوی واجد ویژگیهای ششگانه ای هستند که نخستین آنها "ایمان به غیب" است. غیب در یک جمله یعنی مجموع آنچه پنهان از حواس آدمی است.ایمان به غیب نیز گاه به معنای توجه به امور غیبی است و گاه به معنای خشیت به غیب است. مراد از ایمان به غیب در اینجا باورداشتن غیب است. در ادامه مباحث بینش الهیون و مادیون مقایسه و مورد تحلیل قرار گرفت و نتیجه بحث این شد که برخلاف بینش الهی مسلک، در کردار و رفتار انسانهای فاقد ایمان هدف واقعی وجود ندارد.در نوشتار حاضر بینش مبتنی بر ایمان به غیب تبیین بیشتری می یابد. هدفدار بودن زندگی در بینشالهی ... هدفدار شدن زندگی یك از نتایج بینش الهی است و تلاشگر بودن در زندگی هم یك نتیجهی دیگر است. یعنی انسان معتقد به بینش الهی آنوقتی كه احساسات بر او غلبه نكرده، و آنوقتی كه هیچ نیازی هم ندارد، و آنوقتی كه تسلیم هیچ عادتی هم نیست، در آن لحظه هم باز تلاش میكند. یعنی اگر مثلاً یك مسئولیتی را در جمهوری اسلامی به شما سپردند، اعم از مسئولیت كوچك یا بزرگ و هیچكس هم مراقب شما نیست، و هیچ هم اسیر احساسات نیستند، آیا با خودتان فكر میكنید من نیم ساعت دیگر هم برای این موضوع كار بكنم یا نه؟ اینجا آنجایی است كه بینشالهی خودش را نشان میدهد. اگر دارای بینشالهی باشید، یعنی معتقد به غیب و معتقد به خدا و معتقد به فرشتگانی كه بر شما ناظر هستند و معتقد به جایگاهی كه از شما با كمال بصیرت، كوچك یا بزرگ كار شما را سئوال میكنند و به آنها پاداش میدهند، اگر معتقد به این باشید میگوئید: چه ببینند و چه نبینند، جه بدانند و چه ندانند، شما در عین خستگی و در عین تنهائی و در عین بیخبری دیگران از شما، صرفاً به همان علت كه میدانید خدا شاهد و ناظر است كارتان را ادامه میدهید. یعنی برای كاركردن انگیزه دارید، چون خدا هست و چون او میبیند. در روز عاشورا كه امام حسین(ع) در غربت محض بود، نه غربت در آن بیابان، بلكه غربت در دنیای آنروز كه هیچكس از آن كسانی كه سرشان به تنشان میارزید كار امام حسین(ع) را قبول نداشتند و قبول هم نمیكردند یا از روی یك منطق غلط، یا از روی راحت طلبیها و تنپروریها، كه اگر میخواستیم با چشم مادی نگاه كنیم این خون هدر شده بود، در چنین صحنهای یك حادثهای اتفاق میافتد و آن كشته شدن علیاصغر است، و حال اینكه مطلقاً هیچ احساساتی انسان را وادار به این كار نمیكند، بله احساسات وادار میكند آدم خودش برود عاشقانه در میدان جنگ كشته شود، اما چه احساساتی آدم را وادار میكند بچه ششماهه را ببرد در جنگ؟! وقتی كه كشته شد امام حسین(ع) فرمودند: آنچه كه مرا تسلی میدهد : ( ان ذالك بعینالله ) این است كه خدا دارد این را میبیند و این برای هر انسان معتقد به غیب و به ماورای این مایه تسلی است و این بینش به انسان تلاش میدهد، و خصوصیت دیگری كه وجود دارد، این است كه این بینش هر پدیدهای را معنیدار میكند و انسان را به تفكر دربارهی آن پدیده وادار میكند. وقتی شما معتقد به عالم غیب هستید و ارادهی غیبی الهی را بر این آفرینش حاكم میدانید، وقائلید كه این آفرینش نظمی دارد پس هر حركت طبیعی و حركت تاریخی و انسانی در هر جای دنیا برای شما یك معنایی دارد، چون لازمهی نظم این است و چون معنا دارد درصدد برمیآئید تا آن را بشناسید و این معرفت انسانی را افزایش میدهد. بنابراین: بینش معنوی و الهی و بینش ایمان به غیب انسان را به بیشتر شناختن جهان و بیشتر شناختن محیط و بیشتر شناختن تاریخ و بیشتر شناختن هر پدیدهای از پدیدهها دعوت میكند و خلاصه اینكه ایمان به غیب آن مرز اصلی و شرط اول تقواست. اما شرط دوم: الذین یؤمنون بالغیب ( به پاداش نماز از شرایط متقین است ) منبع: پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 367]