تبلیغات
تبلیغات متنی
پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان
پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا
دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک
تجهیزات و دستگاه های کلینیک زیبایی
محبوبترینها
سررسید تبلیغاتی 1404 چگونه می‌تواند برندینگ کسب‌وکارتان را تقویت کند؟
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارش‌های سیل‌آسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارش‌های سیل‌آسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1849116516
دوشیزه 107 ساله به دنبال شوهر ! +ساير حوادث
واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: دوشیزه کهنسال چینی که از تشکیل زندگی مشترک بیزار بود حالا برای یافتن شوهر به روزنامه ها آگهی داده است. دوشیزه کهنسال چینی که از تشکیل زندگی مشترک بیزار بود حالا برای یافتن شوهر به روزنامه ها آگهی داده است. «وانگ جوییینگ» سال 1902 میلادی در جنوب ایالت «ژو» به دنیا آمد و با وجود چند خواستگار ، راضی به ازدواج نشد. دختر چشم بادامی که می دید دایی و عموهایش همسر خود را به شدت کتک می زنند با خود عهد بست هرگز زندگی مشترک تشکیل ندهد. وی یکبار هم خاله اش را در انبار هیزم دید که به خاطر شکنجه شوهرش بی هوش شده بود.«وانگ» که حالا 107 ساله است به خاطر شکسته شدن پایش در یک رخداد ، مجبور شد پیش برادرزاده هایش زندگی کند.سن آنان اما بیش از 60 سال است و نمی توانند به خوبی از عمه خود نگهداری کنند.گزارش ایسکانیوز می افزاید،بنابراین دوشیزه کهنسال تصمیم گرفت به تنهایی اش پایان دهد و به همین منظور در روزنامه ها آگهی داد :«دختری هستم 107 ساله و منتظر خواستگاری که با شرایط من سازگاری داشته باشد.ترجیح می دهم با مردی زندگی کنم که بالای 100 سال داشته باشد». منبع:ايسكانيوز --------------------------- در پي نقض حکم رجم از سوي رئيس قوه قضائيه دو خواهر محکوم به سنگسار بار ديگر محاکمه شدند خواهران جواني که به اتهام روابط نامشروع متعدد به سنگسار محکوم شده بودند با نقض حکم شان از سوي رئيس قوه قضائيه بار ديگر در شعبه 77 دادگاه کيفري استان تهران پاي ميز محاکمه رفتند و اتهام خود را تکذيب کردند. زمستان سال 85 مردي به ماموران پليس شهريار مراجعه کرد و مدعي شد همسرش روابط نامشروع دارد و فيلمي نيز از همسرش تهيه کرده است. وي در شکايت خود گفت؛ چند سال پيش که با همسرم ازدواج کردم او را بسيار دوست داشتم و وي را زن پاکدامني مي دانستم. ما صاحب دو فرزند شديم و در طول اين سال ها تلاش مي کردم زندگي مرفهي را براي همسر و فرزندانم فراهم کنم. اما کم کم متوجه رفتارهاي مشکوک همسرم زهره شدم. از گوشه و کنار هم حرف هايي در مورد روابط غيراخلاقي او به گوشم رسيده بود. براي اينکه مطمئن شوم شکم بي مورد است، دوربين مداربسته در خانه کار گذاشتم و در کمال ناباوري متوجه شدم وقتي من در خانه نيستم همسرم و خواهرش با مردان غريبه رابطه برقرار مي کنند. با شکايت اين مرد و ارائه فيلم زن جوان و خواهرش آذر دستگير شدند و در حالي که به غير از فيلم مدرک ديگري عليه متهمان وجود نداشت پرونده براي محاکمه و صدور حکم به دادگاه عمومي شهريار فرستاده شد. پس از محاکمه به رغم انکارهاي متهمان قاضي دادگاه با استناد به اقارير دو خواهر نزد پليس هر يک از دو خواهر را به 99 ضربه شلاق محکوم کرد و اين حکم پس از تاييد در دادگاه تجديدنظر به اجرا