واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: جام جم آنلاين: چه كسي بارها و بارها يك فيلم كارتون را با بچهها تماشا ميكند بدون اينكه شكايت كند؟ چه كسي هنگام خواب يك داستان را از اول تا آخر تعريف ميكند بدون اينكه خسته شود؟ چه كسي پوشك بچه را عوض ميكند بدون اينكه احساس بدي پيدا كند؟ پاسخ تمام اين سوالات پدر بزرگ و مادر بزرگ است. نكته اينجاست كه پدر بزرگ و مادر بزرگ شيوه ما را در نگهداري و تربيت و رفتار با كودكان نميپذيرند و ما هم نصايح آنها را با توجه به شرايط خود عملي نميدانيم. انسان در عصر فناوري به دستاوردهاي بسياري رسيده و وسايل زيادي را به منظور راحتي و رفاه خود تهيه كرده است اما همين ابزار بيروح به قدري ما را احاطه كردهاند كه از بسياري ارتباطات مهم غافل شدهايم. ما خود را درگير كار و مسائل ديگر كردهايم و با وجود در اختيار داشتن امكاناتي از قبيل خودرو براي طي كردن مسيرهاي دور و نزديك از سر زدن به والدين خود غافل هستيم. در حالي كه وجود پدر بزرگ و مادر بزرگ براي فرزندان ما موهبتي بزرگ محسوب ميشود. مزاياي وجود پدربزرگ و مادر بزرگ - ارتباط ميان والدين ما با نوهها براي هر دو طرف شيرين و دوست داشتني است. علاقه بدون قيد و شرط آنها به نوههايشان نقش قابل ملاحظهاي در ايجاد اطمينان و امنيت ايفا ميكند و اين چيزي است كه فرزندان ما بشدت به آن نياز دارند. - خانه پدر بزرگ و مادر بزرگ، مكان امني است كه فرزندان در غيبت والدين خود ميتوانند در آنجا بسر برند. - نوعي احساس هويت و در كنار خانواده بودن را به ارمغان ميآورد. - موجب احساس ثبات ميشود زيرا كودك به خاطر آنچه هست، با تمام بديها و خوبيهايش مورد پذيرش قرار ميگيرد. - زماني كه والدين امكان بازي و سرگرم كردن فرزندان را ندارند، نوهها با يكديگر و در حضور پدر بزرگ و مادر بزرگ تحت مراقبت آنها بازي ميكنند. - حمايت و امنيت خاطر براي والدين نيز از ديگر ثمرات اين ارتباط است. نكات قابل توجه هر رابطهاي در نوع خود مسائل و مشكلاتي نيز دارد كه بايد به آن توجه كرد. گاهي اوقات ما و والدين خود در برخورد با فرزندان با يكديگر اختلاف عقيده داريم كه اين در دو نسل كاملا طبيعي است. البته هر دو خواهان داشتن فرزنداني سالم و خوشحال هستيم، اما در چگونگي رفتار خود به دليل شرايط خاص خود تفاوت داريم و از قوانين مشابهي استفاده نميكنيم. برخي از اين مسائل عبارتند از: انتظارات گوناگون: ما بايد بپذيريم كه والدين ما نيز زندگي خاص خود را دارند و نياز به فعاليتها و ارتباطات خود دارند. قرار نيست مادر خانهدار ما حالا پرستار بچه ما نيز باشد و هر وقت كه ما خواستيم به نگهداري از كودكمان بپردازد. پس به برنامهها و وقت پدر بزرگ و مادر بزرگ احترام بگذاريم و توقع نداشته باشيم كه آنها همواره نيروي كمكي و آماده ما باشند. تغيير ارتباطات: شيوه رفتار با كودكان در حال حاضر با شيوهاي كه مادر بزرگ و پدر بزرگ ما را بزرگ كردهاند كاملا فرق كرده است؛ پس، از رفتارهاي آنها ايراد نگيريم بلكه در شرايطي خاص با توضيح روشن و ساده انتظار خود را از واكنش آنها بيان كنيم. براي مثال به آنها بگوييم وقتي فرزندمان چيزي را براي بازي ميخواهد كه ممكن است براي او مناسب نباشد و خودمان هرگز آن را به وي نميدهيم، آنها نيز ما را تاييد كنند و در حضور كودك به ما نگويند كه آن را برايش تهيه نماييم. لوس شدن نوهها : يكي از بزرگترين لذات كودكان ما اين است كه به منزل پدر بزرگ و مادر بزرگ بروند تا هر آنچه ميخواهند انجام دهند. در برخي شرايط پدر بزرگ و مادر بزرگ حتي بياحترامي نوهها به خود را نيز از روي مهرباني ناديده ميگيرند. اما از آنجا كه كليد موفقيت در هر كار ميانهروي است، بهتر است در محبت نيز ميانه رو باشند، زيرا گاهي اوقات آسيب لوس شدن از خود كودك فراتر رفته و به عدم حرفشنوي و اطاعت و در مواردي به تقابل با والدين ميانجامد. ديدگاههاي گوناگون: ما بايد سعي كنيم با احترام به ديدگاههاي والدين خود در مقوله تربيت كودكان تفكر آنان را به استانداردهاي موجود نزديك كنيم، اما نصايح مشفقانه آنها را نيز بپذيريم. پر كردن خلا ميان نسلها ما ميتوانيم گامهاي موثري را در جهت گذر از خلا ميان نسلها برداريم و به بهبود رابطه ميان خود و پدر بزرگ و مادر بزرگ درخصوص كودكان كمك كنيم. برخي از تكنيكهاي موثر شامل موارد زير هستند: - بر موارد اصلي تكيه كنيد. گاهي اوقات ما بر سر مسائل جزيي و پيش پا افتاده در برخورد با فرزندان با والدين بحث ميكنيم به طوري كه اصل قضيه فراموش ميشود. - آنها را در جريان اطلاعات روز بگذاريم. از زمان كودكي ما تا به حال خيلي چيزها تغيير كرده است. بسياري از چيزهايي كه قبلا طبيعي به نظر ميرسيد، حالا عجيب يا حتي غيرعادي است. سعي كنيم با آرامش و رعايت ادب اطلاعات و قوانين رفتاري جديد را به والدين خود منتقل كنيم. - كمي هم ما كوتاه بياييم. گاهي اوقات برخي از ما به واسطه اينكه در رشتهاي خاص تحصيل كردهايم، فكر ميكنيم هميشه درست ميانديشيم و تصميم ميگيريم، در صورتي كه گاهي هيچ چيز جاي تجربه را نميگيرد. پس به والدين خود اطمينان كنيم و تا حد امكان نظراتشان را صحيح قلمداد كنيم. - نظراتشان را بشنويم. گاهي اوقات ما ميدانيم كه نگرش و برخورد والدين در موارد خاص اشتباه است. ما مجبور به عمل به آنچه آنها ميگويند نيستيم اما در عوض ميتوانيم شنونده خوبي براي صحبتهايشان باشيم. - بر سر مواضع صحيح خود بمانيد. اگر احساس كرديم برخي واكنشهاي پدر بزرگ و مادر بزرگ درست نيست، با رعايت ادب به آنها بگوييم كه فرزندان ما با شيوههاي ما سالم و خوشحال هستند و از آنجا كه مشكلي پيش نميآيد، لزومي به تغيير روش نيست. - پدر بزرگ و مادر بزرگ به قدري با صداقت، محبت و حوصله با نوهها رفتار ميكنند كه خود باعث ايجاد نوعي احترام متقابل شده و در بسياري از موارد نياز به مداخله رفتاري ما را از بين ميبرند. پس بهتر است قدرشان را بدانيم.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 337]