تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 14 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):نصيحت كردن در حضور ديگران، خُرد كردن شخصيت است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1804344918




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

ناپدري رازدار قتل دختر 16ساله بود


واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: مردي که دختر همسر صيغه يي اش را به خاطر مقاومت در برابر پيشنهاد غيراخلاقي وي، به قتل رسانده و جسدش را به داخل دره پرت کرده بود به قصاص و شلاق محکوم شد. در جلسه محاکمه متهم که در شعبه 71 دادگاه کيفري استان تهران برگزار شد، صفر خاکي نماينده دادستان تهران در برابر قضات قرار گرفت و گفت؛ 26 مهرماه سال گذشته زني هراسان به ماموران پليس کرج خبر داد، دخترش ليلا که 16سال بيشتر ندارد به طرز عجيبي گم شده است. چند روز بعد ماموران جسد دختر نوجوان را در دره يي پيدا کردند. تحقيقات نشان داد صباح ناپدري ليلا با او از قبل درگيري داشته است، به همين دليل او به عنوان اولين مظنون دستگير شد. صباح در تحقيقات به قتل اعتراف کرد و مشخص شد وي قصد داشته به دختر نوجوان تعرض کند و از آنجايي که ليلا در برابر پيشنهاد او مقاومت کرده، او را کشته و با همدستي دوستش جسد را به دره يي اطراف کرج پرت کرده است. خاکي افزود؛ با توجه به اينکه متهم به ليلا تعرض نيز کرده است به عنوان نماينده دادستان درخواست مجازات براي هر دو جرم متهم را دارم. سپس مادر و پدر ليلا به عنوان ولي دم در جايگاه حاضر و خواستار قصاص متهم شدند. مادر ليلا در توضيح ماجرا گفت؛ چند سال قبل از اين حادثه از شوهرم جدا شدم. او به شدت به مواد مخدر اعتياد داشت. بعد از طلاق چهار دخترم با من زندگي مي کردند، من به سختي هزينه زندگي مان را تامين و در يک شرکت خدماتي کار مي کردم و هر روز صبح به عنوان کارگر به خانه شهروندان کرجي مي رفتم، تا اينکه در اين شرکت با صباح آشنا شدم. او راننده شرکت بود و از همسرش جدا شده بود. او از من خواستگاري کرد و قرار شد با هم ازدواج کنيم.وي ادامه داد؛ دخترانم از همان ابتدا با موضوع مخالف بودند اما من واقعاً به صباح علاقه مند شده بودم و به رغم مخالفت دخترانم با او ازدواج کردم. صباح در خانه من زندگي مي کرد. مدتي بعد دخترانم از من خواستند از صباح جدا شوم. آنها مي گفتند اين مرد آنها را آزار مي دهد و زماني که من در خانه نيستم از آنها مي خواهد با وي رابطه داشته باشند. بيشتر از همه ليلا از رفتار صباح شکايت داشت اما از آنجايي که آنها از ازدواج ما راضي نبودند من فکر مي کردم اغراق مي کنند. تا اينکه روز حادثه وقتي سرکار رفتم ليلا در خانه تنها بود. قرار بود صباح به خانه برود و کاري انجام دهد، من هم اطمينان داشتم که دخترم در خانه است. شب که برگشتم ديدم ليلا نيست، در اين باره از صباح سوال کردم. او حرف هاي متناقضي مي زد، معلوم بود از چيزي خبر دارد اما پنهان مي کند، تا اينکه به قتل اعتراف کرد و من فهميدم دخترانم درست مي گفتند و صباح آنها را آزار مي داده و به همين دليل هم ليلا را کشته است. در ادامه جلسه دادگاه متهم به قتل در جايگاه حاضر شد. وي گفت؛ من براي نيکوکاري با مادر ليلا ازدواج کردم. مي خواستم کمکش کنم، تا دخترانش را بزرگ کند و هيچ نظر سوئي نسبت به آنها نداشتم اما