تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 28 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):مؤمن هرگاه سخن گويد ياد (خدا) مى كند و منافق هرگاه سخن گويد بيهوده گويى مى كند.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

سرور اختصاصی ایران

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

قیمت فرش

خرید سی پی ارزان

خرید تجهیزات دندانپزشکی اقساطی

خانه انزلی

تجهیزات ایمنی

رنگ استخری

پراپ فرم رابین سود

سایت نوید

کود مایع

سایت نوید

Future Innovate Tech

باند اکتیو

بلیط هواپیما

بلیط هواپیما

صمغ های دارویی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1799912855




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

سرقت ۵ طلا فروشى تهران در ۲ ساعت


واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: شامگاه شنبه در تهران رخ داد سرقت ۵ طلا فروشى در ۲ ساعت دزدان موتوسيكلت سوار كه در سرقت هاى سريالى و برنامه ريزى شده، طى دو ساعت به پنج طلا فروشى در چهار منطقه تهران دستبرد زده بودند، تحت تعقيب پليس قرار گرفتند. سرقت ناكام طلافروشى طلافروشى «جواهريان» در حوالى ميدان وليعصر نخستين محلى بود كه شامگاه شنبه هدف دزدان موتورسوار قرار گرفت. به گزارش خبرنگار ما، عقربه ها ساعت ۱۹ و ۴۵ دقيقه را نشان مى داد كه دو موتورسوار مقابل طلافروشى جواهريان در خيابان وليعصر توقف كردند. ترك نشين موتوسيكلت پس از پياده شدن با عجله به سوى طلافروشى رفت و با تكه سنگ بزرگى كه در دست داشت، شيشه ويترين بيرون مغازه را هدف قرار داد.به رغم اصابت ضربه سنگين، شيشه برخلاف انتظار سارقان نشكست. بنابراين مرد جوان با دست چند ضربه به شيشه زد كه باز هم موفق نشد. او كه خود را در يك قدمى دستگيرى مى ديد، ناچار با كمك همدستش از محل گريخت.صاحب مغازه طلافروشى در اين باره به خبرنگار ما گفت: با شنيدن صداى برخورد سنگ به شيشه، متوجه ماجرا شدم. وقتى با عجله بيرون دويدم، سارق از محل گريخت. من نيز به تعقيبش پرداختم. اما او با كمك موتورسوارى كه منتظرش بود، فرار كرد. همزمان با فرار دزدان شيشه ويترين بر اثر ضربه هاى وارد شده فرو ريخت. دومين سرقت در تهران نو دقايقى بعد دزدان كه در اجراى نخستين نقشه سرقت ناكام مانده بودند، خود را به خيابان «۲۱ مترى دهقان» در حوالى خيابان پيروزى رساندند.دزد سنگ به دست بلافاصله به طرف مغازه دونبش طلافروشى دويد و با ضربه اى محكم ويترين را شكست و سپس در كمتر از چند ثانيه حدود ۵۰۰ گرم طلاجات را از داخل ويترين جمع آورى كرده و با كمك همدستش از آنجا گريختند.اين در حالى است كه به گفته صاحب مغازه، آجر پس از خرد شدن شيشه، به سر يكى از مشتريان مغازه برخورد كرد كه وى مجروح شد.وى افزود: پس از حادثه سريع خود را به بيرون مغازه رسانديم اما دزدان در يك چشم به هم زدن از آنجا فرار كردند. دستبرد به سومين طلافروشى حدود ۲۰ دقيقه پس از اين سرقت، دزدان با همين روش، پس از شكستن شيشه ويترين مغازه اى در حوالى ميدان نبوت - شرق تهران- به آنجا نيز دستبرد زدند.