تبلیغات
تبلیغات متنی
آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت
دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک
بهترین دکتر پروتز سینه در تهران
محبوبترینها
راهنمای انتخاب شرکتهای معتبر باربری برای حمل مایعات در ایران
چگونه اینورتر های صنعتی را عیب یابی و تعمیر کنیم؟
جاهای دیدنی قشم در شب که نباید از دست بدهید
سیگنال سهام چیست؟ مزایا و معایب استفاده از سیگنال خرید و فروش سهم
کاغذ دیواری از کجا بخرم؟ راهنمای جامع خرید کاغذ دیواری با کیفیت و قیمت مناسب
بهترین ماساژورهای برقی برای دیسک کمر در بازار ایران
بهترین ماساژورهای برقی برای دیسک کمر در بازار ایران
آفریقای جنوبی چگونه کشوری است؟
بهترین فروشگاه اینترنتی خرید کتاب زبان آلمانی: پیک زبان
با این روش ساده، فروش خود را چند برابر کنید (تستشده و 100٪ عملی)
خصوصیات نگین و سنگ های قیمتی از نگاه اسلام
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1866245829


زن بر دو راهی خانه و بازار
واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: از آیات و روایات استفاده میشود که عرصه عمومی و ایفای نقش در موقعیتهای مختلف اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی ویژه گروه یا جنس خاصی نیست. زن به عنوان جنس مؤنث، در هیچ آیه و روایتی از فعالیت اجتماعی و کار و تلاش در بیرون از خانه منع نشده است. بنابراین گرچه در طول تاریخ، خدمات خانگی و رسیدگی به خانواده از دغدغههای اصلی و عرصههای مهم فعالیت زنان بوده اما هیچ گاه به عنوان حوزه انحصاری مطرح نبوده است. در نتیجه این سخن که زنان نیز میتوانند مثل مردان، فعالیتهای اجتماعی داشته باشند، در جای خود سخن درستی مینماید اما نکتهای که باید بدان توجه شود این است که: اولاً: جواز یک عمل، غیر از مطلوبیت و رجحان آن کار است. کارها و فعالیتهایی که مجاز است و زن و مرد، میتوانند شرعا و عقلاً آنها را انجام دهند وقتی با یکدیگر مقایسه شوند اهمیت و مطلوبیت آن متفاوت خواهد بود. عوامل متعددی نظیر ذوق و سلیقه، استعداد، توانایی جسمی، ویژگیهای روانی، مصلحت خانواده و جامعه در تعیین درجه مطلوبیت عمل مؤثر است. بنابراین کارهایی که فرا روی انسان قرار دارد از حیث ارزش و مطلوبیت برای وی یکسان نیست. از اینرو مجاز بودن یک کار به معنای عدم ممنوعیت است نه مطلوبیت و رجحان. ثانیا: انسان در دنیا در دو حصار زمان و توان زندانی است. نه میتواند فوق قدرتش فعالیت کند و نه فراتر از زمان قدمی بردارد. محدودیت در توان، انسان را مجبور میکند که اوقات خود را تقسیم کند: پارهای از وقت خود را برای کار و تلاش و زمانی را برای استراحت و تفریح قرار دهد. مدتی را نیز به دیگر نیازهای حیاتی اختصاص دهد. محدودیت زمانی نیز میطلبد که از میان کارهای مختلف که همزمان در برابر او صف میکشند، یکی را برگزیند. این دو ویژگی، که به طور طبیعی مانع از اقدام انسان به همه کارهای مجاز و مورد علاقه است، اقتضا میکند که فرد با درایت و تیزبینی و بر اساس ملاکهای مشخص و واقعگرایانه، کارهای مختلفی را که فرا روی اوست، در جدول اختیارش رتبهبندی کند. اشتغالات مهمتر و امور مطلوبتر را در ردیف اول و سایر کارها را در اولویتهای بعدی قرار دهد و از میان آنها کاری را که مطلوبتر و در اولویت اول است، گزینش کند. لازمه رتبهبندی و گزینش، تقدیم مهمتر بر مهم و انجام برخی از کارها و رها کردن برخی دیگر است. با توجه به این مقدمه، گرچه زن از نظر شرعی مجاز است علاوه بر ارائه خدمات خانگی و پرورش و تربیت فرزند، فعالیت اقتصادی و اجتماعی بیرون از خانه داشته باشد، اما آیا توان تکوینی نیز بر این کار دارد؟ آیا میتواند علاوه بر حضور فعال و بانشاط در خانه و اشتغال به کارهای طاقتفرسای آن، ساعات مشخصی را در کارخانه، کارگاه، ادارات دولتی، و مراکز قدرت و تصمیمگیری حضور چشمگیر داشته باشد؟ آیا برای زنان میسر است در دو عرصه خصوصی و عمومی تلاش و فعالیت داشته باشند؟ خدمات خانگی و رسیدگی به همسر و فرزند کار ارزشمند و اشتغال به کارهای اجتماعی در بیرون از خانه نیز مجاز است اما آیا پرداختن به هر دو به طور کامل و بدون کم و کاست برای زن ممکن است یا انجام یکی سبب بازماندن یا کاهش توجه به دیگری میشود؟ بیشک با توجه به محدودیتی که برای انسان اعم از زن و مرد، بیان شد روشن میشود که ایفای هر دو نقش به طور کامل برای زن در عمل میسر نیست؛ زیرا محدودیت زمانی به زن اجازه نمیدهد در ساعاتی که به فعالیت اقتصادی و اجتماعی اشتغال دارد، به کودک خود رسیدگی کند و خواستههای همسر و خانه را هم برآورد. محدودیت در قدرت نیز سبب میشود زن پس از انجام وظیفه اجتماعی و بازگشت از محل کار، با تنی رنجور و روانی خسته در خانه حاضر شود، در نتیجه نتواند نقش همسری و مادری را به خوبی ایفا کند. شواهد تجربی نیز بیانگر آن است که اشتغال زن به امور اقتصادی و اجتماعی وی را از ایفای نقش خانگی باز داشته یا از توجه او به خانه و خانواده میکاهد.(1) یکی از جامعهشناسان میگوید: زنی که شاغل است و مسئولیت اجتماعی بر عهده دارد، اگر ناچار باشد تمام وظایف خانه را طبق سنتها بپذیرد و انجام بدهد، قطعا دچار تعارض میشود ... اگر ما به این موضوع توجه نکنیم و مسئولیت خانه و خارج از خانه را بر عهده زن بگذاریم، شاهد فرسایش زودرس زنان خود خواهیم بود. در سالهای آینده شاهد زنانی خواهیم بود که دیگر تعادل حیاتی ندارند چون بار سنگین دوگانه را نمیتوانند تحمل کنند ... اگر بنا باشد زن در اجتماع مشاغل بزرگ داشته باشد و با قدرت و صلابت این وظایف را ایفا کند و سپس به خانه بیاید و نقش یک زن عاطفی و جنس دوم را ایفا کند، دچار تعارض میشود.(2) همه این اعترافات بیانگر آن است که جمع میان این دو نقش ممکن نیست، به همین سبب جامعهشناسان ازدواج و مسئولیتهای خانگی را یکی از عوامل مؤثر در کاهش کار زنان و از موانع اشتغال آنان معرفی کردهاند.(3) البته ممکن است برخی از زنان با تلاش چند برابر و ازخودگذشتگی بیشتر، فعالیت اجتماعی خود را به طور کامل انجام داده و در اداره منزل نیز موفق باشند. چنان که برخی از کارها به سبب همسویی با وظایف خانهداری، این امکان را برای زن فراهم میکند که بتواند در هر دو عرصه فعالیت داشته باشد. اما این موارد، استثنایی و خارج از بحث ماست، بنابراین اگر ورود زن به عرصه عمومی و اشتغال به فعالیت اجتماعی او را از عرصه خصوصی باز داشته یا لااقل از توجهش بکاهد وظیفهاش چیست؟ اگر زن نتواند میان نقشهای دوگانه جمع کند، نتواند هم فضای خانواده را به بوی خوشِ مهر و محبت معطر سازد و کام تشنه همسر و فرزندان را با زلال عاطفهاش سیراب کند و به زندگی صفا و طراوت بخشد و هم در بیرون از خانه با دست توانای خود چرخ اقتصاد جامعه را به حرکت در آورد و در کارهای اجتماعی مشارکت داشته باشد، ترجیح با کدام است؟ به ناچار باید اولویت این دو کار را معین کرده و یکی را که دارای امتیاز بیشتری است و اولویت اول دارد انتخاب کرده و در رأس کارهای خود قرار داده و کار درجه دوم را ترک کرده و فدای دیگری کند. بیشک قانون کلی در موارد تزاحم و تلاقی دو پدیده، توجه به کار مهمتر و به اصطلاح پیش داشتن مهمتر بر مهم است. اما نکته اساسی، شناخت و تشخیص مهمتر از میان چند کار است. بدین سبب سؤال اصلی ما در این نوشته آن است که اولویت اول زن در موارد تزاحم چیست؟ کدام یک از دو حوزه خصوصی و عمومی برای زن بایستهتر است؟ آیا زن محیط خانه و تربیت فرزند را اصل و اولویت اول خود دانسته و سایر اشتغالات را فرع و درجه دوم، یا به عکس، به کار و تلاش اجتماعی امتیاز بالاتر داده و آن را اولویت اول خود قرار دهد و ازدواج و رسیدگی به خانه و فرزندان را در درجه دوم و کاری استطرادی و فرعی؟ آیا زن، خانواده و فرزندان را فدای کار و تلاش اقتصادی کند یا کار و تلاش را فدای خانواده کند؟ این پرسشی است که به دنبال پاسخ آن هستیم. بیشک مکتبهای مختلف با توجه به جهانبینیهای متفاوت، پاسخهای گوناگونی به این پرسش خواهند داد. اسلام نیز به عنوان یک مکتب زنده و جهانی که پاسخگوی همه نیازهای فردی و اجتماعی بشر است برای این پرسش پاسخی دارد که در صدد یافتن و بیان آن هستیم. أ) دیدگاه اسلام بیشک برای بیان دیدگاه اسلام در این مسئله و هر مسئله دیگر باید سراغ کتاب، سنت و عقل به عنوان منابع اصلی اسلامی برویم و پاسخ پرسش را از آنها جویا شویم. اما این سخن بدین معنا نیست که پاسخ هر پرسش و مسئلهای به طور صریح و جزیی در قرآن شریف و روایات اهل بیت(ع) مطرح شده است. بسیاری از مسائل جزیی به علل مختلف در کتاب و سنت نیامده، ولی از اصول کلی و محکم قرآنی قابل استنباط است. مسئله حاضر نیز از همین قرار است. اینک با توجه به برخی از اصول حتمی که از قرآن و روایات برگرفته شده، جهتگیری اسلام را در ارتباط با پرسش یادشده بیان و در تأیید آن برخی از شواهد تجربی را نیز ذکر خواهیم کرد. اصل اول: بنیان مقدس خانواده میل به جنس مخالف یکی از نیازهای طبیعی انسان است. اسلام نه تنها با ارضای این میل مخالفتی نکرده، بلکه بر ارضای آن به صورت ضابطهمند و در چارچوب قرارداد زناشویی تأکید دارد. قرآن کریم خطاب به همه مسلمانان میفرماید: «به افراد مجرد و غلامان و کنیزانی که برای ازدواج شایستگی دارند همسر بدهید.»(4) فراگیر بودن خطاب آیه، شاهدی است بر اینکه سامان دادن امر ازدواج جوانان و افراد مجرد وظیفه همه مردم است. مسلمانان نه تنها وظیفه دارند نسبت به ازدواج فرزندان خود اقدام کنند، بلکه نسبت به تزویج سایر جوانان نیز مسئولند. از نظرگاه دینی وساطت در امر ازدواج بهترین شفاعت است(5) و کسی که مجردی را همسر بدهد خداوند به نظر لطف به وی مینگرد.(6) رسول گرامی اسلام(ص) نیز ازدواج را سنت خود دانست و به مسلمانان سفارش کرد که از آن پیروی کنند.(7) در آموزههای دینی آمده: کسی که ازدواج کند، نصف دینش را حفظ کرده(8) و دو رکعت نماز وی بهتر و بالاتر از هفتاد رکعت نماز فرد بیهمسر دانسته شده است.(9) قرآن شریف همسران را مایه آرامش(10) و لباس یکدیگر معرفی کرده است.(11) اسلام، ارضای غریزه جنسی و تولیدمثل و تکثیر نسل(12) را فقط در چارچوب خانواده مجاز دانسته و کسانی را که از این مرز فراتر روند، متجاوز میداند(13) و برای آنان مجازاتهای سختی مثل ضرب و قتل پیشبینی کرده است. بنابراین ارتباط جنسی به جز از راه زناشویی از دیدگاه اسلام محکوم و مطرود است.(14) آموزههای دینی از یک سو انسانها را به ازدواج و تشکیل خانواده تشویق و ترغیب کرده، برای کسانی که در ساختن این بنای مقدس مشارکت دارند، پاداشهای مادی و معنوی فراوانی بیان کرده، از سوی دیگر برای متجاوزان از حریم خانواده، مجازاتهای سختی تا حد قتل در نظر گرفته، از احکام و دستورهایی که جهت استحکام و استواری بنای مهم و سرنوشتساز خانواده تشریع شده است استفاده میشود: اول: در اسلام، زناشویی تنها شکل منحصر به فرد ارتباط انسان با جنس مخالف و ارضای غریزه جنسی و تولیدمثل، و تکثیر نسل است. (موضوع کنیزان نیز در همین فضا تفسیر و ارزیابی میشود.) دوم: خانواده در فرهنگ اسلامی نهادی مقدس، ارزشمند و محبوبترین بنا نزد خدا است.(15) قانونگذار اسلام حفظ حریم آن را واجب و بر بقا، استمرار و استواری آن پای میفشارد و به هیچ وجه به نابودی و از بین رفتن و تبدیل و جایگزینی آن رضایت نمیدهد و آن را به سود فرد و جامعه نمیداند. سوم: خانواده سنگر مستحکمی است که همسران در پناه آن از آسیب تیرهای انحراف و کژی در امان میمانند. چهارم: تشکیل خانواده تنها برای ارضای غریزه جنسی و پاسخ به هوسهای آنی و زودگذر نیست بلکه یک پیوند معنوی و عاطفی میان دو انسان است. در این پیمان هر یک از زوجین علاوه بر ارضای غریزه جنسی خود، نیازهای عاطفی طرف مقابل را نیز پاسخ میدهد و سکونت و آرامش وی را فراهم میسازد. بنابراین از مجموع مطالب میتوان به این نتیجه رسید که نهاد خانواده در اسلام یک اصل است و احکامی نظیر حرمت نگاه به نامحرم برای زن و مرد، وجوب پوشش برای زنان، خوش نداشتن طلاق،(16) احترام به پدر و مادر(17) و صله رحم(18) در راستای حفظ و حراست از بنیان ارزشمند و اصیل خانواده است. اهتمام اسلام به امر خانواده به عنوان یک نهاد مقدس اقتضا میکند که زن و مرد در حفظ آن بکوشند و رفتار فردی و مناسبات خانوادگی و اجتماعی خود را به گونهای تنظیم کنند که در راستای حفظ و تقویت این نهاد باشد. اصل دوم: محوریت زن در خانواده گرچه زن و مرد در بنیانگذاری خانواده یکسان و هسته اصلی آن به شمار میروند اما ویژگیهای جسمی و روانی هر یک از همسران، نقش خاصی را میطلبد، به همین دلیل سهم آنان در استحکام و استمرار این بنا یکسان نخواهد بود. زن در آرامبخشی و تلطیف فضای خانه نقش ویژه دارد. قرآن به صراحت میفرماید: «او خدایی است که شما را از یک فرد آفرید؛ و همسرش را نیز از جنس او قرار داد تا در کنار او بیاساید.»(19) آرامبخشی گرچه در سوره روم(20) به عنوان کارکرد هر یک از همسران بیان شده اما تأکید بر آرامبخش بودن زن برای مرد در آیه 189 سوره اعراف، نشانگر نقش ویژه زن در این امر است. بنابراین گرچه تهیه مسکن از وظایف مرد است و جسم و جان زن در خانه مرد، و در سایه حمایت او به آرامش میرسد اما خود از حیث روانی و عاطفی، منزل و مأوای مرد است و شوهر در کنار او آرامش مییابد. زن با نقش عاطفی و احساسی ویژهای که دارد به خانواده نشاط و حیات میبخشد. آرامبخشی زن، روح خانواده است و تا زمانی که این روح در آن جریان دارد خانواده استوار و پابرجا خواهد بود. استمرار و برپایی خانواده تا زمانی است که مرد در منزل امنی که زن برای او فراهم کرده است، احساس آرامش و سکونت کند، نه تا زمانی که خانه ظاهری برپا باشد. اگر مردی بهترین و بزرگترین خانه و باغ و ویلا را برای همسرش آماده کند اما زن نتواند نقش آرامبخشی خود را در آن به خوبی ایفا کند و از نظر عاطفی و روانی، نیازهای همسرش را تأمین نکند آن خانه و باغ و ویلا به تنهایی در تحکیم خانواده و استمرار حیات معنوی زوجین تأثیری نخواهد داشت. انسانهای فراوانی خانه ندارند اما خانواده دارند. باغ و ویلا ندارند، از نظر امکانات مادی و مسکن دچار مشکلند اما از حیث عاطفی و آرامش روانی مشکلی ندارند. باصفا و صمیمیت زندگی میکنند. بنابراین، خانهای که زن با دستِ دل میسازد کارآمدتر از خانهای است که مرد با خشت و گِل بنا میکند. از سوی دیگر، نقش برجسته زن در تولیدمثل که یکی از کارکردهای مهم خانواده است و در استحکام آن نقش اساسی دارد قابل انکار نیست. مشارکت مرد در تولیدمثل، مربوط به مرحله آغازین آن و در حد انتقال نطفه است. اما در مراحل بعدی یعنی رشد و پرورش جنین و تولد، که مهمترین مراحل تولید و تکثیر مثل است نقشی نداشته و در شیردهی و تغذیه و نگهداری کودک نیز نقش چشمگیری ندارد. این زنِ خانه و مادر است که نهال نوپای خانواده را با مواظبت و صبر و تحمل طی این مراحل پرورش داده و به ثمر میرساند. قرآن میفرماید: «ما به انسان در باره پدر و مادرش سفارش کردیم؛ مادرش او را با ناتوانی روی ناتوانی حمل کرد.»(21) در آیه دیگر فرمود: «ما به انسان توصیه کردیم که به پدر و مادرش نیکی کند. مادرش او را با ناراحتی حمل میکند و با ناراحتی بر زمین میگذارد.»(22) در این آیات ضمن سفارش انسانها نسبت به پدر و مادر، بلافاصله به زحمتها و سختیهای دوره بارداری و زایمان (که ویژه مادر و از مراحل پراهمیت تولیدمثل است) اشاره کرده که از نقش برجسته مادر و مسئولیت سنگین او حکایت دارد. روایات فراوانی، بهترین غذای کودک را شیر مادر دانسته و آداب و دستورهایی را برای شیر دادن به کودک بیان کرده، بر نقش ویژه مادر در مرحله شیردهی دلالت دارد.(23) همچنین کودک علاوه بر نیاز مادی، دهها نیاز معنوی و عاطفی دارد که برآوردن آنها در درجه اول به دست مادر است. بنابراین، جنس مؤنث هم به سبب نقش همسری و هم به جهت ویژگی مادری، در بنیان خانواده نقش محوری دارد. زن سنگ بنای بنیان خانواده و محور اصلی آن است. کلید حفظ و حراست خانواده در دست زن است. بنای عظیم خانواده با حضور پررنگ و بانشاط زن در خانه پابرجا و استوار و با حضور کمرنگ و خسته وی، متزلزل خواهد بود. بر اساس اصل اول، خانواده در اسلام نهادی مقدس، باارزش، بیهمتا و محبوبترین بنا نزد خدا میباشد و رعایت حدود آن بر همه مسلمانان واجب است و بر اساس اصل دوم، زن به سبب ویژگی طبیعی و نقش همسری و مادری در استحکام و استمرار این بنا نقش برجسته، محوری و ویژه دارد. از اینرو باید حضور وی در خانه از نظر کمّی و کیفی با نقش ویژه او در حفظ بنیان خانواده متناسب باشد. این امر اقتضا میکند که زن در خانه حضور جدی داشته باشد به این معنا که هم فرصت بیشتری را در خانه در کنار خانواده و فرزندان باشد و هم حضوری پررنگ و بانشاط داشته باشد. معنای این سخن آن است که خانواده و مسئولیتهای خانگی، برای زن مهمتر و کار درجه اول و اشتغال در درجه دوم خواهد بود؛ با این بیان در تزاحم و تلاقی میان خانه و اشتغال، حق تقدم با خانه و خدمات خانگی است. این قاعده در مورد دختران نیز جاری است زیرا اصولی که پیش از این بیان شد مربوط به جنس مؤنث بود نه زن شوهردار. علاوه بر اینکه از دیدگاه اسلام هزینهای بر عهده دختر نیست تا به دست آوردن مال و درآمد برای او مهمتر باشد، بنابراین اشتغال اولویت اول دختر نیست و نباید مانع و مزاحم ازدواج او شود. در دو راهی اشتغال و ازدواج، حق تقدم برای دختر، ازدواج است. بنابراین آنچه در برخی گزارشها و نظرسنجیها آمده که اشتغال به عنوان اولین مسئله و دغدغه زنان و دختران جوان مطرح است و اموری همچون ازدواج در رده پنجم یا ششم قرار دارند(24) با دیدگاه اسلام که از اصول یادشده به دست آمد، ناسازگار مینماید. البته این امر در مورد پسران شاید به عکس باشد زیرا پرداخت مهریه به زن و مسئولیتهای مالی خانواده از دیدگاه اسلام بر عهده مرد است. جوانی که در صدد تشکیل خانواده است باید در اندیشه داشتن کار آبرومند با حداقلی از دستمزد باشد تا بتواند از آن طریق هزینه خانواده را تأمین کند. قرآن مردانی را که توانایی مالی برای ازدواج ندارند، به عفت و خودداری امر کرده و فرموده است: «آنها که وسیله ازدواج ندارند باید عفت پیشه کنند تا خداوند آنان را به فضلش بینیاز سازد.»(25) بنابراین میشود از این آیه و آیاتی که مهر و نفقه را بر عهده مردان قرار داده استفاده شود که اولویت اول مرد اشتغال و کسب درآمد است. اشتغال زنان، ناهمگون با طبع مردان اشتغال زنان با خواست طبیعی مردان ناسازگار و عکس انتظاری است که آنان از زن دارند. بر اساس برخی از تحقیقات، حتی در کشورهای غربی «مردان به طور طبیعی زنی میخواهند که محور خانواده باشد و نقش مادری و همسری خود را به خوبی ایفا کند. یک بررسی اخیر از شش دانشکده و دانشگاه شمال شرقی، بیانگر واقعیتی تکاندهنده بود. اکثریت دانشجویان مرد انتظار دارند با زنانی ازدواج کنند که در خانه بوده و کار نکنند. آنان خودشان را نانآور میدانند و زنانشان در خانه در کنار بچهها میمانند. ... «جسی برنارد» در کتابش تحت عنوان «آتیه ازدواج» مینویسد: پشتکار و تکاپوی زیاد که منجر به موفقیت خواهد شد، ویژگیهایی که برای به دست آوردن شغل پردرآمد در جامعهمان مورد نیاز است، دقیقا آن چیزی است که اکثر مردان نمیخواهند در زنان وجود داشته باشد. امروز مردان حرفهای و متخصص آینده، آنانی که حداقل در مدارس هستند، هنوز به دنبال مادرانی برای اولاد خود هستند. آنان به دنبال زنان متخصصی نیستند که بتوانند در دنیا به اندازه همان پیشرفت و استقلال آنها کار کنند.»(26) «اصولاً مردان ترجیح میدهند زنانشان خانهدار باشند. این نکته پس از یک تحقیق در چند دانشگاه در آمریکا بار دیگر نشان داد که حتی در مجتمعهای آموزش عالی در یک کشور متمدن که همواره شعار دفاع از حقوق بشر و آزادی سر میدهد، مردان زن را به عنوان یک همسر و یک مادر برای اولاد خود میشناسند و دلشان نمیخواهد که همسران آنها حتی دارای یک شغل پردرآمد باشد.»(27) «مطالعات و تحقیقات نیز بیانگر این مسئله است که در همه جوامع نقش اصلی برای زنان، نقش مادری و همسری است.»(28) فروپاشی بنیان خانواده دنیای غرب که اشتغال زنان را در رأس شعارهای خود قرار داده و مدّعی تساوی زن و مرد در تمام عرصههای فردی و اجتماعی است، به خانواده به عنوان یک اصل اساسی و مقدس، و نقش محوری زن در آن، توجه نکرده است، بدین سبب بنیان عظیم خانواده در آن دیار بسیار سست شده است. یکی از جامعهشناسان میگوید: «در سالهای اخیر عموما این موضوع مطرح است که خانواده به ویژه در جوامع صنعتی در حال از بین رفتن است یا حداقل از نظام و شیوه خود خارج شده است ... طی سالهای اخیر به ویژه در جوامع صنعتی گرچه عموما ازدواج با تأخیر مواجه شده یا سن ازدواج افزایش یافته است، لیکن نحوه جدیدی از زندگی، یا به تعبیری «جایگزینی» برای ازدواج موسوم به همزیستی مشترک پدیدار گردیده است. افزایش این نوع خانوادهها (خانوارها) باعث گردیده است تا قداست خانواده کاهش یافته، خانواده هر چه بیشتر به سوی ناپایداری سوق یابد ... . به عبارت دیگر، این جریان باعث شده تا به تعبیر نویسندگان غربی، خانواده در مغربزمین با مرگ مواجه گردد. یعنی از حدود نیم میلیون مورد [خانوادههای فروپاشیده] در سال 1970، این رقم در سال 1986 به دو میلیون مورد افزایش یافته است.»(29) مونا شارن، نویسنده آمریکایی در مقالهای تحت عنوان «اشتباه فمینیستها» مینویسد: «آزادی زنان برای ما افزایش درآمد، سیگار ویژه زنان، حق انتخاب برای تنها زیستن، و تشکیل خانواده یک نفره، ایجاد مراکز بحران تجاوز، اعتبارات فردی، عشق آزاد، و زنان متخصص بیماریهای زنان را به ارمغان آورد و لکن در ازای آن چیزی را به غارت برده که خوشبختی بسیاری از زنان در گرو اوست و آن همسر و خانواده است. اسلام به حد فراوانی روی ازدواج و تشکیل خانواده اصرار دارد و عزب بودن و تنها زیستن را مذمت کرده است و خوابیدن بدون همسر را نامطلوب دانسته اما در فرهنگ نادرست غربی بر تنهایی و عزب بودن تأکید میشود. با انقلاب صنعتی، نهضتهای فمینیستی نیز فشار خود را در راستای اشتغال زنان در فعالیتهای صنعتی افزایش دادند. بدون آنکه برای کانون خانواده و نقش حیاتی زن به عنوان همسر و مادر برنامهای اندیشیده باشند، به نام آزادی زن و برابری او با مرد جایگاه والای زن به عنوان مربی جامعه لگدمال شد و ارزش اقتصادی دادن به وقت و کار وی، جانشین ارزش و نقش تربیتی او گردید.»(30) ممکن است گفته شود کار خانه و ایفای نقشهای همسری و مادری معمولاً مجانی است و برای آن مزدی در نظر گرفته نمیشود در حالی که اشتغال زن به فعالیت اجتماعی ارزش اقتصادی معینی دارد و برای زن درآمد دارد؛ با این وجود چه ترجیحی برای کار خانگی وجود دارد که در زمان تزاحم، زن را به خدمات خانگی الزام کند؟! برای پاسخ به این شبهه اصل سومی را بیان میکنیم. اصل سوم: ارزشهای والای معنوی ارزش اقتصادی و مزد مادی، نمیتواند ملاک و میزان برای تعیین ارزش همه کارها باشد. برخی از کارها مسلّم ارزشمند است و کسی در اهمیت آن شک ندارد که با معیار مادی قابل اندازهگیری نیست. هیچ کس شک ندارد که کار مکتشِف و مخترع با ارزش است و میلیاردها انسان از آن بهره میبرد اما با کدام معیار مادی میتوان ارزش آن را تعیین کرد؟ کسی که برای حفظ وطن خویش جانفشانی میکند و از جان خویش میگذرد با کدام پاداش مادی میتوان کار او را پاداش داد؟ بنابراین ارزش مادی معیاری فراگیر برای تعیین ارزش کار نیست. در نتیجه این پندار که مزد مادی میتواند ارزش هر چیز را تعیین کند، باطل است. هیچ گاه کم بودن ارزش مادی یک کار دلیل بر کمتر بودن ارزش آن نیست چنان که عکس آن نیز درست است؛ یعنی بیشتر بودن مزد مادی نمیتواند دلیل بر باارزش بودن باشد. در اسلام ارزشهای دیگری برتر از ارزشهای مادی مطرح است. خداوند در قرآن شریف پاداش کسانی را که با مال و جان خویش در راه خدا فداکاری میکنند بهشت قرار داده است.(31) از دیدگاه اسلام فعالیتهای خانگی زن ارزش اقتصادی دارد. بنابراین کاری که زن در خانه انجام میدهد الزاما مجانی نیست و زن میتواند در مقابل عملی که انجام میدهد از همسرش مزد دریافت کند. اما اجرت مادی در برابر پاداش معنویای که در آموزههای دینی در نظر گرفته شده، بسیار ناچیز است. از نگرش اسلام، خانه برای زن خط مقدم جبهه است و کاری که زن در آنجا انجام میدهد با ارزش جهاد مردان برابر است. پیامبر اکرم(ص) در ارتباط با خدمات خانگی زن فرمود: «هر زنی که هفت روز خدمت شوهرش را انجام بدهد خداوند هفت در از درهای آتش را بر او میبندد و درهای هشتگانه بهشت را بر او میگشاید که از هر در بخواهد وارد شود.»(32) گروهی از زنان خدمت رسولاللّه(ص) شرفیاب شده و گفتند: مردان با جهاد در راه خدا فضایل فراوانی برای خود کسب میکنند. آیا برای ما عملی نیست که ثواب مجاهدان در راه خدا را درک کنیم؟ پیامبر(ص) به آنان فرمود: «خدماتی که شما در خانه ارائه میکنید ثواب جهاد دارد.»(33) همچنین از رسولاللّه(ص) نقل شده است: «هر زنی که به منظور اصلاح امور خانه چیزی را از جایی بردارد و در جای دیگر بگذارد، خدا نظر مرحمت به او خواهد کرد و هر کس مورد نظر خدا واقع شود به عذاب الهی گرفتار نخواهد شد.» امسلمه عرض کرد: یا رسولاللّه، پدر و مادرم قربانت، برای زنان ثوابهای بیشتری بفرمایید. رسول خدا(ص) فرمود: «هنگامی که زن آبستن میشود، پاداش روزهدار و شبزندهدار را دارد و خدا به او اجر کسی را میدهد که با جان و مالش در راه خدا جهاد میکند. هنگامی که بچهاش را به دنیا آورد، آن قدر پاداش دارد که کسی نمیداند و هر بار شیر میدهد، برابر آزاد کردن بردهای از فرزندان حضرت اسماعیل است. وقتی از شیر دادن فارغ شد، به او خطاب میرسد: گناهانت آمرزیده شد؛ اعمالت را از سر بگیر.»(34) در ارتباط با نقش همسری زن نیز روایاتی از امام باقر و امام صادق و امام کاظم علیهمالسلام نقل شده است که: «جهاد زن، خوب شوهرداری کردن است.»(35) اسماء، دختر یزید انصاری به نمایندگی گروهی از زنان خدمت رسولاللّه شرفیاب شد و عرض کرد: پدر و مادرم به فدایت، من به نمایندگی زنان نزد تو آمدهام ... خداوند تو را برای زنان و مردان مبعوث کرد و ما زنان به تو و خدایت ایمان آوردیم. ما در خانههای خویش نشسته و نیازهای شما را برآورده میکنیم. مادر فرزندان شما و پرورشدهنده آنهاییم. در حالی که کارهای بزرگ و پرارزش به مردان اختصاص یافته و ما از آنها محرومیم. مردانند که توفیق جمعه و جماعت دارند، به عیادت بیماران میروند، در تشییع جنازه شرکت میکنند، حج مکرر انجام میدهند و از همه بالاتر توفیق جهاد در راه خدا دارند در حالی که وقتی مردی در جهاد یا مراسم حج شرکت میکند، ما اموالش را نگه میداریم و برای جامههایش نخ میریسیم، فرزندانش را تربیت میکنیم. چرا در زحمتها شریک شما هستیم اما در وظایف بزرگ و مقدس و کارهای پر ارج و پاداش شرکت نداشته و از آنها محرومیم؟ پیامبر رو به اصحاب کرد و فرمود: آیا تا کنون سخنی به این خوبی در امر دین از زنی شنیدهاید؟ اصحاب گفتند: گمان نمیکنیم زنی به این خوبی سخن بگوید! پیامبر رو به زن کرد و فرمود: «ای زن، برو به زنان دیگر بگو که خوب شوهرداری شما و جلب رضایت همسر و پیروی از وی معادل تمام ثوابهایی است که مردان از راههای دیگر کسب میکنند.» اسماء در حالی که از این خبر مسرتبخش زبانش به تکبیر و تهلیل گویا بود از خدمت رسولاللّه بازگشت.(36) رسول اکرم صلی اللّه علیه و آله فرمود: «یک جرعه آب به شوهر دادن برای زن بهتر است از یک سال عبادتی که روزها را روزه و شبها را به نماز مشغول باشد. خداوند به شمار دفعاتی که به همسرش آب بنوشاند خانهای در بهشت برای او میسازد و شصت گناه او را میبخشد.»(37) در ارتباط با ارزش مادری نیز رسول گرامی اسلام فرمود: «خداوند برای زن باردار، اجر و پاداش کسی را که روزها را روزه دارد و شبها را به عبادت مشغول است مینویسد ... در وقت زایمان به اندازهای به او اجر میدهد که جز خدا نمیداند. وقتی که کودک را به دنیا آورد به تعداد مکیدنهای کودک از سینه مادر برایش ثواب نوشته و از گناهانش میگذرد.»(38) در روایات فراوانی به تعبیرهای مختلف آمده که بهشت زیر پای مادران است(39) و نسبت به مادر بسیار سفارش شده است.(40) از مجموع این روایات، به خوبی استفاده میشود که ارزش والای کار زن در خانه در عصر ائمه نیز برای مردم روشن نبوده است. کار خانگی که معمولاً توسط زنان انجام میشده در هر زمان با بیمهری روبهرو بوده، در حالی که کارهای بیرون از خانه که مردانه بوده باارزشتر و چشمگیرتر به نظر میآمده است. این امر، زنان عصر ائمه(ع) را نیز به این پرسش وادار کرده که چرا باید چنین باشد و زنان از بسیاری از ارزشها محروم باشند. مفسران وحی با بیان ثواب بیشمار برای حمل و زایمان و بچهداری، ارزش والای کار زن در خانه را به مردم گوشزد کرده و آنان را متوجه این مهم کردند که بچهداری و تربیت فرزند به دست توانای زن، کمتر از کار مردان در بیرون از خانه نیست. اسلام فرهنگ خانهداری و مادری را ارزشمند دانست و آن را بین مسلمانان ترویج کرد. بنابراین بر خلاف فمینیستها(41) و برخی از نویسندگان مسلمان(42) که علت فرودستی زنان را حامله شدن و بچهزایی میدانند، آموزههای دینی با تبیین جایگاه واقعی همسر و مادر، زنان را به همسرداری و بچهداری ترغیب و تشویق کرده است. در حالی که «مادر اگر فرزند صالح و سالمی تربیت کند و به اجتماع تحویل دهد مثل آن است که دنیایی را زنده کرده است.»(43) همچنین یکی از نویسندگان میگوید: «مادر به عقیده ما باید فقط مادر بماند تا جامعه بهشت را در زیر پای او احساس کند. هیچ خدمتی ضروریتر و حیاتیتر و مقدستر از خدمت مادری نیست. مادر باید تمام وقت مادر بماند. مادران نیمهوقت، آینده فرزندان خود را فدای درآمد ناچیز از خدمات عمومی مینمایند. هیچ درآمدی، آینده سعادتبخش فرزندان ما را به جای محبت مستمر و مراقبت مادر تأمین نمیکند. این خدمت تماموقت مادران است که هرگز قابل ارزیابی نیست، به همین مناسبت از لحاظ جرمشناسی حضور مادر در کانون خانوادگی، ابتداییترین ضرورت به نظر میرسد.»(44) دکتر الکسیس کارل میگوید: «تعلیم و تربیت کودک، دقتی دائمی را ایجاب میکند که جز به وسیله پدر و مادر تأمین نمیشود زیرا فقط اینان مخصوصا مادر از آغاز زندگی، خصایص بدنی و روانی و استعدادهای کودک را (که پرورش آنها باید هدف تعلیم و تربیت قرار گیرد) شناختهاند. خبط بزرگ اجتماع امروزی در این است که از سنین کوچکی، کودکستان و دبستان را جایگزین کانون خانواده و دامان مادر کرده است. این امر را باید معلول خیانت زنان دانست. مادرانی که کودکان خود را به کودکستان میسپارند تا به شغل اداری و هوا و هوس و تفننات ادبی و هنری خود بپردازند یا فقط وقت خود را به بطالت بگذرانند، سبب خاموشی اجاقهای خانوادگی میشوند که کودکان در آنها بسی چیزها را فرا میگیرند. رشد کودکانی که در میان خانواده خود به سر میبرند بیشتر از اطفالی است که در مدارس شبانهروزی بین همسالان خود زندگی میکنند.»(45) همان کارهایی را که پیشوایان دینی ما بر آن تأکید داشته و با بیان ثوابهای فراوان، ارزش و جایگاه آن را برای زنان مسلمان بیان کردهاند امروزه تحقیر شده و کمارزش جلوه داده میشود. امروز دنیای غرب که به ارزشهای معنوی اعتقادی ندارد با تبلیغات مسموم بر ضد نقش همسری و مادری و به کار بردن عناوین تحقیرکننده مثل نوکری مردان، کهنهشویی و زندانی در خانه برای آن و پررنگ کردن ارزشهای مادی و اقتصادی، کاری کرده است که برخی بانوان مسلمان و معتقد ما نیز باور کردهاند که این کارها ارزش ندارد و ناخودآگاه ارزشهای مادی برای آنان در رتبه اول قرار گرفته است. بیشک این گونه زنان، کار پردرآمد و سودآور را، اولویت اول خود دانسته و در موارد تزاحم میان اشتغال و ازدواج و خدمات خانگی، گزینه اشتغال را ترجیح داده و انتخاب خواهند کرد. بنابراین، با توجه به اهمیت و ارزش والای نقش مادری و همسری در اسلام و با توجه به اینکه یکی از معیارهای انتخاب کار در مواقع تزاحم، ارزشمندتر بودن کار است، به خوبی فهمیده میشود در مورد تزاحم میان خدمات خانگی و اشتغال، ترجیح با خدمات و مسئولیت خانگی است؛ زیرا ارزش آن به مراتب از ارزش فعالیت اقتصادی بیشتر است. افزون بر آن که در حقوق اسلامی تأمین هزینههای زن و فرزند به عهده مرد است. هزینه زن به عنوان دختر و فرزند خانواده بر عهده پدر و پس از پیمان زناشویی به عنوان همسر بر عهده شوهر است. زن در اوضاع عادی هیچ الزامی به تأمین هزینه زندگی خود ندارد. مرد وظیفه دارد با تلاش خود هزینههای زن و فرزندان را مطابق با شئون آنان تأمین کند.