واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: هموطن- وقتي كه جسم شما آماده انفجار است چه كسي مايل است خودش را كنترل كند؟ چرا به جاي كنترل و تسلط بر خود عصباني ميشويم؟ چون مغز ما در تسخير خشم است. احساسي تلخ و عذابآور است. خشم، افراد را مضطرب، نگران، اسير و ناراحت ميكند. پس بنابراين چرا بعضي افراد به دنبال خشم هستند؟ چطور ممكن است كسي به خشم و غضب خود وابسته شود؟ هجوم خشم: در واقع همان احساس فيزيكي نيرومندي است كه همراه با عصبانيت بروز ميكند. اين هجوم نتيجه واكنش (ستيزگريز) طبيعي بدن در مقابل خطر است. افزايش و هجوم ناگهاني آدرنالين، افزايش ضربان قلب، نفسهاي تند و پيدرپي و انقباض ماهيچهها خشم و غضب بدن را فعال ميكند. افزايش ترشح آدرنالين ميتواند موجب احساس توانايي در شما باشد و در يك روز كسالتآور خستهكننده، شور و هيجان همراه خود بياورد. وقتي كه جسم شما آماده انفجار است چه كسي مايل است خودش را كنترل كند؟ چرا به جاي كنترل و تسلط بر خود عصباني ميشويم؟ بعضي افراد تندخو كاملا كنترل خشم خود را از دست ميدهند، آنها دچار خشم و غضب كوركورانه و يا جنون خشم ميشوند. در واقع مغزشان سرشار از خشم ميشود، براي مدتي مغزشان از كار ميافتد و جريان داخل آن بسته شده و درست مثل افرادي كه دچار خشم كوركورانه هستند قادرند در حين عصبانيت خود و ديگران را بكشند. هجوم خشم يكي از جذابيتهاي نهفته خشم است، در حقيقت ترك اين حالت و اوج تحرك و قدرت ميتواند همانند ترك موادمخدر دشوار باشد. فقدان تسلط بر خود افتادن در دام خشم آسان است زماني كه شخص اسير اين دام شود عصبانيت تنها احساسي است كه شخص به وفور آن را با خود دارد. در اين حالت افراد براي احساس لذت- هيجان و سرزندگي خود- به خشم نياز پيدا ميكنند. هنگامي كه خشم بر آنها غلبه ميكند، از دست دادن تسلط و كنترل خود را لمس ميكنند و در اين حالت برده و اسير خشم خود ميشوند.مشكل و مسئله اصلي هر نوع اعتياد از دست دادن كنترل خود است. نشانههاي اعتياد به خشم در ادامه فهرست، سؤالاتي را كه به شما كمك ميكند تشخيص دهيد به خشم معتاد هستيد يا خير مرور ميكنيم. * من به دنبال بهانه و دليلي براي عصبانيشدن هستم. * وقتي عصباني نميشوم حوصلهام سر ميرود. * دوست دارم درست و حسابي دعوا كنم. * به نظر ميرسد در مواقعي خشم بر من تسلط دارد. * من از خشم براي دوري از مسائل ومشكلات زندگي استفاده ميكنم. * حالا بيشتر از قبل عصباني ميشوم. * روز به روز دعواها و نزاعهايم وخيمتر ميشود. با صدايي بلندتر، زماني بيشتر و با خشونت بيشتر رفتار ميكنم. * من به خودم قول ميدهم خشم خود را كنترل كنم اما به قول خود وفا نميكنم. * من به خاطر وقتي كه صرف خشم خود ميكنم نگران هستم. * مرتب دنبال بهانهاي براي عصبانيت هستم. * اغلب بعد از اينكه از كوره در ميروم احساس گناه ميكنم. * بعضي اوقات فراموش ميكنم در موقع عصبانيت چه كار ميكنم و يا چه ميگويم. * احساس ميكنم به خشم خود معتادم. حتي اگر به يكي از اين پرسشها پاسخ مثبت بدهيم خشم در زندگي شما يك معضل است. در صورتي كه به تعدادي از آنها جواب مثبت بدهيد مشكل جدي داريد. هر چه تعداد جوابهاي مثبت شما بيشتر باشد احتمال بيشتري وجود دارد كه از نظر روانشناسي به خشم معتاد باشيد. افزايش مشكلات خشم اعتيادآور مشكلات زيادي به وجود ميآورد، سرلوحه اين فهرست مشكلات مالي نظير پرداخت جريمه به منظور جايگزيني اشياء آسيب ديده و شكسته در طول يك دعواست. مشكلات جسماني نظير بيماريهاي قلبي، جراحات و استخوانهاي شكسته به خاطر مشتزدن به اشياء و اشخاص، مشكلات خانوادگي، نظير متاركه و خصومتها منجر به بروز مشكلات حقوقي نظير بدرفتاريهاي خانوادگي و قرار منع موقت ميشود. مشكلات مربوط به كار و مدرسه همانند دريافت اخطار و تعليق از كار است. مشكلات اجتماعي شامل از دست دادن دوستان و نزاع با آشنايان است. همچنين ممكن است فرد به تدريج ارزشهاي خود را نيز با رنجاندن افراد مورد علاقه و برخورد ناشايست زير پا بگذارد. بدتر از همه اينكه خشم لفظي و زباني ميتواند به خشونت فيزيكي منجر شود و با گذشت زمان اين مشكلات وخيمتر ميشود. يك اختلافنظر ساده ميان دوستان به حالت «ديگر با او صحبت نخواهيم كرد»تبديل خواهد شد، به داد و بيداد و هل دادن و سپس به زد و خورد مبدل ميشود. مشكلات همانند برگهاي درختان در روزي پاييزي جمع خواهند شد، اين توده بزرگ و بزرگتر خواهد شد تا بالاخره شخص عصبي و تندخو اقرار كند كه مشكل اساسي دارد. حالات افراطي بعضي از معتادان به خشم بدون حساب و كتاب از خشم خود استفاده ميكنند. آنها به طور مرتب عصباني نميشوند اما اگر عصباني شوند بايد مراقب باشيد! چون در آن صورت خشم بيحد و پايان آنها ساعتها يا روزها ممكن است طول بكشد، چرا كه از نظر آنها ديگر هيچ چيز اهميت ندارد و فقط بايد آنقدر دعوا كني تا از نفس بيفتي، آنقدر جيغ بزني تا از صدا بيفتي! حالات تثبيت شده بعضي از معتادان به خشم ترجيح ميدهند هرروز از ميزان ثابتي خشم استفاده كنند، ممكن است هر روز عصباني شوند اما نه به ميزان حالت افراطي. اين گروه هميشه در زندگي افرادي نقنقو، بدبين و طعنه زن هستند. اگر افراد گروه حالت قبل طوفان تندي هستند افراد تندخود در اين حالت روزهاي پياپي باراني هستند در ضمن بعضي از افراد عصبي هر دو حالت را دارند، آنها عموما خشمگين هستند. مثل افراد عصبي ثابت درعين حال بيحساب و كتاب رفتار ميكنند. اين گروه با بيشترين مشكلات روبهرو هستند آنها در طول زندگي روزمره خود فقط از حالت خشمگين به حالت «خروشان و غضبناك» تغيير حالت ميدهند. راه نجات و رهايي آرامش، خويشتنداري و اراده براي انتخاب مسير. اگر شما به خشم معتاد هستيد حالا وقت عمل است به چه ميزان بايد خود را تغيير دهيد؟ آيا آمادهايد تمامي گامهاي لازم براي ترك اين اعتياد را برداريد؟ آيا قصد داريد رد پاي هجوم خشم را از بين ببريد و وسيله بهتري جايگزين آن كنيد؟
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 220]