متهمان پس از دستبرد به طلافروشى مجيد و سرقت مقدارى طلاجات از آنجا، متوارى شدند. سرقت مقابل كلانترى چهارمين سرقت مشابه نيز ساعت ۲۱ و ۲۰ دقيقه رخ داد. دزدان اين بار طلافروشى «زرتاب» در فاصله ۱۰۰ مترى كلانترى ۱۲۷ نارمك را هدف قرار دادند.صاحب مغازه درباره نحوه سرقت گفت: در حالى كه سرگرم صحبت با همكارم بودم ، ناگهان مرد جوانى با پرتاب سنگ بزرگى به سوى ويترين مغازه و شكستن شيشه، حدود ۷۰۰ گرم طلا را داخل كاپشن طوسى رنگ خود ريخت و فرار كرد.در حالى كه شوكه بوديم، خود را با عجله به بيرون مغازه رسانديم اما سارق با كمك مرد موتورسوارى كه در انتظارش بود، از محل گريخت. آخرين سرقت حدود ساعت ۲۱ و ۴۰ دقيقه آخرين سرقت سريالى طلافروشى ها به پليس اعلام شد.دزدان در اين سرقت نيز ويترين طلافروشى «وليعصر» در حوالى ميدان امام حسين(ع) را با آجر شكسته و پس از سرقت حدود يك كيلوگرم طلا، با موتوسيكلت متوارى شدند. به گفته صاحب مغازه ، او در حال جمع آورى طلاهاى ويترين بود كه دزدان به آنجا دستبرد زدند. سريالى بودن سرقت ها هم اكنون سرقت موفق از چهار طلافروشى كه همگى در فاصله زمانى كوتاهى صورت گرفته، پليس را در برابر سرقت هاى سريالى دزدان حرفه اى قرار داده است. اين در حالى است كه به گفته طلافروش ها، هفته گذشته نيز چند طلافروشى ديگر هم به همين شيوه مورد دستبرد قرار گرفته اند.بررسى فيلم دوربين هاى مداربسته طلافروشى ها، نحوه سرقت و مشخصات ظاهرى متهمان، نشان مى دهد عاملان تمام سرقت ها دو مرد موتورسوار هستند كه بدون نقاب، نقشه سرقت ها را اجرا كرده اند.عامل اصلى سرقت مردى ۳۰ ساله به نظر مى رسد كه تمام سرقت ها را در فاصله زمانى بسيار كوتاهى انجام داده است.هم اكنون كارآگاهان پليس آگاهى تهران بزرگ با تشكيل تيم هاى ويژه، تحقيقات گسترده اى را براى دستگيرى دزدان طلافروشى آغاز كرده اند. آنها اميدوارند با سرنخ هاى موجود، دزدان را شناسايى و دستگير كنند.منبع:ايران ----------------------- عمليات پليس براي دستگيري مرد شيک پوش سه ميليارد توماني وعده هاي مرد شيک پوش براي حل مشکلات اداري مردم، باعث شد عده زيادي فريب او را بخورند و سه ميليارد تومان به اين کلاهبردار بپردازند. چندي قبل مردي با مراجعه به پليس آگاهي استان تهران از کلاهبرداري شخصي که خود را از کارمندان بلندپايه سازمان هاي دولتي معرفي کرده بود خبر داد و اعلام کرد اين مرد شياد با ادعاي اينکه مي تواند مشکلات اداري مربوط به زمين اش را حل کند چند ميليون تومان از وي گرفته است. شاکي که فيروز نام دارد، گفت؛ مدت ها است براي ساخت و ساز در زميني که حوالي کرج دارم با مشکلات اداري زيادي مواجه هستم. پس از آنکه تمام راه هاي قانوني را بدون رسيدن به نتيجه طي کردم با مردي به نام فرخ آشنا شدم که ادعا مي کرد در دستگاه هاي دولتي نفوذ دارد و به راحتي مي تواند مشکلم را حل کند. او اعلام کرد 10 درصد ارزش زمين را به عنوان کارمزد دريافت مي کند و چون ارزش زمين من حدود 150 ميليون تومان است، او 15 ميليون تومان براي انجام اين کار از من گرفت. فرخ بسيار شيک پوش بود و حرف هايي که مي زد نشان مي داد سمت مهمي دارد و من مطمئن بودم به زودي مشکل مرا حل مي کند. انتظار