تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 12 مهر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):خير دنيا و آخرت با دانش است و شرّ دنيا و آخرت با نادانى.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1820261818




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

حامیانی که نیازمند حمایت هستند


واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: در حالی که عنوان می شود تقریبا هیچ کدام از اهداف برنامه چهارم توسعه در مورد زنان محقق نشده است و رفع نابرابری و خشونت علیه زنان، رفع بیکاری و فراهم آوردن زمینه مشارکت زنان در فعالیت های اجتماعی به نقطه مطلوب نرسیده است و دولت نهم تنها به زنان سرپرست خانوار توجه داشته است اما، بررسی وضعیت این قشر از زنان نیز نشان می دهد که مشکلات در این زمینه هنوز باقی است. حوزه زنان سرپرست خانوار که دولت نهم بر اساس شعار مهرورزی و عدالت گستری روی آن مانور می داد، شاهد تغییرات و فعالیت های چندان مثبتی نبوده است. به طور کلی مشکلات موجود در این زمینه که معمولا از آن به عنوان فقر در ابعاد اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی تعبیر می شود هنوز وجود دارد. در بعد اقتصادی دولت های قبل از دولت نهم با حمایت های مالی و اجرای طرح هایی به منظور ایجاد اشتغال برای زنان سرپرست خانوار فعالیت می کردند که در سال های اخیر نیز تنها همان فعالیت ها انجام شده است و اتفاق جدیدی نیفتاده است.در بعد اجتماعی و فرهنگی نیز سیاست ها همان سیاست های قبلی است و برای مثال هنوز هم که هنوز است زنان سرپرست خانوار از قشرهای در معرض آسیب های اجتماعی به حساب می آیند و بی سوادی تعداد زیادی از آنها ادامه دارد. با توجه به اینکه سالانه حدود ۶۰ هزار زن سرپرست خانوار به جمعیت این زنان اضافه می شود اگر نگوییم آسیب هایی که این قشر را تهدید می کند بیشتر از قبل شده است،همین افزایش تعداد آنها نگران کننده است و کارشناسان مسائل اجتماعی را مجبور به دادن این هشدار می کند که اگر چاره ای نیندیشیم در آینده با آسیب هایی جدی مواجه خواهیم بود. ● زنان سرپرست خانوار یک میلیون و ۹۰۰ هزار نفر یا بیشتر؟ بر اساس سرشماری نفوس و مسکن سال ۸۵ تعداد خانواده های مرد سرپرست در ایران، بیش از ۱۵ میلیون و ۷۱۱ هزار خانوار و تعداد خانواده های زن سرپرست نیز بیش از یک میلیون و ۶۴۱ هزار خانوار است. رشد خانواده های مرد سرپرست طی سال های ۷۵ تا ۸۵، حدود ۳۸درصد بوده است، که این رشد در مورد خانواده های زن سرپرست، به ۵۸درصد رسیده است. به عبارت دیگر،بر اساس سرشماری سال ۱۳۸۵،میزان سهم زنان در سرپرستی خانواده ها،۹/۴ درصد بوده است،که این میزان در سال ۱۳۷۵، ۸/۴ درصد بوده و طی یک دهه از رشد یک درصدی برخوردار بوده است. بنابراین، سالانه ۶۰ هزار زن در کشور بی سرپرست شده اند. کارشناسان یکی از دلایل این رشد را بالا رفتن نرخ طلاق در ایران می دانند.آمار رسمی منتشر شده در این حوزه نشان می دهد در طول ۱۰ سال گذشته نرخ طلاق در ایران ۱۳۴ درصد رشد داشته است. در واقع طلاق در ایران در سال ۸۸ به نسبت سال ۷۸ بیشتر از دو برابر شده است. آمار و ارقام ارایه شده در سال گذشته نیز نشان دهنده رشد ۱۵/۷ درصدی نرخ این آسیب اجتماعی در ۹ ماهه اول سال گذشته نسبت به مدت مشابه آن در سال ۸۷ بوده است. با این اوصاف بر اساس آمار رسمی در حال حاضر بیش از یک میلیون و ۹۰۰ هزار زن سرپرست خانوار در ایران وجود دارد; رقمی که برخی کارشناسان آن را غیر واقعی