تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1833040794
اگر صادق هدايت درمان ميشد...
واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: اگر نابهساماني خلقي دوقطبي صادق هدايت (که قبلا به مستنداتش در همين صفحه اشاره کرده بودم) در دوران جواني او درمان ميشد، آيا الآن از بسياري از آثار نبوغآميز او محروم نبوديم؟ آيا درمان ضدافسردگي او نميتوانست از مرگ زودهنگام وي پيشگيري کند؟ اگر ارنست همينگوي تحت درمان افسردگي قرار ميگرفت، چه؟ آيا نتيجهاش بيبهره ماندن ما از بسياري شاهکارهاي ادبي او نبود؟ آيا استفاده از درمان با تشنج برقي در آخرين بحران افسردگي او که به خودکشي و مرگش منجر شد، قادر نبود زندگي وي را نجات بدهد؟ ... از ديد يک پزشک، شايد اين پرسشها نابهجا باشد. مگر در صورت تشخيص بيماري نبايد بيدرنگ در انديشه درمان آن و کاهش رنج بيمار باشيم؟ اما از ديدي کليتر که همه جنبههاي زندگي انساني را بر کره خاک شامل ميشود شايد نتوان چنين ساده و صريح پاسخ داد. امروز با برخورداري از داروهاي نوين ضدافسردگي که حتي بر افسردهخويي موثر دانسته ميشوند و براي رفع آن تبليغ ميگردند و به عنوان درماني براي افسردگيهاي واکنشي هم مورد استفاده قرار ميگيرند، آيا مردم بسياري را از فرصت بررسي شخصي مشکلات خويش و امکان رويارويي سازنده و غلبه بر آنها محروم نکردهايم؟ اما چرا نگراني خويش را به داروها محدود کنيم؟ انواع رواندرمانيها نيز شايد با قرار دادن فرد افسرده در چارچوبهاي مشخص تعامل و درمان، او را از فرصت حل مشکلات خود در زمينه و بافت واقعي زندگي خويش به دست خود و با ياري کساني که عملا با او تعامل دارند محروم کند و او را در فضاي خيالي و غيرواقعي درماني قرار دهد. سوءتفاهم نشود! در اينجا براي پيشگيري از سوءتفاهم بايد تصريح کنم که درمان فوري و قاطع افسردگيهاي متوسط و شديد حتما ضروري است و آنچه مورد نظر من است افسردگيهاي خفيف و واکنشي است که در برابر شرايط ناخوشايند زندگي پديدار ميشود. موقعيتهاي دشوار و ناخوشايندي که شايد بهتر است به عنوان چالشهايي براي رشد و ارتقاي شخصي و رواني مورد استفاده قرار گيرد. اما درمانهاي نوين ضدافسردگي چنان به آهستگي و نهاني به درون زندگي جامعه امروزين خزيدهاند که هرکس که با مشکلي روبه رو ميشود به عوض رفع مشکلي واقعي ميکوشد با ياري گرفتن از دارو يا رواندرماني افسردگي خود را رفع کند و به اصطلاحي که رايج شده است، بيخيال شود! طبقهبنديهاي تشخيصي روانپزشکي که امروزين هر مشکل انساني را تحت نامي درآوردهاند و براي هر تشخيص نيز درماني را چه دارويي چه رواندرماني توصيه کردهاند هم از ديدگاه جاري پيروي ميکند و هم به آن شکل ميدهد: ديدگاهي که براي ما دنيايي را مجسم ميکند که در آن دردها و رنجهاي رواني ما به طور کامل منسوخ خواهد شد. بر پايه اين ديدگاه به همان سادگي که واژههاي اندوه، حزن، نااميدي، افسردگي، شرم، عدم اعتماد به نفس و درماندگي از روي تخته سياه قابل پاک شدن است، اين رنجهاي رواني هم با داروهاي معجزنماي نوين زدوده ميشود. حق با الدوس هاکسلي بود اين همان چيزي است که هفتاد سال پيش از اين «الدوس هاکسلي» در کتاب انديشمندانه خود به نام «دنياي زيباي نوين» پيش چشم شعور ما تصوير کرده بود؛ مدينه فاضله يا آرمانشهري که در آن از هيچ درد جسمي و رواني خبري نيست؛ جهاني از انسانهاي بيغم که روزي يکبار جيره مورد نياز خويش را از «سوما»، آن ماده معجزهآساي خشنودکننده روان دريافت ميدارند تا بيهيچ دغدغهاي به وظايفي که برايشان تعيين شده است، بپردازند. اين انسانهاي طبقهبندي شده، از مديران رده بالا تا کارگران ساده، بيهيچ اعتراضي آنچه را که برنامهريزي شده است، انجام ميدهند و اگر دوز روزانه «سوما» را دريافت کنند، نه با خود و نه با هيچکس ديگر کاري ندارند. آيا قرار است «پروزاک» و «زولافت» سوماي جامعه امروز و پيش درآمد جامعه خيالي الدوس هاکسلي در سال «600 پس از فورد» (طبق تقويم آن جامعه خيالي) باشد؟ داروهايي سازنده انسانهايي که به صورتي هراسآور مطيع و ملايماند و به گونهاي رضايتبخش درمان شدهاند؟ همان سومايي که شهروندان همه دنيا را، از مدير بيتدبير تا قشر آسيبپذير، در يک حالت ناآگاهي رضايتآميز نگاه ميدارد تا با خوشحالي به زندگي ملالانگيز خويش ادامه دهند؟ بيترديد درمانهاي نوين ضدافسردگي (داروها يا رواندرماني) در حال فراروي از قلمروي افسردگي باليني و ورود به دنياي مبهم اختلالات «زيرباليني»، «زيرنشانگاني» و «زيربيماري» است. اکنون بايد نگران بود که تعريف اختلالات زيرنشانگاني (شکايتهاي روانشناختي که کمتر از حداقل معيارهاي لازم براي تشخيص يک اختلال رواني را دارند) در حال گسترش براي شمول هرچه بيشتر به آن چيزهايي باشد که روزگاري به عنوان استرسهاي عادي زندگي فرض ميشد. البته ترديدي نيست که با افزايش سطح آگاهي عموم، بالا رفتن معيارهاي زندگي و پيشرفت پزشکي، مسايل بالنسبه جزيي که بيشتر بهعنوان يک معضل بهداشتي تلقي نميشد، بهعنوان يک مساله پزشکي مطرح گردد. يکصد سال پيش از اين در کشور ما شپش، آلودگيهاي انگلي و کچلي جزو مسايل رايج و عادي تلقي ميشد و آنقدر مسايل مهمتر وجود داشت که جاي پرداختن به اين موضوعات نميبود اما آيا اين موضوع در مورد افسردگيهاي واکنشي هم صادق است؟ امروز عده زيادي از اين بيماران با داروهاي نوين ضدافسردگي تحت درمان قرار ميگيرند اما اگر هم به قطعيت روشن شود که اين داروها کاملا موثرند و هيچ زياني هم ندارند، آن گاه کاربرد داروهايي که راهي ميانبر به سوي درمان است، چه خواهد بود؟ اين امر قدرتي مشکوک در اختيار پزشکان مراقبت اوليه يعني پزشکان عمومي، پزشکان خانواده و متخصصان داخلي قرار ميدهد که ممکن است اين داروها را بيآنکه براساس بررسي مسايل کامل و ادراک منسجم از مسايل و رنج بيماران افسرده، به نتيجه تشخيصي رسيده باشند، تجويز کنند. اما آيا اين همان وضعي نيست که از دهه 1960 ميلادي براي بيماران مضطرب که توسط پزشکان عمومي با «واليوم» تحت درمان قرار گرفتهاند، پيش آمده است؟ البته «واليوم» در کاستن از رنجهاي تودههاي ميليوني بيماران مضطرب موثر بوده، گرچه براي معدودي از بيماران جنبههاي منفي آن بيشتر بوده است. بر حسب يک نظر، اگر اين داروها به صورت مناسب به کار رود، نبايد نشانههاي اضطراب و افسردگي طبيعي را پنهان کند و بر آنها سرپوش بگذارد بلکه بايد فقط نشانههاي غيرطبيعي را برطرف کند. از جهت ديگر ميتوان تصور کرد عدهاي ديگر از روانپزشکان بگويند: «اگر در اثر فشارهاي روانشناختي يا اجتماعي، افسردگي يا نشانههاي ديگر بارز شود، آيا مردم حق ندارند در جستجوي درمان اين وضعيتها باشند؟» بنيان مباحثه اين است که فارماکولوژي (داروشناسي) بيش از آنکه مسايل بزرگتر اجتماعي را بررسي کند که در پس افسردگي و اضطراب و ديگر نابهسامانيهاي رواني جاي دارند، روي فرد متمرکز ميشود. اين همان مشکلي است که در مورد اعتياد به مواد مخدر هم داريم و به عوض توجه کافي به عوامل اجتماعي موجد رفتار اعتياد، روي فرد معتاد و بازگيري يا تنبيه او متمرکز شدهايم. بررسيهاي همهگيرشناسي نشان ميدهد اکنون نسبت به ايام گذشته مردم بيشتري در سنين پايينتر دچار افسردگي ميشوند. چنين است که برخي انديشمندان روانپزشکي ميپندارند داروهاي نوين ضدافسردگي همچون نوار زخمبندي روي نشانههاي منفرد سرپوش ميگذارد و مانع از اين پرسش ميشود که چرا اين شمار روزافزون مردم در جستجوي کمک هستند؟ البته واکنش روانپزشکان باليني اين است که اين پرسش را با پرسشي ديگر پاسخ دهند: «چرا يک راهحل بايد از راهحلهاي ديگر جلوگيري کند؟ ما براي درمان کار خود را ميکنيم، ديگران از جمله مصلحان اجتماعي و سياستمداران و روحانيون هم ميتوانند کار خود را انجام دهند.» البته پزشکان که مجاز به تجويز دارو هستند، کساني هستند که برحسب حرفه خويش از مسايل زيستشناختي و درمانهاي بيولوژيک آگاهي دارند و به هر حال چون داروها معمولا با نوعي رواندرماني توصيه ميشود، اين نتيجهگيري که از روابط بين فردي غفلت ميشود يا اينکه تنها شيمي مغز مورد توجه قرار ميگيرد، اشتباهآميز است. شايد به وسيله دگرگونسازي ساختار جوامع بتوان بيش از طريق انفرادي پزشکي به مردم فراوانتري ياري دارد ليکن در ضمن به آشکار اين توانايي را هم يافتهايم که در قياس با گذشته به شمار بسيار افزونتري از مردم با داروها ياري دهيم. هنرمندان و اختلالات اعصاب و روان در بررسي زندگي هنرمندان نامآور، تاريخچه روابط مختل خانوادگي، نابههنجاريهاي زناشويي، سلامتي مختل جسمي و به ويژه نابهسامانيهاي خلقي و عاطفي خيلي بيشتر از کل جمعيت مشاهده ميشود. پيام پنهان اين يافتهها شايد اين است که بدون دوران کودکي ناشاد «ادگار آلنپو» و بدون اختلالات عصبي و رواني او شايد ما از شاهکارهاي تفکربرانگيز او محروم ميمانديم. ممکن است اين موضوع حقيقت داشته باشد اما اگر رنج و گرفتاري چنين الهامبخش است و اگر بخشي از آن چيزي است که به ما هويت ميدهد و بايد بيشترين کوشش خود را به کار ببريم که آن را حفظ کنيم، آيا آنگاه اين امر ادعايي عليه هر نوع درمان نيست؟ آيا از اين پس بايد از هر نوع درمان بپرهيزيم از ترس آنکه مبادا در حال صدمه زدن به روح انساني يا آفرينندگي و کشش خلاقهاي باشيم که در بيمار وجود دارد؟ اين نظريه که رنج خوب است جنبه پدرگرايانه و در بدترين شکل جنبه ديگر آزارانه دارد اما حتي اگر اين ديدگاه اخلاقگرايانه را بپذيريم که درد و رنج شايسته و ضروري است، چرا شمشيرها را تنها به سوي داروها نشانه برويم؟ چرا نبايد همين پرسشها و نگرانيها را درباره اعمال جراحي و رواندرماني به کار ببريم؟ به هر حال اين نگراني وجود دارد که در آغاز عصري باشيم که در آن حتي کوچکترين مشکل شخصيتي به عنوان يک اختلال مطرح ميشود. البته درجه پيشرفت فني، سطح رفاه و فرهنگ در اين ميان نقش دارد. آنچه در يک جامعه ابتدايي به عنوان وضعيتي ناچيز و پذيرفتني به نظر ميرسد، در يک جامعه پيشرفته جلب توجه ميکند و نياز به درمان را برميانگيزد. در يک جامعه پيشرفته دليلي ديده نميشود که فردي به علت بيماري خفيف، هر چند که در اميد به زندگي او تاثير هم نگذارد، رنج ببرد. افزون بر اين، بالا رفتن مهارتهاي تخصصي و پيچيده شدن کارها ايجاب ميکند که مسايل جزيي فرد که در يک جامعه ابتدايي بر شغل ساده او تاثير نميگذاشت - اما در عصر جديد بر يک کار دقيق تخصصي اثر ميگذارد – درمان گردد. در کل آنچه در گذشته بيماري به شمار نميرفت، از جمله افسردهخويي، در يک جامعه پيشرفته اهميت فراوان در رفاه عمومي جامعه و خشنودي خود فرد کسب ميکند. خانه شادي کجاست؟ بايد دانست که هيچ تعمير فوري براي روح انسان وجود ندارد. چه با دارودرماني و چه با رواندرماني، شادماني را بهطور مستقيم نميتوان جستجو کرد. اگر شادي راهي داشته باشد بهصورت پاداشي براي زندگي مبتني بر اصول، منطق و عشق خواهد بود. شکنندگي و طفرهآميز بودن شادي يک واقعيت فاجعهآميز است. حتي عقل، اخلاقيات و شجاعت نميتواند تضمينکننده شادي باشد. امروز ما افسردگي و رنجها را به روشي پزشکي شده مينگريم که از تاريخچه زندگي شخصي و سوابق خانوادگي، موقعيتها و تعارضهاي جاري ما و ارزشهاي جامعهاي که در آن زندگي ميکنيم، جدا شده است. به جاي اينکه تکليف دشوار دگرگونيسازي خويش را انجام دهيم، بيوشيمي را متهم ميکنيم. اين نماينده درماندگي روانشناختي و مانع رشد شخصي و اجتماعي است. حتي اگر حس کنيم به وسيله داروها سازگاري بهتري يافتهايم، باز هم با آنچه گوهر زندگي را ميسازد روبهرو نشدهايم؛ يعني يافتن راه اخلاقي و معنوي خويش، چيزي که به همه آنچه که انجام ميدهيم سرزندگي و اميد ميبخشد. عمر افسردگي دراز است از ابتداي تاريخ مکتوب، نوع انسان به افسردگي دچار بوده است. بسياري افراد ميتوانند دورههايي از زندگي خويش را به ياد آورند که افسرده بودهاند. دوران بلوغ از اين جمله است. اين اندوه معمولا از طريق تکامل شخصي زندگي فرد سپري ميشود. گاه درمان پزشکي، زماني با بيدارسازي روحي و بعضي اوقات با دگرگونيهايي در زندگي به افراد ياري ميدهد که دورنماي اميدوارکنندهاي از سر گرفته يا آغاز شود. افسردگي و تصوير آينهاي آن يعني پرداختن به زندگي از روي ذوق و شوق، نتيجه ارتباطهاي پيچيدهيا بين عوامل محيطي، اجتماعي، روانشناختي، روحي و گاهي جسمي است. نقش عوامل هيجاني در افسردگي به خوبي شناخته شده است. از شمپانزههايي که در آغوش طبيعت وحشي ميزيند تا کودکان انسان که در موسسات تحت مراقبت هستند ديده شده است که فقدان محبت، آزادي يا اميد، واکنش افسردگي را به درجههاي گوناگون پديد ميآورد و در شديدترين درجه بهطور مستقيم ممکن است تهديدکننده زندگي باشد. هنگامي که شمار فراواني از افراد جامعه احساس افسردگي و نااميدي ميکنند، ما با يک پديده اجتماعي روبهرو هستيم. اين انديشه که تنها داروها پاسخگوي اين وضعيت هستند، يک خلاء اخلاقي، روانشناختي يا روحي را بيان ميکند. افسردگي به ما ميگويد اشکالي در زندگيمان وجود دارد. اين ميتواند اعلام خطري باشد که نياز به دگرگوني شخصي را آشکار ميکند. سایت سلامت
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 398]
صفحات پیشنهادی
اگر صادق هدايت درمان ميشد...
اگر صادق هدايت درمان ميشد...-اگر نابهساماني خلقي دوقطبي صادق هدايت (که قبلا به مستنداتش در همين صفحه اشاره کرده بودم) در دوران جواني او درمان ميشد، آيا الآن از ...
اگر صادق هدايت درمان ميشد...-اگر نابهساماني خلقي دوقطبي صادق هدايت (که قبلا به مستنداتش در همين صفحه اشاره کرده بودم) در دوران جواني او درمان ميشد، آيا الآن از ...
نقش ترور رزم آرا در خود کشی صادق هدایت
نقش ترور رزم آرا در خود کشی صادق هدایت-تاریخ - خودکشی صادق هدایت، همواره یکی از ... و اگر هدایت دست خالی، یعنی بدون مدارک پزشکی مربوط به درمان بیماری روانی اش، به ... و هدایت پیش از پیش سربار خانواده اش می شد؛ وضعیتی که هدایت از آن متنفر بود.
نقش ترور رزم آرا در خود کشی صادق هدایت-تاریخ - خودکشی صادق هدایت، همواره یکی از ... و اگر هدایت دست خالی، یعنی بدون مدارک پزشکی مربوط به درمان بیماری روانی اش، به ... و هدایت پیش از پیش سربار خانواده اش می شد؛ وضعیتی که هدایت از آن متنفر بود.
همه چیز در مورد صادق هدایت
همه چیز در مورد صادق هدایت-cinderella 2225th February 2006, 10:36 PMصادق هدايت ... بعد اضافه كرده بود: «من اگر در تاريكي سوت مي زنم به خاطر غلبه بر ترس است. ... يا ترفندهايشان ديگر چندان به درد نمي خورد و يا اين كه اصلاً آگاهي از ناممكن بودن درمان مثل .... را پیشنهاد میکنید که این امر خود باعث افزایش رتبه سایت در گوگل میشود ...
همه چیز در مورد صادق هدایت-cinderella 2225th February 2006, 10:36 PMصادق هدايت ... بعد اضافه كرده بود: «من اگر در تاريكي سوت مي زنم به خاطر غلبه بر ترس است. ... يا ترفندهايشان ديگر چندان به درد نمي خورد و يا اين كه اصلاً آگاهي از ناممكن بودن درمان مثل .... را پیشنهاد میکنید که این امر خود باعث افزایش رتبه سایت در گوگل میشود ...
بررسي زمينههاي ناتوراليسم در آثار صادق هدايت
بررسي زمينههاي ناتوراليسم در آثار صادق هدايت-برگرفته از: سفر در آينه / ويراسته ... اميل زولا ادعا ميكرد كه اثر علمي، يعني رمان جديد، در¬عين¬حال يك اثر اخلاقي است؛ هرچند ... بازپرس آدم¬ها و عواطف آنهاست و اگر قرار است قاضي بيطرف باشد، چگونه ميتواند در ... و بيان زندگي پلشت آنان، درصدد ارائۀ راه¬حلي براي درمان مقولۀ ضد¬اخلاق است.
بررسي زمينههاي ناتوراليسم در آثار صادق هدايت-برگرفته از: سفر در آينه / ويراسته ... اميل زولا ادعا ميكرد كه اثر علمي، يعني رمان جديد، در¬عين¬حال يك اثر اخلاقي است؛ هرچند ... بازپرس آدم¬ها و عواطف آنهاست و اگر قرار است قاضي بيطرف باشد، چگونه ميتواند در ... و بيان زندگي پلشت آنان، درصدد ارائۀ راه¬حلي براي درمان مقولۀ ضد¬اخلاق است.
خیام، كدام است؟!
آن شاعر دائمالخمر هندونیست و لذت پرستی كه صادق هدایت معرفی میكند و گویا نظیرش را میتوان در. ... خیام دارد تا در نهایت گمانه خود را بیهیچ «شاید» و «گویا» و «اگر»، با جزمیت تمام اعلام كند. ... بالاخره منتهی میشود به اعتراف یك قوه مافوقالطبیعه كه فكر انسان در شناسایی آن به .... لطفاً مرا راهنمایی کنید.1- راههای درمان سرطان مثانه کدام است؟
آن شاعر دائمالخمر هندونیست و لذت پرستی كه صادق هدایت معرفی میكند و گویا نظیرش را میتوان در. ... خیام دارد تا در نهایت گمانه خود را بیهیچ «شاید» و «گویا» و «اگر»، با جزمیت تمام اعلام كند. ... بالاخره منتهی میشود به اعتراف یك قوه مافوقالطبیعه كه فكر انسان در شناسایی آن به .... لطفاً مرا راهنمایی کنید.1- راههای درمان سرطان مثانه کدام است؟
رایگان درمان شوید!
اینگونه بیماران انگیزهای برای درمان خود ندارند اما همین افراد وقتی به مرض جسمی مبتلا ... هر دو نیازمند طبیب، درمان و پرهیزند و هر دو گاهی سبب سرایت به دیگران میشود. ... ضلالت و گمراهی، به هدایت خلاصی مییابند؛ مانند بیماری که از مرض شفا یابد.2. ... [6]امام صادق(ع) در اینباره میفرماید: «هر که را بیماری باشد باید که بامداد چون روی از نماز ...
اینگونه بیماران انگیزهای برای درمان خود ندارند اما همین افراد وقتی به مرض جسمی مبتلا ... هر دو نیازمند طبیب، درمان و پرهیزند و هر دو گاهی سبب سرایت به دیگران میشود. ... ضلالت و گمراهی، به هدایت خلاصی مییابند؛ مانند بیماری که از مرض شفا یابد.2. ... [6]امام صادق(ع) در اینباره میفرماید: «هر که را بیماری باشد باید که بامداد چون روی از نماز ...
انهدام خطوط پشتیبانی برای درمان سرطان
انهدام خطوط پشتیبانی برای درمان سرطان-دانش - انهدام نیروهای پشتیبانی، یکی از مهمترین ... درمانی استفاده میشود، آنها به بیماران کمک میکنند تا بیشتر زنده بمانند، ولی اگر به ... گروه دیگر که توسط رابرت کربل از دانشگاه تورنتو هدایت میشود، تاثیرات ... اگر این مساله در مورد انسانها نیز صادق باشد، به این معنی خواهد بود که زمانبندی ...
انهدام خطوط پشتیبانی برای درمان سرطان-دانش - انهدام نیروهای پشتیبانی، یکی از مهمترین ... درمانی استفاده میشود، آنها به بیماران کمک میکنند تا بیشتر زنده بمانند، ولی اگر به ... گروه دیگر که توسط رابرت کربل از دانشگاه تورنتو هدایت میشود، تاثیرات ... اگر این مساله در مورد انسانها نیز صادق باشد، به این معنی خواهد بود که زمانبندی ...
خواص 6 گیاه در کلام پیشوای صادق
این سخنی است که امام (علیه السلام) در مقام هدایت و ارشاد اصحاب خود فرموده است ولی ... البته اگر خام خورده شود و همچنین باعث افزایش خون و جریان آن در بدن میشود و جز آنچه ... امام صادق (علیهالسلام) در حدیثی فرمودند:هویج امانی از قولنج است و بواسیر را درمان ...
این سخنی است که امام (علیه السلام) در مقام هدایت و ارشاد اصحاب خود فرموده است ولی ... البته اگر خام خورده شود و همچنین باعث افزایش خون و جریان آن در بدن میشود و جز آنچه ... امام صادق (علیهالسلام) در حدیثی فرمودند:هویج امانی از قولنج است و بواسیر را درمان ...
فیلمنامه و نمایشنامه :: Download -
2- اگر تونستید یه توضیح چند خطی در مورد داستان بنویسید. ... بهمن 1389, 03:23نمایشنامه: پروین دختر ساسان نویسنده: صادق هدایت(نویسنده، مترجم و نقاش) ... خود را ایرانی جا میزند و وارد زندگی تنها دختر آن مرد که تنها دردانه زندگیش است میشود و . .... شده فرودست نه در جستجوی درمان آنها بود و نه تلاش داشت پیشوای فکری نسلی شود که تاب ...
2- اگر تونستید یه توضیح چند خطی در مورد داستان بنویسید. ... بهمن 1389, 03:23نمایشنامه: پروین دختر ساسان نویسنده: صادق هدایت(نویسنده، مترجم و نقاش) ... خود را ایرانی جا میزند و وارد زندگی تنها دختر آن مرد که تنها دردانه زندگیش است میشود و . .... شده فرودست نه در جستجوی درمان آنها بود و نه تلاش داشت پیشوای فکری نسلی شود که تاب ...
راههایی برای درمان قساوت قلب
راههایی برای درمان قساوت قلب-راههایی برای درمان قساوت قلب. ... "قساوت قلب" وصفی که اگر از کسی شود این را به ذهن متبادر میکند که او یک شخص جانی ... ساده است عواملی که باعث قساوت قلب میشود : قربانی شهوت 1- دوستی شهوات: کسی که دلش با ... قلب آثار و فوائد دعا،مناجات ،استغفار 1- توبه: امام صادق علیه السلام می فرماید : برای قلوب ...
راههایی برای درمان قساوت قلب-راههایی برای درمان قساوت قلب. ... "قساوت قلب" وصفی که اگر از کسی شود این را به ذهن متبادر میکند که او یک شخص جانی ... ساده است عواملی که باعث قساوت قلب میشود : قربانی شهوت 1- دوستی شهوات: کسی که دلش با ... قلب آثار و فوائد دعا،مناجات ،استغفار 1- توبه: امام صادق علیه السلام می فرماید : برای قلوب ...
-
اجتماع و خانواده
پربازدیدترینها