درآمد. در حالي که به نظر مي رسيد دو خواهر مجازات شده و به زودي آزاد مي شوند، در جريان طرح مبارزه با فيلم هاي مبتذل يک بار ديگر پرونده زهره و آذر به جريان افتاد و دادستان عليه دو خواهر شکايت و اعلام کرد آذر و زهره با وجود اينکه همسر داشته اند رابطه نامشروع برقرار کرده و مرتکب زناي محصنه شده اند. بنابراين پرونده يک بار ديگر به جريان افتاد و اين بار شعبه 80 دادگاه کيفري استان تهران مسوول رسيدگي به اين پرونده شد. در جريان تحقيقات از دو خواهر، شوهران آنها به دادگاه مراجعه کردند و شکايت خود را پس گرفتند اما از آنجا که در پرونده هاي روابط نامشروع نياز به شاکي خصوصي نيست، هيات قضات زهره و آذر را مورد محاکمه قرار داد. دو خواهر در جلسه محاکمه مدعي شدند دو زني که مقابل دوربين قرار گرفته اند آنها نيستند. با اين حال پنج قاضي شعبه 80 با استناد به فيلم ضبط شده زهره و آذر را مستحق مرگ تشخيص دادند و حکم رجم صادر کردند. با اعتراض دو خواهر و وکيل مدافع شان پرونده به ديوان عالي کشور رفت و قضات شعبه 27 ديوان نيز راي رجم را مورد تاييد قرار دادند و به اين ترتيب دو خواهر در آستانه اجراي حکم قرار گرفتند. در حالي که در آخرين مرحله قانوني براي اجراي حکم پرونده نزد رئيس قوه قضائيه فرستاده شده بود حکم از سوي وي نقض شد. آيت الله هاشمي شاهرودي در استدلال خود براي نقض راي متذکر شد مطابق قانون فيلم مدرک معتبر محسوب نمي شود و همچنين متهمان به ارتکاب زناي محصنه اعتراف عندالحاکم نداشتند و دليل ديگري که بتواند جرم آنها را ثابت کند در پرونده ديده نمي شود. به اين ترتيب پرونده براي رسيدگي مجدد به شعبه هم عرض ارجاع شد و ديروز دو خواهر بار ديگر از زندان رجايي شهر به دادگاه کيفري استان تهران اعزام شدند تا در شعبه 77 محاکمه شوند. هر دوي آنها اصرار کردند مرتکب زناي محصنه نشده اند و فيلم متعلق به آنها نيست و آنچه نزد پليس گفته اند دروغ بوده است. يکي از دو خواهر در دفاع از خود گفت؛ قسمت هايي از اين فيلم جايي را نشان مي دهد که شبيه خانه من است اما من و خواهرم اين کار را نکرديم و فيلم هيچ ربطي به ما ندارد. ما هر دو تحصيلکرده هستيم. خواهرم دانشجو است و هر دو فرزند داريم به همين خاطر هم آبروي خودمان را به خطر نمي اندازيم. حتي شوهران مان متوجه شدند که ما بي گناه هستيم و شکايت شان را پس گرفتند. پس از دفاعيات متهمان و وکيل مدافع شان هيات قضات شعبه 77 دادگاه کيفري استان تهران وارد شور شدند تا براي دومين بار درباره سرنوشت دو خواهر تصميم بگيرند.منبع:اعتماد ---------------------------- داماد دست و پایش را مهريه عروس کرد داماد جوان كه براي رسيدن به دختر مورد علاقه اش با مخالفت هاي پدرزنش روبرو بود بنا به درخواست وي براي جلب رضايت او دست و پايش را مهريه عروس كرد. دختر و پسري كه براي ازدواج با مخالفت خانواده روبرو شده بودند، پس از پرداخت مبلغ كلاني به محضردار، اقدام به ازدواج كردند و از منزل والدين خود متواري شدند. پس از اينكه والدين گمشدن فرزندان خود را به دادسراي جنايي اعلام كردند دختر و پسر با ارايه سند ازدواج، قصد مبری كردن خود را داشتند كه در ادامه تحقيقات مشخص شد، با پرداخت پول به محضر اقدام به اين كار كرده بودند. بنابراين صبح امروز با حضور افراد در دادسراي جنايي به درخواست پدر دختر 5 هزار سكه و يك دست و پاي داماد مهريه دختر شد. صبح امروز قاضي رضوانفرد دستور دستگيري محضر دار را صادر كرد.