(46) اگر زنی سرپرست خانواده نیست و ضرورتی برای فعالیت اقتصادی او وجود ندارد تا به کار وی اولویت بخشد، اشتغال برای او اولویتی نخواهد داشت. نتیجه اینکه: اگر زن بخواهد دور از هوا و هوس و جوّزدگی و تبلیغات، با فکر و اندیشه، از میان کارهایی که میتواند انجام دهد یکی را هماهنگ با ساختمان جسمی و روانی، که از دیدگاه اسلام ارزش بیشتری دارد برگزیند و اولویت اول خود قرار دهد چیزی جز مسئولیت خانگی (خانهداری و همسرداری و فرزندداری) نخواهد بود. ب) علاقه قلبی و میل باطنی زنان تا کنون مسئله اولویت شغلی زنان را با رویکرد دینی بررسی کرده، به این نتیجه رسیدیم که اولویتِ اول زن از دیدگاه اسلام، ایفای نقشهای همسری، مادری و خانهداری است. اکنون صرف نظر از گرایش دینی، ببینیم میل درونی زنان متوجه کدام یک از این دو گزینه است. منابع ما در این بررسی، مطالعات و تحقیقات دانشمندان و آمار و اطلاعات کشورهای مختلف است. 1ـ تحقیقات دانشمندان بررسیها و تحقیقات دانشمندان نشان میدهد که زنان به کارهای خانگی تمایل بیشتری دارند. خانم لمبرزو میگوید: «فطرت اولیه زن به خاطر وظیفه مادری و شوهرداری و صفا بخشیدن به زندگی زناشویی و تشکیل خانواده و نیز از خودگذشتگی در راه زندگی خانوادگی سرشته شده است.»(47) یکی دیگر از روانشناسان غربی میگوید: «خداوند که جنس مذکر را برای مبارزه و تلاش آفریده، جسم و جان زن را برای مادری، عشق و بقای خانواده برگزیده است.»(48) برخی از جامعهشناسان غربی اعتراف دارند: «زنان به طور طبیعی و غریزی تمایل به کارهای خانه از قبیل فرزندآوری و بچهداری دارند. طرفداران تساوی حقوق مرد و زن گرچه با شعارهای خود، زنان را از خانهها خارج کرده و به سوی مراکز اقتصادی و خدماتی روانه کردند اما نتوانستند تمایل قلبی زنان را به بچهداری و خانهداری از بین ببرند. در تحقیقی مارتین و رابرتز به این نتیجه رسیدند که «بیشتر زنان شوهردار که به سن بازنشستگی نرسیدهاند هنوز هم کار با حقوق را در زندگیشان چندان مهم نمیدانند و در نظر آنها خانه و فرزند هدف واقعی و شغل اصلی زن است.»(49) این نویسنده میافزاید: «به رغم آنکه حقیقت دهه 1960 حاکی از مشارکت بیشتر مردان در این عرصه از زندگی خانوادگی بود، بررسیهای اخیر نشان داده است نگهداری از کودکان در جوامع صنعتی غرب، عمدتا کاری است زنانه و بیشتر مردان و نیز غالب زنان از زن خانواده انتظار دارند مسئولیت مراقبت و نگهداری روزمره از کودکان را بر دوش گیرند.»(50) خانم کارول ا.تورکینگتون که خود 27 سال به عنوان کارمند کار کرده است در مقدمه کتاب خود به نام زنان شاغل (Working woman) میگوید: «جالب است بگویم کلیه زنان موفق، شادترین لحظات زندگیشان را بر خلاف آنچه دیگران ممکن است تصور کنند از قبیل ارتقای شغلی، تغییر شغل به شغل مورد علاقه، یا داشتن یک خانه لوکس و مجلل ندانسته بلکه بسیاری از آنان معتقدند که شادترین لحظات زندگی، لحظات آرام و شادیبخشی است که در کنار فرزندان و شریک زندگیشان داشتهاند ... آنها ثابت کردهاند با وجود اینکه در دنیایی به سر میبرند که هر روز ارزشها کمرنگتر میشوند، در دنیایی که به نفع مردان تبعیض قائل میشوند، در دنیای تعصبها و سیاستهایی از این قبیل که شرکتها از آن پیروی میکنند، لحظات کوچک و شیرین زندگی خانوادگی میتواند مسرتبخشترین لحظات زندگی به شمار آید.»(51) «زنانی که خود به کارهای بیرون از خانه اشتغال داشته و طعم تجربه تلخ آن را درک کردهاند تمایل ندارند فرزندان خود را بیجهت از زندگی و خانواده جدا کنند. یکی از زنان که از بازرسان عالیرتبه وزارت آموزش و پرورش مصر بود قبول نکرد که دخترش تحصیلات دانشگاهی را به پایان برساند و او را پس از گرفتن دیپلم متوسطه شوهر داد و در باره علت این اقدام چنین گفت: من نمیخواهم که به دست دخترم همان اسلحهای را بدهم که مرا در طول زندگی عذاب داد.»(52) مارتین و رابرتز، بر آنند زنان جوان بیش از پیش احتمال دارد برای کار اولویت بالایی قائل شوند اما برای اغلب دخترانی که مدرسه را ترک میکنند ازدواج هنوز مهمترین هدف است، حال آنکه در نظر پسرها مهمترین هدف داشتن شغل است.(53) یک بررسی توسط وال استریت ژورنال بیانگر این است که تولیدکنندگان شکایت از این دارند که نمیتوانند کارمندان زن خود را در برنامههای توسعهای که این شرکتها به ویژه برای آنها برنامهریزی کردهاند دخالت دهند. برخی زنان کار خود را رها میکنند و ابراز میدارند کار، استرس و نگرانی بیشتر از حد توان برای آنها ایجاد میکند. این زنان که اکثرا ازدواج کرده و دارای فرزند هستند نگرانی خود در مورد پیشرفتشان را با مسئله امنتر «بیشتر مورد نیاز بودن در خانه» جایگزین میکنند. برخی از این زنان خانهدار با نگرانی اظهار داشتند که از شوهران خود تقاضا کردهاند به خانههای کوچکتر و همسایگانی که خوشایند نیستند نقل مکان کنند، چرا که آنها میخواستند کارشان را رها کنند و دوباره خود را وقف خانواده نمایند؛ تصمیمی که معتقد بودند به آنها احساس «رهایی بینهایت» میدهد.(54) آنچه امروز شگفتآور است این است که نیمی از زنانی که ازدواج کردهاند و با شوهرانشان زندگی میکنند، هنوز ترجیح میدهند همچنان کنار بخاری در خانه بنشینند.»(55) «در یک بررسی ملی که دو سال پیش انجام شد، از زنان شاغل پرسیده شد که از نظر شخصی بیشتر کار در خانه آنها را راضی میکند یا کار بیرون از خانه؟ جواب این بود: کار در خانه.»(56) در سرشماری سال 1985 در آمریکا پنجاه درصد از مردان و بیش از چهل و پنج درصد از زنان با این فرآیند موافق بودهاند که اگر مرد به کسب درآمد و زن به مراقبت از خانه و خانواده بپردازد برای همه خیلی بهتر خواهد بود. همچنین زمانی که از دانشآموزان سال آخر دبیرستان سؤال شد که مطلوبترین شکل تنظیم کار و مسئولیت برای زن و شوهری که فرزندان پیشدبستانی دارند چیست، نخستین اولویت آنان کار تماموقت برای شوهر و دست کشیدن کامل زن از شغل بود.(57) جان استوارتمیل معتقد است: گرچه زنان باید حق کار کردن داشته باشند ولی وقتی ازدواج کردند آنها اداره خانه و تربیت خانواده را به عنوان اولین اولویت در تلاش خود انتخاب میکنند. زنان مسنتر که این وظیفه را انجام دادهاند میتوانند برای صرف کردن انرژی خود در زندگی ملی تصمیم بگیرند، مانند آنکه به مجلس راه یابند اما باز بهترین مکان برای زنان متأهل خانه است.(58) سیمون دوبوار رهبر فمینیستهای رادیکال میگوید: «به هیچ زنی نباید اجازه داد تا در خانه بماند و به امر پرورش کودکانش بپردازد. جامعه باید به کلی تغییر کند و به زنان اجازه ندهد که فقط وظیفه پرورش فرزندان را بر عهده گیرند؛ یعنی اگر به هر زنی حق انتخاب در خانه ماندن و پرورش کودکان خود و یا شاغل بودن در بیرون را بدهند، اغلب زنان ترجیح میدهند تا در خانه بمانند.»(59) خانم سفیری نیز در گفتگویی بیان داشته است: «یک بررسی تطبیقی که میان کشورهای صنعتی و در حال توسعه انجام دادم (با اینکه آنان خیلی داد از این میزنند که همه خانمها و آقایان از حقوق مساوی برخوردارند) باز دیده میشود که خانمها در بعضی مشاغل متمرکز هستند مانند: مشاغل پزشکی و پرستاری و دیگر مشاغل خدماتی.»(60) این امر بیانگر آن است که زنان به طور طبیعی خدمات خانگی را به عنوان اولویت اول شغلی خود برمیگزینند. میل غریزی زنان به این گونه مشاغل گرایش دارد که با وجود آزادی و عدم محدودیت در انتخاب شغل به طور طبیعی به مشاغلی که با روحیه مادری سازگار است روی میآورند. 2ـ آمار و ارقام آمار و ارقامی که در ارتباط با اشتغال زنان منتشر میشود به دو نکته اشاره دارد: نخست اینکه تولد فرزند بر اشتغال زنان اثر منفی دارد و درصد فراوانی از زنان را از کار کردن در بیرون از خانه منصرف میکند؛ دوم اینکه، بیشتر زنانی را که جذب بازار کار شدهاند، به سوی کارهای همساز با کارهای خانه نظیر پرستاری، کودکداری و تربیتی کشانده است. این دو امر بیانگر آن است که زنان به طور طبیعی بچهداری و خانهداری را اولویت اول خود میدانند. «بر اساس یک بررسی انجام شده در کشوری نظیر فرانسه با تولد اولین فرزند، بازگشت زن به خانه آغاز میگردد و با دومین فرزند مقاومت زن در بازار کار کاهش مییابد، به طوری که با تولد سومین فرزند در گروههای شغلی نظیر کارمندان فقط 15 درصد زنان شاغل به چشم میخورند. در حالی که قبل از تولد فرزندان 78 درصد شاغلین در بین گروههای کارگر، 72 درصد در بین گروههای کاسب و 68 درصد در بین کارمندان را زنان تشکیل میدادند.»(61) در آماری که از زنان شاغل در ایران به دست آمده است: «بالاترین نسبت اشتغال زنان در بخش دولتی به وزارتخانههای آموزش و پرورش و بهداشت و درمان و آموزش پزشکی است که به ترتیب 1/42% و 1/41% است ... به استناد آمار و اطلاعات موجود در حال حاضر 30% از کارکنان دولت را زنان تشکیل میدهند که از این تعداد 70 درصد در وزارت آموزش و پرورش، 11 درصد در وزارت بهداشت و درمان و 19 درصد بقیه نیز در سایر وزارتخانهها و سایر سازمانها مشغول به کار هستند.»(62) بر اساس این آمار اوّلاً اکثر زنان در خانه یا کاری که با خانهداری آنان همسازتر باشد مشغولند و حدود 30 درصد در کارهای دولتی اشتغال دارند. مقدار اکثریت (که حدود 70 درصد است) در بخش آموزش و پرورش مشغولند که همسو با روحیه و کار خانگی آنان است. به موجب آمار رسمی در سال 1374 مجموعا 616974 نفر مستخدم زن در وزارتخانهها و مؤسسات مشمول و غیر مشمول قانون استخدام کشوری اشتغال داشتهاند که از این جمعیت تعداد 549732 نفر زن در دو وزارتخانه آموزش و پرورش و وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی به خدمات عمومی اشتغال داشتهاند. این تعداد برابر 1/89 درصد از کل مستخدمان زن میباشد. کمترین میزان استفاده از خدمات شغلی زنان مربوط به وزارتخانههایی با وظایف فنی و صنعتی مانند وزارت نیرو، صنایع و امثال آنها بوده است. بالا بودن اشتغال زنان در بخش مشمول فقط به علت وجود اکثریت قاطع زنان در مشاغل معلمی و آموزگاری در وزارت آموزش و پرورش، نیز اشتغال آنان به مشاغل پرستاری و مامایی و غیره در وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی است.(63) در سال 1365 این دو وزارتخانه 93 درصد از زنان شاغل در بخش مشمول را در خود جای دادهاند. با حذف دو وزارتخانه مذکور در مجموعه اشتغال بخش مشمول، سهم اشتغال زنان به 6/9 درصد تنزل میکند.(64) این امر به کشور ایران اختصاص ندارد. به گفته جونی زیگر: «کار معمول زنان در سطح جهان، امور مربوط به کودکان، پرستاری و آموزگاری مدارس ابتدایی است.»(65) استفانی میگوید: «در نظر «اوکلی» و سایر فمینیستها طنز مسئله در اینجاست که صرف نظر از معدودی استثنا، زنان تنها در یافتن کارهایی توفیق داشتهاند که به دقت مشابه کارهایی است که مادر (زن خانهدار) انجام میدهد.»(66) همچنین از همین نویسنده میخوانیم: «در جوامع غربی، مردان را در اغلب حرفهها مییابیم (به جز کار خانه و بچهداری) اما زنان شاغل در حرفههای معدودی متمرکز شدهاند که بیشتر آنها به نقش جنسیتی «خانگی» زنان مربوطند و اغلب کارگر ساده و غیر ماهرند.»(67) یکی از نویسندگان میگوید: در کشورهای صنعتی بیش از دو سوم کارگران زن در بخش خدمات کار میکنند. آنها در مشاغل خاصی به عنوان خدمه خانگی، فروشنده، پرستار و معلم (خصوصا در دوره ابتدایی) متمرکز شدهاند. همچنین بخشهای بانکداری، هتلداری و جهانگردی زنان زیادی را جذب کار کرده است.(68) در آماری که از اشتغال زنان در کشورهای غربی منتشر شده آمده است: «در بیشتر کشورها میزان ساعات کار زنان دستکم دو برابر ساعات کار مردان در کارهای بیمزد است. این رقم در ژاپن 9 برابر است ... در استرالیا و بریتانیا زنان بیشتر از سه برابر م
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 806]
صفحات پیشنهادی
زن بر دو راهی خانه و بازار
زن بر دو راهی خانه و بازار-از آیات و روایات استفاده میشود که عرصه عمومی و ایفای نقش در موقعیتهای مختلف اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی ویژه گروه یا جنس ...
زن بر دو راهی خانه و بازار-از آیات و روایات استفاده میشود که عرصه عمومی و ایفای نقش در موقعیتهای مختلف اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی ویژه گروه یا جنس ...
زنی بر سر دوراهی انتخاب
زن بر دو راهی خانه و بازار زن به عنوان جنس مؤنث، در هیچ آیه و روایتی از فعالیت اجتماعی و کار و تلاش در .... معین کرده و یکی را که دارای امتیاز بیشتری است و اولویت اول ...
زن بر دو راهی خانه و بازار زن به عنوان جنس مؤنث، در هیچ آیه و روایتی از فعالیت اجتماعی و کار و تلاش در .... معین کرده و یکی را که دارای امتیاز بیشتری است و اولویت اول ...
زن حاضر جواب، زندگي را به كام شوهر تلخ كرد
زن بر دو راهی خانه و بازار - اضافه به علاقمنديها زن به عنوان جنس مؤنث، در هیچ آیه و روایتی از فعالیت اجتماعی و کار و تلاش در بیرون از ... خسته در خانه حاضر شود، در ...
زن بر دو راهی خانه و بازار - اضافه به علاقمنديها زن به عنوان جنس مؤنث، در هیچ آیه و روایتی از فعالیت اجتماعی و کار و تلاش در بیرون از ... خسته در خانه حاضر شود، در ...
خانه ماندن مرد، زن را از زندگي بيرون كرد
زن بر دو راهی خانه و بازار اگر مردی بهترین و بزرگترین خانه و باغ و ویلا را برای همسرش آماده کند اما زن نتواند ... باصفا و صمیمیت زندگی میکنند. ..... به هر زنی حق ...
زن بر دو راهی خانه و بازار اگر مردی بهترین و بزرگترین خانه و باغ و ویلا را برای همسرش آماده کند اما زن نتواند ... باصفا و صمیمیت زندگی میکنند. ..... به هر زنی حق ...
زن پس از بازگشت به خانه با جنازه فرزندش مواجه شد
زن بر دو راهی خانه و بازار - اضافه به علاقمنديها بیشک با توجه به محدودیتی که برای انسان اعم از زن و مرد، بیان شد روشن میشود ... محدودیت در قدرت نیز سبب میشود زن ...
زن بر دو راهی خانه و بازار - اضافه به علاقمنديها بیشک با توجه به محدودیتی که برای انسان اعم از زن و مرد، بیان شد روشن میشود ... محدودیت در قدرت نیز سبب میشود زن ...
زندگي با 3 زن و 21 فرزند در يك خانه
زندگي با 3 زن و 21 فرزند در يك خانه-وي ساكن روستاي رازي و داراي سه همسر دايم و ... فارس: زندگي يك مردجويني با سه زن و 21 فرزند در يك خانه، كشف 50 نماد شيطانپرستي در بازار جوين و ... بود که به خاطر درد زایمان راهی بیمارستان شد و فرزندش را به دنیا آورد. ... و دو خواهرش و همچنين فرزندان آنها وارث قانوني ثروت وي خواهند شد و پدر شوهر او هيچ .
زندگي با 3 زن و 21 فرزند در يك خانه-وي ساكن روستاي رازي و داراي سه همسر دايم و ... فارس: زندگي يك مردجويني با سه زن و 21 فرزند در يك خانه، كشف 50 نماد شيطانپرستي در بازار جوين و ... بود که به خاطر درد زایمان راهی بیمارستان شد و فرزندش را به دنیا آورد. ... و دو خواهرش و همچنين فرزندان آنها وارث قانوني ثروت وي خواهند شد و پدر شوهر او هيچ .
چینی بند زن
چینی بند زن-چینی بند زنروزی مردی بازار رفت و قوری قشنگی خرید ،داشت ... که به فکر فرو رفت و پیش خودش گفت: اگر این قوری را بردم خانه و افتاد شکست آن وقت چه میشود؟ ... دو تا احمق از راهی میگذشتند اولی گفت: دلم میخواست خدا یک گله هزار تایی ...
چینی بند زن-چینی بند زنروزی مردی بازار رفت و قوری قشنگی خرید ،داشت ... که به فکر فرو رفت و پیش خودش گفت: اگر این قوری را بردم خانه و افتاد شکست آن وقت چه میشود؟ ... دو تا احمق از راهی میگذشتند اولی گفت: دلم میخواست خدا یک گله هزار تایی ...
20 کپسول برای همسران خانه
مردی كه شب دیر به خانه می آید و زمانی را برای تفریح ، مسافرت و معاشرت با زن و فرزندان خود در ... 6- دروغ فرد دو رو كسی است كه تظاهر به نیكوكاری و پاكدامنی می كند ولی در باطن طور دیگری می ... را به خانه بیاوریم 176 20 کپسول برای همسران خانه 169 راهی برای رسیدن به تفاهم بین همسران 214 . ... بازار داغ داروهای نيروزا در بين جوانان بدنساز ...
مردی كه شب دیر به خانه می آید و زمانی را برای تفریح ، مسافرت و معاشرت با زن و فرزندان خود در ... 6- دروغ فرد دو رو كسی است كه تظاهر به نیكوكاری و پاكدامنی می كند ولی در باطن طور دیگری می ... را به خانه بیاوریم 176 20 کپسول برای همسران خانه 169 راهی برای رسیدن به تفاهم بین همسران 214 . ... بازار داغ داروهای نيروزا در بين جوانان بدنساز ...
زن ،گاهی خانه دار،گاهی اجتماعی
زن ،گاهی خانه دار،گاهی اجتماعی-زن ،گاهی خانه دار،گاهی اجتماعیزن ، اشتغال و خانواده ... به طوری که امروزه آمار و ارقام ، بیانگر حضور بالای زن در بازار کار است.3 به طور مثال آمار ... 43% مصر: 1/30% نقش مادر در تربیت: اکنون باید نقش مادر در دو مقطع مهم و حساس- ... دوستانه و صمیمانه راهی است برای جلوگیری از رو آوردن نوجوانان و جوانان به انحراف، ...
زن ،گاهی خانه دار،گاهی اجتماعی-زن ،گاهی خانه دار،گاهی اجتماعیزن ، اشتغال و خانواده ... به طوری که امروزه آمار و ارقام ، بیانگر حضور بالای زن در بازار کار است.3 به طور مثال آمار ... 43% مصر: 1/30% نقش مادر در تربیت: اکنون باید نقش مادر در دو مقطع مهم و حساس- ... دوستانه و صمیمانه راهی است برای جلوگیری از رو آوردن نوجوانان و جوانان به انحراف، ...
اعتراف دو اسید پاش: برادرمان مُرد، به زن و دخترش اسید پاشیدیم !
اعتراف دو اسید پاش: برادرمان مُرد، به زن و دخترش اسید پاشیدیم !-اعتراف دو ... به صورت مادر و دختر جوانی در یکی از روستاهای این شهر قرار گرفتند و راهی درمانگاهی شدند که آنها به آنجا انتقال یافته بودند. ... ما هر بار که میخواستیم از خانه عمویم برویم، او اجازه این کار را به ما نمیداد. ... 5 داروي مكمل و دو داروي ضد سرطان داخلي مهرماه وارد بازار مي شود ...
اعتراف دو اسید پاش: برادرمان مُرد، به زن و دخترش اسید پاشیدیم !-اعتراف دو ... به صورت مادر و دختر جوانی در یکی از روستاهای این شهر قرار گرفتند و راهی درمانگاهی شدند که آنها به آنجا انتقال یافته بودند. ... ما هر بار که میخواستیم از خانه عمویم برویم، او اجازه این کار را به ما نمیداد. ... 5 داروي مكمل و دو داروي ضد سرطان داخلي مهرماه وارد بازار مي شود ...
-
اجتماع و خانواده
پربازدیدترینها