محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1841835511
رانده شده به جرم گناه ديگران
واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: برگرفته از سایت مجله راه زندگی براساس نامه م ـ ش از ؟ آن قديمها، وقتي هنوز ساكن دنياي كوچك كودكيبودم، مادر بزرگي داشتم كه هميشه ميگفت: اگر پايدرد و دل تكتك آدمها حتي آنهايي كه فكر ميكني اززندگي كاملا راضياند بنشيني، ميبيني كه دلشانخون است و مطمئنا با مشكلاتي دست به گريبانهستند. او حق داشت. ولي من تنها در اين دنيايبزرگ و بيرحم چه بايد بكنم و چه بگويم. آخراحساس ميكنم تمام غمهاي عالم به سر من آمدهاند.من از هيچ يك از افرادي كه بايد بنحوي به آنان تكيهكنم، شانس نياوردهام. نه پدر مهرباني دارم. نه برادراندلسوزي و نه همسر همراهي. اصلا چه ميگويم. انتظاردلسوزي و مهرباني از آنان كه هميشه باعث رنج وعذابم بودهاند كار بيهوده و مسخرهاي است. اي كاشذهنم به جايي ميرسيد و راهحلي براي درمان دردمپيدا ميشد. زني بيست و چهار ساله و هشتمين و آخرينفرزند خانواده ده نفرهام هستم. پدري دارم كارگر كه ازچند سال پيش بازنشسته شده است و اينخانهنشيني به اختلافات هميشگي او و مادرم دامنزده است. راستش را بخواهيد، از وقتي يادم ميآيد،شاهد دعواي آن دو بودهام. جنجالهاي كوچكي كهامكان موفقيت و شادكامي را از آنان گرفتهاند و ما را بهخاك سياه نشاندهاند. آخر برادرانم از اين وضع آشفتهسوءاستفاده كردند و زمام امور زندگي را در دستگرفتند. آنها اختياردار زندگي شدند و تا آنجا كهتوانستند به ما خواهرها و پدر و مادرمان زور گفتند. ماهم كه چارهاي جز تسليم نداشتيم، در مقابلشانسكوت كرديم و از ترس آبروريزي در محل، هيچنگفتيم. خوب يادم هست كه همين برادران وقتيكلاس سوم راهنمايي را به پايان رساندم و شاگرد اولشدم، جلوي درس خواندنم را گرفتند، اجازه ندادند بهدبيرستان بروم و روح نوجوان مرا براي اولين بار با واژهدرماندگي آشنا كردند. من غمگين و دلمرده شدم و درانتظار آينده نشستم. از آن به بعد، پاي خواستگارها بهخانه ما باز شد. البته در اين ميان تنها كسي كه حقانتخاب و نظردهي نداشت، شخص من بودم. خانوادهامبه ميل خودشان، خواستگارها را جواب ميكردند. تااين كه بعد از سه سال جنگ اعصاب، مادرم بالاخره ازيكي از خواستگارانم خوشش آمد، در مقابلمخالفتهاي همه ايستاد و با يكدندگياش مرا مجبوركرد به ازدواج او در بيايم. مادرم براي اين كه گرفتارترديد نشوم و احيانا تصميم به جدايي نگيرم، درعرض سه ماه مرا به خانه خودم فرستاد. از آن به بعد،با وجود اين كه ازدواجي اجباري داشتم، ولي آرزوميكردم زندگي خوبي داشته باشم و با سعي و كوشش،محيط آرامي را براي همسرم فراهم نمايم. همسرم مرد خوب و زحمتكشي بود و كلا باجوانهاي ديگر به خصوص برادران خودم، فرق داشت.