محبوبترینها
بهترین بروکر برای معاملات فارکس در سال 2024
تجربه رانندگی با لندکروز در جزیره قشم؛ لوکسترین انتخاب
اکسپرتاپ: 10 شغل پردرآمد برای مهاجران کاری در کانادا
بهترین سایتهای خرید تیک آبی رسمی اینستاگرام در ایران
کدام رنگ کاغذ دیواری مناسب فضای شماست؟
چه چیزهایی دیگر در دکوراسیون مد نیست؟!
بررسی قیمت تیرچه + قیمت تیرچه کرومیت + قیمت یونولیت
خرید و قیمت ورق در مشاوران آهن + [مشاوره رایگان]
تیوی وال: ایدهای نوین برای دکوراسیون داخلی
انواع ریل دستگاههای CNC + جدول مقایسه معایب و مزایا
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1811678660
بررسي آسيبهاي دانشگاه پولي در «خبرگزاري دانشجو»-2 دانشگاههاي امام صادق و تهران به جاي دانشگاه پولي شعبه قاهره و بيروت خود را راه اندازي كنند/اينكه براي تأمين هزينه دانشگاه پول بگيريمومدرك بدهيم نوعي فاحشگي علمي است
واضح آرشیو وب فارسی:شبكه خبر دانشجو: بررسي آسيبهاي دانشگاه پولي در «خبرگزاري دانشجو»-2 دانشگاههاي امام صادق و تهران به جاي دانشگاه پولي شعبه قاهره و بيروت خود را راه اندازي كنند/اينكه براي تأمين هزينه دانشگاه پول بگيريمومدرك بدهيم نوعي فاحشگي علمي است
«خبرگزاري دانشجو» در ميزگردي دانشجويي وضعيت ايجاد دانشگاه پولي را بررسي كرد.
گروه علمي«خبرگزاري دانشجو»؛ با توجه به تصويب طرح دانشگاه پولي در مجلس و تصويب قانون جذب دانشجوي پولي بدون كنكور و اجراي آن در قالب دانشگاه شماره 2 دانشگاه تهران خبرگزاري دانشجو در ميزگردي دانشجويي با حضور محمد سليماني، دانشجوي كارشناسي ارشد رشته حقوق عمومي و عضو شوراي مركزي بسيج دانشجويي دانشگاه امام صادق(ع)؛ علي اللهياري، كارشناس ارشد رشته فلسفه علم دانشگاه اميركبير و فعال دانشجويي؛ سوسن سالاري، عضو هيئت امناي مجمع ادوار بسيج و محمد جعفري نژاد، دانشجوي كارشناسي ارشد رشته اقتصاد دانشگاه تهران و دبير جنبش عدالتخواه دانشجويي، وضعيت ايجاد دانشگاه پولي را بررسي كرد.
در اين جلسه سوالاتي در رابطه با دانشگاه پولي و مزايا و عوارض و تبعات آن از فعالان دانشجويي پرسيده شد و فعالان دانشجويي به اين سوال پاسخ دادند كه ارزيابي شما از توان ظرفيتي دانشگاه ها چيست؟ دانشگاه هاي ما چقدر توان دارند كه بتوانند ظرفيت خود را افزايش دهند؟
در دانشگاه هاي كشور به پژوهش دانشجويان اهميت داده نمي شود
سالاري: اگر بخواهيم واقعبينانه نگاه كنيم امروز بحث دانشگاه تهران است ولي اين قضضيه فراگير شده و بيشتر از اين هم مي شود. اين ادعاي افزايش ظرفيتها تغييراتي به وجودآورده كه البته قبل از مطرح شدن بحث دانشگاه پولي نيز تغييرات انجام شد به طوريكه سر كلاسهاي دكترا بيش از 20 نفر دانشجو هستند يعني قبل از پولي شدن نيز همين روند بوده و نشان دادند كه دانشگاه ها توانمندي تامين امكانات علمي نداشتند.
استاد در خارج از كشور تدريس مي كند با 3 دانشجو كه طرح هاي پژوهشي هم كار مي كند ولي در ايران با 20 دانشجو زماني براي انجام كارهاي پژوهشي ندارد. به اين ترتيب از ظرفيت استاد نيز كاسته ميشود و دچار ركود علمي ميشويم كساني كه اين قانون را تصوب كردند بايد آينده را هم در نظر بگيرند.
ما در ايران چند نظريه پرداز داريم؟ چرا مقام معظم رهبري بحث بوميسازي را مطرح كردند؟ ولي ما فقط در سمينارها به آن پرداختيم.