منبع:باشگاه خبرنگاران --------------------------------- اخاذي خانوادگي با پيشنهاد ازدواج به چند جوان يكي از متهمان بازداشت شد و در دادسرا اعتراف كرد يك پيرزن كه به همراه دختر و پسرش اقدام به اخاذي مي‌كرد، با دستور داديار جنايي تهران بازداشت شد و به جرايم ارتكابي اعتراف كرد. به گزارش خبرنگار حقوقي ايسنا، چند روز قبل جواني 25 ساله با مراجعه به شعبه اول دادياري دادسراي امور جنايي تهران با طرح يك شكايت به قاضي سيد منصور هاشميان گفت: در خيابان كميل مشغول مسافركشي بودم كه يك پيرزن سوار ماشينم شد و پس از طي مسيري شروع به صحبت كرد. وقتي با چند سوال متوجه شد كه مجرد هستم، اظهار كرد كه دختر خوبي را مي‌شناسد و حاضر است در قبال دريافت 50 هزار تومان، او را با من آشنا كند. من هم چون قصد ازدواج داشتم پذيرفتم و روز بعد دختري جوان را كه پيرزن معرفي كرده بود در پارك ملاقات كردم. فرداي آن روز، وقتي در همان خيابان مشغول مسافركشي بودم، پسري جوان سوار خودرو شد و با معرفي خود به عنوان مامور، ادعا كرد كه من را هنگام صحبت با آن دختر در پارك ديده و اگر به او مبلغ 100 هزار تومان ندهم، به اتهام برقراري ارتباط نامشروع بازداشتم مي‌كند. به دنبال اظهارات اين شاكي، دستور شناسايي و بازداشت متهمان صادر شد و تلاش‌ها در اين زمينه ادامه داشت تا اينكه سه جوان ديگر نيز با مراجعه به دادسراي جنايي تهران، شكاياتي مشابه مطرح كردند. با تلاش ماموران آگاهي تهران، شب گذشته پيرزن متهم به اخاذي در خيابان كميل بازداشت و به مقام قضايي در دادسراي امور جنايي تحويل داده شد. اين متهم 62 ساله صبح امروز (دوشنبه) با حضور در شعبه اول دادياري دادسراي ناحيه 27 تهران با اعتراف به جرايم ارتكابي، گفت: دختري كه به چند پسر معرفي كردم و پسري كه خود را به عنوان مامور معرفي مي‌كرد، فرزندانم هستند و همه اقداماتي را كه انجام داديم، قبول دارم. به گزارش ايسنا، به دنبال اعترافات اين متهم، پرونده وي با صدور قرار قانوني در اختيار ماموران آگاهي قرار گرفت و تلاش‌ها براي بازداشت دو متهم ديگر اين پرونده ادامه دارد. -------------------------- فرجام تلخ دوستي اينترنتي دختر دانشجو با پسر ناشناس دختر جواني که پس از آشنايي اينترنتي با پسري از سوي او مورد آزار قرار گرفته بود به دادگاه کيفري استان تهران شکايت کرد. يک هفته پيش زني با پليس تماس گرفت و مدعي شد دخترش از سوي پسري جوان در تهران ربوده شده و مورد آزار قرار گرفته است. اين زن در شکايت خود گفت؛ ما در شهرستان دوري نسبت به تهران زندگي مي کنيم. دو سال پيش دخترم که بسيار درسخوان بود و براي قبولي در کنکور زحمت زيادي کشيده بود، در دانشگاه قبول شد. البته براي تحصيل بايد به شهرستان ديگري مي رفت. چون دانشگاه خوابگاه داشت و به شهرستان ما هم نزديک بود، قبول کرديم دخترمان در آن دانشگاه تحصيل کند. او هر چند وقت يک بار به خانه مي آمد و هر روز هم با هم ارتباط تلفني داشتيم. وي ادامه داد؛ چند روز قبل با دخترم تماس گرفتم و با او صحبت کردم. ديگر از دخترم خبر نداشتم تا اينکه شب يکباره دلشوره عجيبي گرفتم. تصميم گرفتم حال او را دوباره بپرسم، به خوابگاه زنگ زدم و منشي خوابگاه گفت دخترم در آنجا نيست و اين طور عنوان کرده که براي چند روزي به خانه بازمي گردد. از آنجايي که مي دانستم قرار نيست دخترم برگردد خيلي نگران شدم. صبح که شد تصميم گرفتم به شهرستان محل تحصيل دخترم بروم و دنبال او