تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بارش‌های سیل‌آسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارش‌های سیل‌آسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان می‌شوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستوران‌ها و کافه‌ها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1834850119
دل بزرگ داشتن هنر است
واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: دريک سازمان ميز بزرگ داشتن هنر نيست، دل بزرگ داشتن هنر است، چون پشت يک ميز هرچه بزرگ باشد يک نفر جاي خواهد گرفت، ولي در درون دل بزرگ، انسانها که سهل است خدا هم جاي مي‌گيرد. به گزارش سرويس نگاهي به وبلاگ‌هاي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، در وبلاگ "مديريت تحول" به نشاني http://jalilkhani.blogfa.com به نقل از كتاب " کتاب کارمند دانا و سازمان توانا" آمده است: کارمندي که به وظيفه‌اش آشناست براي سازمان يک مزيت محسوب مي‌شود، کارمندي که صاحب اخلاق نيکوست، براي سازمان دو مزيت محسوب مي‌شود. کارمندي که هنگام کار حضور خداوند را در کنارش احساس ميکند سازمان را به عرش اعلا ميبرد. سازمانها هم مثل انسانها گاهي مريض ميشوند، بستري ميشوند و مي‌ميرند، مرگ سازمان زماني فرا مي‌رسد که هدف سازمان گم شده باشد. روزي مدير سازماني از کارکنان خود خواست که يک دقيقه خود را به جاي ارباب رجوع تصورکنند، قدري سکوت حاکم شد و بعد از يک دقيقه اتفاق جالبي افتاد، کارکنان دقيقا احساس يک ارباب رجوع را پيداکرده بودند، بعد از چند روزي، چيدمان ميزها، طرز برخورد با مشتريان و در نهايت شيوه‌ي عملکرد کارکنان عوض شد. وارد اداره‌اي شدم و چيز جالبي ديدم که تاکنون براي من سابقه نداشت و آن کارت‌هاي رنگي بود که روي سينه کارکنان چسبيده شده بود، کارت ها به رنگهاي سبز، زرد و قرمز بودند . از کارمندي پرسيدم : منظور شما از نصب اين کارت هاي رنگي برروي سينه چيست؟ گفت:هر کارتي نشانه ي وضعيت روحي طرف مقابل است، اگر از کارت سبز استفاده کرد يعني وضعيت روحي من خوب است و مي‌تواني با من شوخي بکني، اگر کارت زرد بر روي سينه داشت يعني مواظب باش ! و کارت قرمز روي سينه يعني شوخي ممنوع، امروز حوصله ندارم.... انتهاي پيام
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 451]
-
اجتماع و خانواده
پربازدیدترینها