بحث بومي سازي كه مطرح شد ما متوجه شديم كه محتواي دروس ما با مشكل رو به روست. ما چطور ميتوانيم در حالي كه اصلا نظريهپرداز نداريم علم را بوميسازي كنيم؟ براي بومي سازي فقط توانستيم محتواي يك سري دروس را به سمت مسائل اسلامي ببريم ولي براي اين كار نيز از علم خارج شدند و فقط كنار واژه ها يك واژه اسلامي قرار دادند و بعد به جايي ميرسيم كه دانشجويي كه در ايران تحصيل كرده هيچ اعتباري در دنيا ندارد.
خيلي از افراد در دانشگاه هاي كشور در سطح نخبهتر نسبت به دانشجويان اروپايي هستند ولي آنها در نظريهپردازي اعتماد به نفس دارند چون بيشتر به آنها پرداخته ميشود ولي در ايران به دانشجويان ما بها داده نمي شود چه برسد به اينكه دانشجوي پولي هم كنار دانشجوي دانشگاههاي مادر قرار بگيرد كه در اينصورت فرار مغزها بيشتر هم مي شود زيرا افراد وقتي مي بينند دانشگاه هاي ما اعتبار گذشته را ندارند براي تحصيل به حارج از كشور مي روند.
وقتي مدرك دانشجوي معتبر اعتباري ندارد فرار مغزها هم بيشتر مي شود
مسئله پرديس بين المللي دانشگاه ها هم بايد فلسفه اش مشخص شود، آيا غير از اين است كه راهي را براي آقازاده ها باز كرديم كه در اين پرديس ها درس بخوانند؟ با اينكه بدنه نظام بر اساس عدالتمحوري و توجه به مستضعفان بوده و هر سال در انتخابات اين شعارها مطرح ميشود در عمل بر خلاف اين مسائل ديده ميشود و افراد هميشه لباس قانوني ميدوزند كه قواره آقازادههاي خودشان باشند و كاري به افراد محروم ندارند.
البته به جايي رسيده كه ديدند قشر دانشجو هشيارتر شدند به خصوص بعد از جريان فتنه آقازادهها نميتوانند براي تحصيل به خارج از كشور بروند بنابراين در داخل كشور قانوني را تصويب كردهاند كه آنها هم بتوانند در دانشگاههاي معتبر تحصيل كنند و كسي هم نتواند حرف بزند زيرا وقتي قانوني باشد كسي حرفي براي گفتن ندارد.
با اين شرايط اميدي به تربيت نظريه پرداز در كشور نداريم
وقتي آقازادهاي براي ورود به خارج از كشور حتي نتوانسته اسم خودش را به لاتين بنويسد و مدرك ميگيرد رئيس دانشگاه تهران چارهاي به غير از اين ندارد كه بحث افزايش ظرفيتها را براي ايجاد دانشگاه پولي مطرح كند ولي اگر نظر اساتيد دانشگاه را بپرسيد اين قضيه توهين و بياحترامي به اساتيد است زيرا آنها ميخواستند جايي تدريس كنند كه با افراد نخبه در ارتباط باشند در صورتيكه در حال حاضر افراد با پول وارد اين دانشگاه مي شوند.
ما قبل از قانون دانشگاه پولي نيز معضلاتي را داشتيم كه حلش نكرديم و در حال حاضر براي پذيرش 4 نفر در دوره دكترا 54 نفر به مصاحبه دعوت ميشوند كه مجبور مي شوند ظرفيت را بالا ببرند. بدين ترتيب روند علمي كشور به چه سمت و سويي مي رود؟ وقتي هيچ كس اعم از دانشجو و استاد انگيزه اي ندارد مي توانيم به ارتقاي علمي فكر كنيم؟ با اين شرايط اگر اميدي بود كه شايد در ايران هم نظريهپرداز تربيت كنيم ديگر هيچ اميدي نداريم.
بايد بحث عرضه و تقاضا را هم ببينند، وقتي اين تعداد دانشجوي تحصيلات تكميلي مي گيريم اين افراد مي توانند در ادارات نقش كارمند را داشته باشند؟ كسي كه مدرك دكترا ميگيرد به دنبال ميز رياست است و كارمند نميشود. در حال حاضر نيز دانشجويان در دانشگاهها علم ياد نميگيرند و فقط مدرك ارائه ميدهند واينكه نخبهها به خارج ميروند و به كشور برنمي گردند دليلش چيست؟ اگر قضاوت منصفانه داشته باشيم به دليل فضاي علمي بهتر آنجاست كه مي تواند نظريات خود را مطرح كند.