او هيچ وقت به چيزي جز كار فكر نميكرد و اهلمسافرت و تفريح و مهماني نبود. آن روزها، در كنارخانواده شوهرم زندگي ميكرديم و او كه قول داده بود،هر چه زودتر صاحبخانه شود و زندگي مستقلي رابرايم به وجود آورد، شب و روز كار ميكرد. ميدانستمكه تمام تلاشهاي او به خاطر راحتي و شادكامي مناست به همين خاطر تمام تنهاييها را به اميد فرداييكه هرگز نيامد، تحمل ميكردم. چند سالي گذشت. ما با لطف و ياري خداوندتوانستيم آپارتماني را بخريم و فرزند زيبا و سالممانرا در خانه خود تربيت نماييم. ديگر فكر ميكردم،زمان تنهاييها و رنجهايم به سر رسيده است.ميتوانم همسرم را در كنار خود داشته باشم و به جايشنيدن صحبتهاي هميشگي او در مورد كار كردن وپول درآوردن، حرفهاي دوستانه او را بشنوم. ولينميدانم چرا زندگي آن طور كه پيشبيني ميكردم،ادامه نيافت. او برخلاف تصورم، هر روز طمعكارترميشد و براي خريدن وسايل، خانه گرانبها و معاوضهآپارتمان با حياط، بيشتر و بيشتر كار ميكرد و از من وفرزندم دورتر ميشد. شايد پيش خودتان بگوييد:عجب دل خوشي دارد. در اين دوره و زمانه چه كسي ازيك زندگي مرفه و آسوده بدش ميآيد؟ ولي باور كنيدكه اين، تنها لايه بيروني زندگي ما است، ظاهري زيبا وآراسته. همسرم در مقابل غريبهها به من احترامزيادي ميگذارد و بسيار مهربان و خوش اخلاقميشود. به همين خاطر، هيچ كس باورش نميشود كهمن در زندگي خصوصيمان با چه مشكلات عجيب وغريبي دست به گريبانم و شوهرم، مرد زرنگ وسياستمداري است. او توانسته نظر مثبت همه را بهخود جلب كند. به طوري كه حتي پدر و مادرم فكرميكنند ما زندگي بسيار خوب و آسودهاي داريم. درحالي كه اين طور نيست و من بايد هميشه چوبخانوادهام را بخورم. برادران من، نه تنها به ما ظلمكردند بلكه ظلم بزرگتري را به خودشان روا داشتهاند.آنان جان و مال خودشان را به آتش كشيدهاند و هرچهار نفر يكي پس از ديگري معتاد شدهاند و بهكارهاي خلاف دست ميزنند. برادرانم، مغازه و خانهپدري را فروختند و دود كردند و به همين سادگيسرمايه يك عمر كار پدر را بر باد دادند. البته به عقيدهمن مقصر اصلي اين اتفاقات، پدر و مادرم بودندآنهايي كه به جاي تربيت فرزندانشان، فقط با هم دعواكردند و اجازه دادند ديگران برايشان تصميم بگيرند. در وضعيت بدي گرفتار شدهايم. آن چهار نفر كههمه ازدواج كردهاند و زن و بچه هم دارند، جلوي چشمما آب ميشوند و ما هيچ كاري از دستمان برنميآيد،خجالت ميكشم برايتان بگويم كه هنوز بيكار هستندو از پدر خرجي ميگيرند. والدينم از اين وضعناراضياند ولي نميدانند چه كار بايد بكنند. آخر وقتيحرفي ميزنند، برادرانم تمام شيشهها را خرد ميكنندو محله از سر و صدايشان پر ميشود و پدر و مادرمهم مجبور به سكوت ميگردند. مادرم تا به حال چندبار موضوع اعتياد آنها را به مأموران انتظامي اطلاعداده است. آنها هم هر بار آمدهاند و يكي از برادرانم رادستگير كردهاند و به بازپروري فرستادهاند. ولي چهفايده. چون وقتي آزاد ميشوند، به دليل بياعتماديمردم، بيكاري متعاقب آن و مصرف مواد مخدر توسطسه