ليلا به شدت با من لجبازي مي کرد. روز حادثه به خانه رفتم که شناسنامه ام را بردارم و از ليلا خواستم شناسنامه ام را بياورد اما به حرفم گوش نداد. با هم درگير شديم و من يکدفعه عصباني شدم و او را با روسري خفه کردم. بعد هم جسد را با همدستي دوستم به دره يي انداختم. من هرگز به او تعرض نکردم. پس از دفاعيات متهم رديف اول و همدستش هيات قضات وارد شور شدند و صباح را به جرم قتل و تعرض به قصاص و صد ضربه شلاق و همدستش را به زندان محکوم کردند.منبع:اعتماد ----------------------- خونبار ترين جنايت خانوادگي در اروميه مرد اروميه اي پس از تيراندازي به همسر و ٢فرزندخوانده اش ، پرونده زندگي خود را نيز باشليك گلوله بست و بدين ترتيب خونبارترين جنايت خانوادگي در اروميه رقم خورد. شليك پياپي گلوله كه سكوت يكي از كوچه هاي اروميه را شكست از خونبارترين كشتار خانوادگي سال اين شهر خبر مي داد.تحقيق پليس نشان مي دهد سرپرست خانواده با يك قبضه سلاح كمري ، همسر ٢٩ساله ، پسرخوانده ٥ساله و دخترخوانده ٣ساله خود را به گلوله بست و بلافاصله خودكشي كرد. كارآگاهان در بازرسي از محل جنايت ، يك حلقه نوار كاست را با صداي جاني يافتند كه علت كشتار خانوادگي را فقر مالي عنوان كرده است.فرزندان اين مرد ، ناتني بودند و آنان را از اداره بهزيستي تحويل گرفته بود.دادگستري آذربايجان غربي اعلام كرد تحقيق جامع تر درباره اين پرونده ادامه دارد.منبع:ايسكانيوز -------------------- نجار بدبين، همسرش را كشت مرد نجار كه همسرش را با ضربه هاى مرگبار چوبدستى از پا درآورده و متوارى شده بود، در عمليات ويژه كارآگاهان جنايى دستگير شد. شامگاه شنبه - 16 آذر - مأموران پليس آگاهى اهواز از مرگ مشكوك زن ميانسالى در يكى از بيمارستان هاى شهر باخبر شدند.كارآگاهان پس از حضور در بيمارستان و در نخستين تحقيقات پى بردند پيكر نيمه جان فريبا كه مورد ضرب و شتم شديد قرار گرفته بود، ساعتى قبل به بيمارستان انتقال يافته و او بر اثر شدت جراحات جان سپرده است.خواهر قربانى در بيمارستان به مأموران گفت: خواهرم «فريبا» با همسرش امير بشدت اختلاف داشت. امشب امير خواهرم را درحالى كه بشدت مجروح شده بود، به خانه ما آورد و با عجله هم رفت. وقتى او را به بيمارستان منتقل كرديم، پزشكان اعلام كردند جان باخته است. سرهنگ «مصطفى مختارى فرد» رئيس پليس آگاهى استان خوزستان در اين باره به خبرنگار ما گفت: با كشف اين سرنخ، گروهى از كارآگاهان راهى خانه اين زوج شده و در بازرسى ها يك چوبدستى آغشته به خون كشف كردند.كارآگاهان در ادامه با رديابى هاى ويژه پليسى مرد فرارى را دستگير كردند.متهم ۴۵ ساله پس از انتقال به اداره آگاهى با اعتراف به قتل همسرش گفت: مدتى بود به رفتارهاى همسرم مشكوك شده و احتمال مى دادم او با مرد غريبه اى رابطه دارد. اين سوء ظن خيلى آزارم مى داد. شب حادثه نيز بر سر همين موضوع با هم درگير شديم. درحالى كه خيلى عصبانى بودم، با چوبدستى كه در خانه داشتم، چند ضربه به فريبا زدم. همسر نيمه جانم را سريع به خانه خواهرزنم رسانده و متوارى شدم، درحالى كه نمى خواستم او را بكشم.سرهنگ مختارى فرد خاطرنشان كرد: مرد جنايتكار پس از بازسازى صحنه قتل با قرار قانونى روانه زندان شد.