بحث مازاد ظرفيت بحث خنده داري است
اللهياري:در دو سه سال گذشته سازمان سنجش از طريق كنكور از يك سري از دانشگاهها خواست كه ظرفيتشان را افزايش دهند ،از سوي روساي دانشگاهها با اعتراض جدي روبهرو شد و دلايل بسياري آوردند كه امكانات كافي براي افزايش ظرفيت را ندارند ولي حالا كه بحث پول مطرح شده ظرفيت را از كجا آوردهاند؟ روساي دانشگاهها بايد آمار بدهند كه اين ظرفيت از كجا افزايش يافته؟ امكانات آموزشي اضافه نميشود بلكه از ظرفيت روزانه كم ميشود اگر دفترچه كنكور سال 88، 89 و 90 را مقايسه كنيم ميبينيم كه از تعداد ظرفيت دانشگاهها در روزانه كم كردند و به دانشگاههاي شبانه و غير انتفاعي اضافه كردند يعني امكانات آموزشي اضافه نميشود بلكه از ظرفيت روزانه كم ميشود البته گفتهاند كه چند تا كتاب اضافه كردند كه نميدانم اين وضعيت چه كمكي ميكند.
بحث مازاد ظرفيت بحث خندهداري است كه با رفتار دوساله گذشته روساي دانشگاهها متناقض است دانشكده خوب و تازهساز را به دانشجوي پولي اختصاص دادند و دانشجويان ديگر را در يك دانشكده متراكم كردهاند.
اگر ظرفيت است چرا محرومان نبايد از آنان استفاده كنند؟ ظرفيت ندارند از ظرفيت روزانه كم ميكنند و به دانشجوي پولي اختصاص ميدهند در صورتي كه حتي اگر ظرفيت مازاد وجود داشت ما بايد كدام گروه را در اولويت قرار دهيم؟ اگر ظرفيت است، چرا محرومان نبايد از آنان استفاده كنند؟
دانشگاه تبديل به يك جزيره جدا از جامعه شده است
دانشگاه تبديل به يك جزيره جدا از جامعه شده و چون نيازهاي جامعه را برطرف نميكند حاضر نيستند براي رشد جامعه سرمايه گذاري كنند و حتي در برخي حوزهها– مثلا علوم انساني- ضد فرهنگ و مسائل جامعه عمل ميكند و بنابر اين احساس سربار بودن دارد.
تامين هزينه دانشگاه به طوري كه پول بگيريم مدرك بدهيم يك نوع فاحشگي علمي است
تامين هزينه دانشگاه به طوري كه پول بگيريم مدرك بدهيم به جز ايجاد شكاف طبقاتي يك نوع فاحشگي و خودفروشي علمي است؛ آبروي دانشگاه به حراج مي رود و بي اعتباري مدرك و ضعف علمي و تحقيق و پژوهش و حجم عظيمي از بيكاران متوقع پولدار به وجود ميآيد.
اشرافي كه فتنه 88 را راه انداختند آن زمان مدرك نداشتند ولي با ايجاد دانشگاه پولي ميتوانند مدرك علمي هم داشته باشند و مدرك علمي هم به توقعات بيجاي آن ها اضافه مي شود. اين افراد مدير جامعه مي شوند. مشكل تامين هزينه دانشگاهها ناشي از ناكارآمدي و عدم توانمندي روساي دانشگاه و مسئولين مرتبط است.
راههاي واقعي و اثربخشتري هست. بايد از طريق ارتباط دانشگاه با صنعت حل شود ولي دانشگاهها به دنبال راحتترين راه هستند.
بايد فكر كنند كه اگر ميخواهند دانشجوي پولي بگيرند به چه شكل پذيرش كنند كه شكاف طبقاتي ايجاد نكند و تبعيض كمتري ايجاد كند.
پيشنهادي كه ميتوان به روساي دانشگاهها داد اين است كه از سال آينده سمت رياست دانشگاهها را پولي كنند و از پول آن براي تامين هزينه دانشگاهها استفاده كنند زيرا در حال حاضر نيز همين كار در حال انجام است وقتي دانشجوي پولي ميگيريم ده سال ديگر اين فرد ميخواهد رئيس دانشگاه شود بنابراين از همين حالا سمت رئيس دانشگاه را به مزايده بگذارند كه سريعتر هم نتيجه موردنظر حاصل آيد.
اگر ايجاد ظرفيت فقط افزايش صندلي است، حياط دانشگاه تهران هم هنوز ظرفيت دارد/در جايگاه شاگردي حاضرم با استادم دكتر رهبر در مورد توان ظرفيتي دانشگاه تهران مناظره كنم
جعفري نژاد: من حاضرم به عنوان يك شاگرد با استاد خودم دكتر رهبر رييس دانشگاه تهران در مورد دانشگاه پولي مناظره كنم و اثبات كنم كه مسير دانشگاه شماره 2 به سمت سرمايه سالاري، گسترش پول پرستي و بي اعتبار كردن مدرك هست يا خير. سوال من از رييس دانشگاه تهران اين است كه تعريفشان از ظرفيت چيست؟ اگر قرار است فقط صندلي ايجاد شود هنوز حياط دانشگاه تهران نيز خالي است و سالنها هم براي قراردادن صندلي جا دارد و ميتوان ظرفيتها را به اين ترتيب چهار برابر كرد ولي اگر بحث ساپورت علمي است واقعا قابل مناقشه است.
در حال حاضر اساتيد زمان ندارند كه به سئوالات دانشجويان پاسخ بدهند و دانشجو بايد چند روز دنبال استاد باشد تا بتواند به استاد دسترسي داشته باشد. اگر ظرفيت از طريق پتانسيل و توان علمي مجموعه افزايش مييابد پتانسيل به نحوي است كه حتي ظرفيت بايد نصف شود.
در حال حاضر منابع كتابخانهاي كم داريم، استاد نداريم، كيفيت آموزشي پايين است و سر استادها به اندازهاي شلوغ است كه نميتوانند براي مسائل آموزشي و پژوهشي وقت بگذارند و علم خود را به روز كنند.
اگر فقط ميخواهيم صندلي اضافه كنيم حياط دانشگاه نيز براي قراردادن صندلي جا دارد و استاد ميتواند در پشت تريبون قرار گرفته و براي هزار نفر صحبت كند.
چرا براي افرادي كه كنكور ميدهند ظرفيت نداريم و آنها را كنار ميگذاريم؟ نيازي نيست همه پشت كنكوريها به سمت دانشگاه ها و تحصيلات تكميلي بروند چون افراد بعد از خروج از تحصيلات تكميلي به دنبال جايگاه مديريتي هستند، بنابراين بهترين راهكار اين است كه بازار اشتغال را فراهم كنيم. وقتي بازار كارا وجود داشته باشند نياز چنداني به اين تعداد تحصيلات تكميلي وجود ندارد.
افرادي بايد در تحصيلات تكميلي تحصيل كنند كه به دنبال جايگاههاي نظريه پردازي و استادي دانشگاه و توليد علم هستند ولي آنهايي كه تمايل به ورود به بازار كار دارند نيازي نيست وارد تحصيلات تكميلي شوند ولي چون با سطح كارشناسي بازار كار ما پاسخگوي آن ها نيست به مقاطع تحصيلات تكميلي مي روند تا شايد با مدرك كارشناسي ارشد و دكترا بازار كار بهتري داشته باشند.
حل معضلات پشت كنكوري صرفا در افزايش ظرفيت نيست هر چند اگر مي خواهند واقعا مشكل پشت كنكوري ها حل شود و واقعا دانشگاه ها ظرفيت دارد، ظرفيت را از طريق كنكور زياد كنند نه از طريق ايجاد دانشگاه پولي.
چرا براي افرادي كه كنكور ميدهند ظرفيت نداريم و آنها را كنار ميگذاريم ولي كساني را كه اصلاً در كنكور شركت نكردهاند با پول جذب ميكنيم اگر ظرفيت داريم مسير را از طريق كنكور براي افراد باز كنيم.
چرا كسي با دانشگاه شبانه مخالفت نميكند؟ زيرا آنها در كنكور شركت كردهاند به طور مثال فردي رتبه 8 كنكور را آورده است ولي دانشگاه تا رتبه 6 پذيرش داشته توان علمي اين فرد بسيار بالاست ولي در تست زني طوري عمل كرده كه دو رتبه كمتر آورده و نتوانسته وارد دانشگاه معتبر شود كه در اين حالت با پرداخت پول وارد دوره شبانه مي شود در رشته اقتصاد خيلي از افراد به دنبال فضاي كاربردي هستند كه اين قضيه را ميتوانيم از طريق دانشگاههاي علمي- كاربردي حل كنيم.
معضل ما مربوط به سرفصلهاي علمي ماست زيرا اين سرفصلها اصلاً متناسب نيست. پذيرش دانشجوي پولي مانع بزرگ تحول علمي است در بحث تحول فضاي علمي هم پذيرش دانشجويي پولي مانع بزرگ تحول علمي است زيرا افرادي كه توان علمي كافي و دغدغه لازم را ندارند وارد فضاي علمي ميشوند. چه كساني دغدغه بوميسازي علوم را دارند؟ كسي كه از طريق پول وارد دانشگاه ميشود و يا كسي كه موقعيت جامعه را ميبيند و درد جامعه را حس كرده است؟
افرادي هستند كه پتانسيل علمي كافي را ندارند ولي كساني تلاش علمي فراوان كردهاند و با دغدغه علمي به دانشگاه آمدهاند تا چهره ايراني- اسلامي را به طور مثال در علوم انساني براي كشور رقم بزنند در صورتي كه با ايجاد دانشگاه پولي هر دوي اين افراد فارغ التحصيل يك دانشگاه ميشوند و نظرات فردي كه با پول اين مدرك را گرفته مخل راه است و موانع زيادي را سبب ميشود.
براي تحول علمي بايد سرفصلها درست شود و نخبگان را به سمت تحول سوق دهيم نه اينكه افراد پولدار را به سمت پولدار بودن و بدون توانايي علمي به سمت فضاي علمي كشور سوق دهيم.
