تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
ساقدوش کیست ؟ | وظیفه ساقدوش در مراسم عقد و عروسی چیست ؟
قایق‌سواری تالاب انزلی؛ تجربه‌ای متفاوت با چاشنی تخفیف
چگونه ویزای توریستی فرانسه را بگیریم؟
معرفی و فروش بوته گرافیتی ریخته گری
بهترین بروکر برای معاملات فارکس در سال 2024
تجربه رانندگی با لندکروز در جزیره قشم؛ لوکس‌ترین انتخاب
اکسپرتاپ: 10 شغل پردرآمد برای مهاجران کاری در کانادا
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1816449843
تله مرگ برای پسر مزاحم
واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: تله مرگ برای پسر مزاحم زن جوان ادامه داد؛ بهزاد نمي دانست شوهرم در خانه است، به همين خاطر هم بدون اينکه از چيزي بترسد وارد منزل شد. وقتي امير از اتاق بيرون آمد، عصباني شد و آنها با هم درگير شدند. اعتماد: پرونده زن جواني که مردي را با همدستي شوهرش به قتل رسانده است براي محاکمه به دادگاه کيفري استان فارس فرستاده شد. اوايل سال 86 به ماموران پليس خبر دادند جسد مرد جواني که با شليک گلوله به قتل رسيده، کشف شده است. کارآگاهان با انجام تحقيقات متوجه شدند اين مرد که بهنام نام داشت از مدتي قبل با زني به نام مريم که از اقوامش بود، اختلاف داشت. پس از بازداشت مريم تحقيقات فني پليسي از اين زن آغاز شد. وي منکر قتل بهزاد شد و ادعا کرد با او مشکلي نداشته است. اما مدتي بعد پليس پي برد امير شوهر اين زن به طور ناگهاني خانه اش را ترک کرده و رفته است. بنابراين ظن پليس نسبت به مريم و شوهرش بيشتر شد و کارآگاهان يک بار ديگر مريم را تحت بازجويي قرار دادند و اين بار زن جوان که از سوالات پي درپي ماموران غافلگير شده بود لب به اعتراف گشود. وي گفت؛ از مدت ها قبل بهزاد به من نظر داشت و پيشنهاد مي داد با هم رابطه داشته باشيم اما من قبول نمي کردم تا اينکه شوهرم از اين موضوع اطلاع پيدا کرد. امير که خيلي عصباني شده بود به من گفت هر طور شده مي خواهد با بهزاد صحبت کند. براي اينکه نشان دهم با بهزاد رابطه يي ندارم قبول کردم او را به خانه بکشم. روز حادثه با بهزاد تماس گرفتم و او را به منزلم دعوت کردم. زن جوان ادامه داد؛ بهزاد نمي دانست شوهرم در خانه است، به همين خاطر هم بدون اينکه از چيزي بترسد وارد منزل شد. وقتي امير از اتاق بيرون آمد، عصباني شد و آنها با هم درگير شدند. امير به من گفت از خانه بيرون بروم و آنها را تنها بگذارم تا با هم صحبت کنند. من هم اين کار را کردم. دقايقي بعد در حالي که در حياط خانه ايستاده بودم صداي شليک گلوله را شنيدم و به سرعت خودم را داخل خانه رساندم و ديدم شوهرم بهزاد را کشته است. بنابراين تصميم گرفتيم جسد را از خانه خارج کنيم. زماني که اين کار را کرديم شوهرم فرار کرد و من نتوانستم جلوي او را بگيرم. پس از اعترافات اين زن و بي نتيجه ماندن تحقيقات براي دستگيري وي کيفرخواست عليه مريم به اتهام معاونت در قتل صادر و براي محاکمه به دادگاه کيفري استان فارس فرستاده شد. دومين پرونده پرونده ديگري که در آن يک زن به معاونت در قتل متهم شده مربوط به زني است که از شوهرش متنفر بود و براي اينکه از زندگي با او راحت شود آدمکش اجير کرد و قتل وي را رقم زد. اين زن که کبري نام دارد مدعي است سال ها بدون اينکه به شوهرش علاقه داشته باشد با او زندگي کرد و همين مساله هم باعث شد سرانجام تصميم بگيرد او را بکشد. ماموران پليس زماني در جريان اين پرونده قرار گرفتند که جسد مردي حدوداً 45ساله را در بيابان هاي اطراف ني ريز پيدا کردند. با انتقال جسد به پزشکي قانوني بررسي روي پرونده آغاز شد و آنها در گام اول تحقيقات خود را روي تشخيص هويت مقتول معطوف کردند. با شناسايي خانواده اين مرد مشخص شد وي محسن نام داشت و سال ها پيش با زني به نام کبري ازدواج کرده بود. خانواده مقتول به ماموران گفتند محسن با همسرش از همان روزهاي اول زندگي اش مشکل داشت و آنها هميشه با هم دعوا مي کردند. هرچند کبري مدعي بود در قتل شوهرش نقشي نداشته پزشکي قانوني نظري را ارائه داد که نشان مي داد مقتول قرباني يک کينه جويي شده است. کبري عاقبت در بازجويي هاي فني پليسي به قتل اعتراف کرد و گفت در اين جنايت دو همدست ديگر هم داشته است. وي گفت؛ من و شوهرم از زماني که ازدواج کرديم با هم مشکل داشتيم. من او را دوست نداشتم و در اين مدت هم به وي علاقه مند نشده بودم. شوهرم مرد بداخلاقي بود و ما مرتب با هم درگير مي شديم. نمي توانستم از شرايطي که داشتم، نجات پيدا کنم. به همين خاطر وقتي از ني ريز به سيرجان رفتيم تصميم گرفتم شوهرم را به قتل برسانم. من دو آدمکش اجير و با همدستي آنها نقشه ام را عملي کردم. وي در مورد نحوه به قتل رساندن شوهرش گفت؛ ابتدا دو ضربه به سر شوهرم زدم و او بيهوش شد. سپس در را باز کردم تا دو مردي که قرار بود محسن را بکشند، وارد خانه شوند. آنها بعد از اينکه با ضربات متعدد چاقو شوهرم را به قتل رساندند جسد را به بيابان هاي اطراف ني ريز منتقل کردند و خود دوباره به سيرجان بازگشتند. با توجه به گفته هاي اين زن ماموران به سيرجان رفتند و در آنجا موفق شدند دو همدست کبري را دستگير کنند. آنها در اعترافات اوليه اتهام مشارکت در قتل را قبول کردند و تحقيقات از سه متهم پرونده ادامه دارد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 315]
-
گوناگون
پربازدیدترینها