می دانند و می گویند تعداد زنان سرپرست خانوار ایران بیشتر از این است. بر اساس یک تعریف، زنان سرپرست خانوار شامل زنان بیوه، زنان مطلقه اعم از زنانی که پس از طلاق به تنهایی زندگی می کنند یا به خانه پدری بازگشته، ولی خود امرار معاش می کنند،همسران مردان معتاد، همسران مردان زندانی، همسران مردان بیکار، همسران مردان مهاجر، همسران مردانی که در نظام وظیفه مشغول خدمت هستند، زنان خود سرپرست (زنان سالمند تنها)، دختران خود سرپرست(دختران بی سرپرستی که هرگز ازدواج نکرده اند)، همسران مردان از کار افتاده و سالمند، می شود. یک جامعه شناس در مورد تعداد زنان سر پرست خانوار ایران با بیان اینکه درصد قابل توجی از خانوارها توسط زنان اداره می شود اما در سرشماری رسمی مدیریت خانوار به حساب نمیآید، می گوید:در خانوارهایی که مردان سرپرست خانوار بیکار، زندانی، متواری و معتاد هستند سرپرست خانوار همچنان مرد اعلام می شود در حالی که سرپرست و تامین کننده مخارج خانواده، زن است . ژاله شادی طلب معتقد است در چنین خانواده هایی زن به لحاظ فرهنگی،مرد را نان آور اعلام می کند; در حالی که با احتساب این تعداد، به میزان زنان سرپرست خانوار حداقل سه تا چهار میلیون اضافه می شود. عضو هیات علمی دانشگاه تهران می گوید:آماری از مردان متاهل معتاد وجود ندارد تا تعداد زنان سرپرست خانوار این خانواده ها مشخص شود در حالی که، اگر این رقم مشخص بود، می شد فهمید که چه تعداد خانواده هستند که علاوه بر حمایت مالی نیاز به مشاوره برای حل مشکلات ناشی از اعتیاد در خانواده دارند. ● زنان سرپرست خانوار; فقیرترین فقیرها همان طور که عنوان شد فقر مشکل اصلی زنان سرپرست خانوار است.پژوهشی در این زمینه نشان می دهد که بیش از ۵۰ درصد خانوارهای زن سرپرست در دو دهک اول و دوم یعنی فقیرترین گروه ها قرار گرفته اند. کارشناسان اعتقاد دارند درصد زنان سرپرست خانوار در دهک اول همواره بیش از مردان بوده است در حالی که، در دهک های بالاتر سهم زنان سرپرست خانوار رو به کاهش می گذارد. به گفته شادی طلب در حالی که بیش از ۵۰ درصد خانوارهای زن سرپرست جزو فقیرترین گروه ها قرار گرفته اند، این رقم در خانوارهای مردسرپرست ۱۶ درصد است.به عبارت دیگر زنان سرپرست خانوار "فقیرترین فقرا" را تشکیل می دهند. او معتقد است که فقر این قشر از زنان تنها فقر اقتصادی نیست بلکه زنان سرپرست خانوار دچار فقر فرهنگی و اجتماعی نیز هستند. در این زمینه اشاره به وضعیت سواد زنان سرپرست خانوار جالب توجه است.پژوهشی در این زمینه نشان می دهد که در میان زنان سرپرست خانوار شهری، ۴۳/۶ درصد باسوادند و این نسبت در نقاط روستایی، ۱۶/۸ درصد است. از طرف دیگر استادیار دانشکده علوم بهزیستی و توانبخشی براساس پژوهشی که در این مورد انجام داده است، تنها ۲۳ درصد از زنان سرپرست خانوار را باسواد می داند و معتقد است۱۱ درصد هم تمایل به سوادآموزی دارند. ستاره فروزان با اشاره به اینکه سواد یکی از اجزای سازنده شاخص فقر است، می گوید: ایجاد انگیزه برای سوادآموزی و کاهش فاصله بی سوادی این زنان با میانگین بی سوادی در کشور ضروری است. در مورد فقر اجتماعی زنان سرپرست خانوار می توان به میزان مشارکت آنها در فعالیت های اجتماعی اشاره کرد. بر اساس یک پژوهش در ایران،۳۵ درصد از زنان مورد مطالعه در هیچ فعالیت اجتماعی شرکت نداشته اند.