اگر واقعا دغدغه ظرفيت دارند اين ظرفيت را در دانشگاه آزاد ايجاد كنند
مسئله ظرفيت مطرح نيست زيرا ظرفيت مازاد است و كسانيكه با پول وارد دانشگاه هاي مطرح مي شوند برخي از امكانات افراد تلاشگر را استفاده ميكنند و سطح دسترسي آنها به منابع و اساتيد را مورد استفاده قرار ميدهند.
ما در نامه به رئيس دانشگاه تهران بيان كرديم كه پولي كردن دانشگاهها با اصل 30 قانون اساسي در تضاد است ولي آنها جواب دادند كه اگر در تضاد بود دانشگاه آزاد و غير انتفاعي هم ايجاد نمي شد .
ولي اگر واقعا دغدغه ظرفيت است ظرفيت را در دانشگاه آزاد و غيرانتفاعي ايجاد كنند هر چند كه آن هم مصداق بارز بيعدالتي است.
در حال حاضر دانشگاه ها با كسري بودجه مواجه شدند و پتانسيل نزديكي به صنعت را هم ندارند و نميتوانند طرحهاي پژوهشي بگيرند و به همين دليل ميخواهند كسري بودجه خود را با تامين مالي از سوي دانشجو ايجاد كنند كه با اين وضعيت كيفيت آموزشي بسيار پايين آمده است.
اين قضيه فاجعه است كه در كلاسهاي ارشد تعداد دانشجوها بسيار زياد است و هر چه به سمت مقاطع بالاتر ميرويم اين تعداد بيشتر نيز ميشود. از سوي ديگر ظرفيت مازاد تنها با محاسبه فضاي خالي كلاس ها بدست نمي آيد بلكه براي پذيرش دانشجوي بيشتر به استاد، هيئت علمي، امكانات آموزشي و آزمايشگاهي، كتابخانه و دسترسي به متون علمي و تحقيقاتي هم نياز است در حاليكه در تمام اين زمينه ها كمبودي جدي ديده مي شود.
مصوبه دانشگاه پولي تجلي بي عدالتي است
سليماني: ما پس از انقلاب روندي را ديديم كه در حوزه اجرا كمتر روحيه عدالت و توجه به اين مفهوم در آن ديده ميشد كه مصوبه دانشگاه پولي يكي از موارد تجلي اين روحيه بود و اين از دو جهت ناشي ميشود يكي اينكه در حوزه تقنين فهم معناي عدالت وجود ندارد و كساني كه در اين حوزه فعاليت مي كنند در تصميم گيري ها، سياست گذاري ها و جهت گيري ها مفهوم عدالت را در نظر نميگيرند و در حوزه علم و دانشگاه هم رويكرد اساتيد دانشگاههيان ما رويكرد خروجي محور و رفع نيازهاي كشور و نابرابريهاي آن نيست و اين مسائل باعث اين مصوبه شده است.
دانشگاه پولي نمي تواند به خلق ظرفيت مازاد، تامين منابع و جلوگيري از فرار مغزها كمك كند برخي ظرفيت مازاد، تامين منابع و جلوگيري از فرار مغزها را به عنوان دلايل ايجاد دانشگاه پولي مطرح ميكنند كه اگر هر سه را در نظر بگيريم رفعكننده اين مسائل نيست بلكه تشديد كننده است، البته هر 3 مورد مسئله و مشكل نظام آموزشي ما است و نمي توان آن را نفي كرد اما اينكه اين مصوبه ميتواند اين مشكلات را برطرف كند يا نه در اين مسئله ترديد جدي است.
براي بحث تامين منابع مالي به جاي طرح دانشجوي پولي بايد به ارتباط دانشگاه با صنعت و اجتماع توجه كنند. ارتباط با اجتماع نيز مدنظر است يعني اساتيد و دانشجويان خود را در متن اجتماعات حس كنند و فهم درد مردم را داشته باشند.
دانشجويان ما هم بايد فعاليتهاي علمي را به سطح اجتماع بياورند و بدانند كه تحصيلشان چه نسبتي با مسائل اجتماعي دارند. آيا صرفا به دانشگاه آمده تا يك سري متون را بخواند و مدرك بگيرد يا بايد دردي را از مملكت درمان كند؟ ما هر چه بيشتر دانشجو داشته باشيم بايد به رفع مسائل كشور كمك شود ولي كساني كه از پشتوانه ثروت برخوردارند با افرادي كه با تلاش وارد دانشگاه مي شوند كنار يكديگر قرار بگيرند، منجر به خروجي مفيدي نميشود.
هر كسي وارد كنكور كارشناسي ميشود مي گويند بلا استثنا وارد فضاي دانشگاه ميشود يعني به اندازه اي دانشگاه تعريف شده كه داوطلبي كه در كنكور شركت مي كند مي تواند وارد دانشگاه شده و مدرك بگيرد.
