پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان
پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا
دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک
سررسید تبلیغاتی 1404 چگونه میتواند برندینگ کسبوکارتان را تقویت کند؟
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
تعداد کل بازدیدها :
1848092440
آرجنتو سهگانهاش را تكميل كرد
واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: آرجنتو سهگانهاش را تكميل كرد
شايد قريب سه دهه انتظار براي تكميل سهگانه «سه مادر» از تب و تاب طرفداران دوآتشه كلاسيكهاي استاد سينماي وحشت ايتاليا، كاسته باشداما اينكه بالاخره آرجنتو چه سرانجامي را براي ساحرههاي منحوسش رقم خواهد زد هنوز هم ميتواند براي آناني كه قسمتهاي اول و دوم اين تريلوژي را از دهههاي ?? و ?? دنبال كردهاند جالب باشد.فيلم تازه داريو آرجنتو كه در رسانههاي انگليسي زبان با عنوان ماترلاكريماروم، سومين مادر معرفي شده، پس از حضور در فستيوال بينالمللي فيلم تورنتو و جشنواره رم مدتي است كه در آمريكا بهاكران عمومي درآمده است. اما نخستين نكتهاي كه با انتشار اين خبر بهذهن هر سينمادوست يا سينماگري خطور ميكند اين است كه آيا اين فيلم ارزش اين همه انتظار را داشته است يا نه؟!پاسخ اين سؤال، بستگي به نگاه مخاطبي دارد كه بر كرسي قضاوت مينشيند و اينكه او تا چهحد به ترس و هراس مضحكي كه فيلم به جانش مياندازد راضي باشد و خود را مجاب به پذيرفتن آن سازد. فيلم تازه آرجنتو تنها به ياوهگوييها و جنجال مهملات فوق طبيعي بسنده ميكند؛ يك گنج بيصاحب كه ميكوشد تعمداً شور و هيجاني بهظاهر غيرعمدي را به مخاطبانش تزريق كند.با وجود آنكه در اين كار از ژستهاي هنري- زيباشناختي و خودنماييهاي پرلاف و گزاف معمول كارگردان خبري نيست اما فيلم عملاً به يك كلاسيك بيروح و سطح پايين بدل شده است.كشف يك تابوت قديمي و يك صندوقچه عتيقه در محوطه كليسايي در حومه شهر ويبرتو سرآغاز ماجرايي است كه چون ديگر داستانهاي استاد صحنهپرداز خشنترين و اغراقآميزترين سكانسهاي تاريخ سينما، با واقعيتها بيگانه است. كشيش سرپرست كليسا اين آثار تاريخي را به موزه رم ميفرستد تا تحقيقات لازم روي آنها صورت گيرد. ساراماندي (آليسا آرجنتو) و همكارش در رأس تيم باستانشناسي مسئوليت اين كار را بهعهده ميگيرند. البته چيزي از نوشتههايي كه با سمبلهاي ناآشنا روي در صندوقچه حك شده دستگيرشان نميشود اما تخمين ميزنند كه قدمت آن حداقل به قرون وسطي برميگردد.به هر حال با احتياط آن را باز ميكنند اما جز يك دشنه قديمي و سه تنديس كوچك كه نماد كفر و طلسم و جادو هستند، هيچ نشانه يا راهنماي ديگري نمييابند.فيلم تازه داريو آرجنتو كه در رسانههاي انگليسي زبان با عنوان ماترلاكريماروم، سومين مادر معرفي شده، پس از حضور در فستيوال بينالمللي فيلم تورنتو و جشنواره رم مدتي است كه در آمريكا بهاكران عمومي درآمده است. اما نخستين نكتهاي كه با انتشار اين خبر بهذهن هر سينمادوست يا سينماگري خطور ميكند اين است كه آيا اين فيلم ارزش اين همه انتظار را داشته است يا نه؟!با گشودن مهر اين صندوقچه در يك چشم بههم زدن روح اهريمن ابليس در هيأت يك ساحره ظاهر ميشود، قدرتهاي شومش را بازمييابد و دوست سارا را به قتل ميرساند. سارا حيران و سراسيمه اطرافش را جستوجو ميكند اما جادوگر ناپديد شده و فقط يك ميمون مزاحم در اطرافش جستوخيز ميكند.پليس هم هيچ ردي از قاتلين نمييابد؛ حتي اظهارات تنها شاهد اين جنايت هم نميتواند به آنها در شناسايي عامل اصلي جنايت كمك كند. همزمان شهر رم نيز دروازههايش را روي اين نيروهاي شيطاني ميگشايد و دومين سقوطش را تجربه ميكند.موجي از شورشهاي بيامان، خودكشيها، قتلهاي زنجيرهاي و اغتشاشات مخل امنيت مردم در شهر بهراه ميافتد. فوران بيماريهاي ناشناخته و لاعلاج شهر را فلج ميكند و مردم را به هر مصيبتي كه رهاورد هجوم نيروهاي فوق طبيعي و خشونتهاي بيمنطق آنهاست گرفتار ميسازد. نامعقولترين نكته قصه اين است كه بهرغم وقوع علني اين خشونتها و بازتاب آن در رسانهها و فضاي رعب و وحشتي كه در جامعه بهوجود آمده، شهرونداني كه در پس زمينه اين جنايات حضور دارند به زندگي روزمرهشان ادامه ميدهند و به هيچ وجه احساس خطر نميكنند.گهگاه در ميان خيل صحنههاي نفسگير اكشن كه جز سردرگمي تماشاگر تأثيري ندارد گريزي هم به موقعيتهايي زده ميشود كه با زور داستان را پيش ميبرند و طوطيوار در قالب چند جمله آن را تعريف ميكنند.در يكي از همين موقعيتهاي نادر سارا درمييابد كه با بازكردن در صندوقچه ماترلاكريماروم يا همان مادر اشكها را رها كرده است؛ آخرين بازمانده از سه جادوگر باستاني كه نيروهاي خارقالعادهشان همواره در زندگي بشر عواقب ناخوشايندي داشته است.با رها شدن او همه جادوگران خود را از سراسر دنيا با هر وسيلهاي به رم ميرسانند تا حيات دوباره ملكه باستانيشان را جشن بگيرند و از او تجليل كنند. محفل آنها بيشتر به سالنهاي شو در مزونهاي لباس شب ايتاليا شباهت دارد و حركات و خندههاي تصنعيشان به دلقكهايي كه در سيرك كار ميكنند!در طول داستان سارا كه سالها يتيم بوده مادرش را پيدا ميكند، اما نه يك مادر معمولي! او دختر جادوگر سفيدي است كه در زمان حياتش قدرت خارقالعادهاي داشته و با مرگش در قسمت قبيل اين مجموعه، دوزخ Inferno)) از داستان كنار گذاشته شده است.او در فيلم تازه آرجنتو از دنياي ارواح دخترش حمايت ميكند و تأكيد دارد كه سارا بايد نيروهاي پنهانش را كه در شرف تكوين و زايش هستند شكوفا سازد و با پرورش آنها با بزرگترين مادر يعني مادر اشكها مقابله كند.او كه به شدت تحتتأثير و كنترل نيروهاي ماوراء طبيعي است با موجودات خارقالعاده مثل زامبيها، انسانهاي دچار فراروان شناختي كه گرايشهاي غيرمنطقي دارند و حتي كشيشهاي افراطيگر و خرافهپرست روبهرو ميشود.سرانجام بعداز وقوع جنايات و قتلهاي زياد موفق ميشود با استفاده از رهنمودهاي مادر و وردهاي مضحكي كه به او آموزش ميدهد، مادر اشكها را شكست دهد، درست به همان راحتي و مسخرگي كه دروسي گيل با خالي كردن يك سطل آب، نمسيس يا الهه انتقام و عامل فلاكت را در خودش غرق كرد.بيشتر شهرت داريو آرجنتو مرهون آثار ارزندهاي است كه در گونه وحشت و خصوصاً زير ژانر اسلشر به نام خودش ثبت كرده. او تريلوژي سه مادر را در سال ???? با ساخت ساسپير يا (مادر حسرتها) آغاز كرد و آن را با دوزخ (مادر تاريكي) در سال ???? تداوم بخشيد.فيلم اول بهترين و محبوبترين نسخه اين سهگانه محسوب ميشود. دوزخ بهلحاظ بصري و جلوههاي ويژه بهمراتب چشمگيرتر بود اما آشفتگي آن مخاطب را سردرگم ميكرد. مادر اشكها قسمت پاياني اين سهگانه، محصول مشترك كشورهاي آمريكا و ايتالياست.در طول فيلم تماشاگر ناخودآگاه در عالم هپروت سير ميكند و دچار نوعي خلسه ميشود. به هر حال اين فيلم هم يكي از آثار ثبت شده در كارنامه اين كارگردان ايتاليايي است و فكر ميكنم بايد بيصبرانه منتظر آمدن مادر چهارم باشيم!!