من براي حل شدن مشکل اداري زمين مدتي طول کشيد و هر وقت در اين باره از فرخ سوال مي کردم او مي گفت پيگير کار است و به زودي مشکل حل مي شود. چندماهي از پرداخت 15 ميليون تومان گذشت تا اينکه وقتي براي پيگيري ماجرا با فرخ تماس گرفتم به تماسم پاسخ نداد. تماس هاي مکرر من ادامه داشت تا اينکه فهميدم او از من کلاهبرداري کرده است. اين شاکي ادامه داد؛ چند جلسه يي که فرخ را ملاقات کردم او آنقدر با مهارت صحبت مي کرد که من هيچ وقت از او حتي کارت شناسايي هم نخواستم تا اينکه سرانجام اين بلا بر سرم آمد. در پي اين شکايت پرونده در اختيار کارآگاهان مبارزه با کلاهبرداري پليس آگاهي قرار گرفت. افسران پليس با بررسي محتويات اين پرونده و مطابقت آن با چند پرونده مشابه ديگر اين فرضيه را مطرح کردند که به احتمال زياد متهم تمام پرونده ها يک نفر است. طبق اظهارات به ثبت رسيده يک شاکي ديگر که او نيز به خاطر مشکلات اداري در دام فرخ گرفتار شده بود هنگامي که مرد شياد براي گره گشايي از مشکل اداري چندين ميليون تومان از وي پول خواسته و با مخالفت وي روبه رو شده بود به او پيشنهاد کرده بود برايش وام تهيه کند. اين شاکي توضيح داد؛ وقتي براي انجام کارهاي مربوط به ملکم به يکي از سازمان هاي دولتي رفته بودم در ميان شلوغي و ازدحام جمعيت فرخ به من نزديک شد و گفت مي تواند به راحتي مشکل مرا حل کند. او از من 10 ميليون تومان پول خواست اما چون من اين پول را نداشتم پيشنهادش را رد کردم. اما او گفت براي تهيه اين مبلغ حاضر است به من وام بدهد. او گفت در صورتي که سه ميليون تومان به او بدهم او پس از چند ماه به من 10 ميليون تومان وام خواهد داد. او که ظاهر آراسته يي داشت با حرف هايش مرا فريب داد و اعتمادم را به خود جلب کرد. اين شاکي ادامه داد؛ فرخ مدتي با وعده وعيدهايش مرا سرگرم کرد تا اينکه ديگر به تماس هاي تلفني ام پاسخ نداد و من فهميدم او کلاهبردار است. اظهارات شاکيان نشان مي داد متهم کاملاً حرفه يي است و توانسته از اين راه پول هاي کلاني به جيب بزند. در ادامه با کمک مالباختگان تصوير فرضي فرخ ترسيم شد و در اختيار واحدهاي گشتي پليس آگاهي قرار گرفت. سپس با استفاده از بانک هاي اطلاعاتي هويت اصلي متهم فاش شد و کارآگاهان پي بردند نام واقعي او اکبر است. تلاش هاي پليسي که عمليات ويژه يي را طراحي کرده بودند از کنترل تمام افراد مرتبط با اکبر و همچنين تحت نظر قرار دادن اماکني که احتمال حضور او در آنجا وجود داشت ادامه يافت تا اينکه سرانجام اين مجرم حرفه يي شناسايي و دستگير شد. اکبر پس از انتقال به پليس آگاهي و هنگامي که تحت بازجويي قرار گرفت به کلاهبرداري اقرار کرد و گفت از اين راه صاحب سه ميليارد تومان شده است. او گفت؛ «روزها در مراکز اداري پرسه مي زدم و افرادي را که مشکلات خاصي داشتند شناسايي مي کردم و با معرفي خود به عنوان فردي ذي نفوذ به آنها وعده حل مشکلاتشان را مي دادم و از طعمه هايم که به من اطمينان کرده بودند مبالغ کلاني مي گرفتم و پس از مدتي مخفي مي شدم.» اين فرد ادامه داد؛ از آنجا که خودم را صاحب شغلي مهم و حساس معرفي مي کردم هيچ يک از مالباختگان از