خبرگزاري دانشجو _ راهكارهايي كه براي تامين بودجه دانشگاه ها و پيشگيري از انجام طرح دانشگاه پولي مدنظر داريد چيست؟
اگر قضيه پشت كنكوري ها مطرح است آيا تمام افراد پشت كنكور توان مالي ورود به دانشگاه از طريق دانشگاه پولي را دارند؟
سالاري: اگر استباط اينها پشت كنكوريها هستند و دغدغه پشت كنكوري ها را دارند، جامعه ايران را با كجا مقايسه ميكنند؟ كشورهاي ديگر دغدغه پشت كنكوري ندارند چون اگر فردي به رشته پزشكي علاقهمند است مي داند شرايط ورود به دانشگاه فراهم است ولي قضيه قيف درخارج از كشور وجود دارد و فرد پس از ورود به دانشگاه يك دانشآموخته پخته خارج ميشود ولي دانشگاههاي ما هنوز به آن ظرفيت نرسيده است. همه افراد مايلند در دانشگاههاي مطرح درس بخوانند و اينكه نميتوانيم بگوييم اين قانون براي پشت كنكوريهاست به اين دليل كه ما ظرفيت لازم را براي آنها نداريم و حتي با شرط پولي بودن هم ظرفيت فراهم نمي شود كه همه آنها مايلند كه وارد دانشگاه بشوند.
اگر قضيه پشت كنكوري ها مطرح است آيا تمام افراد پشت كنكور توان مالي ورود به دانشگاه از طريق دانشگاه پولي را دارند؟ اگر ظرفيت دانشگاهها در ايران گسترش پيدا كند هم نبايد به اين سمت برويم كه فرد فقط وارد دانشگاه شود بدون آنكه بداند در رشته مورد نظر استعداد لازم را دارد يا نه. ما بايد فضا را طوري فراهم كنيم كه دانشجو وارد رشته مورد علاقهاش بشود چون كسي كه بدون علاقه وارد دانشگاه شود كمكي به جامعه ما نمي كند.
اگر ظرفيت دانشگاه ها هم افزايش يابد بايد فضا طوري فراهم شود كه دانش آموزان پيش از ورود به دانشگاه مهارت هاي انتخاب رشته را بياموزند و وارد رشته مورد علاقه خود شوند.
وقتي دانشجو ايده مي دهد چطور مسئولان نمي توانند مشكل را حل كنند؟
اللهياري: براي تامين هزينه راه حل هاي مختلفي هست كه به صورت كوتاهمدت، ميانمدت و بلندمدت وجود دارد. ارتباط با صنعت و پژوهشهاي علمي راهحلهاي ميانمدت است و تغيير نوع علم دانشگاه و توليد علم در حوزههاي بومي راهحلهاي درازمدت است كه اگر دانشگاه به اين سمت برود بخشي از مشكلات مالي و فرهنگي و غيره حل مي شود. در حوزه راهحلهاي ميانمدت ارتباط با صنعت مسئله عجيبي نيست و پيدا كردن ساز و كارهايي كه در هر رشته بتوان با صنايع آن حوزه ارتباط برقرار كرد قضيه پيچيده اي نيست.
تعدادي از واحدهاي علمي بسيج دانشكدههاي ما چنين طرحهايي را دنبال كردهاند. قطعا مسئولين برايشان امكان پيگيري بيشتري فراهم هست.
ولي چون دغدغه جدي نيست ترجيح ميدهند راه آسان را كه نياز به پيگيري خاصي ندارد انجام دهند.
در راهحل كوتاهمدت نيز ميتوان دانشجوي پولي پذيرش كرد ولي اين كار را بايد از طرق ديگر انجام داد؛ ورود افراد به دانشگاه را با تكيه بر پول انجام ندهيم بلكه با معيارهايي مثل كنكور افراد وارد سطح دانشگاه شوند ولي پس از آن به مرور كساني كه استعداد دارند و كار علمي مي كنند با دانشگاه در ارتباط باشند ولي كساني كه استعداد ندارند يا به حوزه ديگري معرفي شوند يا از آن ها هزينه گرفته شود.
مسئولان زاويه نگاه و دغدغهشان به اين سمت نيست به همين دليل مسائل بدون راه حل مي ماند، وقتي دانشجو ايده ميدهد بعيد است كه مسئولان نتوانند ايده بدهند.
مسئولان راهكارهاي ساده تر را ترجيح مي دهند
جعفري نژاد: گاهي بحثهاي سلبي ايجاب هم دارد يعني وقتي ميگوييم پذيرش دانشجو به معناي ايجاد اشتغال نيست يعني اشتغال را اصلاح كنيد. چرا دانشگاه براي تامين بودجه پروژه نمي گيرد؟ چرا دانشجوهاي ما مثل كشورهاي ديگر دانشجوهاي ما پروژههاي مورد نياز كشور را دريافت نميكنند؟ زيرا صنعت و دانشگاه ما ارتباطي با هم ندارند. از طريق پروژه ها دانشگاه مي تواند درآمدزايي داشته باشند و صنعت هم رشد مي كند.
اگر اراده براساس پذيرش راهكارها باشد راهكار بسيار زياد است ولي يا مسئولان دردها را نميفهمند يا اينكه دغدغه دارند ولي ريسك نميكنند و راحتترين كار را انتخاب ميكنند و در حال حاضر يكي از اين راهكارهاي راحت افزايش ظرفيت است و بدون تغيير و تحول ظرفيت را افزايش ميدهند به جاي اينكه كيفيت آموزشي را بالا ببرند.
البته در حال حاضر يكي از ملاك هاي انتخاب دانشگاه هاي برتر هم افزايش ظرفيت است و دانشگاهي كه تغيير و تحولي هم در حوزه امكانات ندارد ولي ظرفيت پذيرش دانشجويان را افزايش داده در رتبه بندي دانشگاه ها پيشرفت مي كند. به جاي افزايش كيفيت و تقويت خروجي پذيرش بيشتر را ترجيح مي دهند.
مشكل راهكار نيست بلكه عزم و اراده جدي براي پذيرش راهكار و اجرايي آن است
دانشگاه امام صادق (ع) و تهران شعبه قاهره و بيروت خود را راه اندازي كنند
سليماني: به غير از پيوند صنعت و دانشگاه و ارتباط مستمر دانشجويان و اساتيد با نيازهاي كشور در حوزه اجتماعي و اقتصادي مطلب ديگر اين است كه ما تا زماني كه به درونگرايي و انححصار در مرزهاي جغرافيايي خودمان محدود باشيم گرفتار همچنين مشكلات و آسيب هايي هستيم، امروز اگر ما بخواهيم مشكلات كشورمان را برطرف كنيم بايد افقهاي بلندتري را ببينيم و ارتباطات مان را گستردهتر كنيم و فضاي جهاني را هم ببينيم تا بتوانيم به هدفهاي بالاتري برسيم.
دانشگاه هاي برتر دنيا امروز شعبههاي مختلفي در كشورهاي ديگر ميزنند تا تفكر و نگاه علمي خودشان را به آن جا هم انتقال دهند، اگر ما امروز نگاه جهاني داريم و مي خواهيم پتانسيل و ظرفيت هاي علمي خودمان را براي طيف وسيع دانشجويان فراهم كنيم بايد شعبه قاهره دانشگاه امام صادق(ع) را راه اندازي كنيم و اگر به دنبال پر كردن خلاءهاي علمي هستيم بايد شعبه بيروت دانشگاه تهران را راه اندازي كنيم تا سرمايهگذاريها در حوزه فعاليت هاي علمي بينالمللي شوند.
دانشگاه مبدا تحولات است و امروز دانشگاه هاي معتبر دنيا در كشورهاي ديگر شعبه تا سيس مي كنند و از اين طريق به تامين بودجه هم مي انديشند اگر واقعا در دانشگاه به لحاظ سطح امكانات علمي در يك بستر مناسب هستيم مي توانيم در كشورهاي ديگر شعبه داشته باشيم تا نگاه جهاني انقلاب اسلامي را هم پيگيري كنيم.
امروز دانشگاههاي برتر دنيا از كشورهاي ديگر دانشجوي پولي ميگيرند اگر ميخواهيم نگاه جهان اسلام را داشته باشيم بايد خارج از فضاي داخلي به فضاي علمي بپردازيم تا نيروي كار موثري داشته باشيم.
نتيجه مصوباتي همچون دانشجوي پولي اين است كه اگر تا ديروز فرار مغزها را داشتيم از امروز فرار نيروي كار را هم به خارج از كشور داريم زيرا دانشجوياني كه از دانشگاه ها فارغ التحصيل مي شوند به خارج از كشور مي روند و در بنگاه هاي اقتصادي كشورهاي ديگر فعال مي شوند و چرخ صنعتي كشورهاي رقيب ما را مي چرخانند.
خبرگزاري دانشجو_ وظيفه تشكل هاي دانشجويي در برابر چنين اتفاقات علمي نظير ايجاد دانشگاه پولي چيست؟ ارزيابي شما از عملكرد اين تشكل ها تا كنون چيست؟
تشكل ها بايد منطقي تر كار كنند
سالاري: تشكلها در حال حاضر به جايي وابسته نيستند و از روي دغدغه مسائل را مطرح ميكنند نقطه ضعف تشكل ها اين است كه گاهي اوقات به جاي اينكه مسائل را استدلالي پيش بروند هيجاني كار ميكنند در حالي كه بايد بحثهاي استدلالي و منطقي داشته باشند زيرا اگر از سر هيجان بحثي را مطرح كنند مسئولان جدي نمي گيرند و دلايلي را ميآورند و فقط آنها را دلداري ميدهند ولي هيچ ضمانتي نميدهند كه مثلا در طرح دانشگاه شماره 2 مدركها چه تفاوتي دارند.
ما بحث فرار مغزها را بيشتر هم داريم زيرا دانشجو احساس مي كند كه در كشور، به سطح علمي ايدهآل نميرسد و برخورد خوبي با آنها نيست و ترجيح ميدهد به خارج از كشور برود. دانشجويان به خارج از كشور مي روند تا دريچه علمي جديدي را تجربه كنند و پس از خروج اين افراد هم برخورد خوبي نسبت به آن ها نيست كه پس از كسب علم به كشور بازگردند و تجربياتشان را در اختيار دانشگاه هاي كشور قرار دهند.
در كشور شرايط فراهم نمي شود و دانشجويان به خارج مي روند و پس از آن هم شرايط براي بازگشت اين افراد فراهم نمي شود.
بيانيه و مقالات دانشجويان نيز نقش مهمي در اتفاقات علمي دارد ولي در درجه اول در بيانيه هاي تشكل ها بايد صحبتهاي مقام معظم رهبري دنبال شود و بر اساس صحبتهاي ايشان به سمتي پيش بروند كه در مناظرات قشر دانشجو بازنده نباشد.
تشكل هاي دانشجويي بايد بحث دانشگاه پولي را جدي تر بگيرند
اللهياري: بخش عمده اي از نقش تشكل ها به نوع دغدغهمندي انسانها بستگي دارد و مسائل مختلفي كه در حيطه وظايف اين تشكل هاست بسيار وسيع است و بايد با اولويت انجام شود كه البته به دليل اينكه مسائل محرومان بسيار مهم است هميشه بايد در اولويت باشد بعضي مواقع در اين مورد كم كاري مي شود كه ناشي از بي دغدغگي است.
اگر افرادي با دغدغه باشند بايد بحث دانشگاه پولي را به صورت جدي پيگيري كنند.
در بحث خصوصي سازي آموزش و پرورش و بهداشت و درمان با همكاري نمايندگان مجلس كار پيش رفت در اين مسئله هم بايد تشكل ها با جديت پيگير شوند. نياز به حضور رسانه ها و حضور انقلابي دانشجويان دارد كه البته در اين حوزه كم كاري جنبش دانشجويي وجود دارد و كم دغدغه بودن در اين حوزه هم بي تاثير نيست. بعضي مواقع اولويتبندي با ضريب ناصحيح صورت ميگيرد. زماني كه با جديت بيشتر پيگيري كنيم، شايد مسئولان به فكر اصلاح اين فضا بيفتند.
اولويت بندي موضوعات در تشكل هاي دانشجويي مناسب نيست
جعفري نژاد: مشكل تشكلها در حال حاضر بحث احساسي نيست، البته گاهي اوقات كارها از طريق تجمع انجام مي شود ولي احساسي نيست زيرا تمام بيانيهها با استدلال منتشر مي شود و گاهي سوالات طوري تدوين ميشود كه براي پاسخ هاي احتمالي مسئولان هم سوال مطرح كنيم.
جنبش عدالتخواه در اين قضيه بيشتر كار كرده است كه اين به دليل تفاوت ضرايبي است كه جنبش به اين مسائل مي دهد البته بايدگفت جنبش دانشجويي سرش زيادي شلوغ است و در مورد تمام مسائل نظير ورزش و سياست هم دخالت ميكند و گستردگي كار آنها باعث شده تا اولويت بنديها دچار مشكل شود بنابراين مباحث كلان بدون بررسي باقي ميماند اولويت جنبش مشكل دارد و مقام معظم رهبري نيز فرمودند كه چرا در رابطه با مسايل كلان نظام موضع نميگيريد و اين مسئله به اين دليل است كه اولويت بندي مشكل دارد و نميتوانيم به ريشهها بنگريم بنابراين سطحي نگر مي شويم و خطر را حس نميكنيم.
وقتي مشكل اولويت بندي وجود دارد سطحي نگر مي شويم و نمي توانيم به قضايا عمقي بنگريم.
جنبش دانشجويي در قضيه دانشگاه پولي هم كوتاه آمده ولي اميدوارم بهتر كار شود زيرا جنبش دانشجويي در اين مقولهها پيشرو بوده است.
البته جنبش عدالتخواه در مقوله خصوصي سازي دانشگاهها و دانشگاه پولي نيز ورود داشته ولي اينكه كم گذاشته را ميپذيريم آسيبي كه در تشكل هاي ديگر بوده در جنبش عدالتخواه هم وجود داشته است.
شنبه|ا|17|ا|تير|ا|1391
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: شبكه خبر دانشجو]
[مشاهده در: www.snn.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 111]
-
گوناگون
پربازدیدترینها