برادر ديگر در خانه، خيلي زود به راه گذشته بازميگردند و با وجود اين كه دلشان ميخواهد، افرادسالم و موفقي باشند، دوباره به مواد روي ميآورند. بهخاطر همين اوضاع بود كه پدر و مادرم از خانه فراريشدند و به شهرستان ديگري رفتند. مادرم در خانهبرادرش ساكن شده است و پدرم هم به سر زمينكشاورزياش بازگشته است. همسرم به جاي همدلي و همدردي، مدام سركوفت خانوادهام را به من ميزند و زندگي را برايم سياهميكند. او ميگويد: تو با آن خانوادهات، باعثسرشكستگي من هستيد و بايد از زندگيام كناربرويد. من در زندگيام موفق هستم. پول و خانه دارم.كار ثابت و خوبي به دست آوردهام و اهل هيچ برنامهايهم نيستم. البته او هيچ وقت نميگويد كه در زمانازدواجمان هيچ يك از اين امكانات و موقعيتها رانداشت و همه آنها را در طول اين شش سال باهمكاري و تحمل من به دست آورده است. شوهرمديگر قبولم ندارد و از من بهانههاي بيجا ميگيرد.فكرش را بكنيد. تازه بعد از اين همه سال به ياد قدكوتاه من افتاده است و به قول خودش از اين كه با مندر انظار ظاهر شود، خجالت ميكشد. او بر سرموضوعهاي بسيار كوچك و پيش پاافتاده كتكمميزند. هيچ وقت يادم نميرود، روزي كه خبر بارداريمجددم را به او دادم، به جاي اين كه مثل همه پدرهاخوشحال شود و نسبت به زندگيمان دلگرمتر گردد،فقط گفت: خبر بسيار بدي به من دادي، من اين بچه رانميخواهم و... نميدانيد چقدر از شنيدن اين حرفهاافسرده و دل شكسته شدم. ولي خب چه ميشد كرد.سرنوشت من هم اينطور رقم خورده است. الان هموقتي بچه گريه ميكند، همسرم داد و بيداد به راهمياندازد و ميگويد كه من از روي قصد، فرزندمان رامريض كردهام. در حالي كه خدا شاهد است همهاطرافيان عاشق آرامي، زيبايي و صبوري او هستند ومعتقدند كه يك تكه جواهر است. بارها سعي كردهام علاقه او را نسبت به خودم وزندگي مشتركمان زياد كنم. به طور مثال، به خاطر اورفت و آمدم را به خانه پدري قطع كردهام. تا جايي كهميتوانم به زندگيمان ميرسم، وسايل آسايش او رافراهم مينمايم و به بچههايم محبت ميكنم. ولي همهاين كارها بيفايده است. چون در مقابل همه اينزحمتها، او ميگويد: تو ميخواهي مرا گول بزني، پولبيشتري از من بگيري و به برادران معتادت كمك كني.شوهرم به من اعتماد ندارد او هميشه درباره بيفكريمن صحبت ميكند. از دلهرهاش براي زندگي و بچههاحرف ميزند و از اين كه مطمئن است روزي پس ازمرگ او، حاصل همه زحماتش را به باد ميدهم و... حالاشما بگوييد آيا آدمي بدبختتر از من هم در اين دنياوجود دارد؟ من نه ميتوانم به خانواده پدريام اميدببندم و در اين شرايط به سوي آنان باز گردم و نه بااميدواري و دل خوش به زندگي مشتركمان ادامه دهم.احساس ميكنم بر سر دو راهي وحشتناكي قرارگرفتهام. باور كنيد كه از خودم و زندگيام خستهشدهام و اگر به خاطر فرزندان و مادرم نبود، تا به حالحتما دست به اعمال احمقانهاي زده بودم. ولي از آنجاكه دوست ندارم آينده بچههاي گلم مثل خودم باشد وآنها سرشكسته و سرخورده باشند، صبر كردهام. ازطرف ديگر، تمام اميد و دلخوشي مادرم به من وخواهرانم است و ميدانم اگر يك مشكل كوچك برايمبه وجود آيد، او از غصه از پا خواهد افتاد. وقتي از همسرم به مادرم شكايت ميكنم،ميگويد: فقط بايد تحمل كني. هر چه باشد زندگياتاز روزگار ما كه بهتر است. از اين گذشته، همه شوهرترا به خوبي و خوشنامي ميشناسند و اگر تو از او جداشوي همه تو را مقصر قلمداد ميكنند و آبرويمان راميبرند. زماني هم كه نااميد از مادر به شوهرم پناهميآورم و از او ميپرسم كه چرا با من اينگونه رفتارميكند و اينقدر عوض شده است ميشنوم: مگر چهشده؟ معتادم قاچاقفروشم، بيكارم، خرجي نميدهم.كمبودي در زندگي داري. او خيال ميكند تأميننيازهاي مالي خانواده، مهمترين و تنها وظيفه يكمرد است. در حالي كه وقتي عشق و محبت و يكرنگيدر خانهاي وجود نداشته باشد، همه اين امكانات بهپشيزي نميارزند. بخصوص كه مدتي است همسرمپيشنهاد داده كه بدون جار و جنجال از او جدا شوم. اوميگويد اگر به ميل و رضايت خودت طلاق نگيري، بهتو تهمت دزدي ميزنم و به همه ميگويم چكي را ازخانه دزديدهاي. مطمئن باش با سوء سابقهاي كهخانوادهات دارند و خوشنامي من در ميان مردم، خيليزود محكوم ميشوي و من بدون اين كه حق و حقوقترا بدهم، چيزي هم طلبكار ميشوم. متأسفانه مطمئنمكه او راست ميگويد و چنين كارهاي خبيثانهاي از اوبرميآيد، همسرم ديگر آينده خود را در كنار مننميبيند. او در فكر ازدواج دوباره و تشكيل يكزندگي تازه است. او از بيكسيام سوء استفاده ميكند.و بدون پشتيبان و حامي بودنم را دائما به رخمميكشد. حالا از شما ميخواهم تا در موارد زيرراهنماييام كنيد. نخست اين كه چطور ميتوان ترتيبي داد كه هرچهار برادر معتادم همزمان دستگير شوند و بهبازپروري بروند تا ما در اين فاصله خانه را بفروشيم ومغازهاي برايشان باز كنيم تا به طور همزمان از بيكاريو اعتياد نجات يابند. شايد در آن صورت من هم راحتشوم و بتوانم سرم را پيش شوهرم و خانوادهاش بلندكنم. در ضمن چگونه ميتوانم همسرم را بيشتر درخانه نگه دارم و او را به زندگيمان علاقهمند كنم. باوركنيد به هيچ وجه دوست ندارم، او و بچههايم را ازدست بدهم و اين در حالي است كه اصلا نميدانم آيااميدي براي ادامه زندگي ما وجود دارد يا نه؟ منتظر جواب شما هستم و اميدوارم بارهنمودهايتان بتوانم از اين عذاب و ناراحتي نجاتيابم.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 338]
صفحات پیشنهادی
رانده شده به جرم گناه ديگران
رانده شده به جرم گناه ديگران-برگرفته از سایت مجله راه زندگی براساس نامه م ـ ش از ؟ آن قديمها، وقتي هنوز ساكن دنياي كوچك كودكيبودم، مادر بزرگي داشتم كه هميشه ميگفت: ...
رانده شده به جرم گناه ديگران-برگرفته از سایت مجله راه زندگی براساس نامه م ـ ش از ؟ آن قديمها، وقتي هنوز ساكن دنياي كوچك كودكيبودم، مادر بزرگي داشتم كه هميشه ميگفت: ...
مسنجر همه کاره Foryoursoft Messenger Detect v3.78
مسنجر همه کاره Foryoursoft Messenger Detect v3.78 · امتیاز باارزش صبا برابر الهلال عربستان · وجود همسرتان را عادی تلقی نکنید · رانده شده به جرم گناه ديگران ... ...
مسنجر همه کاره Foryoursoft Messenger Detect v3.78 · امتیاز باارزش صبا برابر الهلال عربستان · وجود همسرتان را عادی تلقی نکنید · رانده شده به جرم گناه ديگران ... ...
چرا پدر و مادرمان دعوا مي كنند؟
رانده شده به جرم گناه ديگران راستش را بخواهيد، از وقتي يادم ميآيد،شاهد دعواي آن دو بودهام. ... او توانسته نظر مثبت همه را بهخود جلب كند. به طوري كه حتي پدر و مادرم ...
رانده شده به جرم گناه ديگران راستش را بخواهيد، از وقتي يادم ميآيد،شاهد دعواي آن دو بودهام. ... او توانسته نظر مثبت همه را بهخود جلب كند. به طوري كه حتي پدر و مادرم ...
مديركتابخانههاي خراسان شمالي: فعاليت پژوهشي دربخش فرهنگي ...
رانده شده به جرم گناه ديگران 10 کشته 35 زخمی در اتش سوزی هتلی در شمال شرقی چین · توقف فعالیت های انتخاباتی جان مک کین · مديركتابخانههاي خراسان شمالي: ...
رانده شده به جرم گناه ديگران 10 کشته 35 زخمی در اتش سوزی هتلی در شمال شرقی چین · توقف فعالیت های انتخاباتی جان مک کین · مديركتابخانههاي خراسان شمالي: ...
خداحافظی کتايون رياحی از دنیای بازيگری! (+متن خداحافظی)
رانده شده به جرم گناه ديگران ذخیره تمامی پسوردها با نرم افزار Roboform Enterprise 7.0.4.0 Beta · خداحافظی کتايون رياحی از دنیای بازيگری! (+متن خداحافظی) ... ...
رانده شده به جرم گناه ديگران ذخیره تمامی پسوردها با نرم افزار Roboform Enterprise 7.0.4.0 Beta · خداحافظی کتايون رياحی از دنیای بازيگری! (+متن خداحافظی) ... ...
خرافه باوري پيرامون زن(قسمت اول) - اضافه به علاقمنديها
طفيلى بودن زن ، عنصر گناه بودن و ابزار بودن نمونههايى از خرافات اعتقادى به شمار مىروند . ... تعريف خرافه » خرافه « لفظى عربى به معناى » ميوهى چيده شده « است . ... روايت ذيل از آن جمله است : ابناسحاق در آنچه از طريق اهل كتاب و ديگران از قبيل ابنعباس .... خداوند براى زنان دانسته كه به جرم گناه نخستين حوا بايد همه زنان آن را تحمل كنند !
طفيلى بودن زن ، عنصر گناه بودن و ابزار بودن نمونههايى از خرافات اعتقادى به شمار مىروند . ... تعريف خرافه » خرافه « لفظى عربى به معناى » ميوهى چيده شده « است . ... روايت ذيل از آن جمله است : ابناسحاق در آنچه از طريق اهل كتاب و ديگران از قبيل ابنعباس .... خداوند براى زنان دانسته كه به جرم گناه نخستين حوا بايد همه زنان آن را تحمل كنند !
عصمت پيامبر گرامى (صلی الله علیه و آله و سلم) (2)
پيامبر كه جهان غيب براى او به صورت شهود در آمده و فرشته وحى را ديده و سخن او را شنيده و ... كه رك گوئى را تحمل نمىكنند و زبان حال آنان اين است كه انتقاد خوب است اما از ديگران! ... (اسراء /39): با خدا، خداى ديگرى فراز مده كه سرزنش و رانده شده در جهنم مىافتى». ... عملى از نظر خرد، در محيطى جرم و گناه شمرده شود، در حالى كه همان عمل نسبت به محيط ...
پيامبر كه جهان غيب براى او به صورت شهود در آمده و فرشته وحى را ديده و سخن او را شنيده و ... كه رك گوئى را تحمل نمىكنند و زبان حال آنان اين است كه انتقاد خوب است اما از ديگران! ... (اسراء /39): با خدا، خداى ديگرى فراز مده كه سرزنش و رانده شده در جهنم مىافتى». ... عملى از نظر خرد، در محيطى جرم و گناه شمرده شود، در حالى كه همان عمل نسبت به محيط ...
مجازات اخروى و پاسخ به چند شبهه آن (1)
... که قرآن کریم تنها کتابى است که از روز جزا و رستاخیز به تفصیل و تأکید سخن رانده است. ... قیامت در قرآن کریم با نامها و عنوانهاى مختلف خوانده شده است که هر کدام نشان دهنده وضع ... و مجرم است و یا عبرت گرفتن دیگران و یا تشفّى خاطر و تسلّى قلب ستمدیده. .... آیا در این گونه موارد در مقام مجازات به تعداد و کمیت گناه و جرم نگاه مىکنند؟
... که قرآن کریم تنها کتابى است که از روز جزا و رستاخیز به تفصیل و تأکید سخن رانده است. ... قیامت در قرآن کریم با نامها و عنوانهاى مختلف خوانده شده است که هر کدام نشان دهنده وضع ... و مجرم است و یا عبرت گرفتن دیگران و یا تشفّى خاطر و تسلّى قلب ستمدیده. .... آیا در این گونه موارد در مقام مجازات به تعداد و کمیت گناه و جرم نگاه مىکنند؟
فلسفه مجازات اخروی چیست؟
در ارتباط با این ویژگی اصلی قیامت شبهاتی مطرح شده است که برخی از آنها در ... عجیب این است که قرآن کریم تنها کتابی است که از روز جزا و رستاخیز به تفصیل و تأکید سخن رانده است. ... چنان که فراموشی یا انکار آن ریشه اصلی هر گناه و خلاف و ظلمی است. ... جای تکرار جرم از جانب مجرم و یا انجام جرم از ناحیه دیگران نیست، به دلیل اینکه ...
در ارتباط با این ویژگی اصلی قیامت شبهاتی مطرح شده است که برخی از آنها در ... عجیب این است که قرآن کریم تنها کتابی است که از روز جزا و رستاخیز به تفصیل و تأکید سخن رانده است. ... چنان که فراموشی یا انکار آن ریشه اصلی هر گناه و خلاف و ظلمی است. ... جای تکرار جرم از جانب مجرم و یا انجام جرم از ناحیه دیگران نیست، به دلیل اینکه ...
رسوايي اخلاقي كليساي كاتوليك جهان
28 جولای 2008 – ... بودند كه به جرم شركت در يك شبكه پورنوگرافي كودكان در اينترنت دستگير شده اند. ... كليسا از زمان هاي دور به عنوان آخرين پناهگاه افراد نااميد و رانده شده شناخته مي شود. ... داده است كه آنها براي ديگران يك خطر بالقوه هستند و انتقال اين كشيش ها به ... تا بر احساس شرم خود غلبه كرده و با تنبيه خود از بار گناهان خود بكاهند.
28 جولای 2008 – ... بودند كه به جرم شركت در يك شبكه پورنوگرافي كودكان در اينترنت دستگير شده اند. ... كليسا از زمان هاي دور به عنوان آخرين پناهگاه افراد نااميد و رانده شده شناخته مي شود. ... داده است كه آنها براي ديگران يك خطر بالقوه هستند و انتقال اين كشيش ها به ... تا بر احساس شرم خود غلبه كرده و با تنبيه خود از بار گناهان خود بكاهند.
-
اجتماع و خانواده
پربازدیدترینها