این پژوهش نشان می دهد بیش از ۶۰ درصد زنان مورد مطالعه دارای سطح توانمندی متوسط،۱۹/۶ درصد از زنان سطح توانمندی پایین و ۲۰ درصد از توانمندی بالایی برخوردار هستند. مقایسه تمایل به مشارکت اجتماعی زنان و میزان مشارکت واقعی آنها در فعالیت های اجتماعی نشان می دهد مشارکت واقعی زنان در امور اجتماعی کمتر از میزان تمایل آنها به مشارکت است و این مسئله بیانگر وجود موانعی در مسیر مشارکت و حضور فعال زنان در جامعه است. محدودیت ها و فشارهای فرهنگی در جامعه موانع جدی در شبکه مناسبات اجتماعی زنان ایجاد کرده و در حوزه عمومی تاثیر منفی گذاشته است. بیش از ۸۵ درصد زنان مورد مطالعه،عدم آشنایی با فعالیت های اجتماعی و حساسیت های فرهنگی و نوع نگرش جامعه نسبت به زنان سرپرست خانوار را دلیل شرکت نکردن در فعالیت اجتماعی دانسته اند. ۱۵ درصد این زنان علل دیگر از قبیل مشغله زیاد، اولویت رسیدگی به امور منزل و عدم تطابق زمانی کار پاسخ گو با زمان این فعالیت ها را به عنوان دلیل عدم مشارکت خود ذکر کرده اند. مطالعه تفصیلی اجزای تشکیل دهنده توانمندسازی اجتماعی با توجه به مولفه نگرش سنتی نسبت به نقش زنان در جامعه صورت گرفته است که بر این باور هستند که نقش زنان محدود به درون خانه و بچه داری است. بر این اساس تنها۸/۹ درصد زنان سرپرست خانوار مشارکت زیادی در فعالیت های اجتماعی داشته اند. ژاله شادی طلب در این مورد با بیان اینکه زنان سرپرست خانوار از توانمندی روانی و اجتماعی قابل توجهی برخوردار نیستند، می گوید: چرا زنان سرپرست خانوار اعتقاد چندانی به خوداثربخشی ندارند؟ چرا شبکه روابط اجتماعی آنها بسیار محدود است؟ و چرا زنان سرپرست خانوار مهارت و آموزش کسب نکرده اند؟ پاسخ این سوالات نشان از ساختار و قوانینی دارد که در ذات خود نابرابری در فرصت ها را تقویت کرده و گسترش می دهد. این جامعه شناس از زن سرپرست خانواری حرف می زند که سقف خانه اش چکه می کند و او با وجود داشتن قدرت مالی برای تعمیر سقف، می گوید: "مرد ندارم که این سقف را تعمیر کند." بر همین اساس بود که در برنامه چهارم توسعه به فراهم کردن زمینه و بستر مناسب برای مشارکت زنان اعم از زنان سرپرست خانوار و دیگر زنان تاکید شد اما در اجرا چندان موفق از کار در نیامد تا برخی برنامه چهارم توسعه را تدوین شده بر اساس رویکردهای فمینیستی بدانند و در برنامه پنجم توسعه کمتر به مقوله مشارکت زنان در فعالیت های اجتماعی اشاره شد. از طرف دیگر در جامعه شهری ۳۱/۴ درصد و در جامعه روستایی، ۴۴/۲ درصد زنان سرپرست خانواربه منابع درآمدی مستقل دسترسی دارند و سایر زنان به طور عمده باید متکی به کمک سایر اعضای خانواده و یا کمک های انفاقی باشند. ساختار سنی زنان سرپرست خانوار نیز گویای این است که زنان با افزایش سن بیشتر در معرض بی سرپرستی قرار می گیرند; چنانکه حدود ۲۶ درصد از آنها در گروه سنی ۲۵ تا ۴۴ سال،۳۸ درصد بین ۴۵ تا ۶۴ سال و ۳۲ درصد نیز بین سنین ۶۵ ساله و بالاتر قرار دارند. با توجه به جامعه گسترده زنان سرپرست خانوار در ایران و اینکه فقر آنها ابعاد مختلفی دارد به نظر می رسد که تنها کمک مالی به این قشر از جامعه رفع کننده مشکلات آنها نیست و باید به دنبال اجرایی کردن طرح ها و ارایه خدماتی دیگر بود. این در حالی است که هم در زمینه حمایت مالی و هم در زمینه دیگر حمایت ها نارسایی هایی وجود دارد و این نارسایی ها باعث شده است نه تنها در سال های اخیر مشکلات این قشر حل نشود که با توجه به نا به سامانی وضعیت اقتصادی،آنها در معرض مشکلات بیشتری نیز قرار بگیرند. سازمان بهزیستی و کمیته امداد امام خمینی(ره) دو سازمان حمایتی اصلی هستند که حمایت از زنان سرپرست خانوار را بر عهده دارند