واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: « حسد » یك صفت زشت اخلاقی است كه موجب می گردد انسان حسود تاب و توان مشاهده خوبی ها و نعمت ها و برتری های معنوی و عبادی و مادی و اجتماعی و علمی و فرهنگی در دیگران را نداشته باشد و همواره در دل آرزو كند كه این برخورداری ها و نعمتها از دست افراد خارج شود و آنان بی نصیب گردند. این حسدورزی اگر اندك باشد در دل می ماند و در رفتار و عمل ظهور و بروز نمی یابد و تهدید و خطری برای دیگران به وجود نمی آورد ولی اگر شدت یابد و بر مراتب آن افزوده شود از درون به برون راه می یابد و تجلی عینی و عملی پیدا می كند و به دیگران ضرر و زیان وارد می نماید. از همین جاست كه حركات و عملكردهای تخریبی و زیانبار از انسان حسود سرمی زند و محسود را در خطر قرار می دهد و از همین جاست كه ظلم و ستم به دیگران برای سلب یا نابودكردن نعمت ها و برتری ها و توانمندی های آنان بروز می یابد. آن دسته از نوجوانان كه حسادت در آنان روبه زیادی رود همواره در كمین می نشینند و مترصد فرصت های مناسب برای آسیب رسانی به دیگر اعضای خانواده می باشند. آنان نمی توانند برتری ها و توانمندی ها و شایستگی های فكری و عملی و معنوی و اخلاقی برادران و خواهران خود را در نزد والدین مشاهده كنند و علاقه و اشتیاق و محبت وصف ناپذیر پدر و مادر خویش را در حق سایر اعضای خانواده ببینند و سكوت كنند و تحركی از خود نشان ندهند. این حالات و آشفتگی ها و ناراحتی های ناشی از حسدورزی نسبت به سایر فرزندان خانواده باعث می شود كه درصدد آسیب رسانی های « زبانی » و در مرحله بعد « عملی » نسبت به برادران و خواهران خود برآیند. آسیب رسانی های « زبانی » حسود نسبت به محسود به صورت پرخاش، دشنام، كنایه زدن، سرزنش و اهانت به ظهور و عینیت درمی آیند. همین آسیب رسانی ها به صورت غیبت، بدگویی، تهمت و تخریب شخصیت محسود در نزد والدین برای تنزل یافتن جایگاه او در كانون خانواده و كاهش میزان علاقه و اشتیاق پدر و مادر محقق می گردد. آسیب رسانی های « عملی » فرزندان حسود نسبت به فرزندان محسود به صورت ضرب و جرح و تحركات مبتنی بر ایجاد خطرات جانی ـ كه در اثر اوج گیری حسادت و آثار مخرب روحی و روانی ناشی از آن متجلی می شود ـ ایجاد می گردد و در مواقعی باعث بروز فاجعه های دردناك می شود. چنانچه این مشكل و معضل در برخی از خانواده ها چهره ظاهر نماید بهترین شیوه مواجهه با آن تكلف و تصنع والدین در محبت ورزی و احترام به فرزندانی است كه دچار ضعف های روحی و مبتلا به عارضه روانی حسد شدید نسبت به برادران و خواهران خویش می باشند. حسود والدین باید در اتخاذ این شیوه تربیتی برای مقابله با حسدورزی فرزندان با دقت و مراقبت كافی عمل نمایند. این دقت و مراقبت باید به گونه ای باشد كه اولا در تشخیص عارضه حسد یقین و قطعیت كسب شود و جایی برای گمان و ظاهربینی و سطحی نگری باقی نماند. ثانیا تكلف و تصنع در این موارد امری سخت است و باید این رنج و سختی را پذیرفت و مهرورزی و احترام به فرزندانی كه شایسته آن نیستند را بر خویش تحمیل نمود. ثالثا در كنار انجام این وظیفه ناخواسته فرزندان صالح و شایسته در جای خود و با دقت خاص از محبت و اكرام و بزرگداشت محروم نگردند و تامین نیازهای عاطفی شان دچار وقفه و اخلال نشود تا با این مراقبت ها رشد و شكوفایی شخصیت آنان در مراحل مختلف با موفقیت محقق گردد. گرچه پدر و مادرها میتوانند در تخفیف و اصلاح رفتارهای حسادت آمیز فرزندان خود نقشی داشته باشند ولی باید دانست که بخش اعظم رقابت و حسادت میان فرزندان را نمیتوان از میان برداشت، بنابراین وظیفه پدر و مادر این است که رقابت را در محدودهای سالم و منطقی به جریان بیندازند چراکه صاحبنظران بر این عقیدهاند که اینگونه رقابتهای سالم به کودکان کمک میکند تا ضمن کسب اعتماد به نفس بیشتر، بتوانند توانایی خود را برای ادامه دادن و برخورد کردن افزایش دهند. فرزندان یک خانواده طبیعتا با انگیزههای رقابتی روبرو هستند اما وقتی آنها با یکدیگر رقابت میکنند، روشهایشان میتواند به اشکال گوناگون متجلی شود. در شرایطی که دو یا چند کودک با هم زیر یک سقف زندگی میکنند، انگیزههای رقابتی اغلب تشدید میشود. خواهرها و برادرها بهخصوص اگر از نظر سنی به هم نزدیک باشند و جنسیت واحدی داشته باشند برای رقابت و نزاع بهترین رقیب را پیدا میکنند. خواهرها و برادرها در منزل خود رقبای حاضر و آماده دارند و رقابت میانشان در انواع و اقسام مختلف، صورت خارجی پیدا میکند. آنان بر سر اسباببازی، خوردن کیک، انتخاب کانال تلویزیون و بر سر اینکه چه کسی در ردیف جلوی اتومبیل بنشیند و... با هم رقابت میکنند. کودکان نمی توانند برتری ها و توانمندی ها و شایستگی های فكری و عملی و معنوی و اخلاقی برادران و خواهران خود را در نزد والدین مشاهده كنند و علاقه و اشتیاق و محبت وصف ناپذیر پدر و مادر خویش را در حق سایر اعضای خانواده ببینند و سكوت كنند و تحركی از خود نشان ندهند حسادت و رقابت در بین کودکان بخشی از رشد آنها به شمار میآید و تلاش بیوقفه برای رسیدن به تصویر ذهنی خوب است ولی باید دید که شما در نقش پدر و مادر چگونه میتوانید جنبههای مثبت را تشویق کنید و جنبههای منفی را به حداقل برسانید. در ذیل به چند نکته در این زمینه اشاره شده است. جثه و قدرت بیآنکه قانونی صددرصد معتبر باشد، فرزندان بزرگتر معمولا بلندتر، قوی تر و از نظر جثه درشت تر از برادران و خواهران کوچکتر از خود هستند و از آنجا که بچهها نسبت به این کیفیات حساس هستند، ترکیبی از حسرت و تحسین به وجود میآید. در جریان رشد بچهها و تفاوتهای طبیعی نمیتوان اقدام چندانی کرد. اما پدر و مادر میتوانند با سخنان خود به فرزند کوچکتر که آنها نیز زمانی رشد خواهند کرد، از شدت ناراحتی فرزندان کم سالتر خود بکاهند. «آیا به یاد داری که سال قبل چقدر کوچک بودی؟ کمی صبر کن تا تو هم بهاندازه خواهر و برادرت بزرگ شوی». این تضمینهای به ظاهر بیاهمیت بهخصوص وقتی خواهر یا برادر بزرگ کودک مورد نظر به موقعیت جدیدی میرسد (مثلا به مدرسه میرود، سوار دوچرخه میشود یا دندان جدیدی درمیآورد) از اهمیت ویژهای برخوردار است. شاید این مسائل بهنظر شما بیاهمیت باشد اما مطمئن باشید که برای کودک شما بیاهمیت نیست زیرا بچههای کم سال بر خلاف بزرگترها افق دید محدودی دارند و باید به آنها گفت که چه چیز انتظارشان را میکشد و چه چیز را باید انتظار داشته باشند. قهر تعیین محدودیتها وقتی فرزندان خانواده تن به رقابتهای جسمانی میدهند، پدر و مادر میتوانند درصورت لزوم در نقش حامی ظاهر شوند. آنها باید مراقب باشند که بچههای بزرگتر از جثه و توان بیشتر خود، برای آسیب رساندن به بچههای کوچکتر استفاده نکنند. البته مشاجره و نزاعهای جزئی بخشی از بازی بچههاست اما پدر و مادر باید در صورت لزوم محدودیتهایی در این مورد وضع کنند. این امر بهخصوص وقتی رقابت حالت جسمانی پیدا میکند ضرورت دارد. بهعنوان مثال میتوان قانون بسیار سادهای در این مورد وضع کرد: «ابراز احساسات اشکالی ندارد اما هر وقت ناراحت میشوید میتوانید پیش من بیایید و موضوع را با من در میان بگذارید »، اما در این خانه خشونت و نزاع جسمانی به کلی ممنوع است. مقررات خانوادگی و اجتماعی امروزه تا حدود زیادی سختگیری را کنار گذاشته است اما این امر نباید مشمول قلدری و کتک کاری شود که میتواند به برخوردهای جسمانی منجر شود. اغلب والدین هنگام رسیدگی به جنگ و نزاع فرزندان از یکی از آنها میشنوند که «او شروع کرد» . به اعتقاد متخصصان وظیفه پدر و مادر در اینجا آن نیست که در مقام قاضی ظاهر شوند و ببینند چه کسی اول شروع کرد و حق با کیست. تا زمانی که مقصر مشخص نیست بهترین کار آن است که جانب کسی را نگیرید و آنها را از هم جدا کنید و با لحنی قاطع بگویید: «مهم نیست که چه کسی شروع کرد. قانون این خانه میگوید زدن یکدیگر ممنوع است». تفاوتهای سنی وقتی فرزندان شما رشد میکنند، سن و سال آنها نیز در انگارههای مالکیت، نقش مهمی ایفا میکند و بچهها باید بدانند که همیشه نمیتوانند آنچه را که خواهر یا برادرشان دارد، داشته باشند. بهعنوان مثال همه بچهها نمیتوانند بهطور همزمان به کیف مدرسه و دوچرخه احتیاج پیدا کنند و کاری که پدر و مادرها باید در این زمینه انجام دهند آن است که این قول و تضمین را به کودک کوچکتر بدهند که تو هنوز برای رفتن به مدرسه آماده نیستی ولی وقتی بزرگتر شدی و به مدرسه رفتی برای تو هم میخریم یا حالا به اندازه کافی بزرگ نشدهای که سوار دوچرخه شوی ولی وقتی بزرگتر شدی برای تو هم میخریم و باید با زبان کودکانه به فرزندان کم سالتر تفهیم کرد که در واقع پدر و مادر در حق فرزند بزرگتر لطف بهخصوصی نمیکنند بلکه با او به اقتضای سن و سال و نیازش رفتار میکنند. منبع: روزنامه جمهوری اسلامی همشهری آنلاین
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 467]