منبع:ايران --------------------- مرد رواني همسرش را با پيک نيک کشت خانم معلم قبل از مرگ ۱۰ زندگى را نجات داد اعضاى بدن يك زن كه قربانى ضربه هاى مرگبار همسرش شده بود به ۱۰ بيمار زندگى بخشيد. شامگاه ۱۳ آذر دختر ۱۲ ساله اى هراسان و گريان خود را به خانه همسايه ها رساند و در حالى كه از شدت ترس بريده بريده حرف مى زد گفت: «پدرم، با كپسول گاز پيك نيك مادرم را كشت و خودش را هم از پنجره به خيابان انداخت.»دقايقى بعد همسايه ها با پليس ۱۱۰ تماس گرفته و كمك خواستند. بدين ترتيب مأموران كلانترى ۱۱۱ هفت چنار راهى ساختمان سرو در خيابان نواب شدند. آنها پس از مشاهده پيكر خونين عباس - 49 ساله - از امدادگران اورژانس تهران كمك خواسته و بلافاصله خود را به طبقه سوم ساختمان رساندند. دختر و پسر خردسال، وحشت زده مأموران را به اتاقى كه پيكر خونين مادرشان افتاده بود هدايت كردند. دختر كوچولو گفت: من و برادر ۶ ساله ام در اتاق نشسته بوديم كه پدرم با كپسول گاز پيك نيك به طرف مادرم كه در حال نماز خواندن بود حمله كرد. وقتى از اتاق خارج شد من به طرف مادرم دويدم تا كمكش كنم اما پدرم به من نيز حمله ور شد و دوباره برگشت و ضربه ديگرى به سر مادرم كوبيد. بعد هم به سراغ تلفن رفت به عمويم تلفن زد و گفت: «كارش را تمام كردم حالا مى خواهم خودم را هم راحت كنم.» بعد خودش را از پنجره بيرون انداخت. اعظم-۴۴ ساله- كه بشدت مجروح شده بود به بيمارستان منتقل شد اما پزشكان پس از معاينه و بررسى هاى لازم اعلام كردند او دچار مرگ مغزى شده است. ساعتى پس از اين حادثه موضوع خودكشى واقدام به قتل عباس به حسين روشن -بازپرس كشيك ويژه قتل تهران- اعلام شد. اما از آنجا كه اعظم هنوز زنده بود دستورهاى قضايى در مورد موضوع خودكشى مرد جنايتكار صادر و پرونده براى رسيدگى در اختيار مأموران كلانترى قرار گرفت. صبح ديروز در حالى كه مادر ۸۰ ساله و برادر اعظم به همراه دو فرزند خردسال وى در شعبه سوم بازپرسى دادسراى جنايى تهران حاضر شده بودند از مرگ زن ميانسال خبر دادند.بازپرس روشن به خبرنگار ما گفت: سه روز پس از اين حادثه، خانواده نيكوكار اعظم در اقدامى خداپسندانه اعضاى بدن وى را به ۱۰ بيمار اهدا كردند.به گفته بازپرس جنايى زن و شوهر هر دو دبير آموزش و پرورش بودند و به گفته فرزندانشان هيچ اختلاف قبلى با هم نداشته اند. با اين حال در تحقيقات انجام شده پى برديم مرد خانه سابقه بيمارى اعصاب و روان داشته ولى هنوز مدرك مستندى در اين باره به دست نيامده و تحقيقات تخصصى در اين باره ادامه دارد.منبع:ايران ------------------------ متهم به قتل در جلسه دادگاه توضيح داد قتل مرد ثروتمند به دست پسر خيابان خواب چگونه رقم خورد پسر نوجواني که متهم است با همدستي مرد عراقي، مرد ثروتمندي را به قتل رسانده است در شعبه 71 دادگاه کيفري استان تهران محاکمه شد. در ابتداي جلسه محاکمه محمد شادابي نماينده دادستان تهران در جايگاه حاضر شد و گفت؛ 19 بهمن ماه سال 85 به ماموران پليس خبر داده شد، مردي 47 ساله در خانه اش به قتل رسيده است. بلافاصله بعد از حضور ماموران و بازپرس ويژه قتل در محل، هويت جسد مشخص شد و در حالي که دستور ارسال جنازه به پزشکي قانوني صادر شده بود بازپرس جنايي از ماموران خواست بررسي هاي خود را براي شناسايي عاملان قتل آغاز کنند. تحقيقات پليس نشان داد شب حادثه جواني به نام ابراهيم در خانه مقتول بوده و پس از قتل به طور ناگهاني مفقود شده است. ماموران پس از چندين ماه جست وجو موفق شدند ابراهيم را در کاشمر دستگير کنند.شادابي ادامه داد؛ ابراهيم اعتراف کرد به اتفاق مردي عراقي به نام دلير که متهم رديف دوم پرونده است، مقتول را به قتل رسانده و اموالش را دزديده است. بنابراين دادسرا با توجه به تحقيقاتي که انجام داده، ابراهيم را مباشر قتل و دلير را معاون در قتل تشخيص داده و من به عنوان نماينده دادستان تقاضاي صدور حکم قانوني را دارم. سپس اولياي دم مقتول در برابر قضات قرار گرفته و ضمن شکايت از ابراهيم و دلير براي متهم رديف اول تقاضاي قصاص و براي متهم رديف دوم درخواست اشد مجازات کردند. در ادامه ابراهيم به دفاع از خودش پرداخت. وي گفت؛ اتهام قتل را قبول دارم اما من براي کشتن مقتول به خانه او نرفته بودم، بلکه قصدم سرقت و انتقام گيري از او بود.متهم ادامه داد؛ فکر مي کردم اين سرقت هم مثل دزدي هاي ديگر است و بعد از چند ماه زنداني شدن آزاد مي شوم. اما اين طور نشد و مقتول کشته شد. ما با هم در پارک قيطريه آشنا شده بوديم. من به دليل شرايط بد اقتصادي که داشتم بيشتر اوقات کارگري مي کردم، شب ها هم در پارک مي خوابيدم. يک شب وقتي در پارک قيطريه خوابيده بودم، مقتول به سراغم آمد و به من پيشنهاد داد با او رابطه داشته باشم. من از اين حرفش ناراحت شدم و با هم بگومگو کرديم. بعد او رفت و شب بعد ساعت دو بود که دوباره به سراغم آمد. او برايم مرغ بريان آورده بود بعد هم از من خواست حرف هاي قبلي اش را فراموش کنم، من هم که خيلي گرسنه بودم مرغ را خوردم. او سپس از من دعوت کرد به خانه اش بروم و شب را آنجا باشم. گفت مي توانيم تا صبح ماهواره تماشا کنيم.متهم در ادامه گفت؛ يک خانه گرم با ماهواره و امکانات کامل براي من بسيار ايده آل بود. من 17 سال با بدبختي زندگي کرده بودم، کنجکاو بودم که بدانم افراد پولدار چطور زندگي مي کنند، دلم مي خواست بدانم ماهواره چيست به همين خاطر آن شب به خانه مقتول رفتم و تا صبح آنجا بودم، ما مشروب خورديم و ماهواره تماشا کرديم.چند روز بعد دوباره به خانه مقتول رفتم. از آنجا خوشم آمده بود، باز برايم مشروب آورد و چون من زياده روي کرده بودم از خود بيخود شدم و بعد هم خوابم برد. صبح فهميدم مقتول مرا مورد آزار قرار داده است. از آن روز به بعد از مقتول کينه به دل گرفتم. از او بدم مي آمد، اما چون خانه اش گرم بود، همچنان به آنجا مي رفتم. بعد از آن حادثه تصميم گرفتم از آن مرد انتقام بگيرم. البته نه اينکه او را بکشم. من نقشه سرقت از خانه اش را کشيده بودم. نقشه ام را با دلير در ميان گذاشتم. شب حادثه به اتفاق دلير به خانه مقتول رفتيم و من همدستم را به عنوان صاحبکارم معرفي کردم. با هم وارد خانه شديم. مقتول و دلير ترياک مصرف کردند.متهم ادامه داد؛ بعد از آن بود که مقتول براي من مشروب آورد و خودش هم خورد. من وانمود کردم مي خواهم با او رابطه داشته باشم، وقتي وارد اتاق شد دلير هم آمد دست دور گردن مقتول انداخت تا او را کنترل کند، چاقو هم با خودش آورده بود، من حالت عادي نداشتم چاقو را برداشتم و يک ضربه به مقتول زدم سپس دلير يک تکه پارچه آورد و دور گردن مقتول پيچيد و هر يک از ما سر پارچه را از يک طرف کشيديم و او را کشتيم.پس از آن دلير پول و طلا و هر چيز قيمتي را که در خانه بود برداشت. ما دست و پاي مقتول را بستيم و فرار کرديم. پس از آن من به سمت کاشمر رفتم. دلير گفته بود قصد دارد به کشورش عراق برگردد اما نتوانست. در ادامه جلسه دادگاه دلير متهم رديف دوم در جايگاه حاضر شد. وي اتهام معاونت در قتل را نپذيرفت و گفت؛ قرار بود ما از آن خانه سرقت کنيم، من نمي دانم چرا ابراهيم مقتول را کشت. چند روز قبل از حادثه ابراهيم به من گفت مقتول به او تعرض کرده است، قصد دارد براي انتقام از خانه او سرقت کند. او نقشه را برايم توضيح داد، من چون مي خواستم به کشورم برگردم و پول لازم داشتم قبول کردم در اين سرقت شرکت کنم.وي ادامه داد؛ ما وارد خانه شديم، بعد از استعمال ترياک و مشروب، ابراهيم و مقتول به اتاق رفتند و هر يک از آنها روي تخت دراز کشيدند، من هم خودم را بين آن دو قرار دادم و گردن مقتول را گرفتم و ابراهيم به او چاقو زد بعد هم دستمال را دور گردنش پيچيد و فشار داد و سپس فرار کرديم. من فريب ابراهيم را خوردم و متوجه نشدم که او قصد دارد قتل انجام دهد. پس از پايان جلسه اول محاکمه، هيات قضات ادامه رسيدگي را به بعد موکول کرد. منبع:اعتماد ------------------------ پيشنهاد‌ پدر مصري براي ازدواج دخترش با منتظر الزيدي يك پدر مصري اعلام كرد: به دختر 20 ساله‌اش پيشنهاد‌ كرده تا با خبرنگار پرتاب‌كننده كفش به سمت بوش ازدواج كند. «سعد گوما» ـ پدر «امل سعد گوما» ـ دختر 20 ساله مصري به رويترز گفت: پس از مشاهده عمل قهرمانانه منتظر الزيدي ـ‌ خبرنگار عراقي ـ كه لنگه كفش‌هاي خود را در مصاحبه مطبوعاتي به سمت جورج بوش پرتاب كرده بود، به دخترم پيشنهاد‌ كردم تا با اين مرد بزرگ ازدواج كند. وي در ادامه يادآورشد: من با منزل اين خبرنگار عراقي تماس گرفته و پيشنهاد‌ خودم را با «درغم» ـ برادر الزيدي ـ مطرح كردم و او موافقت كرد تا با برادرش و تمامي خانواده‌ در مورد اين صحبت كند. «سعد گوما» متعهد شده چنانچه اين وصلت صورت بگيرد، تمامي مايحتاج و نيازمندي‌هاي دخترش و خبرنگار عراقي را تهيه ‌كند. «امل» كه دانشجوي رسانه در دانشگاه مينيا در مركز مصر است، از اين پيشنهاد‌ استقبال كرده و گفته كه حاضر است براي زندگي به عراق سفر كند. منبع:ايسنا -------------------- «آمن هوتپ » سوم به مصر بازگشت مجسمه با ارزشی که چندین سال پیش به عنوان یک هدیه ارزان قیمت به صورت غیر قانونی از این کشور خارج شده بود، طی مراسمی در سفارت مصر در لندن، به صاحبان اصلی خود بازگردانده شد. این مجسمه با ارزش سردیسی از آمن هوتپ سوم، فرعون مصر است، که در سال 1990 توسط یکی از عتیقه شناسان بریتانیایی به صورت قاچاق از مصر خارج شد . مقامات مصری معتقدند سارق این اثر، که از سال 1994 تا کنون در زندان به سر می‌برد، ناقض قانونی بوده است که بیش از 100 سال، درباره نحوه خروج آثار باستانی مصر وضع شده است. علاوه بر سارق اصلی مجسمه مذکور تاجری آمریکایی که در سال 2002 اقدام به خرید آن کرده بود نیز به دلیل شرکت در خرید و فروش اشیا قاچاق عتیقه دستگیر شده است. آمن هوتپه سوم، یکی از فراعنه مصر است که به دلیل توسعه روابط دیپلماتیک با کشورهایی همچون سوریه، قبرس، بابل و آشور و تاسیس بناهایی در شهرهای طبس، ممفیس و نوبیا شهرت داشته است.وی در سال 1375 پیش از میلاد درگذشت.منبع:ايسكانيوز




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 460]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


اجتماع و خانواده

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن