واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: سلامت-«دوست دارم با اين چاقو سرت را گوش تا گوش ببرم... دلم ميخواهد ديگر ريختت را نبينم... عجب اشتباهي کردم تو را به دنيا آوردم... کاش ميمردي و من از دستت راحت ميشدم!» تصور ميکنيد برايتان نمايشنامه نوشتهام؟ نه؛ اگر به دور و بر خودتان دقت کنيد شايد شما هم شبيه به همين جملات را خودتان هر روز از خانم همسايه طبقه بالايي آپارتمانتان خطاب به کودکانش بشنويد. شايد شما هم مانند اين قبيل مادران بر اين باور باشيد که بايد با کودکان خود اينگونه برخورد کنيد تا منضبط و باتربيت و مطيع شما بار بيايند... علتهاي زيادي براي سوءرفتار با کودک وجود دارد. بسياري از عاملان سوءرفتار خودشان قبلاً مورد سوءرفتار قرار گرفتهاند. وجود يک بيماري رواني در اين افراد شايع است؛ مانند اختلالات شخصيتي يا انواع ديگري از بيماريهاي رواني. تاثير اختيارات نابهجاي والدين و ديگر شرايطي که خانوادهها را در شرايط خاص قرار ميدهد مانند فقر، طلاق، بيماري، ناتواني، فقدان مهارتهاي سرپرستي، در سوءرفتار با کودک مشخص شده است. بسياري از اين موقعيتها باعث ايجاد استرس در خانواده ميشود که نتيجه آن سوءرفتار يا اهمال با کودک است. آگاهي از علت سوءرفتار با کودک در تعيين بهترين شيوه پيشگيري و درمان کمککننده است. افرادي که کودکان خود را مورد آزار و اذيت قرار ميدهند در 4 طبقه قرار ميگيرند: افرادي که در خانوادههايي متولد شدهاند که خشونت در آن رايج بوده است، داراي استرسهاي اجتماعي بودند، در انزواي اجتماعي و رشد اجتماعي پايين قرار داشتند و ساختار خانوادگي مختل داشتند. علايم غفلت از کودکان اين علايم به شرح زيرند: خوب رشد نكردن، علايم سوءتغذيه مثل لاغري شديد، نفخ شكم، فقدان چربي زير پوست، بهداشت شخصي ضعيف، پوشاك كثيف يا نامناسب، شواهد ضعف مراقبت بهداشتي مثل تاخير در ايمنسازي، عفونتهاي درمان نشده، سرماخوردگي هميشگي، صدمات هميشگي ناشي از فقدان نظارت. كندي و غيرفعال بودن، بيش از حد، خوابآلودگي، بروز رفتارهاي خودتحريكي مثل مكيدن انگشت يا تكان خوردن مكرر، دزديدن غذا، فرار از مدرسه، اعتياد به مواد گوناگون، خرابكاري، بلند كردن جنس از مغازه از علايم رفتاري غفلت هستند. يافتههاي جسمي غفلت عاطفي نيز عمدتا عبارتند از: خوب رشد نكردن، اختلال در تغذيه، شبادراري و اختلال در خواب. رفتارهاي ناشي از سوءرفتار عاطفي کودک رفتارهاي خودتحريكي مثل گاز گرفتن، تكان خوردن مكرر، مكيدن انگشت در طي دوران شيرخوارگي، فقدان لبخند اجتماعي و اضطراب عجيب، گوشهگيري، ترسيدن غيرعادي، رفتار ضداجتماعي مثل تخريب، دزدي، بيرحمي، رفتار افراطي مثل جبران بيش از حد، غيرفعال بودن يا پرخاشگري و طلبكار بودن، سرپوش گذاشتن روي پيشرفت عقلاني و عاطفي به ويژه زبان، تلاش كردن براي خودكشي. علل و عوامل کودک آزاري بسياري از مردم، رفتارهاي خشونتآميز را جزو مقبول کودک پروري در نظر ميگيرند و از آن براي تنظيم رفتار کودکانشان استفاده ميکنند. با اين حال بسياري از محققان که خشونت خانگي را مطالعه ميکنند، پذيرش اين ميزان از خشونت طبيعي را هراسآور تلقي ميکنند. چنين نگرشي به خشونت، مشروعيت ميبخشد و چنين خشونتهايي به ساير وجوه و عرصههاي زندگي سرايت ميکند؛ مثل همسر آزاري. بنابراين والديني که خود آماج تنبيه بدني و رفتار بيرحمانه در خانوادهشان بودهاند ممکن است سنت بدرفتاري را با کودکان خود ادامه دهند. شرايط زندگي استرسآميز از جمله تراکم جمعيت در خانههاي کوچک و فقر با رفتار پرخاشگرانه رابطه دارد و ممکن است در سوءرفتار جسمي با کودکان سهيم باشد. انزواي اجتماعي، فقدان سيستم حمايتي و به ويژه سوءمصرف مواد توسط والدين، احتمال مداراي خشن را با کودکان بالا ميبرد. کودک آزاري بيشتر در والدين جوان و کمسن و سال ديده ميشود. متوسط سن والدين کودک آزار 32 سال است. ازدواج در سنين پايين از ويژگيهاي والدين کودک آزار محسوب ميشود. در خانوادههاي تکوالدي و فرزندخواندگي نيز خطر کودکآزاري بالاست اما علت بالا رفتن خطر در خانوادههاي تکوالدي، غيبت يک والد نيست بلکه فقر است. اکثريت قربانيان، کودکان زير پنج سال هستند. به دنبال آنها کودکان 6 تا 11 سال و 12 تا 17 سال قرار ميگيرند. بالاترين آسيب جسمي در نوزادان و نوپايان گزارش شده است. نتايج پژوهشها نشان ميدهند که هم اشکال خفيف و هم شديد تنبيه بدني روي کودکان مذکر انجام ميگيرد. کودکان بيش فعال، ناآرام و کودکاني که در الگوهاي خواب و بيداري و غذايي آنها مشکل وجود دارد، همگي در معرض خطر کودکآزاري قرار دارند. يافتهها و رفتارهاي ناشي از سوءرفتار جسمي با کودک كوفتگي و تاول، سوختگي، شكستگيها و دررفتگي، پارگيها و ساييدگيها، مسموميت بيمورد تكراري به ويژه با دوز بالاي دارو، بيماري ناگهاني بيمورد مثل افت قندخون ناشي از انسولين درماني. رفتارها شامل احتياط از تماس فيزيكي با افراد بالغ، ترس آشكار از والدين يا رفتن به خانه، دراز كشيدن آرام در حالي كه محيط را بررسي ميكند، واكنش نامناسب به صدمه مثل گريه نكردن براي درد، فقدان واكنش به رويدادهاي ترسناك، هنگاميكه صداي گريه بچههاي ديگر را ميشنود نگران ميشود، بيتوجهي به رفاقت و نشان دادن محبت، ارتباطات سطحي، رفتار خشن مثل تهاجم براي كسب توجه، گوشهگيري. علايم سوءرفتار جنسي با کودکان يافتههاي جسمي ناشي از سوءرفتار جنسي با کودکان به شرح زير است: كوفتگيها، خونريزيها، پارگيها يا تحريك اندام تناسلي يا مقعد يا دهان و حلق، پارگي، آلودگي يا خوني بودن لباس زير، درد هنگام ادرار كردن يا درد، تورم و خارش ناحيه تناسلي، ترشح از آلت، زگيلهاي مقاربتي، سختي در راه رفتن يا نشستن، بوي غيرعادي در ناحيه تناسلي، عفونتهاي مكرر دستگاه ادراري. و اما رفتارهاي کودک ناشي از سوءرفتار جنسي با او: بروز ناگهاني مشكلات جنسي، گوشهگيري، خيالبافي افراطي، دلمشغولي به تخيلات خصوصا در بازي، ارتباطات ضعيف با همسالان، تغييرات ناگهاني مثل اضطراب، از دست دادن وزن، چسباندن خود به ديگران، رفتار برگشتكننده مثل مكيدن شست، بروز ناگهاني ترس مرضي يا عادي خصوصا ترس از تاريكي، فرار از خانه، سوءمصرف مواد، تغيير سريع و عميق شخصيت خصوصا افسردگي افراطي، كاهش سريع در انجام وظايف مدرسه، تلاش براي خودكشي يا خيالبافي. کودکآزاري در ايران و جهان - دکتر سيداحسان بيکايي صفحه حوادث روزنامهها هر هفته حداقل يک خبر راجع به کودکآزاري دارند. پدر و مادر معتادي که فرزندشان را ميزنند، فرزندان طلاق که با کبوديهاي وحشتناک يا آثار سوختگي به بيمارستان منتقل ميشوند و حوادثي از اين قبيل. اما مفهوم کودکآزاري بسيار گستردهتر از اخباري از اين قبيل است. به گفته کارشناسان بخش اعظم موارد کودکآزاري به جايي گزارش نميشود و پنهان ميماند و فقط موارد کمي از اين اتفاقات دلخراش رسانهاي ميشوند و يا مثلا يک موج رسانهاي به وجود ميآورند. مثل ماجراي کودکآزاري دختر بچهاي که چند سال پيش فوتباليستهاي معروفي مثل حميد استيلي هم به عيادت او رفتند يا ماجراي چند وقت قبل بهزيستي زنجان که پخش عکسهاي دلخراش کودکاني که به وسيله يکي از کارمندان بهزيستي دچار سوختگي شده بودند موجب خشم و ناراحتي مردم شد. در رسانهها به وفور ميتوان مثالهايي از جنبههاي ديگر کودکآزاري را هم ديد. ماجراي قتلهاي پاکدشت توسط فردي به نام بيجه که بعد از آزارجنسي کودکان آنها را به قتل ميرساند يا ماجراي قاچاق کودکان و دختربچهها به کشورهاي ديگر براي سوءاستفاده جنسي همه از اين نمونهها هستند. در نمونههاي خارجي هم معروفترين مثال ماجراي مربوط به سال گذشته است که پرونده خانه وحشت اتريش نام دارد که در آن پيرمرد 73 سالهاي به نام جوزف فريتزل چند سال دختر خود را در انبارخانه زنداني کرده بود و بارها به او تجاوز کرده بود. دادگاه جوزف فريتزل هنوز ادامه دارد اما جنبههاي ديگري از کودکآزاري هم وجود دارند که زياد به آنها پرداخته نميشود. عدم توجه يا رسيدگي مناسب به کودک يکي از اين جنبههاست. رشد نامناسب، وضعيت بهداشتي بد و يا ضعف شديد کودکان ميتواند شاهدي براي کودکآزاري باشد. پرونده چند سال قبل پسربچه 7 سالهاي که به خاطر بيتوجهي والدينش رشدي اندازه يک بچه 3 ساله داشت يا ماجراي معروف دو دختر بچه که توسط پدر بزرگ پيرشان سالها زنداني بودند و ماجراي فيلم سيب ساخته سميرا مخملباف هم از اين نمونهها هستند. در قاره آفريقا يک پديده وحشتناک ديگر از کودکآزاري وجود دارد که در بقيه دنيا کمتر ديده ميشود. استفاده از پسربچههاي کوچک بهعنوان سرباز و يا نيروي انتظامي و آموزش قتل و کشتار به اين بچهها، اعتراض تمام مجامع بينالمللي را موجب شده است و در ماههاي گذشته براي اولين بار توماس لوبونگا، رهبر شورشيان کنگو به اين اتهام و به اتهام جنايات جنگي تحت محاکمه توسط دادگاه بينالمللي قرار گرفت.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 302]