جيس آندرسن، والترفاسانو و سيمونا سيمونهتي از نويسندگاني هستند كه درنگارش سناريوي اين فيلم با آرجنتو همكاري داشتهاند. تقريباً همه منتقدين در مورد سرگرمكننده بودن اين فيلم اتفاق نظر داشتهاند. اما بيشتر تحليلگران با زباني تند و تلخ و كنايهآميز كليت اين سهگانه را زير سؤال بردهاند.با اين وجود كارگردان با بياعتبار شمردن جايگاه تحليلگران سينمايي با ديده تحقير به واكنش تند و موضعگيري صريحشان مينگرد و ميگويد كه منتقدين امروز ما قدرت تحليل ندارند.البته نظر آنها چندان اهميتي ندارد. يعني اصلاً اهميت ندارد! چون آنها ديگر اعتماد تماشاگران را سلب كردهاند و هيچكس به نوشتههايشان ايمان ندارد. سالها پيش منتقدين سينمايي درباره هر فيلم چند مقاله طولاني مينوشتند اما امروزه با نوشتن چند جمله رفع تكليف ميكنند: داستان اينطور بود، بازيگر اين است و رنگ و تصويربرداري خوب است.استفان زاچارك در سالون دات كام فيلم را اينگونه زير سوال ميبرد: سوءاستفادههاي وحشتناك، قتل و خونريزيهاي پيدرپي و فساد اخلاقي در اين فيلم مخاطب را ميآزارد.داستان آن به هيچوجه معقول و حتي قابل درك نيست و از آن دسته آثاري است كه هيچ فيلمسازي جز آرجنتو زحمت ساختن آن را بهخود نميدهد. اين فيلم آنقدر دور از ذهن و اغراقآميز است كه حتي كارهاي جديد ژانر وحشتي ما را همچون اره و اقامتگاه (هاستل) پذيرفتني ميسازد. جيم ريدلي درويلج و ويس آخرين قسمت از سري سه مادر را مدرك مستدلي براي ركود حرفهاي كارگردان بزرگي چون آرجنتو ميداند و ميگويد: براي آناني كه استاد بيچون و چراي ژانر وحشت را در دهه ?? ميشناسند سخت است كه شاهد افت حرفهاي خالق پرندهاي با بالهاي بلورين و دوچشم شيطان باشند.اما اسكوترمككري در فان گوريا با تمجيد از اين فيلم ميگويد كار تازه داريو فيلم بزرگي است و ارزش اين همه انتظار را داشته است.همه ايراداتي كه بر آن ميگيريد درست اما شاهكارهاي ديگر او مثل پديده، ساسپيريا و دوزخ هم از اين قاعده مستثني نبودهاند! اما اكنون همه بخشي از آثار اصيل و پذيرفته شده سينماي كلاسيك آرجنتو هستند.منتقد سينه فتستيك هم معتقد است كه تجربه تماشاي اين فيلم يك خاطره به ياد ماندني است و همانطور كه انتظار ميرفت پايان آن رضايتبخشترين گزينه را براي كامل كردن تريلوژي اين كارگردان است.او همواره در كارهاي مختلف از اشارات و تلويحات زيادي بهره گرفته، هم اشارات واضح و مستقيم و هم اشارات مبهم! آثار آرجنتو گستره وسيعي از ادبيات را شامل ميشود از كلاسيكهاي يونان گرفته تا معروفترين رمانهاي روز دنيا.اين انبوه اشارات و كنايهها كه معمولاً توأم با سهلانگاري و اهمال در داستان بوده يكي از نكاتي است كه همواره منتقدين بر آن خرده گرفتهاند. كارگرداني و صحنهپردازيهاي عجيب وغريب او، دغدغهاش براي خلق صحنههاي وحشتناك و منزجركننده پر از خون و زواياي غيرقابل پيشبيني دوربين او همواره آماج تندترين انتقادات صاحبنظران بودهاند.دنيسهاروي منتقد ورايتي فيلم معتقد است كه آرجنتو همواره باورپذيري داستان و شفافيت و روشني كلام آن را ناديده گرفته و هيچگاه سعي نميكند با ديالوگها بازي كند و حتي بازيگرانش را از كمند نقش نگونبختاني كه مدام براي كمك فرياد ميزنند نجات نميدهد.او در سومين فيلم مادر هم تسليم همين رسوم كليشهاي است كه خاص سبك كارگردانياش است و به همين خاطر حاصل كارش را هم نميتوان جدي گرفت. صحنههاي خشن و حتي گرافيكي آن هم به جاي آنكه از ترس بدن تماشاگر را به لرزه بيندازد موجب خنده او ميشود. معمولاً روش كار آرجنتو به اين صورت است كه او ابتدا موقعيتها را ميآفريند، در تصوراتش آنها را ميپروراند و بعد چيدمان آنها را در پرورش داستان و شاخ و برگدادن به طرح قصه مرتب ميكند.به همين دليل همواره نتيجه كارش تصورات پوچ و غيرمنطقي هستند كه در مرحله اجرا بهمراتب باور نكردنيتر از آب در ميآيند. در تمام 98 دقيقه فيلم تنها يك صحنه خوب شوكهكننده وجود دارد و بقيه آن بهصورت مضحكي سرگرمكننده است.موسيقي كلاديو سيمونه تسيت از آن گزافهگوييها و سخنان آوازين پرطمطراق است كه به ظاهر شومي يك روح شيطاني را دارد، اما هيچ فكري پشت آن نبوده. يكي ديگر از نقطه ضعفهاي آشكار فيلم استفاده از بيكيفيتترين افكتهاي سي.جي.آي است كه اين روزها كمتر در آثار سينمايي از آنها استفاده ميشود آسيا آرجنتو دختر كارگردان كه اخيراً شايستگيها و مهارتهاي بازيگريش را در آثار فيلمسازان ديگر به اثبات رساند، در نقش اصلي ميدرخشد. بايد پذيرفت كه اگر او تنها در فيلمهاي پدرش حضور مييافت و مجال عرضه هنرش را در آثار ديگري نداشت قطعاً به يكي از بدترين هنرپيشگاني تبديل ميشد كه تنها به واسطه روابط وارد سينما شدهاند.اما او ثابت كرده چند پله از رقباي نسل خودش بالاتر است. استقبال غيرمنتظره او از شخصيت سارا را هم ميتوان به حساب احساس وظيفه در قبال پدرش گذاشت و هم براي ارضاي حس كنجكاوي شخصياش.اگر كمي منصفانه قضاوت كنيم، دليل اصلي ضعف بازيگران و ضعف فيلمنامه و ديالوگهاي سبك و پيش پا افتاده انگليسيزبان است كه بيفكر نوشته شدهاند و در نگارش آنها هيچ حساسيت خاصي روي انتخاب واژگان و آواي كلمات وجود نداشته است. البته واكنشهاي غيرمنطقي و نامعقول كاراكترها هم از ديگر عوامل عدمموفقيت اين فيلم بوده است.با وجود تلاش گروه توليد در استفاده از رنگهاي غليظ و متنوع جلوه دادن آن مادر اشكها بههيچوجه فضاي وهمانگيز خاص كارهاي آرجنتو را ندارد و انصافاً با از دست دادن اين يك امتياز مثبت هيچ نكته درخور تحسيني ندارد.افراطگرايي نسنجيده مادر گريان فيلمي مضحك، شلخته و عوامفريب است. شور و هيجاني كه كارگردان سعي دارد به مخاطبش القا كند به جاي حس شادي و ترس پوزخندي را بر لبان او مينشاند و او را از ديدن صحنههاي منزجركننده و بعضاً تحريككننده پشيمان ميكند. اين روش خلاقه تنها از ابتكارات اين فيلمساز جنجالي بيذوق و سطحينگر است كه جز مهملبافتن چيزي نميداند. جادوگران عبوس ژاپني موجي از خشونت و آدمكشي بيسبب را به راه مياندازند و فيلم در نمايش صحنههاي مستهجن خساست به خرج نميدهد.از اينجاست كه ميتوان به افراطيگريهاي جنونآميز آرجنتو براي خلق اثري پرزرقوبرق و خودنمايانه پي برد. كارگرداني كه ميخواهد فيلم هنري بسازد اما آنقدر دور از واقعيت و بيمحتوا ميسازد كه حتي توانمنديهاي او در حد يك فيلمساز آماتور هم زير سؤال ميرود و هيچكس باور نميكند كه او همان خالق پرندهاي با بالهاي بلورين باشد.مادر اشكها با منطق يا بيمنطق تشنه خون است و فقط ميخواهد صحنههاي خشن داشته باشد هر چند اين كار را ميتوان سرگرمكنندهترين اثر آرجنتو در تمام طول دوران حرفهاياش دانست اما به لحاظ تكنيكي با هيچكدام از آثار قبلي او قابل مقايسه نيست و بهنظر ميرسد كه نتيجه كارش سبب شده افرادي كه با او در اين طرح همكاري كردهاند هم به تواناييهاي خود شك كنند.فيلم به لحاظ بهرهگيري از تكنيكهاي جذاب حتي با نسخههاي قبلي اين سهگانه هم قابل مقايسه نيست نه ساسپيريا نه دوزخ! مادر اشكها بهمراتب خشنتر، سطحيتر، زنندهتر و گستاخانهتر از آن دو است. آرجنتو هر سه داستان و شخصيتهايشان را در اين تريلوژي به هم پيوند ميدهد، سه فيلمي كه سه جادوگر «مادر» را در قلب داستانشان جاي دادهاند.وقتي كه مادراشكها در جشنوارههاي معتبر به نمايش درآمد برخي از طرفداران پروپاقرص آرجنتوي كلاسيك كه ادعاي مشكلپسند بودن هم دارند به ناشيگري آشكار او اعتراف كردند. اما فراموش كردهاند كه سالهاست بت وحشتآفرين آنها به نويسنده و كارگرداني شپشزده تبديل شده كه به جاي تمركز بر بازي گرفتن صحيح و هنرمندانه از بازيگران به استفاده از جلوههاي بصريگيرا اكتفا ميكند. اين فيلم يك داستانسرايي صرفاً بصري است كه مقايسه آن با فيلمهاي مادر اول و دوم با تريلرهاي باروك آرجنتو آن را در خور نكوهش ميكند. به هر جهت اين فيلم بيپروايي افسارگسيخته و افراطگرايي نسنجيده در تصوير صحنههاي بيمنطق و پر از خشونت در نهايت عقل تماشاگر را زايل ميكند و در يك صحنه جالب كه تخيلي بودنش بر عمق و محتوايش ميچربد اوج ميگيرد و داستان را جمعبندي ميكند.بهطوركلي در طول فيلم تماشاگر ناخودآگاه در عالم هپروت سير ميكند و دچار نوعي خلسه ميشود. به هر حال اين فيلم هم يكي از آثار ثبت شده در كارنامه اين كارگردان ايتاليايي است و فكر ميكنم بايد بيصبرانه منتظر آمدن مادر چهارم باشيم!!منبع : همشهري
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
آرجنتو سهگانهاش را تكميل كرد-آرجنتو سهگانهاش را تكميل كرد شايد قريب سه دهه انتظار براي تكميل سهگانه «سه مادر» از تب و تاب طرفداران دوآتشه كلاسيكهاي استاد ...
دیکتاتور یمن قدرت را واگذار می کند .com ::: اختصاص ۲۲ دستگاه ون به ناوگان · مطبوع کردن فضای اتاق · خروج ارز باید مهار شود ... آرجنتو سهگانهاش را تكميل كرد .
دیکتاتور یمن قدرت را واگذار می کند .com ::: اختصاص ۲۲ دستگاه ون به ناوگان · مطبوع کردن فضای اتاق · خروج ارز باید مهار شود ... آرجنتو سهگانهاش را تكميل كرد .
شهاب حسینی: دلبسته شهرت نیستم · آرجنتو سهگانهاش را تكميل كرد · مرخصی یك هفتهای دال به مهدویكیا · عباس رافعي «روز داوري» را در سوريه ميسازد ... با عشق زندگی ...
آرجنتو سهگانهاش را تكميل كرد · لیست عرقیات گیاهی و خواص آنها ... گفتکو با خانم مجری مشهور تلویریون .. متن كامل گفت و گوی ویژه تلویزیونی میر حسین موسوی · از ...
آرجنتو سهگانهاش را تكميل كرد سارا حيران و سراسيمه اطرافش را جستوجو ميكند اما جادوگر ناپديد شده و فقط يك ميمون مزاحم در اطرافش جستوخيز ميكند. .... دیکتاتور یمن ...
آرجنتو سهگانهاش را تكميل كرد اگر كمي منصفانه قضاوت كنيم، دليل اصلي ضعف بازيگران و ضعف فيلمنامه و ديالوگهاي سبك و پيش پا ... نوشته شدهاند و در نگارش آنها ...
آرجنتو سهگانهاش را تكميل كرد پليس هم هيچ ردي از قاتلين نمييابد؛ حتي اظهارات تنها شاهد اين جنايت هم نميتواند به آنها در ... همزمان شهر رم نيز دروازههايش را روي اين نيروهاي ...
آرجنتو سهگانهاش را تكميل كرد sms : در حضور خارها هم می شود · سن بازنشستگی استادان زیاد می شود؟/تناقض های وزارت علوم در حفظ هیات علمی · خبر خوش وزير بهداشت چه ...
-