من هيچ مدرک شناسايي نمي خواستند و من فقط با حرف هايم آنها را فريب مي دادم و سرهنگ هادئي رئيس پليس آگاهي استان تهران درباره اين پرونده گفت؛ « در بازرسي از مخفيگاه متهم چندين کارت شناسايي جعلي با عناوين مختلف دولتي و بيش از 30 برگ تصوير اسناد و مدارک زمين ها و ساختمان هاي مختلف کشف و در ادامه فرد ديگري که با او همکاري مي کرد نيز شناسايي و دستگير شد.» بنا به گفته اين مقام انتظامي تحقيقات براي روشن شدن نقش متهم ديگر پرونده همچنان ادامه دارد و هر دو در بازداشت به سر مي برند. منبع:اعتماد --------------------- دکتر قلابي اموال شرکت توليدي را غارت کرد جواني که با ارائه مدرک دکتراي قلابي اعتماد مديران يک شرکت بزرگ توليدي را جلب کرده و در آنجا استخدام شده بود پس از مدتي با غارت اموال شرکت متواري شد. به گزارش خبرنگار ما ماجرا از زماني آغاز شد که مديران يک شرکت بزرگ توليدي از غيبت چند روزه مدير فني کارخانه شان به نام نعيم مطلع شدند. آنها براي اطلاع از علت اين غيبت با شماره تلفن هايي که در پرونده او ثبت شده بود تماس گرفتند اما پي بردند همه شماره ها اشتباه است. به دنبال اين موضوع يکي از صاحبان شرکت به خانه نعيم مراجعه کرد اما افرادي که در آنجا زندگي مي کردند گفتند فردي با اين نام نمي شناسند. در حالي که سرنوشت نعيم در هاله يي از ابهام قرار داشت مديران شرکت بار ديگر پرونده استخدامي او را مرور کردند تا شايد از طريق مدرک تحصيلي بتوانند ردي از اين مرد بيابند. مديران شرکت طي نامه يي به دانشگاه محل تحصيل نعيم خواستار ارائه اطلاعات بيشتري از او شدند. انتظار براي پاسخ اين نامه چند روزي به طول انجاميد تا اينکه سرانجام نامه يي از سوي دانشگاه به دفتر شرکت رسيد که در آن ضمن ابراز بي اطلاعي از نعيم عنوان شده بود شخصي با مشخصات او هرگز در آنجا تحصيل نکرده و مدرک ارائه شده از سوي وي جعلي است. مديران شرکت در پي دريافت اين نامه پي بردند نعيم با ارائه مدرک جعلي آنها را فريب داده و با در اختيار داشتن مبلغ زيادي به عنوان تنخواه و همچنين خودروي شرکت گريخته است. آنها با تشکيل پرونده يي در دادسراي امور جنايي تهران خواستار دستگيري نعيم و بازپس گيري اموال شان شدند. يکي از اعضاي هيات مديره شرکت که پيگيري پرونده را برعهده گرفته بود در اين باره گفت؛ مدتي قبل در پي راه اندازي شرکت براي استخدام مدير فني از طريق چاپ آگهي در روزنامه اقدام کرديم. افراد زيادي براي اين کار به شرکت مراجعه کردند اما در نهايت نعيم با ارائه مدرک دکترا مورد قبول هيات مديره قرار گرفت و در ادامه به عنوان مدير کارخانه مشغول به کار شد. او دو ماه مديريت کارخانه را برعهده داشت و براي رفاه حال وي يک دستگاه پژو 206 به همراه لپ تاپ در اختيارش قرار داديم. همچنين حدود 10 ميليون تومان نيز به عنوان تنخواه به او داده بوديم تا براي مخارج روزانه کارخانه هزينه کند اما به يکباره ناپديد شد. شاکي ادامه داد؛ چون ما در اين مدت به نعيم اطمينان پيدا کرده بوديم مدارک ديگري نيز در دسترس او قرار داديم که همه آنها را همراه خود برده است. در پي اين شکايت پرونده به پليس آگاهي ارجاع شد و