اما، تعداد زنان سرپرست خانواری که حمایت های این سازمان ها را دریافت نمی کنند یا در صورت دریافت این حمایت ها مشکلات شان همچنان باقی است، زیاد است. اسفند ماه سال گذشته معاون امور اجتماعی سازمان بهزیستی کشور تعداد زنان سرپرست خانوار تحت پوشش این سازمان را ۱۷۴ هزار نفر اعلام کرد. علی شاکری ادعا کرد که تنها ۴۰ هزار زن سرپرست خانوار پشت نوبت دریافت خدمات بهزیستی هستند. این در حالی است که با پوشش این ۴۰ هزار نفر،۲۱۴ هزار زن سرپرست خانوار تحت پوشش بهزیستی قرار می گیرند و این تعداد کمی بیشتر از ۱۰ درصد کل جمعیت این زنان را شامل می شود. باید دید که آیا مابقی زنان سرپرست خانوار تحت پوشش دیگر نهاد ها هستند و از طرف دیگر افراد تحت پوشش بهزیستی و دیگر نهادها توانسته اند با حمایت های دولتی نیاز های خود را بر طرف کنند یا نه؟ قرائن و شواهد نشان می دهد که تعداد زیادی از زنان سرپرست خانوار تحت پوشش هیچ نهادی نیستند و یا با وجود تحت پوشش بودن نمی توانند نیازهای خود را برطرف کنند. این در حالی است که بسیاری از آنها بیمه نیز نیستند و این باعث می شود در آینده نیز مشکلات مالی آنها ادامه داشته باشد. ● طرحی برای توانمند سازی زنان سرپرست خانوار از سال ۷۹ طرحی در سازمان بهزیستی اجرا شده است که بر اساس آن زنان سرپرست خانوار در قالب گروه های همیار مورد حمایت قرار می گیرند و به فعالیت اقتصادی می پردازند. بر اساس یک تعریف گروه همیار جمعی است که دارای کنش دوسویه و متقابل بوده و اغلب بین افراد با توانایی های کم و بیش یکسان صورت می گیرد. در این گروه ها نقش یاری دهنده و یاری گیرنده به طور متناوب تغییر می کند. به معنی ساده تر گروهی از افراد با مشکلات مشترک و توانمندی های کم و بیش مشترک دور هم جمع می شوند و علاوه بر کمک به یکدیگر و استفاده از تجربیات هم اقدام به کاری می کنند که درآمدزا باشد و نیازهای مادی شان را رفع کند. در سال ۷۹ کارشناسان بهزیستی به دنبال تخصصی کردن خدمات قابل ارایه به زنان سرپرست خانوار و در راستای خارج کردن این قشر از زنان از چرخه حمایتی بهزیستی و به عبارتی بهتر به منظور توانمند سازی آنها با تشکیل ۵۲ گروه همیار در سراسر کشور این طرح را اجرایی کردند. طرح فوق که نتیجه کاری کارشناسی بود و ثابت شده است که در صورت درست اجرا شدن می تواند به وضعیت معیشت زنان سرپرست خانوار و همچنین به سامان دادن وضعیت مشارکت اجتماعی آنها کمک کند ادامه پیدا کرد و در سال ۸۳ تعداد گروه های همیار زنان سرپرست خانوار کشور به ۵۰۵ گروه رسید. از آن پس این گروه ها با فراز و نشیب هایی همراه بودند.دولت نهم در ابتدای تصدی گری خود اقبال چندانی به این گروه ها نشان نداد و در سال ۸۴ نه تنها تعداد آنها افزایش نیافت که با کاهش ۱۴تایی این گروه ها نیز مواجه بودیم. پس از این اما کارشناسان بهزیستی دولت را مجاب کردند که این طرح باید انجام شود و برای حمایت از زنان سرپرست خانوار چاره ای جز این نیست. نتیجه آن شد که در سه سال بعد گروه های همیار زنان سرپرست خانوار رشد کج دار و مریزی پیدا کردند و تعداد آنها در سال ۸۷ به ۸۷۱ گروه رسید اما،پس از آن به تعداد این گروه ها اضافه نشد و آخرین آمار نشان می دهد که تا پایان سال ۸۸ هم تعداد گروه های همیار همان ۸۷۱ گروه بوده است. در واقع آنچه باعث شد این طرح در جا بزند این بود که یک سری مشکلات برای گروه های همیار تشکیل شده به وجود آمد و باعث شد تعدادی از آنها از هم بپاشند یا در وضعیت نامناسبی قرار بگیرند.گزارشی در این زمینه نشان می دهد که بسیاری از گروه های همیار به ویژه در چند سال اخیر نتوانسته اند از لحاظ اقتصادی درآمدزا باشند و نیازهای زنان سرپرست خانوار را رفع کنند. در گزارشی که در آن ضعف ها و قوت های گروه های همیار مورد بحث قرار گرفته است معاون امور اجتماعی سازمان بهزیستی قزوین در مورد گروه های همیار زنان سرپرست خانوار استان خود می گوید:مهم ترین مشکلی که در استان قزوین وجود دارد این است که مددجویان و اعضای گروه های همیار فرهنگ کار جمعی را نمی دانند و اغلب به انجام کارهای فردی گرایش دارند.یعنی دوست دارند سرمایه ای در اختیار آنها قرار دهیم تا آنها به صورت انفرادی کار کنند. فاطمه پزشکیان پراکندگی و فاصله مکانی مددجویان از یکدیگر را از دیگر مشکلات تشکیل گروه های همیار می داند و ادامه می دهد:برای همکاران ما بسیار سخت است که بخواهیم زنانی را با توانایی های همسان پیدا کنیم که تمایل داشته باشند با هم یک گروه را تشکیل دهند. او تاکید می کند:علاوه بر این مشکلات حتی اگر گروهی شکل بگیرد،متاسفانه مددجویان درآمد کافی در ازای این مشاغل بدست نمی آورند و در نتیجه ما عملا اهرمی برای تشویق و توانمندسازی آنها نداریم. مشاورمعاون امور اجتماعی سازمان بهزیستی کشور و سرپرست سابق دفتر زنان و خانواده این سازمان نیز در مورد مشکلات گروه های همیار سرپرست خانوار می گوید: به علت آموزش ندیدن گروه ها و عدم ظرفیت سازی و در مواردی اشتغال گروه ها در شغل های سنتی و تکراری باعث شده که این گروه ها به موفقیت کامل نرسند . فرید براتی سده با تقسیم مشکلات گروه های همیار به دو بخش مشکلات سخت افزاری و نرم افزاری می گوید:مشکلات بخش نرم افزاری گروه های همیار در عدم آموزش اعضای گروه در رابطه با کار تیمی و آموزش مسوولیت پذیری و یادگیری مهارت های کار کردن خلاصه می شود ولی در بخش سخت افزاری کار، مساله تهیه مکان و امکانات برای گروه های همیار، رقابت با شرکت ها و کارخانجات تولیدی، نوع نگرش و وضعیت حمایتی، بیمه آنها و... مطرح می شود. او ثابت نبودن اعتبارات سازمان و کمک های موردی وزارت رفاه و امور اجتماعی و دفتر زنان نهاد ریاست جمهوری برای گروه های همیار را از دیگر مشکلات این گروه ها می داند. کارشناسان دیگر شرکت کننده در این نظر خواهی نیز مشکلات مالی، عدم حمایت و پشتیبانی و نبود بودجه، عدم مهارت و... را از مشکلات گروه های همیار زنان سرپرست خانوار می دانند. بریمانی سرپرست دفتر زنان و خانواده سازمان بهزیستی کشور در این مورد می گوید:مهم ترین مشکلی که در اجرای طرح گروه های همیار با آن مواجه هستیم کمبود اعتبارات طرح و نداشتن سرمایه کافی برای توسعه گروه هاست و مشکل دیگر این گروه ها کم سوادی یا بی سوادی برخی از اعضای گروه است که روی پیشرفت و ارتباط آنها با دیگران از جمله بحث بازاریابی آنها تاثیر منفی می گذارد. به هر حال طرح حمایت از زنان سرپرست خانوار با تشکیل گروه های همیار طرحی است که می تواند هم از لحاظ اقتصادی و هم از لحاظ اجتماعی به این قشر از زنان کمک کند. ایده این طرح به دنبال سفر کارشناسان بهزیستی به هند در سال ۷۹ به ذهن مسئولان دولتی رسید و یکی از طرح هایی است که با افزایش سرمایه اجتماعی افراد سرمایه اقتصادی آنها را نیز بالا می برد و از این لحاظ طرحی مدرن است. به جز این طرح، به تازگی حمایت از زنان سرپرست خانوار در قالب گسترش مشاغل خانگی مد نظر قرار گرفته است. کارشناس امور بانوان وزارت رفاه و تامین اجتماعی در این مورد می گوید: طرح حمایت از مشاغل خانگی با توجه به نرخ بالای بیکاری در جامعه همچنین عدم بازار کار و اشتغال به ویژه برای زنان مطرح و بررسی شد. لیلی احمدی ادامه می دهد: تصویب این طرح در کاهش فشار تقاضای کار در بخش دولتی و خصوصی بسیار موثر است و همچنین فرصت های شغلی جدیدی را برای جامعه فراهم می کند. او با بیان اینکه این طرح با هدف بهبود و ارتقای وضعیت معیشتی خانواده برنامه ریزی و تصویب شده است،می گوید: پاسخ به مطالبات زنان سرپرست خانوار در این طرح از مهم ترین اهدف آن است تا زنان در کنار فرزندانشان بتواند فعالیت اقتصادی داشته باشند. مشاور امور بانوان وزارت رفاه و تامین اجتماعی تصریح می کند: با توجه به اینکه اولویت وزارت کار رسیدگی به وضعیت زنان سرپرست خانوار است، در این طرح تمهیداتی برای این دسته از افراد در نظر گرفته شده است. طرح حمایت از زنان سرپرست خانوار از طریق مشاغل خانگی هنوز در مرحله ای نیست که بشود در مورد آن قضاوت کرد و هر چند نمی توان گفت که بهتر است سازمان های دولتی روی یک طرح تاکید کنند اما، مسلم است که باید به طرح گروه های همیار توجه بیشتری شود تا با گسترش آنها یک بار برای همیشه زنان را از فقر اقتصادی و اجتماعی نجات دهیم; چرا که اکنون دیگر باید برای مسوولان دولتی محرز شده باشد که پرداخت ماهیانه مبلغ ناچیزی به یک زن سرپرست خانوار راهکار مناسب حمایت از او نیست و تنها او را وابسته تر و فقیر تر می کند. ● مشکلات زنان سرپرست خانوار تنها محدود به آنها نیست مسوولان دولتی در هنگام گزارش دادن در مورد فعالیت هایی که در زمینه حمایت از زنان سرپرست خانوار انجام داده اند علاقه مند به ارایه آمار و ارقام بزرگ هستند.برای مثال معاون امور اجتماعی سازمان بهزیستی کشور وقتی از تحت پوشش بودن ۱۷۴ هزار نفر از زنان سرپرست خانوار حرف می زند خود را ملزم می داند که تذکر دهد که تحت پوشش قرار دادن این تعداد زن سرپرست خانوار به معنای تحت پوشش قرار دادن بیش از ۷۰۰ هزار نفر است; چرا که در واقع با تحت پوشش قرار دادن آنها فرزندان آنها نیز حمایت می شوند و تعداد حمایت شدگان به رقم ۷۰۰ هزار نفر می رسد. در هنگام ارایه این چنینی آمار البته باید به این جنبه نیز توجه کرد که برای مثال عدم ارایه خدمات به بیش از یک میلیون زن سرپرست خانوار یعنی عدم حمایت از بیش از چهار میلیون نفر; چهار میلیون نفری که در معرض انواع و اقسام آسیب های اجتماعی و روانی هستند. پژوهش ها در مورد زنان سرپرست خانوار و فرزندان آنها نشان می دهد که آسیب های اجتماعی، این قشر از افراد جامعه را بیشتر تهدید می کند.تکدی گری، روسپیگری، روی آوردن به شغل های کاذب، اعتیاد و... از جمله آسیب هایی است که ممکن است دامن زنان سرپرست خانوار و فرزندان آنها را بگیرد. آنها همچنین در معرض خودکشی، افسردگی و ابتلا به بیماری های روانی هستند و فرزندان آنها علاوه بر این مشکلات،در زندگی تحصیلی و شغلی خود دچار مشکل می شوند. باید توجه داشت که عدم رسیدگی به زنان سرپرست خانوار منجر به هر چه بیشتر شدن تعداد آسیب دیدگان اجتماعی و افراد در معرض آسیب می شود. در واقع عدم حمایت از یک زن سرپرست خانوار برابر با ایجاد خطر برای تعدادی از افراد است و اگر چرخه آسیب دیدن و در معرض آسیب بودن آنها ادامه یابد، مشکلات اجتماعی بیش از اکنون وضعیت نامطلوبی پیدا می کند. ( www.mardomsalari.com )




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 780]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


اجتماع و خانواده

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن