واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: ایسنا-سوال كردن ديدن است و پرسيدن به قول ويتگنشتاين نحوهي خاصي از نگريستن است. پس آيا پرسشي خنثي يافت ميشود كه در پي آن پرسش به جواب رسيد كه به بازنمائي امر واقع بپردازد. هر پرسشي افقي را ميگشايد و چه بسيار افقها كه منهدم مي شود و چه بسيار چشمها كه از طرح نوعي پرسش از ديدن وقايعي نابينا ميشوند. به گزارش سرويس نگاهي به وبلاگهاي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، عباس كاظمي در وبلاگ " جامعهشناسي و زندگي روزمره در ايران" به نشاني http://kazemia.persianblog.com در ادامه نوشته است: پرسش بينائي نيز هست، دريچهاي است كه از آن به جهان مينگريم در عين حال پرسش نابينائي است. وقفهاي در ديدنهاست. هر پرسشي، پاسخي ميطلبد كه پرسنده انتظار دارد. پس آيا ميتوان به پرسش آنگونه پاسخ داد كه فردي غير از طراح سوال به مقصود خود برسد. پرسش قاتل است. قاتل حقيقت در همان دم كه حقايقي را برميسازد حقايق بسياري را مي ميراند. پرسش مستبد است. استبدادي كه در پرسش است استبداي نرم است كه بيآنكه پي ببريم مسير رفت وبرگشت حقايق را براي ما معين كرده است. پرسنده از قبل بليط رفت و برگشت در مسيري معين را براي ما تهيه كرده است. پرسش زن بارداري است كه درحال وضع حمل است. پرسش آئينهي منزل شماست كه فقط فضاي معين منزلتان را نمايش ميگذارد و نه فلان يا بهمان جا را. پرسش عينكي خاص است كه با چشمان ما همساز است. پرسش جادهاي روستائي است كه شما را به محلي خاص رهنمون ميشود. اين همه را گفتم كه نشان دهم پرسشي پوزيتويستي ناياب است. پس چگونه با پرسشي دانشجويان را آزمون ميكنيم. ما همان پاسخي را ميخواهيم كه انتظار داريم و دانشجو نه به دنبال پاسخ بلكه به دنبال مطالبي ميگردد كه ما در پي آنيم. بدين ترتيب پرسشِ امتحاني، نوعي واكاوي ذهن طراح يا معلم است. معلم - طراح از پاسخهاي خود سوال طرح ميكند و دانشجو از سوالات ميخواهد به پاسخهاي از پيش موجود در ذهن معلم دست يابد. حل پرسش نوعي معناكاوي است. تمام دانشجويان معناكاوند. هرمنوتيسيني كه نه به بافتار متن پرسش بلكه به نيت مولف معتقدند. محل تلاقي دانشجو و طراح واقعيتي بيروني نيست بلكه اين تلاقي در ذهن طراح ممكن ميشود. دانشجو فاتح ذهن معلم است اما معلم با طرح سوال قدرت خود را فزون ميكند. او مي پرسد، به آزمون ميكشد، نمره ميدهد، مردود ميسازد يا ميپذيرد. معلم ـ استاد چونان خدايگاني است كه ارزاني ميدارد، عطا ميكند در عين حال، خود را داناي كل ميداند! آنكه ميپرسد خود را دانا ميپندارد. اما چه كسي است كه توانايي پرسيدن نداشته باشد! آنچه كه پرسنده را از سرير قدرت به زير ميكشد پاسخ نيست بلكه به پرسش كشيدن پرسش است و منهدم كردن سوالي است كه شما را به خود ميخواند. همين و بس!
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 142]