بگردم. وقتي رسيدم متوجه شدم دخترم به خوابگاه برگشته است. او به شدت پريشان و آشفته بود. خيلي پرس وجو کردم و متوجه شدم دخترم آن شب از شهرستان محل تحصيلش به تهران رفته و در آنجا پسري به او تعرض کرده است. پس از شکايت اين زن پرونده براي رسيدگي به شعبه 77 دادگاه کيفري استان تهران فرستاده شد. دختر جوان وقتي در برابر قضات اين شعبه قرار گرفت، شکايت خود را از پسري که به او تعرض کرده بود، مطرح کرد و گفت؛ از وقتي که براي تحصيل خانه را ترک کردم و به شهرستان ديگري رفتم، هيچ سرگرمي نداشتم و براي اينکه اوقات فراغتم را پر کنم، چت مي کردم. در چت روم با پسري به نام شاهرخ آشنا شدم. در صحبت هايمان گفت او هم دانشجو است و در تهران زندگي مي کند. آنچه شاهرخ از خودش برايم تعريف کرد، باعث شد بدون اينکه او را به خوبي بشناسم، به او علاقه مند شوم. وي ادامه داد؛ بعد از چند ماه ارتباط تلفني هم برقرار کرديم. شاهرخ خيلي خوب صحبت مي کرد. همين باعث شده بود من فکر کنم او پسري پاک و اخلاق گرا است و اعتمادم نسبت به او جلب شد. تا اينکه شاهرخ به من پيشنهاد داد براي اينکه همديگر را ببينيم، من به تهران بيايم چون شهرستان محل تحصيلم نزديک تهران بود، قبول کردم و پيش خودم اين طور تصور مي کردم که تا پايان روز مي توانم به خوابگاه برگردم. پيشنهاد شاهرخ را قبول کردم و با او قرار گذاشتم. صبح روز حادثه از شهرستان محل تحصيلم به سمت تهران به راه افتادم و چند ساعت بعد رسيدم و تا پايان روز با شاهرخ بودم و در شهر پرسه زديم. دختر دانشجو افزود؛ هوا رو به تاريکي بود. من مي خواستم برگردم اما شاهرخ از من خواهش مي کرد بيشتر با او باشم. تقريباً هوا تاريک بود. هيچ ماشيني نبود که مرا به شهرستان محل تحصيلم بازگرداند. به همين خاطر هم بي جا و مکان ماندم. شاهرخ به من گفت امشب کسي در خانه شان نيست و مي توانم همراهش به آنجا بروم و صبح برگردم چون مي دانستم حتي اگر به خوابگاه هم برگردم، مسوولان مرا راه نمي دهند، همراه شاهرخ رفتم. نيمه هاي شب بود که شاهرخ به سراغم آمد. او قصد تعرض به من را داشت، مقاومت کردم اما تهديدم کرد و گفت اگر به حرفش گوش ندهم، رفتار بدتري با من خواهد داشت و در نهايت مرا مورد آزار قرار داد. صبح که شد، بلافاصله خانه شاهرخ را ترک کردم و به خوابگاه رفتم. نمي دانستم با اين موضوعي که برايم پيش آمده است، چه کنم تا اينکه مادرم آمد و همه چيز را برايش گفتم. با شکايت دختر جوان، شاهرخ نيز دستگير شد و در حال حاضر تحقيقات از اين دو نفر ادامه دارد.منبع:اعتماد ----------------------------- آموزگار خشن ، شاگردش را کور کرد آموزگار خشنی که در هندوستان چشم شاگردش را کور کرد از سوی پلیس شهر «کوربا» دستگیر شد. «پاراسرام بهینا» که بسیار بداخلاق است در تنها دبستان دخترانه روستای «جودالی» هند تدریس می کرد و وقتی دید «سوتا پاتل» شش ساله نمی تواند به سوال هایش جواب دهد یک سوزن در چشم راست او فرو برد. دختر کوچولو که از شدت درد فریاد می زد با کمک مدیر مدرسه به بیمازستان فرستاده شد اما پزشکان پس از معاینه دقیق اعلام کردند چشم «سوتا» کور شده است و امیدی به بهبودی آن نیست. سپس پلیس «کوربا» با شکایت خانواده «سوتا» به سراغ «پاراسرام» رفت و این مرد را بازداشت کرد.گزارش ایسکانیوز می افزاید،وزارت آموزش و پرورش هند ، تمامی هزینه پزشکی این کودک را تقبل کرده است.منبع:ايسكانيوز ------------------------------ در زندان تگزاس محكوم به اعدام چشمش را خورد يك زنداني كه در زندان تگزاس در انتظار اعدام به سر مي‌برد با انگشتان خود چشم چپش را از حدقه بيرون آورد و خورد و به اين ترتيب نابينا شد چون چشم ديگرش را نيز چند سال پيش بيرون آورده بود. به گزارش رويترز ، جيسون كلارك سخنگوي اداره عدالت كيفري آمريكا گفت: ما نمي‌دانيم اين ماجرا چگونه رخ داد. هيچ نشاني از اين كه او از چيزي غير از دست‌هايش استفاده كرده باشد، نداريم. آندره توماس 25 ساله، كه ماه گذشته چشم چپش را در زندان ليوينگستن در شرق تگزاس بيرون آورد حالا در قسمت رواني بيمارستاني تحت نظر است. او به اتهام كشتن همسر، پسر و دخترخوانده نوزادش در سال 2004، به اعدام محكوم شد. گزارش مطبوعات محلي حاكي است او قلب قربانيان خود را از سينه‌هايشان بيرون آورده بود. توماس از مارس 2005 در انتظار اعدام است اما تاريخ اعدام او اعلام نشده است. مركز اطلاعات مجازات اعدام كه در واشنگتن مستقر است اعلام كرد 373 زنداني در تگزاس منتظر اعدام هستند.منبع:جام جم ------------------------------- درخواست طلاق از شوهر فريبکار دختر دانشجويي که فريب يک شاگرد بقالي را خورده و با اين تصور که او صاحب خواربار فروشي است به عقد او درآمده بود سه ماه بعد وقتي متوجه اشتباهش شد دادخواست طلاق داد. اين زن که سيما نام دارد صبح ديروز به دادگاه خانواده مراجعه کرد و به قاضي حسن عموزادي- رئيس شعبه 268- گفت؛ چند ماه قبل در حالي که به بقالي محله مان رفته بودم با جواني خوش سيما آشنا شدم. او برخورد خوبي با مشتريان داشت و همين موضوع باعث شد از آن پس من همه خريدهايم را از آنجا انجام دهم. اين رفت و آمدها باعث شد به تدريج من به آن پسر که کيومرث نام داشت علاقه مند شوم. هر وقت به مغازه کيومرث مي رفتم او تنها بود و من فکر کردم صاحب مغازه است. مدتي گذشت تا اينکه روزي که مغازه خلوت بود کيومرث نيز به من ابراز علاقه کرد و خواهان ازدواج با من شد. من هم که از شنيدن اين حرف خوشحال شده بودم ماجرا را براي پدر و مادرم تعريف کردم اما مادرم مخالفت کرد. حرف هاي او هيچ تاثيري در من نداشت و سرانجام با پسر مورد علاقه ام پاي سفره عقد نشستم و زندگي مشترک مان را آغاز کرديم. اين زن ادامه داد؛ چند هفته به خوبي با هم زندگي کرديم اما کم کم متوجه تماس هاي مشکوکي شدم. حس کردم کيومرث موضوعي را از من پنهان مي کند. ابتدا تصور کردم او با يک زن رابطه دارد. با کنترل تماس هاي تلفني اش فهميدم با يک مرد به طور پنهاني صحبت مي کند. وقتي از او در اين باره توضيح خواستم کيومرث گفت؛ آن مرد صاحب اصلي مغازه است. همسرم گفت؛ در مغازه بقالي فقط يک شاگرد و حقوق بگير است. با شنيدن اين حرف انگار همه دنيا روي سرم خراب شد. من به خاطر اينکه فکر مي کردم کيومرث صاحب مغازه است و درآمد خوبي دارد با او ازدواج کرده بودم و اکنون نمي خواهم با او زندگي کنم و حاضر هستم با بخشيدن مهريه ام که 1365 سکه بهار آزادي است از شوهرم جدا شوم. در پي اظهارات اين زن رئيس دادگاه با تعيين وقتي جديد ادامه رسيدگي به پرونده را به بعد موکول کرد.منبع:اعتماد --------------------------------- زن جوان با اغفال مردان از آنان سرقت مي کرد زن جواني که با تعارف آدامس آلوده به داروي خواب آلود خودرو و اشياء قيمتي طعمه هايش را سرقت مي کرد دستگير و صبح امروز روانه زندان شد. چندي پيش مرد جواني با مراجعه به کلانتري 104 عباس آباد، سرقت خودروي گران قيمتش را به اطلاع مأموران پليس رساند. براساس اين گزارش، شاکي در اظهاراتش، به مأموران انتظامي گفت: شب قبل کنار خيابان دختر جواني را با ظاهري آراسته سوار کردم و درطول مسير گفت که در يک شرکت خصوصي کار مي کند وحتي شماره تلفنش را به من داد و در حالي که اعتمادم را جلب کرده بود آدامسي به من تعارف و بعد از خوردن آدامس احساس کردم سرم گيج مي رود و پس از آنکه به هوش آمدم وي خودرو و پول هايم را به سرقت برده بود و من را نيز کنار خيابان انداخته بود. اين گزارش حاکيست، مأموران آگاهي تهران در تحقيقات خود و با همکاري شاکي پرونده چهره فرضي متهم را ترسيم کرده و در اختيار گشتي هاي پليس قرار دادند و بدين ترتيب موفق به شناسايي متهم شده و وي را دستگير کردند. گفتني است، سيمين.ف در بازجويي هاي به عمل آمده به هفت مورد سرقت خودرو و پول و اشياء قيمتي طعمه هايش با اين شيوه اعتراف کرده و با دستور مقام قضايي و صدور قرار قانوني روانه زندان شد.منبع:باشگاه خبرنگاران --------------------------------- شکار برادر زاده به جای خرس مرد استرالیایی که برادرزاده اش را به جای خرس شکار کرد از سوی پلیس این کشور دستگیر شد. به گزارش ایسکانیوز «دیوید» 40 ساله دیروز به همراه برادرزاده هایش در منطقه «کیلور» به شکار رفته بود که رخداد تلخی رقم زد. مرد حواس پرت که پشت یک درخت پنهان شده بود تا خرس شکار کند اشتباهی به پسر برادرش به نام «هری» شلیک کرد و وی پیش از رسیدن آمبولانس بر اثر شدت خونریزی جان باخت.گزارش ایسکانیوز می افزاید،پلیس «دیوید» را به جرم آدمکشی غیرعمد بازداشت کرده است. ---------------------------- درخواست اجازه ازدواج تلاش مرد براي برگرداندن همسرش مرد جواني كه به هيچ طريق حاضر به برگرداندن زن خود پس از يك سال و نيم به منزل نشده بود، صبح امروز بيست و سوم دي ماه با طرح درخواست اجازه ازدواج دوم از دادگاه به دنبال راهي جديد براي ادامه زندگي اش شد. صبح امروز زوج جواني با مراجعه به دادگاه خانواده از رئيس شعبه رسيدگي به پرونده شان را خواستار شدند. بنابراين گزارش، مرد با درخواست اجازه در ازدواج دوم در مقابل قاضي پرونده اظهار داشت: چند سال پيش با همسرم ازدواج كردم و زندگي مشتركم را در وضعيت مناسبي سپري مي كرديم تا اينكه همسرم به بهانه هاي مختلف ابتدا مهريه اش را به اجرا گذاشت و پس از گرفتن نصف آپارتمان به عنوان مهريه اش منزل را ترك كرد و با گذشت يك سال و نيم از ترك منزل حاضر به بازگشت نيست و می گوید، اگر قصد بازگرداندن او را دارم، نصف ديگر ملكم را به نامش كنم و تنها در اين صورت است كه به زندگي اش باز مي گردد. اين گزارش حاكي است، رئيس شعبه پس از ثبت اظهارات مرد جوان از همسرش خواست دلايلش را براي ترك منزل بيان كند كه وي گفت: در زماني كه با همسرم زندگي مي كنم هيچ امنيت جاني در منزلش ندارم، وي چند بار از طريق پرتاب چاقو به سمتم و گذاشتن دست بر روي دهانم قصد گرفتن جان مرا داشت كه موفق نشد. وي افزود: پس از اينكه منزل را ترك كردم، وي با اظهار اينكه اگر به منزل برنگردم زن ديگري اختيار مي كند، قصد دارد مرا مجبور به بازگشت كند اما به دليل نداشتن امنيت جاني حاضر به بازگشت نيستم، مگر اينكه شرطم را بپذيرد. گفتني است، رئيس شعبه پس از ثبت اظهارات طرفين رسيدگي به پرونده آنان را براي اخذ تصميمات متقضي به جلسه ديگر موكول كرد.باشگاه خبرنگاران
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 251]
-
اجتماع و خانواده
پربازدیدترینها