کارآگاهان با انجام چهره نگاري از نعيم تلاش هاي خود را براي دستگيري او آغاز کردند. تحقيقات پليس چند هفته به طول انجاميد اما سرانجام بررسي ها مثمرثمر واقع شد و نعيم به دام افتاد. وي پس از دستگيري ضمن پذيرش اتهامش بيکاري را علت اين اقدام دانست و در مورد چگونگي جعل مدرک تحصيلي اش گفت؛ طرح مدرک دکترا را از طريق مراجعه به سايت دانشگاه الگوبرداري و در ادامه به وسيله کامپيوتر آن را جعل کردم. با توجه به اعترافات نعيم پرونده با صدور قرار مجرميت براي صدور راي به شعبه 1159 مجتمع قضايي بعثت ارجاع شد. صبح روز گذشته قاضي محمدرضا گيوکي ضمن تفهيم اتهام به نعيم از وي خواست از خود دفاع کند. متهم بار ديگر ماجراي استخدامش در شرکت را شرح داد و از دادگاه درخواست عفو و بخشش کرد. رئيس دادگاه پس از شنيدن اظهارات متهم و شاکي پرونده صدور راي را به وقت ديگري موکول کرد. قاضي گيوکي در مورد اين پرونده گفت؛ عنوان مجرمانه در اين پرونده جعل و استفاده از سند مجعول است و در صورتي که اين جرم به اثبات برسد متهم علاوه بر جبران خسارات وارده به شش سال حبس محکوم خواهد شد. ------------------- 12 دختر ثروتمند در دام خواستگار هزارچهره مرد کلاهبردار با فريب دختران جوان 300 ميليون تومان کلاهبرداري کرد مردي فراري با بازي در نقش افراد تحصيلکرده و ثروتمند سر راه دختران پولدار قرار مي گرفت و با خواستگاري از آنان دست به کلاهبرداري ميليوني مي زد. نخستين شکايت عليه اين خواستگار هزارچهره از سوي دختري به نام مينا مطرح شد و اين جوان با مراجعه به شعبه 4 دادياري دادسراي ناحيه 27 تهران، خواستار دستگيري مردي به نام منوچهر به جرم کلاهبرداري 60 ميليون توماني شد. مينا گفت؛ يک روز به شکل کاملاً اتفاقي منوچهر سر راهم سبز شد. او جلوي مرا گرفت و گفت از من خوشش آمده است و مي خواهد به خواستگاري ام بيايد. اول حرفش را جدي نگرفتم اما وقتي اصرار کرد و چند روز ديگر هم سر راهم قرار گرفت ماجرا را به خانواده ام اطلاع دادم و بالاخره با موافقت آنها منوچهر به تنهايي به خواستگاري ام آمد. او در آن جلسه گفت پدر و مادرش مقيم کشور هلند هستند و خودش نيز به تازگي به ايران بازگشته است. اين مرد که خودش را مهندس کامپيوتر معرفي کرده بود ساعتي درباره ثروت خانوادگي اش حرف زد و لحن مودبانه او باعث شد من و والدينم به او اطمينان کنيم و با خوشحالي از اينکه فرصت مناسبي براي ازدواج پيش آمده است، به او جواب مثبت بدهيم. منوچهر قصد داشت در تهران يک شرکت بزرگ راه بيندازد و چون اين کار گرفتاري هاي زيادي داشت قرار عقد و عروسي را براي بعد از تاسيس شرکت گذاشتيم. دختر فريب خورده ادامه داد؛ مدتي از اين ماجرا گذشت تا اينکه احساس کردم نامزدم ناراحت و افسرده است، وقتي علت را پرسيدم توضيح داد براي افتتاح شرکت به کمک پدرش احتياج داشت اما چون وضع مالي او کمي به هم ريخته است نمي تواند از هلند برايش پول بفرستد. من اين موضوع را با خانواده ام در ميان گذاشتم و پدرم براي اينکه داماد آينده اش را از گرفتاري نجات بدهد زميني را که در اطراف تهران داشت، فروخت و 60 ميليون تومان به منوچهر قرض داد اما از سه روز بعد از اين ماجرا نامزدم ناپديد شد و هيچ اثري از او نيست. با اعلام جرم دختر جوان عليه منوچهر، پرونده به دستور داديار اميراسماعيل رضوانفر به پليس آگاهي ارجاع شد و گروهي از کارآگاهان به جست وجو براي يافتن خواستگار کلاهبردار پرداختند. چندي بعد دومين شکايت مشابه ثبت شد اين بار دختري به نام سحر از خواستگارش که خود را پزشک معرفي کرده بود، شکايت کرد و گفت؛ مردي به نام مجيد بعد از خواستگاري از او با اين بهانه که مشکلي برايش پيش آمده، 10 ميليون تومان از خانواده اش پول گرفته و فراري شده است. در حالي که هنوز ارتباط ميان دو شکايت فاش نشده بود طي مدت دو ماه 10 دختر ديگر نيز به دادسراي ناحيه 27 مراجعه و هر يک اظهارات مشابهي را تکرار کردند. همگي آنها از خانواده هاي ثروتمندي بودند که در دام خواستگار قلابي گرفتار شده بودند. متهم خودش را به هر يک از اين دختران با نامي متفاوت معرفي و از عناوين مهندس، پزشک، تاجر، دانشجو و... استفاده کرده بود. اگر چه گفته هاي شاکيان در برخي جزييات متفاوت بود، توصيف آنها از ظاهر خواستگار شياد شباهت زيادي داشت و ترسيم چهره فرضي متهم نيز ثابت کرد هر 12 کلاهبرداري توسط يک نفر اجرا شده است. با گسترده تر شدن ابعاد اين پرونده کارآگاهان نيز دامنه تحقيقات شان را وسيع تر کردند و از آنجايي که احتمال مي دادند خواستگار هزارچهره يک مجرم حرفه يي باشد به مرور تصاوير تبهکاران سابقه دار پرداختند. در اين مرحله بود که شباهت جواني به نام رضا با چهره نگاري متهم تحت تعقيب توجه پليس را برانگيخت. رضا به جرم سرقت و زورگيري همراه با ضرب و جرح به پنج سال حبس محکوم، اما بعد از گذراندن بخشي از محکوميت خود با سپردن وثيقه فراري شده بود. بعد از آنکه مالباختگان تاييد کردند اين متهم همان مرد هزارچهره است، کارآگاهان با اطلاعاتي که از وي در اختيار داشتند توانستند او را در خانه يکي از بستگانش در اطراف تهران به دام بيندازند. اين مرد بعد از دستگيري با ارائه يک جلد شناسنامه خودش را به نام ديگري معرفي و ارتکاب هرگونه جرمي را انکار کرد اما بررسي شناسنامه نشان داد اين مدرک هويتي قلابي است. ماموران سپس مخفيگاه رضا را بازرسي و 11 جلد شناسنامه جعلي ديگر پيدا کردند و متوجه شدند 12 شناسنامه قلابي در واقع از ابزار جرم اين مرد بوده و او در هر خواستگاري از يکي از آنها استفاده مي کرده است. سرانجام رضا در بازجويي ها به کلاهبرداري از 12 دختر ثروتمند اقرار کرد و گفت با جلب اعتماد و فريب دادن آنان در مجموع مبلغ 300 ميليون تومان به دست آورده است. بنابراين گزارش خواستگار هزارچهره اکنون در بازداشت به سر مي برد وتحقيقات از وي ادامه دارد. منبع:اعتماد -------------------- خريد و فروش 30 نوزاد در 3 سال ماماي خلافكار و اعضاي باندش كه در مدت 3 سال بيش از30 نوزاد را در پايتخت خريد و فروش كرده‌اند، دستگير شدند. راز اين باند زماني براي كارآگاهان پليس پايتخت فاش شد كه ماموران حراست ثبت احوال متوجه جعل چندين گواهي تولد شدند. اوايل تير‌ماه امسال گزارشي از سوي حراست سازمان ثبت احوال در اختيار قاضي توكلي- بازپرس شعبه 5 دادسراي جنايي تهران- قرار گرفت كه نشان مي‌داد افرادي با ارائه گواهي‌ تولد جعلي به اين سازمان براي چندين نوزاد شناسنامه دريافت كرده‌اند. از آنجا كه احتمال مي‌رفت جاعلان گواهي تولد، اعضاي باند خريد و فروش نوزادان باشند، رسيدگي به موضوع در دستور كار گروهي از كارآگاهان اداره آگاهي تهران قرار گرفت و بررسي‌هاي تخصصي درخصوص اين پرونده آغاز شد. اين بررسي‌ها، كارآگاهان را به يكي از ادارات صدور شناسنامه‌ در سازمان ثبت احوال رساند و وقتي ماموران متوجه فعاليت‌هاي غيرقانوني 3 نفر از كارمندان شدند كه در اين اداره مشغول به كار بودند دستور بازداشت متهمان صادرشد. بعد از بازداشت اين 3 متهم بازجويي از آنان آغازشد. ماموران در ادامه تحقيقات، به زن مامايي رسيدند كه احتمال مي‌رفت در اين باند با متهمان در ارتباط بوده و فعاليت مي‌كند. با دستگيري اين زن، وي به فعاليت در باند خريد و فروش نوزادان اعتراف كرد و گفت: « طعمه‌هايم را از بين زنان بارداري انتخاب مي‌كردم كه نمي‌خواستند بچه‌دار شوند. سپس به آنها پيشنهاد مي‌دادم تا بعد از تولد نوزاد، آن را به قيمت خوبي به يك خانواده بفروشند. قيمت پيشنهادي، آنها را وسوسه مي‌كرد و بعد از اينكه خريدار مشخص مي‌شد، با توافق طرفين اين خريد و فروش انجام مي‌گرفت. متهم در ادامه اعترافاتش به قاضي توكلي بيان كرد: از آنجا كه بيشترين دغدغه خريداران نوزادان، گرفتن شناسنامه كودك به نام خودشان بود، براي همين بايد راه حلي براي اين مشكل پيدا مي‌كردم. چندين بار به يكي از ادارات ثبت احوال رفتم تا اينكه موفق شدم يكي از كارمندان را كه در قسمت صدور شناسنامه كار مي‌كرد، فريب دهم. وقتي اين مرد با شنيدن پيشنهاد وسوسه‌‌كننده‌ام قبول كرد براي گرفتن شناسنامه براي نوزدان، با من همكاري كند، 2 نفر از همكاران خود را نيز به اين باند كشاند و به اين ترتيب فعاليت‌ ما آغاز شد. من بعد از اينكه پول كلاني از خريداران نوزاد دريافت مي‌‌كردم، بخشي از آن را به مادر كودك و بخشي ديگر را نيز به 3 كارمند همدستم پرداخت مي‌كردم و آنها هم با جعل گواهي تولد، براي اين نوزادان شناسنامه‌هايي با نام خانوادگي خريدار صادر مي‌كردند. ما در طول 3 سال فعاليت پنهاني، بيش از 30نوزاد را با اين روش خريد و فروش كرديم تا اينكه پليس پي به اين راز برد و همه ما را دستگير كرد. بعد از اظهارات اين زن، ديگر متهمان دستگير شده كه تا آن زمان مدعي بودند هيچ خلافي مرتكب نشده و از ماجراي گواهي تولد‌هاي جعلي خبر ندارند، لب به اعتراف گشودند و به فعاليت در باند خريد و فروش نوزادان اعتراف كردند. قاضي توكلي با اعلام اين خبر گفت: به‌دنبال اعترافات اعضاي اين باند، ماموران موفق شدند خانواده اصلي 30 نوزادي را كه از سوي متهمان به مشتريانشان فروخته شده بودند شناسايي كنند. اين در حالي است كه ادامه بررسي‌هاي پليسي از نقش پرسنل بيمارستاني در اين باند حكايت دارد و هم‌اكنون دستور بازداشت ديگر متهمان نيز صادر شده است. منبع:همشهري




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 486]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


اجتماع و خانواده

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن