واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: اصطلاح"طالبان میانه رو" در کاخ سفید ابداع شد! حکومت 9 ایالت افغانستان ؛ باج آمریکا به طالبان پس از 9 سال جنگ در مقابل آمریکایی ها از طالبان خواهند خواست تا سلاح های خود را به زمین بگذارند و به خشونت ها پایان دهند و در حکومت مرکزی در کابل شراکت جویند.
عصر ایران ؛مازیار آقازاده - اگر تنها چند ماه به عقب بازگردیم و به شعارها و تبلیغات انتخابات اخیر ریاست جمهوری در آمریکا نگاهی بیندازیم، می توانیم موضوع مقابله شدید تر با طالبان در افغانستان و خروج نیروها از عراق را سنگ بنای شعارهای باراک اوباما رییس جمهور آمریکا بدانیم. اوباما در شعارها و تبلیغات انتخاباتی خود با تاکید بر شکست سیاست بوش در افغانستان و عراق بر این موضوع اشاره می کرد که دولت بوش می بایست توجه بیشتری به افغانستان می کرد و تا جنگ در این کشور با طالبان را به نقطه ای پایانی نمی رساند سودای آغاز جنگی جدید در عراق را در سر نمی پروراند. تصور همگانی از اظهارات اوباما این بود که اگر وی به ریاست جمهوری برسد نیروهای آمریکایی در افغانستان را افزایش داده و جنگ با طالبان را شدت خواهد بخشید. البته بخش اول این تصور با اعلام اعزام بیش از 17 هزار نظامی جدید آمریکا به افغانستان محقق شد،اما به نظر می رسد بخش دوم آن که برخورد شدیدتر نظامی با طالبان است ، تصور خامی بوده است. با اعلام دولت آمریکا مبنی بر " مذاکره با طالبان میانه رو" و نیز اظهارات صریح اوباما مبنی بر " شکست آمریکا در افغانستان " در هفته اخیر ، ابهام های زیادی درباره سیاست جدید دولت اوباما درباره افغانستان به وجود آمده است. اینکه چرا و چگونه به یکباره اصطلاح " طالبان میانه رو" بر زبان کاخ سفید نشینان جاری می شود و یا اینکه در صورت مذاکره و مصالحه با طالبان چه نیازی به اعزام 17 هزار نظامی دیگر آمریکایی به این کشور وجود دارد و دلیل دعوت آمریکا از ایران برای شرکت در کنفرانسی درباره افغانستان چیست و... همه و همه ابهاماتی است که به نظر می رسد در هفته های آینده پاسخ بهتری بتوان برای آنها یافت. در این رابطه با " پیر محمد ملازهی" کارشناس امور افغانستان و شبه قاره به صحبتی کوتاه نشستیم و از او درباره موضوعات پیش گفته پرسیدیم: جناب آقای ملازهی! اصطلاح "طالبان میانه رو " از کجا و به چه دلیلی مطرح شده است ؟آیا واقعا چنین گروهی در دسته بندی های داخلی طالبان وجود خارجی دارد؟ نه به هیچ وجه. در واقع طالبان را نمی توان تقسیم بندی کرد و این اصطلاح واقعیت خارجی ندارد. چرا که طالبان بیش و پیش از آنکه یک گروه باشد یک تفکر است.تحلیل من این است که با توجه به اینکه آمریکایی ها و دولت اوباما در شعارهای انتخاباتی خود موضوع حل و فصل معضل عراق و افغانستان را مطرح کردند، این اصطلاح را جعل کردند تا بتوانند مشروعیت نشستن پشت میز با طالبان را هم در افکار عمومی داخلی خود و هم در سطح افکار عمومی جهانی کسب کنند. لذا این اصطلاح بیش از آنکه واقعیت داشته باشد ناشی از ملاحظات درونی دولت آمریکا و ضرورت حل و فصل موضوع افغانستان و بازگشت سربازان آمریکایی به کشورشان است. با توجه به اینکه معتقدید این اصطلاح واقعیت خارجی ندارد و ساخته و پرداخته آمریکایی هاست به نظر می رسد موضوع گفت وگوی آمریکا با طالبان بسیار جدی است ،بنابراین از نظر شما مفاد اصلی مذاکرات آتی بین دو طرف( و یا شاید طرف های دیگر) بر سر چه امتیازات و یا در خواست های متقابلی خواهد بود؟ تحلیل من این است که احتمالا 9 ایالت پشتون نشین در جنوب افغانستان را به طالبان خواهند داد تا حکومت شریعت مورد نظر خودشان را در آنجا به مورد اجرا بگذارند.در مقابل آمریکایی ها از طالبان خواهند خواست تا سلاح های خود را به زمین بگذارند و به خشونت ها پایان دهند و در حکومت مرکزی در کابل شراکت جویند.البته اینها می تواند درخواست های دو طرف مذاکره باشد اما اینکه دو طرف تا چه میزان بتوانند امتیاز دهند یا امتیاز بگیرند بسته به سیر مذاکرات خواهد داشت. موضع ایران نسبت به این مذاکرات چیست و در صورت تحقق الگوی حکومت طالبان در بخش هایی از افغانستان این موضوع تا چه میزان بر منافع و امنیت ملی ایران تاثیر گذار خواهد بود؟ البته من موضع رسمی ایران را اعلام نمی کنم و فقط نظرات و تحلیل خودم را می گویم. من معتقدم به موضوع توافق آمریکا و طالبان بر سر تقسیم قدرت در افغانستان و الگوی پیاده سازی قوانین شریعت ( با قرائت طالبانی) در مناطقی از افغانستان( که اتفاقا بخش های مهمی از مناطق مزبور با ایران نیز هم مرز است )،می توانیم از دو منظر نظری و عملی به موضوع نگاه کنیم. از منظر نظری من معتقدم این اتفاق به نفع ایران نیست .چرا که تشکیل حکومتی با قرائت سلفی و وهابی در بخش هایی از مرزهای ایران ممکن است بر چالش های امنیت ملی ایران بیفزاید. که البته در این مورد می توان با مهار صحیح بحران و اعمال نگاهی اجتماعی ( نه صرفا امنیتی) به موضوع از امکان تعمیق شکاف مرکز – پیرامون در مناطق مرزی خود بکاهیم . اما اگر از زاویه سیاست عملی به موضوع بنگریم باید توجه کنیم که لااقل احتمال تشکیل یک حکومت محدود در 9 ایالت در افغانستان بهتر از سیطره کامل این گروه بر تمامی بخش های افغانستان به انضمام پاکستان است، تهدیدی که به نظر می رسد بسیار جدی است و حتی شخص اوباما در سخنان اخیر خود به شکست آمریکا در افغانستان اشاره می کند و موضوع آغاز گفت و گوها با طالبان را به عنوان یک راهکار برای گریز از آن شکست تصویر می کند. از این زاویه من معتقدم که ایران باید با نگاه عملگرایانه به این موضوع وارد فرایند گفت و گو و مذاکره شود و دعوت خانم هیلاری کلینتون وزیر امور خارجه آمریکا را بپذیرد و با شرکت فعالانه در مذاکرات افغانستان در جهت منافع و امنیت ملی خود و منطقه گام بردارد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 143]