محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1846108901
خودآرایی و نقش آنها در سلامت روانی زن
واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: زنان به عنوان نیمی از پیكره جامعه نقش بسیار مهمی در ایجاد و گسترش عفّت، پاكدامنی و اخلاق در بین جوامع بشری دارند. عفّت و حیای زن، كه یكی از مهمترین عوامل حفظ و بقای عفّت عمومی است، نه تنها در تمام ادیان و مذاهب الهی مورد تأكید قرار گرفته، بلكه عقول و افكار بشری نیز آن را مورد تأیید قرار دادهاند. از نظر اسلام، اهمیت این موضوع به حدّی است كه برخی روایات آن را «تمام دین» میدانند. در روایتی از پیامبر اكرم(صلی الله علیه و آله) آمده كه فرمودند: «اَلْحَیاءُ هُوَ الدینُ كُلُّهُ»؛ حیا تمام دین است.1 امام علی(علیهالسلام) نیز در مورد عفّت و پاكدامنی میفرماید: «عفّت و پاكدامنی منشأ هر خیری است.» به همین منظور، در تمام ادیان و مذاهب آسمانی، «اَلعِفَّةُ رَأسُ كُلِّ خَیْر»2 قوانین گوناگونی برای حفظ و بقای عفّت و حیای عمومی وضع شدهاند، كه «حجاب» و پوشش زن از جمله آنهاست. «حجاب»، كه به معنای پوشیدن تمام بدن و زیباییهای ظاهری زن در برابر مردان بیگانه است، برای پیشگیری و مهار برخی گرایشها و رفتارهای خودنمایانه و وسوسهانگیز میباشد. این در حالی است كه زنان به طور طبیعی دوست دارند در برابر جنس مخالف خودآرایی كنند و زیبایی زنانگی3 خود را به نمایش بگذارند. حال این سؤال پیش میآید كه این قانون اسلامی تا چه اندازه با طبیعت زن سازگار است؟ آیا تبرّج و جلوهگری از نظر اسلام و علم بكلی مردود است، یا برای آن قانونی وجود دارد؟ اگر در وجود زن غریزهای تحت عنوان «تبرّج» وجود دارد، روشهای رشد و پرورش این غریزه چیست و چه كاركردی در زن و حفظ سلامتی او میتواند داشته باشد؟ چگونه میتوان غریزه تبرّج را با حیا، كه یك ویژگی فطری در زن است، جمع كرد؟ آیا حجاب و پوشش به معنای نادیده گرفتن این غریزه نیست؟ آیا همانگونه كه عدهای از مخالفان حجاب میگویند، این محدودیت مانعی برای رشد عاطفی و روانی زن محسوب میشود، یا به عكس، در جهت سلامت روانی اوست؟ اهمیت بررسی این موضوع واضح و روشن است؛ زیرا اولا، حجاب و پوشش زن به طور یقین، یكی از محكمترین سنگرهایی است كه مسلمانان، به ویژه جوانان، را از فساد و فحشا حفظ میكند و سدی آهنین در برابر نفوذ و تهاجم فرهنگی دشمنان اسلام است. به همین دلیل، همانگونه كه رهبر فرزانه انقلاب بارها فرمودهاند، بر همه ما تكلیف است در مقابل این تهاجم همهجانبه هشیار باشیم و با آن مقابله كنیم. ثانیا، ارتباطی كه مسئله حجاب و عفت از یك سو و گرایش دایمی زن به تبرّج و جلوهگری از سوی دیگر با سلامت روانی او دارد به موضوع اهمیّت بیشتری میدهد؛ زیرا پر واضح است كه به لحاظ نقش مهم و حساسی كه زن در حیات جسمی و روانی انسانها دارد، بحث و بررسی در مورد مؤلّفههای سلامت روانی او لازم و ضروری به نظر میرسد. اما به دلیل آنكه دین اسلام به بهداشت و سلامت روانی افراد اهمیت زیادی داده است و حتی نتیجه نهایی عبادت و بندگی را رسیدن به «نفس مطمئنه» میداند و فقط كسانی را كه دارای قلب و روانی سالمند، اهل نجات و خوش عاقبت میداند،4 مطمئنا در تمام احكام و قوانین خود و از جمله، لزوم پوشش و حفظ عفّت فردی و عمومی، به نقش آنها در روح و روان افراد توجه كرده و بهترین نسخه را برای سلامتی و سعادت جوامع بشری ارائه داده است.5 غریزه تبرّج و خودنمایی منظور از غریزه «خودنمایی» و «تبرّج»، جلوهگری و دلبری كردن برای تصاحب قلب دیگری است. كلمه «تبرّج» كه در قرآن آمده، از كلمه «برج» گرفته شده و به معنای ظاهر شدن در برابر مردم است؛ همانگونه كه برج قلعه، برای همه هویداست. در مورد این موضوع، باید به سه نكته توجه كرد: 1. اختصاص غریزه تبرّج به زنان یكی از ویژگیهای مهم زنان، خصیصه تبرّج و خودنمایی است كه به صورت غریزی و طبیعی در آنان وجود دارد. قرآن در دو آیه از آیات حجاب، از تبرّج و خودنمایی زنان صحبت كرده و آن را محدود به محیط خانواده كرده است. در یك جا میفرماید: (وَلاَ تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِیَّةِ الْأُولَی) (احزاب: 33) ای زنان (در برابر نامحرم) ظاهر نشوید و خودنمایی نكنید؛ مانند خودنمایی دوران جاهلیت نخستین؛ در آیه دیگر میفرماید: (غَیْرَ مُتَبَرِجاتٍ بِزینَهٍ) (نور:60) زنان، (در برابر نامحرمان) با زینتهاوآرایشهایشانخودنمایینكنند. قرآن در این آیات فقط زنان را از تبرّج و خودنمایی و به نمایش گذاشتن جاذبههای جنسی خود در برابر نامحرم نهی كرده و از تبرّج مردان سخنی نگفته است. از ظاهر این مطلب فهمیده میشود كه غریزه خودنمایی و تبرّج از ویژگیهای خاص زنان است و در مردان وجود ندارد. به همین دلیل پوشش و حجاب تنها برای زنان واجب شده است. شهید مطهّری درباره آثار این غریزه و نیز اختصاص آن به زنان میگوید: «اما علت اینكه در اسلام دستور پوشش اختصاص به زنان یافته است، این است كه میل به خودنمایی و خودآرایی مخصوص زنان است. از نظر تصاحب قلبها و دلها، مرد شكار است و زن شكارچی؛ همچنان كه از نظر تصاحب جسم و تن، زن شكار است و مرد شكارچی. میل زن به خودآرایی از این نوع حس شكارچیگری او ناشی میشود. در هیچ جای دنیا سابقه ندارد كه مردان لباسهای بدننما و آرایشهای تحریككننده به كار برند. این زن است كه به حكم طبیعت خاص خود، میخواهد دلبری كند و مرد را دلباخته و در دام علاقه خود اسیر كند، انحراف تبرّج و برهنگی از انحرافهای مخصوص زنان است و دستور پوشش هم برای آنان مقرر گردیده است.»6 در روایات نیز از وجود غریزه خودنمایی یا تبرّج در زن سخن گفته شده است. برای مثال امام علی(علیهالسلام) میفرماید: «خداوند زنان را از سرشت مردان آفریده، از اینرو، تمام همّت خود را در جذب مردان و نزدیك شدن به آنها صرف میكند».7 بنابراین، اصل وجود غریزه خودنمایی در زن مورد تأیید منابع اسلامی است. اما در مورد كاركرد این غریزه در زنان، میتوان گفت: وجود این غریزه برای متمایل كردن مرد ـ جنس مذكر ـ به زن ـ جنس مؤنث ـ است تا بدینوسیله، مقدّمات ازدواج و زندگی مشترك را بین آنان فراهم كند؛ چنانكه در سایر جانداران نیز این ویژگی در جنس ماده وجود دارد. درباره غریزه خودنمایی و تبرّج، غیر از منابع اسلامی، برخی از دانشمندان نیز مطالب جالبی دارند. خانم جینا لمبروزو (G,Lombroso) روانشناس معروف ایتالیایی، در اینباره میگوید: «در زن علاقه به دلبر بودن و دلباختن، مورد پسند بودن و مایه خرسند شدن بسیار شدید است.»8 در جای دیگری میگوید: «یكی از تمایلات عمیق و آرزوهای اساسی زن آن است كه در چشم دیگران اثری مطلوب بخشیده و به وسیله حسن قیافه، زیبایی اندام، موزون بودن حركات، خوش آهنگی صدا، طرز تكلّم و بالاخره شیوه خرام خود، مطبوع طباع واقع گشته، احساسات آنها را تحریك نموده و روحشان را مجذوب سازد.»9 همچنین درباره تأثیر غریزه خودآرایی و تبرّج در زندگی زنان میگوید: «میل به جلب دیگران، بزرگترین و مهمترین محرّك زندگانی زن محسوب میشود.»10 ویل دورانت نیز درباره آثار غریزه تبرّج زن میگوید: «زن میل دارد بیشتر مطلوب باشد، نه طالب، و به همین جهت، در ارجگذاری و تقدیر آن جاذبههایی كه مایه تشدید میل مرد است، استاد است.» بنابراین، اصل وجود این غریزه و اختصاص آن به زن در بین دانشمندان پذیرفته شده است.11 2. پرورش و توجه به غریزه تبرّج در اسلام غریزه خودنمایی و خودآرایی مانند سایر غرایز آدمی، نیازمند قانونمندی و كنترل است؛ یعنی باید از افراط و تفریط در آن پرهیز شود؛ زیرا عدم كنترل این غریزه، چه از لحاظ افراط و چه از لحاظ تفریط، برای زن زیانبخش است و سلامتی او را به خطر میاندازد. از اینرو، در دین اسلام برای این غریزه حد و حدود ویژهای تعیین شده است و همانگونه كه آزادی بیحد و حصر آن ممنوع گردیده و برای كنترل آن حجاب واجب شده، بیتوجهی به آن نیز مذموم شمرده شده است. به همین دلیل، در برخی روایات، آرایش كردن برای زنان یك ضرورت تلقّی شده و بیتوجهی به آن به معنای نادیده گرفتن غریزه خودآرایی، مورد نكوهش قرار گرفته است. در اینجا به بعضی از این روایات اشاره میشود: در حدیثی از پیامبر اكرم(صلی الله علیه و آله) در مورد ویژگیهای بهترین زنان نقل شده است كه فرمودند: «بهترین زنان شما زنی است كه بسیار با محبت باشد، عفیف و پاكدامن باشد، نزد اقوامش عزیز و محترم باشد، با شوهرش متواضع و فروتن باشد، برای او خودآرایی و تبرّج داشته باشد و در برابر نامحرم عفیف باشد.» در این حدیث، دقیقا به همان تبرّجی كه قرآن آن را برای زن در مقابل نامحرم ممنوع كرده، نسبت به شوهرش سفارش شده است.12 در روایت دیگری، امام صادق(علیهالسلام) میفرماید: «برای زن سزاوار نیست كه بدون زیور و آرایش باشد، حتی اگر یك گردنبند باشد؛ و سزاوار نیست دستش از رنگ حنا خالی باشد، اگرچه پیر باشد.»13 همچنین میفرماید: «لا تُصَلِّی الْمَرأَةُ عُطُلا»؛ زن بدون زیور و آرایش نماز نخواند.14 امام باقر(علیهالسلام) نیز در روایتی میفرماید: «لَمْ تَزَلِ النِّساءُ یَلْبِسْنَ الْحِلْی»؛ زنان همواره از زیور استفاده كنند.15 در برخی روایات دستوراتی برای زیبا شدن زنان داده شده، است. برای مثال، امام علی(علیهالسلام) میفرماید: «كاری را كه بیش از حد توانایی زن است به او وامگذار؛ زیرا (اگر زنان از كارهای سخت و طاقتفرسا به دور باشند) برای حال آنها و شادابی روحی و دوام زیبایی آنها بهتر است؛ چرا كه زن گل بهاری است (لطیف و حساس)، نه پهلوانی سختكوش.»16 همچنین رسول اكرم(صلی الله علیه و آله) پس از اینكه به همه زنان، چه شوهردار و چه بدون شوهر، دستور میدهد دایم خضاب كنند (و دست و صورت خود را به حنا و رنگهای زیبا آرایش كنند) میفرماید: «اما زنان شوهردار برای شوهرانشان زینت كنند و اما زنان بدون شوهر، به این دلیل خضاب كنند كه دستشان شبیه دست مردان نشود (و لطیف و زیبا بماند.)»17 همچنین در روایت دیگری آمده است: پیامبر به مردان فرمود: «ناخنهای خود را كوتاه كنید» و به زنان فرمود: «ناخنها را كوتاه نكنید؛ زیرا شما را زیباتر میكند.» حتی آن حضرت از بعضی زنان به خاطر اهمیت ندادن به آرایش و زیبایی، انتقاد كرده است.18 عایشه میگوید: «زنی از پشت پرده دستش را بیرون آورد تا نامهای به رسول خدا بدهد، آن حضرت دستش را بست (و نامه را از او نگرفت.) فرمود: نمیدانم این دست مرد است یا دست زن؟ آن زن گفت: دست زن است. پیامبر فرمود: اگر تو زن بودی ناخنهایت را به رنگ حنا در میآوردی».19 اهمیت زینت كردن و آرایش زنان به حدی است كه پوشش بعضی از لباسها مثل ابریشم و طلا به علت خاصیت زیباییشان به زنان اختصاص یافته است20 امام باقر(علیهالسلام) میفرماید: «خداوند طلا را در دنیا زینت زن قرار داد و بر مردان حرام كرد.» 21 در برخی روایات آمده كه «ائمّه اطهار(علیهمالسلام) زنانشان را با طلا و نقره زینت میكردند و بر این كار اصرار داشتند.»22 از روایات دیگری كه حاكی از اهمیت اسلام به آرایش و تجمّل برای زن است، حدیثی از پیامبر اكرم(صلی الله علیه و آله) است كه حتی به زنانی كه شوهران نابینا دارند دستور میدهد خود را با بوی خوش و حنا آرایش كنند. امام صادق(علیهالسلام) فرمود: از رسول خدا سؤال شد: زن چگونه برای شوهر نابینا آرایش كند؟ فرمود: با استعمال عطر و خضاب كردن، كه نوعی بوی خوش است.23 از روایاتی كه در این باب وجود دارند، و تنها بعضی از آنها در اینجا ذكر شدند، میتوان نتیجه گرفت كه اگر دین اسلام از تبرّج و خودنمایی زن برای نامحرم نهی كرده، در مقابل به او دستور داده است در صورتی كه در انظار نامحرم نباشد، حتما تبرّج و خودنمایی داشته باشد، به ویژه اگر در محضر شوهرش باشد. بنابراین، دین اسلام غریزه خودنمایی و تبرّج زن را نادیده نگرفته، بلكه به آن اهمیت هم داده است و تلاش كرده زنان علاوه بر دارا شدن زیبایی درونی و اخلاقی، از نظر ظاهری هم جذّاب و زیبا باشند؛ زیرا توجه به آرایش و زیبایی ظاهری نه تنها پاسخی منطقی و صحیح به اقتضای طبیعی و غریزه آنان در جلوهگری و جلب توجه دیگران است، بلكه سبب میشود زن شادتر و بانشاطتر باشد و از این طریق، شادابی و نشاط را به زندگی خانوادهاش نیز وارد كند؛ زیرا یكی از عوامل مهم با نشاط بودن زن، داشتن ظاهری زیبا و دلپسند است كه شوهرش را پیدرپی به وجد آورد و خود نیز از این طریق به وجد آید. در نتیجه، كوشش زن در جذّاب بودن و آرایش كردن برای شوهر، ضمن اینكه نیاز طبیعی زن به خودنمایی و تبرّج را ارضا میكند، وی را از جلوهگری و خودنمایی برای مرداننامحرم نیز بینیاز میسازد؛ زیرا او برای شوهری خودآرایی كرده است كه حقیقتا به او عشق میورزد و در دوستیاش وفادار است. بدینسان، هم نیاز غریزی او به آرایش و تجمّل اشباع شده و هم از آفاتوانحرافات عشق آزاد رهایی یافته و آسیبی بهسلامتروانیاووارد نشده است. خانم لمبروزو در این مورد، سخن زیبایی دارد: «بدون شك، منشأ حجب و حیای زن را در عشق و علاقه میتوان یافت؛ چه اینكه زن وقتی مرد را به خویش علاقهمند و خود را نسبت به او متمایل دید، منظور اصلی خودنمایی و جلوهگری از بین میرود و چون توسعه محیط اجتماعی زن فقط به منظور تمركز تمایلات درونی او به شخص واحد است، هنگامی كه در این راه توفیق یافت، دیگر احتیاجی به آلات فریبنده و مصنوعی نخواهد داشت. چنانچه مشاهده میشود زنانی كه به شوهر و اطفال خود علاقهمند هستند، بكلی از این عوالم دور و بركنار میباشند و اگر زنی دیده میشود كه این شیوه را پیشه خود قرار داده است، فقط به این جهت است كه پاسخ احساسات درونی خویش را نزد همسر خود نیافته است؛ زیرا وقتی كه زن علاقهمند گردید، دیگر حاضر، بلكه قادر به جلب توجه دیگران نخواهد بود.» 3. افراط در غریزه خودنمایی و تبرّج همانگونه كه بیتوجهی به غریزه خودنمایی و تبرّج برای زن زیانبخش است، خودنمایی و تبرّج بیش از اندازه و خارج از چهارچوبه حجاب نیز زیانبخش خواهد بود و سلامت روانی زن را به مخاطره میاندازد. این مطلب دقیقا مانند این است كه بگوییم: غذا خوردن برای سلامتی ضرورت دارد، اما زیادهروی و عدم رعایت قانون غذا خوردن مضر است. در ارضای نیازهای روانی نیز باید جانب اعتدال رعایت شود، زیرا هرگونه زیادهروی در آن موجب از دست رفتن انرژی روانی انسان میشود و سلامت روانی او را مختل میسازد. البته تفاوتی كه در ارضای نیازهای روانی، مثل نیاز به خودنمایی و تبرّج در زن، با نیازهای جسمانی مثل نیاز به غذا خوردن وجود دارد این است كه اینگونه نیازها سیریناپذیرند و اگر انسان در ارضای آنها حد افراط را در پیش بگیرد، نه تنها نیاز او برطرف نمیشود، بلكه روز به روز تشنهتر شده، تمام فكر و ذهن او را به خود مشغول میكند. در ارضای نیاز به خودآرایی و خودنمایی نیز همین مطلب وجود دارد؛ یعنی اگر زن در توجه به زیبایی ظاهری و خودآرایی افراط كند، كمكم به حدّی میرسد كه بیمارگونه به تجمّل و آرایش میپردازد و هیچگاه احساس ارضا و سیری نمیكند. شهید مطهّری در اینباره مینویسد: «روح بشر فوقالعاده تحریكپذیر است. اشتباه است كه گمان كنیم تحریكپذیری روح بشر محدود به حد خاصّی است و از آن پس آرام میگیرد. همانگونه كه بشر ـ اعم از مرد و زن ـ در ناحیه ثروت و مقام، از تصاحب ثروت و تملّك جاه و مقام سیر نمیشود و اشباع نمیگردد، در ناحیه جنسی نیز چنین است. هیچ مردی از تصاحب زیبارویان و هیچ زنی از متوجه كردن مردان و تصاحب قلب آنان و بالاخره هیچ دلی از هوس سیر نمیشود. و از طرفی، تقاضای نامحدود، خواه ناخواه، انجام ناشدنی است و همیشه مقرون است به نوعی احساس محرومیت، دست نیافتن به آرزوها به نوبه خود، منجر به اختلالات روحی و بیماریهای روانی میگردد».24 وست كوت (Westkott) در نقد نظریه كارن هورنای (Karen Horney) كه معتقد بود زنان باید با خارج شدن از خانه و به عهده گرفتن كارهای متفاوت در مشاغل گوناگون، هویّت خود را بیابند، میگوید: زنان امروزی ما بین نیاز به جلب توجه مردان و دنبال كردن اهداف شخصی خود، گیر افتادهاند. به همین دلیل، رفتارهای متضادی از خود نشان میدهند؛ گاهی اغواگر و پرخاشگر و گاهی مؤدب و گاهی جاهطلب میشوند. زنان امروز بین كار و عشق، دو پاره شدهاند و در نتیجه، هیچكدام آنها را ارضا نمیكند.25 در كتاب روح زن میگوید: زن طوری آفریده شده است كه وابسته به یك مرد باشد و فقط برای او طنّازی و عشوهگری كند. به همین دلیل، اگر تكیهگاهش را نیابد و به تجمّل و جلوهگری خود ادامه دهد، دوام نخواهد آورد و نابود میشود، در ادامه، آورده است: «زن همچون بوته نیلوفری است كه طالب چوب خشك یا دیوار لخت و عریانی است تا آن را از گل و سبزه بپوشاند. اگر چنین چوب و دیواری نیابد، خشك و نابود خواهد شد».26 از اینجا فلسفه و حكمت وجوب پوشش و حجاب برای زن در اسلام مشخص میشود؛ زیرا این حكم به دلیل اینكه نقش اساسی در متعادل كردن غریزه خودنمایی و تبرّج زن دارد، عامل مهمی برای جلوگیری از بخش بزرگی از اضطرابها و دغدغههای فكری زن محسوب میشود؛ زیرا آزاد بودن زن در خودآرایی و به نمایش گذاردن جلوههای زنانه در جامعه، موجب افراط در تجمّل و توجه به زیباییهای ظاهری میشود، كه این توجه افراطی میتواند سبب بروز اختلالهای روانی در زن شود. توضیح مطلب این است كه وقتی زن مكشوف و آرایش كرده در بین مردان ظاهر میشود، طبعا عدهای خوششان میآید و او را مورد تحسین و تكریم (ظاهری) قرار میدهند. به همین دلیل، دایم سعی میكند وضع ظاهری خود را طوری قرار دهد كه بیشتر موردپسند آنها واقع شود. معمولا اینگونه زنان و دختران برای اینكه زیباتر شوند، هر روز وقت زیادی را صرف آرایش و تقلید از مدهای جدید مینمایند. این روند میتواند ناراحتیهای روانی زیادی برای آنان ایجاد كند؛ زیرا به دلیل اینكه همیشه كارها به دلخواه پیش نمیرود، باعث بروز نگرانیهایی برای آنها میشود. برای مثال، این تصور كه آیا با صرف اینهمه وقت و هزینه مالی، توانستهاند جلب نظر دیگران بكنند و مورد پسند آنان شوند یا به عكس، مورد تمسخر و تحقیر آنانند، میتواند دایم ذهن آنها را به خود مشغول كند و آنها را به موجوداتی نگران تبدیل نماید. دلیل دیگری كه میتواند به نگرانی آنها بیفزاید این تصور است كه هر لحظه ممكن است رقیبی زیباتر از راه برسد و شكار آنها را برباید. و سرانجام، دلیل دیگری كه باعث ناراحتی و استرس برای آنها میشود این است كه میبینند به مرور زمان، از زیباییهایشان كاسته میشود و زنان جوانتر و زیباتر جای آنها را میگیرند و نقش آنها را در ربودن دلها كمتر میكنند. گرچه آنها برای اینكه در این رقابت، ضعف خود را جبران كنند، دست به كارهای گوناگونی میزنند: تنوّعطلبی بیشتر در لباس و آرایش و افراط در جلوهگری و خودآرایی؛ ولی نتیجه چندانی برایشان ندارد. وقتی زن در اثر آزادی در خودآرایی و جلوهگری به چنین احساسی رسید، به زودی متوجه میشود كه در این رقابت، دیگر توان مقابله با زنان زیبا و جوان را ندارد، بخصوص وقتی پا به سن میگذارد این احساس تلخ در او بیشتر میشود؛ زیرا مشاهده میكند همان مردانی كه چندی پیش خریدار نازها و كرشمههای او بودند، دیگر حاضر نیستند با او مراوده داشته باشند و بهای چندانی به او نمیدهند. اینجاست كه دچار افسردگی و اضطراب میشود و حتی گاه دیده شده است كه برخی زنان دست به انتحار میزنند. كتاب چهره عریان زن عرب مینویسد: «زیبایی، به نمایش برجستگیهای بدن و آرایشی كه اضطراب درونی و فقدان اعتماد به نفس را پنهان میكند، نیست، بلكه پیش از هر چیز مدیون قدرت تفكر، سلامت جسم و كمال نفس است. چه بسیار دخترانی كه به سبب شوق دستیابی به نشانههای مقبول زیبایی و زنانگی، به اختلالات روانی و اضطرابات گوناگون دچار گردیدهاند. گمان و تصور یك دختر این است كه زندگی و آیندهاش به اندازه بینی و یا خمیدگی مژههایش بستگی دارد تا آنجا كه حتی یك میلیمتر كوتاهی طول مژه نیز میتواند به مسئلهای جدّی و بحرانی واقعی در زندگی او تبدیل شود».27 آنچه این مشكل را حادتر میكند این است كه زنان بدحجاب خیلی زودتر از زنان دیگر زیبایی خود را از دست میدهند؛ زیرا در پزشكی اثباب شده است كه برهنگی اعضای زن در محیط گرم یا سرد، سبب به هم خوردن تعادل چربیهای زیر پوست شده، لطافت و ظرافت و صافی عضلات را مبدّل به ناهمواری و مردانه شدن آنها میكند. علاوه بر این، وقتی زن تمام زیباییهای خود را در معرض تماشای عموم قرار داد، دیگر چیزی برای جلب نظر ندارد. بنابراین، بدحجابی، هم از جهت جسمی و هم از جهت روانی، از زیبایی زن میكاهد و این خود عاملی در تشدید سرخوردگی و ناراحتی زن میباشد. اما به عكس، رعایت حجاب سبب افزایش زیبایی زن میشود. در روایتی، امام علی(علیهالسلام) میفرماید: «عفّت و حجاب سبب افزایش و رشد زیبایی میشود.»28 و نیز در روایتی دیگر میفرماید: «پوشش و حجاب برای حال زن بهتر است و سبب دوام زیبایی او میشود.»29 غریزه حیا خصیصه حیا و شرم به طور طبیعی، در زن بیش از مرد وجود دارد. به همین دلیل است كه زن فطرتا و از روی طبع و غریزه، میل به پوشش بدن خود در مقابل نامحرم دارد و از برهنگی دچار اضطراب میشود. شواهد فراوانی در اسلام بر فطری و غریزی بودن حیا برای زن وجود دارند و علاوه بر اینكه قرآن به این مطلب اشاره كرده، از نظر روانشناسی، زیستشناسی و جامعهشناسی نیز قابل اثبات است. 1. دیدگاه اسلام درباره حیای زن قرآن در داستان حضرت آدم و حوّا، پس از اینكه میفرماید آنها فریب شیطان را خوردند و از درخت ممنوعه تناول كردند، میفرماید: (فَلَمَّا ذَاقَا الشَّجَرَةَ بَدَتْ لَهُمَا سَوْءَاتُهُمَا وَطَفِقَا یَخْصِفَانِ عَلَیْهِمَا مِن وَرَقِ الْجَنَّةِ) (اعراف: 22)، و هنگامی كه از آن درخت چشیدند، زشتیها و قسمتهای پنهان اندامشان بر آنها آشكار شد و (به سرعت) شروع به قراردادن برگهای درختان بهشتی بر خود كردند تا آنها را بپوشانند. از این داستان، به روشنی میتوان فهمید كه آدم و حوا هنگام برهنه شدن، مضطرب و پریشان شدند؛ زیرا برای رهایی از این حالت، به برگهای درختان پناه آوردند و خود را با آنها پوشاندند و صبر نكردند تا لباس مناسبی به دست آورند. این در حالی است كه اولا، آنها همسر یكدیگر بودند و جایز بود در مقابل هم برهنه شوند. ثانیا، هیچ كس در آنجا نظارهگر آنها نبود تا شرمندگیشان به خاطر او باشد. ثالثا، چون اولین انسان بودند، پوشش برای آنها جنبه اكتسابی هم نداشت. بنابراین، تنها دلیل اضطراب ایشان از برهنگی، فطری بودن حیا در آنها بود و چون برهنگی خلاف فطرت است، اضطرابآور است.30 اگر كسی بپرسد، از این آیات به دست میآید كه «كشف عورت» خلاف فطرت است، نه «كشف حجاب»، در پاسخ گفته میشود: اولا، قرآن در اینجا سخن از كشف «سوءة» دارد. «سوءة» در لغت، به معنای چیزی است كه انسان از آشكار شدن آن ناراحت میشود.31 بنابراین، منظور قرآن از كلمه «سوءة» در سوره اعراف، آیههای20 (سَوْءَاتِهِمَا)، 22( سَوْءَاتُهُمَا)، 26(سَوْءَاتِكُمْ) و 27(سَوْءَاتِكُمْ)، جاذبههای جنسی آدم و حواست؛ زیرا در آیه 26 همین سوره، خداوند از لباسی كه «سوءات» انسان را میپوشاند، به «لباس تقوا» تعبیر كرده است و میفرماید: (یَا بَنِی آدَمَ قَدْ أَنزَلْنَا عَلَیْكُمْ لِبَاسا یُوَارِی سَوْءَاتِكُمْ وَرِیشا وَلِبَاسُ التَّقْوَی ذَلِكَ خَیْرٌ.) و امام باقر(علیهالسلام) آن را به «لباس عفاف» تعبیر میكند. «وَ اَمّا لِباسُ التَّقْوی فَالْعِفافُ.» 32از این روایت معلوم میشود لباس عفاف یا پوشش عفیفانه به پوششی گفته میشود كه جاذبههای جنسی انسان را بپوشاند، نه فقط عضو تناسلی را، و در واقع، علت اضطراب آدم و حوا، از بین رفتن عفاف و آشكار شدن جاذبههای جنسی آنان بود. ثانیا، جاذبههای جنسی زن و مرد متفاوتند. در مرد، فقط اعضای تناسلی، یا حداكثر بین ناف تا زانو، دارای جاذبه جنسی است (چنانكه بعضی از روایات آن را تأیید میكند)،33 ولی در زنان، تمام بدن دارای جاذبه جنسی است. بنابراین، از این دو مقدّمه میتوان به روشنی استدلال كرد كه هرگونه برهنگی زن، به نظر قرآن، در تضاد با فطرت اوست و موجب اضطراب او میشود. به همین دلیل است كه فریضه حجاب مخصوص زنان شده است و حجاب مردان در حد پوشیدن عضو تناسلی یا حداكثر بین ناف تا زانو میباشد. در تأیید مطلب مزبور، یعنی اثبات مقدّمه اول، كه منظور از «سوءة» جاذبه جنسی است، میتوان گفت: كلمه «عورت»34 نیز مانند كلمه «سَوءَه» به معنای جاذبه جنسی میباشد كه در تعابیر دینی در مورد بدن زن به كار رفته است. در سوره نور آیه 31 فرمود: بر زنان لازم نیست در مقابل كودكانی كه از «عورت» زنان ـ یعنی از جاذبههای مربوط به زنان ـ آگاه نیستند، حجاب داشته باشند.35 همچنین در روایتی، علت وجوب پوشش زن را عورت بودن او معرفی میكند. پیامبر اكرم(صلی الله علیه و آله) میفرماید: «بدن زن عورت (دارای جاذبه جنسی) است كه خانهاش پوشش آن است.»36 معلوم است كه كلمه «عورت» در اینجا نمیتواند به معنای خاص آن باشد، بلكه كنایه از آن است كه بدن زن دارای جاذبه جنسی است و بهترین پوشش برای آن، بودن زن در خانه و كمتر ظاهر شدن در برابر نامحرم است. بنابراین، چه در داستان آدم و حوا و چه در موضوع حجاب، تعبیر قرآن و روایت از بدن زن به «سوءة» و »عورت« دال بر این است كه زن از برهنه كردن بدنش دچار ناراحتی و پریشانی و بلكه اضطراب میشود و این نشانه فطری بودن حیا و در نتیجه پوشش و حجاب برای زن است. از شواهد دیگر فطری بودن صفت حیا در زن، داستان حضرت مریم(س) و حضرت یوسف(علیهالسلام) است. قرآن در قصه حضرت مریم(س)، پس از اینكه میفرماید: مریم به اعجاز الهی، باردار شد و برای اینكه مردم نادان او را به فحشا و بیعفتی متّهم نكنند، از آنان فاصله گرفت تا دور از آنها وضع حمل كند، میفرماید: (یَا لَیْتَنِی مِتُّ قَبْلَ هَذَا وَكُنتُ نَسْیا مَّنسِیّا) (مریم: 23) (مریم آنقدر ناراحت شد كه) گفت: ای كاش پیش از این، مرده بودم و بكلی فراموش میشدم! این سخن حاكی از نهایت پریشانی و ناراحتی زنی است كه احساس می كند از نظر مردم، حیا و عفتش لكهدار شده است، از اینرو، آرزوی مرگ میكند. این نشان میدهد حیا تمام وجود اوست كه با رفتن آن، جانش هم در حال از بین رفتن است و این غیر از فطری بودن حیا، دلیل دیگری ندارد. از این بیان معلوم میشود وقتی حیا در زن فطری باشد، پوشش و حجاب، كه لازمه حیاست، نیز فطری خواهد بود؛ زیرا امكان ندارد زنی دارای حیا باشد و آنگاه اجازه دهد نامحرم از نگاه كردن به بدن او لذت ببرد. به عبارت دیگر، ظهور و تبلور حیا در زن، به پوشش مناسب است. در واقع، عامل اصلی گرایش زن به حجاب و پوشش، تأمین یك نیاز درونی و فطری به نام حیا و شرم است. همچنین قرآن در قصه حضرت یوسف(علیهالسلام) به حركت فطری زن عزیز مصر اشاره میكند كه وقتی خواست از یوسف كام بگیرد، درها را بست (وَ غَلَّقَتِ الاَبْوابَ) (یوسف: 23) تا كسی شاهد او نباشد. امام زینالعابدین(علیهالسلام) میفرماید: در این هنگام، آن زن با پارچهای روی بت خود را پوشاند. یوسف از او پرسید: چرا این كار را كردی؟ گفت از بت حیا میكنم.37 یوسف گفت: تو از بت حیا میكنی، ولی من از خدا حیا نكنم؟ از این موضوع مشخص میشود كه حیا امری فطری است؛ زیرا هر زنی به طور فطری و غریزی، چنین احساسی دارد. همچنین در بعضی روایات آمده است كه خداوند حیای زن را نُه برابر حیای مرد قرار داده؛ حضرت امیر(علیهالسلام) فرمود: «خداوند ـ عزّوجل ـ شهوت جنسی را ده قسمت آفرید. نُه قسم آن را در زنان قرار داد و یك قسم آن را در مردان؛ و اگر خداوند ـ عزّوجل در آنها به اندازه شهوت جنسیشان حیا و شرم قرار نمیداد، هر آینه به هر مردی نُه زن آویزان (وابسته) میشد.»38 در روایت دیگری، حیای زن را از این هم بیشتر میداند. ابو بصیر میگوید: از امام صادق(علیهالسلام) شنیدم كه میفرمود: «شهوت جنسی زن نود و نُه برابر مرد است، اما خداوند بر او حیا قرار داده است.» از این دو روایت استفاده میشود كه در طبیعت و آفرینش زن، حیا بیش از مرد قرار داده شده و این از خصایص عَنْ ابی بصیر، قالَ سَمِعْتُ اَباعَبْدِاللّه (علیهالسلام) یَقولُ: «فُضِّلَتِ الْمَرْأَةُ عَلَی الرَّجُلِ تِسْعَةً وَ تِسْعینَ مِنَ اللذَّةِ وَ لكِنَّ اللّهَ اَلْقی عَلَیْها الْحَیاءَ.»39 فطری اوست. 2. دیدگاه زیستشناسی و روانشناسی درباره حیای زن زیستشناسان و روانشناسان هم به فطری بودن حیا در زن (و بلكه در جنس ماده) اذعان دارند. دكتر فخری، فیزیولوژیست مصری، در اینباره میگوید: «اصل و مبدأ احساس حیا، همان احساس حیوانی جنس ماده در مورد حیاست و به همین جهت میبینیم نوعا احساس حیا در زنان از مردان قویتر است».40 مودودی نیز پس از شرح مفصّلی درباره اینكه تجاذب جنسی در انسان دایمی است، مینویسد: «در طبع زنان، در مقابل شهوت و جاذبیت جنسی، حیا و احتشام و امتناع نیز به ودیعت نهاده شده است، كه در هر زنی كم و بیش وجود دارد. بدون شك، این غریزه امتناع و فرار در جنس ماده حیوانات دیگر نیز ظهور دارد، ولی در جنس ماده انسان بیشتر و شدیدتر است و این شدت به وسیله وضع غریزه حشمت و حیا در روان او، افزون گشته است».41 برخی از روانشناسان معتقدند: حیا با آفرینش زن به هم آمیخته است و تطوّرات جسمی دوران بلوغ، كه معمولا با بروز حالت روحی و روانی گوناگونی همراه است، عامل درونی حیا را به نمایش میگذارد. كتاب طبایع زنان درباره وضعیت روحی و روانی پسران و دختران در دوران انتقال از كودكی به نوجوانی (دوران بلوغ) مینویسد: «فرق بین این دو جنس خیلی زیاد است؛ مثلا، دختر در این سن متانت خویش را دارد و در نهایت، رشد و وقار زندگی مینماید، در حالی كه پسر سالهای دراز دیگری لازم دارد تا عاقل گردد.»42 سپس در مورد آثار بلوغ در دختران میگوید: «خجالت در او (دختر) زیاد و تأمّلش در حركات و اطوار خویش فوقالعاده گردیده و میلش به انفراد و تنهایی زیاد خواهد شد.»43 بنابراین، وقتی حیا در زن فطری باشد، حجاب و پوشش هم، كه از آثار و نتایج آن است، فطری خواهد بود. منتسكیو (C.L.D.S.Montesquieu) میگوید: «تمام ملل جهان در این عقیده مشتركند كه زنها باید حجب و حیا داشته باشند تا بتوانند خودداری كنند. علتش این است كه قوانین طبیعت اینطور حكم كرده است و لازم دانسته زنها محجوب باشند و بر شهوات غلبه نمایند. طبیعت مرد را طوری آفریده كه تهوّرش زیادتر باشد، ولی زن طوری آفریده شده كه خودداری و تحمّلش زیادتر باشد. بنابراین، هرگز نباید تصور كرد افسار گسیختگی زنها بر طبق قوانین طبیعی است، بلكه افسار گسیختگی بر خلاف قوانین طبیعت میباشد و بر عكس، حجب و حیا و خودداری مطابق قوانین طبیعت است؛ زیرا طبیعت ما را طوری آفریده كه به نقص خود پیببریم و به همین جهت است كه دارای حجب و حیا هستیم؛ زیرا حجب و حیا همانا خجلتی است كه شخص از نقص و عدم كمال خود دارد.»44 3 ـ دیدگاه جامعهشناسی درباره حیای زن بررسی جامعهشناختی و تاریخی حجاب نیز فطری بودن حیا در زن را به اثبات میرساند؛ زیرا بنابر گواهی متون تاریخی، در اكثر قریب به اتفاق ملتها و آیینهای جهان، حجاب در بین زنان معمول بوده است؛ هرچند در طول تاریخ، فراز و نشیبهای زیادی را طی كرده و گاهی با اعمال سلیقه حاكمان، تشدید یا تخفیف یافته، ولی هیچگاه به طور كامل از بین نرفته است. مورّخان به ندرت، از اقوام بدوی، كه زنانشان دارای پوشش مناسب نبوده و یا به صورت برهنه در اجتماع ظاهر میشدند، یاد میكنند. دانشمندان، تاریخ حجاب و پوشش زن را به دوران ما قبل تاریخ و عصر حجر نسبت میدهند. كتاب زن در آینه تاریخ پس از طرح مفصّل علل و عوامل تاریخی حجاب، مینویسد: «با توجه به علل ذكر شده و بررسی آثار و نقوش به دست آمده، پیدایش حجاب به دوران پیش از مذاهب مربوط میشود و به این دلایل، عقیده عدهای كه میگویند مذهب موجد حجاب میباشد صحّت ندارد، ولی باید پذیرفت كه در دگرگونی و تكمیل آن بسیار مؤثر بوده است».45 نتیجهای كه از این مطلب میتوان گرفت این است كه گرایش زنان در طول تاریخ و در خلال فرهنگها و تمدنهای گوناگون، و حتی بعضا متضاد، به حجاب و پوشش، این حقیقت را به اثبات میرساند كه حیا، كه تبلور آن حجاب زن در مقابل نامحرم است، ریشه در فطرت و غرایز زن دارد و به همین دلیل، یك خصیصه مشترك در بین تمام زنان بوده است. حیا و سلامت روانی شكی نیست كه وجود حیا در زن تأثیرات بسیار مثبتی بر روح و روان وی دارد. عفاف و پوشیدگی همچون سد و حفاظی است كه زن در سایه آن از هر ذلّت و تحقیری در امان میماند. دین اسلام با واجب كردن حجاب، نمیخواهد زن بازیچه دست شهوتپرستان باشد و ارزش او به میزانی تنزّل كند كه تنها وسیلهای برای اطفای شهوات به حساب آید. اسلام خوشیهای مشروع را برای زن میپسندد و البته تأمین آن را در سایه حیا و عفت قرار میدهد. عفاف، كه ثمره حجاب و پوشش است، عامل آرامش و سكون انسان و دور ماندن او از عوامل اضطراب و در نهایت، موجب رضایت وجدان است. چه بسیارند عوامل ناامنی فكری و ذهنی كه عفاف مانع بروز آنهاست. عفاف موجب احساس امنیت و شرف آدمی است و باعث میشود كه آدمی بتواند در طول حیاتش درست فكر كند و نیكو تصمیم بگیرد. زن به دلیل اینكه عواطف و احساسات قویتری نسبت به مرد دارد، از نظر روانی نفوذپذیرتر از مرد است؛ یعنی بیش از مرد از عوامل بیرونی متأثر می شود. این تأثّر و نفوذپذیری وقتی از یك منبع، یعنی از سوی شوهر باشد، باعث میشود وحدت و یگانگی روانی زن حفظ شود، ولی وقتی زن بدون حجاب در اجتماع مردان نامحرم حاضر میشود، به آسانی تحت تأثیر روانی و عاطفی آنان قرار میگیرد و وحدت روانی او از بین میرود و با از بین رفتن وحدت روانی، دچار اضطراب و آشفتگی میشود.46 در منابع اسلامی، درباره برخی از آثار روانی حجاب و بیحجابی مطالب زیادی وجود دارند؛ مثلا، در آیه 60 سوره «نور» درباره فلسفه حجاب میفرماید: (وَ اَنْ یَسْتَعْفِفْنَ خَیْرٌ لَهُنَّ)؛ و اگر «زنان» خود را بپوشانند برای آنها (خیر) بهتر است. كلمه «خیر»، كه به معنای سود و نفع است، به دلیل اطلاقش، هم شامل نفع مادی میشود و هم نفع معنوی. در آیه 53 سوره احزاب، سود و نفع حجاب مشخصتر بیان شده است: (ذلِكُمْ اَطْهَرُ لِقُلُوبِكُمْ وَ قُلُوبِهِنَّ) این كار (حفظ حریم بین زن و مرد) برای پاكی دلهای شما و آنها بهتر است. بنابراین، میتوان گفت: طبق این دو آیه، اثر مهم حجاب برای زن، طهارت و پاكی قلبی است كه مقدّمهای برای رسیدن به سلامت قلبی (قلب سلیم) است و در روانشناسی، از آن به «سلامت روانی» تعبیر میشود. همچنین در آیه 30 سوره «نور» درباره تأثیر حفظ عفّت مرد به واسطه نگاه آلوده نكردن به زن میفرماید: (وَ یَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذلِكَ اَزْكی لَهُمْ)؛ و عفاف خود را حفظ كنند. این برای آنان پاكیزهتر است. در روایات نیز به تأثیر روانی حجاب بر زن اشاره شده است. امام علی(علیهالسلام) در وصیت خود به امام حسن(علیهالسلام) میفرماید: «(زنان را) در پرده حجاب نگاه دار تا نامحرمان را ننگرند؛ زیرا سختگیری در پوشش، عامل سلامت و استواری آنان است.»47 همچنین آن حضرت در حدیث دیگری میفرماید: «پوشش و حجاب برای حال زن بهتر است و سبب دوام زیبایی او میشود.»48 منظور از حال زن در این حدیث، وضعیت روانی اوست كه رعایت حجاب سبب تعادل بهتر آن میشود. و نیز پیامبر اكرم(صلی الله علیه و آله) میفرماید: «بهترین زنان شما زنان پاكدامن و عفیف هستند.» این روایت نیز همان چیزی را میگوید كه در آیه 60 سوره «نور» گذشت.49 tebyan.net
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 640]
صفحات پیشنهادی
خودآرایی و نقش آنها در سلامت روانی زن
خودآرایی و نقش آنها در سلامت روانی زن-زنان به عنوان نیمی از پیكره جامعه نقش بسیار مهمی در ایجاد و گسترش عفّت، پاكدامنی و اخلاق در بین جوامع بشری دارند. عفّت و حیای ...
خودآرایی و نقش آنها در سلامت روانی زن-زنان به عنوان نیمی از پیكره جامعه نقش بسیار مهمی در ایجاد و گسترش عفّت، پاكدامنی و اخلاق در بین جوامع بشری دارند. عفّت و حیای ...
4مرحله تاثیر سایتهای مستهجن برروی سلامت روانی شما!!
4مرحله تاثیر سایتهای مستهجن برروی سلامت روانی شما!! نخبگان دیروز و امروز از امتیاز ویژه تا عاقبت رفاه طلبی مسئولان خودآرایی و نقش آنها در سلامت روانی زن · 4مرحله ...
4مرحله تاثیر سایتهای مستهجن برروی سلامت روانی شما!! نخبگان دیروز و امروز از امتیاز ویژه تا عاقبت رفاه طلبی مسئولان خودآرایی و نقش آنها در سلامت روانی زن · 4مرحله ...
زن ، حیا و میل به خودنمایی
حیا و خودآرایی و نقش آن در سلامت روانی - اضافه به علاقمنديها شهید مطهّری درباره آثار این غریزه و نیز اختصاص آن به زنان میگوید: «اما علت اینکه در اسلام دستور پوشش ...
حیا و خودآرایی و نقش آن در سلامت روانی - اضافه به علاقمنديها شهید مطهّری درباره آثار این غریزه و نیز اختصاص آن به زنان میگوید: «اما علت اینکه در اسلام دستور پوشش ...
بررسي تاثير نور بر سلامت روان
خودآرایی و نقش آنها در سلامت روانی زن اهمیت بررسی این موضوع واضح و روشن است؛ زیرا اولا، حجاب و پوشش زن به طور یقین، ..... حیا و سلامت روانی شكی نیست كه وجود حیا ...
خودآرایی و نقش آنها در سلامت روانی زن اهمیت بررسی این موضوع واضح و روشن است؛ زیرا اولا، حجاب و پوشش زن به طور یقین، ..... حیا و سلامت روانی شكی نیست كه وجود حیا ...
آفت حجاب، افراط و تفريط است
حیا و خودآرایی و نقش آن در سلامت روانی اهمیت بررسی این موضوع واضح و روشن است؛ زیرا اولا، حجاب و پوشش زن به طور .... و کنترل است؛ یعنی باید از افراط و تفریط در ...
حیا و خودآرایی و نقش آن در سلامت روانی اهمیت بررسی این موضوع واضح و روشن است؛ زیرا اولا، حجاب و پوشش زن به طور .... و کنترل است؛ یعنی باید از افراط و تفریط در ...
اسلام با واجب كردن حجاب، آزادي اجتماعي زن را محترم شمرد
خودآرایی و نقش آنها در سلامت روانی زن اهمیت بررسی این موضوع واضح و روشن است؛ زیرا اولا، حجاب و پوشش زن به طور .... است كه بسیار با محبت باشد، عفیف و پاكدامن ...
خودآرایی و نقش آنها در سلامت روانی زن اهمیت بررسی این موضوع واضح و روشن است؛ زیرا اولا، حجاب و پوشش زن به طور .... است كه بسیار با محبت باشد، عفیف و پاكدامن ...
بررسی تاثیر نور خانه بر سلامت روان
خودآرایی و نقش آنها در سلامت روانی زن اهمیت بررسی این موضوع واضح و روشن است؛ زیرا اولا، حجاب و پوشش زن به طور یقین، .... با خارج شدن از خانه و به عهده گرفتن كارهای ...
خودآرایی و نقش آنها در سلامت روانی زن اهمیت بررسی این موضوع واضح و روشن است؛ زیرا اولا، حجاب و پوشش زن به طور یقین، .... با خارج شدن از خانه و به عهده گرفتن كارهای ...
حجاب و نقش آن در سلامت روان(3)
حجاب و نقش آن در سلامت روان(3)-حجاب و نقش آن در سلامت روان(3) نويسنده:عباس رجبي ... بي شک افراط زن در خودآرايي و برهنگي، مي تواند يکي از همين رفتارهاي روان نژندانه ...
حجاب و نقش آن در سلامت روان(3)-حجاب و نقش آن در سلامت روان(3) نويسنده:عباس رجبي ... بي شک افراط زن در خودآرايي و برهنگي، مي تواند يکي از همين رفتارهاي روان نژندانه ...
دلیل علاقه افراطی زنان به آرایش كردن مشخص شد!؟
حیا و خودآرایی و نقش آن در سلامت روانی به همین دلیل، در برخی روایات، آرایش کردن برای زنان یک ضرورت تلقّی شده و ... و حیای زن را در عشق و علاقه میتوان یافت؛ چه ...
حیا و خودآرایی و نقش آن در سلامت روانی به همین دلیل، در برخی روایات، آرایش کردن برای زنان یک ضرورت تلقّی شده و ... و حیای زن را در عشق و علاقه میتوان یافت؛ چه ...
حيا و خودآرايى و نقش آنها در سلامت روانى زن
حيا و خودآرايى و نقش آنها در سلامت روانى زن-حيا و خودآرايى و نقش آنها در سلامت ... خود و از جمله، لزوم پوشش و حفظ عفّت فردى و عمومي، به نقش آنها در روح و روان افراد توجه ... و بيتوجهى به آن به معناى ناديده گرفتن غريزه خودآرايي، مورد نكوهش قرار گرفته است.
حيا و خودآرايى و نقش آنها در سلامت روانى زن-حيا و خودآرايى و نقش آنها در سلامت ... خود و از جمله، لزوم پوشش و حفظ عفّت فردى و عمومي، به نقش آنها در روح و روان افراد توجه ... و بيتوجهى به آن به معناى ناديده گرفتن غريزه خودآرايي، مورد نكوهش قرار گرفته است.
-
اجتماع و خانواده
پربازدیدترینها