تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 24 شهریور 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):هر كس از غير خدا بِبُرد، خداوند، هزينه زندگى او را تأمين مى‏كند و از جايى كه ان...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1815570203




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

اسطوره‌ها در سرزمين جادو


واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: اسطوره‌ها در سرزمين جادو  
نارينا
در بازار نه چندان پرتب‌و تاب فانتزي‌هاي پرزرق‌و برق كه باوجود بهره‌گيري از مدرن‌ترين جلوه‌هاي ويژه كامپيوتري و خوش‌آب‌و رنگ‌ترين صحنه‌هاي بصري افسون هميشگي‌شان را از دست داده‌اند، شاهزاده كاسپين بر پرده سينماهاي جهان مي‌تازد.اين در حالي است كه تنها دو سال ونيم است كه از اكران شير، جادوگر و كمدجادويي،‌قسمت قبلي وقايع‌نگاري نارنيا مي‌گذرد.اين اقتباس سينمايي كه دومين محصول مشترك والت‌ديزني و والدن‌مديا در اين سري فيلم‌هاست از دومين رمان منتشر شده از اين مجموعه هفت جلدي و به تعبيري ارباب حلقه‌هاي نوجوانان الهام گرفته است. بدون شك ريشه اين تشابه انكارناپذير را مي‌توان تشابه جهان‌بيني سي.اس. لوئيس و تالكين خالق سه‌گانه حماسي پيروان حلقه، دوبرج و بازگشت پادشاه جست‌وجو كرد؛ قصه‌هاي جذابي كه به همت جكسن به مهم ترين اتفاقات سينمايي شروع هزاره سوم تبديل شدند. در قسمت قبل پوسني‌هاي كوچك از جنگ گريزان به خانه آرام و بي‌سروصداي پروفسور پناه آوردند. آنها از لابه‌لاي لباس‌هاي كمد جادويي او به نارنيا قدم گذاشتند و سرگردان در اين سرزمين خيالي با اتفاقات خطرناك و البته جالبي روبه‌رو شدند و... اما بعد از حدود سه سال با قيام شاهزاده جوان نارنيا براي بازستاندن ميراث پدري از چنگ عموي شيطان صفتش بار ديگر به ورسيون جديد آدامسن احضار مي‌شوند، غافل از آنكه از مدت‌كوتاه غيبت‌شان در نارنيا قرن‌ها گذشته، اين سرزمين رنگ و بوي ديگري به خود گرفته و عصر طلايي حكمراني آنها پايان يافته است. قهرمانان ما درست به اندازه نخستين ملاقاتشان با فان‌ها در قلمرو ديو سپيد حيران و سردرگم هستند. نه ديگر نشاني از موجودات جنگلي و لهجه غليظ و آشناي بريتانيايي آنها مي‌يابند و نه ردي از جادوگران زشت و افسون آنها!با تولد فرزندي جديد در خانواده تلمارين خطري بزرگ در كمين زندگي كاسپين است، شاه ميراز كه عموي اوست درصدد برمي‌آيد براي حفظ موقعيت‌اش تنها وارث تاج و تخت اين سرزمين را از ميان بردارد. كاسپين به قصد فرار راه جنگل را در پيش مي‌گيرد و جز مركب به سلاحي مجهز است كه گفته مي‌شود شيپور جادويي ملكه سندان است، هرگاه در آن بدمد نيروهايي براي كمك حاضر مي‌شوند. در اين تعقيب و گريز ماموران حكومتي و كاسپين، شاهزاده در جنگل با چند كوتوله روبه‌رو مي‌شود و بي‌آنكه از نيت خير آنها مطلع باشد شيپور جادويي‌اش را به صدا درمي‌آورد. صداي آن ديوارهاي ايستگاه متروي لندن را فرو مي‌ريزد و پوسني‌هايي كه منتظر قطار بودند را بار ديگر راهي سرزمين جادويي نارنيا مي‌كند.اين قهرمانان كوچك كه قلعه‌شان را متروكه مي‌بينند به كمك شاهزاده و كوتوله‌ها كه در محاصره ارتش تلمارين گرفتار شده‌اند مي‌شتابند و با طرح نقشه‌اي دقيق سپاه دشمن را به مخفيگاه اصلان قصه قبل در زيرزمين مي‌كشانند!‌ با وجود قرباني شدن نيمي از نيروهايشان و حتي ناكامي در كمك گرفتن از وردهاي جادوگر سپيد موفق مي‌شوند كه در دوئل تن به تن ميراز و پيتر شاه غاصب را هلاك كنند و...!كار روي فيلمنامه اين اثر قبل از اكران شير، جادوگر و كمد جادويي آغازشد، اين تعجيل در كار روي سناريوي بعدي اين امكان را فراهم مي‌كرد تا قبل از آنكه هنرپيشگان براي نقش‌هايشان پير شوند فيلمبرداري اين قسمت آغاز شود. اندرو آدامسن كه مي‌خواست فيلمش به مراتب تماشايي‌تر از كار قبلي شود يك سكانس اكشن را به داستان رمان اصلي افزود تا با خلق صحنه‌هاي جنگي ادعايش را در اين زمينه زيادتر كند.
نارينا
قرار شد كه روي ظاهر نارنيايي‌ها بيشتر كار شود و هياتي وحشي‌تر از قبل برايشان تعريف شود تا آنها هم به نوبه‌خود بر رنگ مايه تاريك‌تر اين دنباله تاكيد كنند. به نظر مي‌رسد كه كارگردان در خلق صحنه‌هاي حماسي و جنگي از فيلم‌هاي اسپانيايي تاثير پذيرفته است. به هر جهت اين طرح در فوريه 2007 كليد خورد و فيلمبرداري آن در نيوزلند و بخش عمده آن در اروپاي مركزي انجام شد. اكران جهاني شاهزاده كاسپين بازتاب گسترده‌اي داشت و نقدهاي عمدتا مثبتي از تحليلگران برجسته را روانه مطبوعات سينمايي كرد. تاد مك كارتي در ورايتي فيلم كارگرداني آدمسن را در مقايسه با اثر قبلي‌اش در اين فرانك اش‌تاين قوي‌تر ارزيابي مي‌كند و كار تازه او را واجد ارزش‌هاي قابل قبول سينمايي مي‌داند. او جلوه‌هاي ويژه پيشرفته‌تر،‌ طراحي توليد برجسته و حسن سليقه كارگردان را در انتخاب لوكيشن‌ها مي‌ستايد و معتقد است كه پوسني‌هاي جوان به لحاظ شخصيت‌پردازي قوي‌تر از فيلم قبلي هستند و اجراي هنرپيشگان آنها پخته‌تر! در اين ميان كاستليتو چهره شاخص اين گروه است كه با كاراكتر شرور و خبيثش به خوبي ارتباط برقرار كرده و سرسختي و سازش ناپذيري او را بي‌هيچ مبالغه‌اي منتقل مي‌كند. منتقد هاليوود ريپورتر بيش از هرچيز برتاريك تر بودن شاهزاده كاسپين تاكيد دارد و معتقد است كه فيلم به شدت از فقدان تم‌هاي عميقي چون بي‌گناهي و معصوميت رنج مي‌برد. او نقش‌آفريني پيتر Dinklage را درخشان توصيف مي‌كند و بر اين باور است كه او بر كاراكتر محوري داستان كاسپين برتري يافته است. آلونسو دورالد با اشاره به تناقضات چشمگير فيلم مي‌گويد: لهجه قهرمانان انگليسي است اما تلمارين‌ها هم به لحاظ ظاهر و هم به لحاظ آهنگ صدا مديترانه‌اي هستند. انگلين ژورنال نيز وفاداري منطقي اين اثر سينمايي را به عناصر ماجراجويانه در كتاب و بيان هنرمندانه آموزه‌هاي اخلاقي ومذهبي منطبق بر آن را از شاخص‌ترين ويژگي‌هاي فيلم برمي‌شمارد اما خاطر‌نشان مي‌سازد كه فيلمنامه‌نويس‌ها در پرورش كاراكترها و القاي حس و فضاي اصلي قصه موفق نبوده‌اند. منتقد نيويورك تايمز نيز در خصوص اين فيلم مي‌نويسد: شاهزاده كاسپين تجلي قدرت لوئيس در شخصيت‌پردازي و احاطه او به ادبيات دوره رنسانس در مقام يك استاد و محقق ادبيات انگليسي است. اين‌بار پوسني‌هاي او به جاي آنكه قهرمانان يك فانتزي كودكانه باشند يك تراژدي ژاكوبي قرن شانزدهمي را مي‌آفرينند. فيلم جديد ‌آدامسن اسير نوعي تيرگي گريزناپذير است؛ در قلعه‌اي تاريك در دل جنگلي تاريك مرداني با روح ناپاك و هيبتي جنگاور سياه‌ترين نقشه‌هاي شيطاني را طرح مي‌كنند. در ورسيون قبلي وقايع‌نگاري نارنيا آدامسن ايماژهايي كه مردم همواره از رب‌النوع‌هاي جنگل اساطير روم در ذهن داشته‌اند را به كمك انيميشن در مديوم سينما آورده بود، اما در كار جديدش نه تنها اثري از اين موجودات تخيلي نيست بلكه آن را از حال و هواي شادتر حاكم بر فيلم قبلي نيز تهي ساخته است و تنها سايه سنگين يأس و سرخوردگي، قتل، خيانت و به طور كلي فضاي تاثرانگيزي بر فيلم او احساس مي‌شود. با اين تفاسير شاهزاده كاسپين به مراتب تاريك‌تر از شير، جادوگر و كمد جادويي است؛ هم به لحاظ بصري و هم به لحاظ انديشه حاكم بر داستان و روحيات و احساساتي كه براي شخصيت‌ها تعريف شده است، اما به طور كلي پذيرفتني‌‌تر از كار قبلي است. هياهوي صحنه‌هاي خشن جنگ و حضور پرتعداد سياهي لشكرها مي‌تواند بيننده‌هاي نوجوان را دچار سردرگمي ‌كند اما اين قابليت را دارد كه جوانان كنجكاو و جوياي حقيقت را شيفته سياست سازد. افكت‌هاي نسبتا محدود ديجيتال در بخش نخست فيلم اين امكان را براي كارگردان و كارل والتر لنيدن لاب مدير فيلمبرداري طرح فراهم مي‌كند تا به سراغ چشم‌اندازهاي بي‌نظير نارنيا بروند و با روش‌هاي سنتي سينمايي مناظري چشم‌نواز از فضاهاي باز در جنگل و خاكريزهاي سنگلاخي تصوير كنند. آنها ما را به اين واقعيت آگاه مي‌سازند كه گرايش به ماوراء الطبيعه در اساطير و افسانه‌ها در جادوي دنياي طبيعي و واقعي ما ريشه دارند. حتي حكاياتي كه از ماجراجويي قهرمانان نقل مي‌شوند هرچند پرتخيل و شگفت‌انگيز مي‌نمايند اما از معضلاتي كه قدرت و ظلم بشر و تضادهاي زندگي او مي‌آفرينند سرچشمه مي‌گيرند. عنوان فيلم از نام شخصيت تازه وارد قصه، شاهزاده كاسپين گرفته شده اما منشأ انرژي دراماتيك آن نيروي خبيثي به نام ميراز عموي كاسپين است كه نقش او را بازيگر تواناي ايتاليايي سرجيوكاستليتو با ابهت‌پوشالي يك قدرت به ظاهر برتر اما بدنهاد بازي مي‌كند. دربار او به لانه افعي مي‌ماند كه جز دورويي و پيمان‌هاي سست چيزي ندارد. در اين فيلم كوتوله‌هاي عبوس و بهانه‌گير و موش‌هاي ماجراجو و البته مبارز، قهرمانان آدامسن را ياري مي‌كنند. درگيري دوگروه كه در مخفيگاه زيرزميني سابق اصلان روي مي‌دهد از تماشايي‌ترين صحنه‌هاي فيلم به شمار مي‌رود. تلمارين‌ها جادوي كهنه نارنيا را محدود كرده‌اند و اهالي آن سرزمين راسركوب و اموالشان را توقيف كرده‌اند، اما نارنيايي‌ها سال ها با اعتقاد به افسانه‌هاي شاه‌ادموند، ملكه‌لوسي، ملكه سوزان وپيتربزرگ مقاومت و زندگي كرده‌اند.در بستر اين حماسه نه چندان موفق جنگي نوعي رمانس كمرنگ عشقي هم ميان شاهزاده و سوزان تعبيه شده ولي در واقع اين اثر اساسا جنگي است. روي سكانس‌هاي جنگي آن در محوطه باز قلعه و علفزار پهناور خيلي كارشده و تلاش شده كه به لحاظ بصري به واقعيت نزديك باشد و به همين خاطر هزينه‌هاي زيادي را براي سازندگان خود در پي داشته است.صداي رعد‌آساي سم اسب‌ها و ردو بدل شدن تيرها با موسيقي هيجان انگيز هري‌ گركسون و ويليامز در هم مي‌آميزد، اوج مي‌گيرد و مخاطب را بيشتر تحت تاثير قرار مي‌دهد. تماشاي اين صحنه‌هاي جذاب براي تماشاگر خالي از لطف نيست، اما به هر جهت آدامسن را گرفتار همان ريسك يك نواختي و تكرار ملال‌آور مكررات مي‌كند؛ چيزي كه برخلاف ادعايش نتوانسته كاملا بر آن فائق آيد، هرچند كه او و سناريست‌هايش كرستيوفر مارگوس و استفن مك‌ديلي كوشيده‌‌اند تا فيلمنامه را با ديالوگ‌هاي نغز و شوخ‌طبعانه خود غني سازند. از اين‌رو توانسته‌اند ريتم كند قصه را جبران سازند و آن را از اواسط فيلم سيال‌تر به پايان برسانند. به نظر مي‌رسد كه كاراكترهاي خواهر وبرادرهاي پوسني كه اشتياق و تحرك نوسانات روحي و كودكانه‌شان به نخستين فيلم نارنيا پيچيدگي‌هاي روان شناختي بخشيده بود تقويت شده‌اند، با اين تفاوت كه اين‌بار كمي دور از ذهن‌تر و بهتر از واقعيت‌ نشان مي‌دهند. عناصر قهرمانانه در آنها تقويت شده‌اند و گويي از همان ابتدا براي صحنه‌هاي اكشن خلق شده بودند. با اين اوصاف محوريت قصه روي كاراكتر شاهزاده جوان است و از آنها جز بچه‌هايي شجاع با احساساتي لطيف و كودكانه كه براي كمك آمده‌اند چيزي نمي‌گويند.فيلم از بار تمثيل و نمادپردازي لوئيس در ماخذ اصلي كاسته است و به نظر مي‌رسد كه افزودن سكانس اكشن و تلاش براي پروراندن آن، جذابيت‌ها و بداعت داستان اصلي را تحت‌الشعاع قرار داده است.معمولا حكايات خير و شر كه در سرزمين‌هاي جادويي تصوير مي‌شوند را موجودات تخيلي و اسطوره‌اي پيش مي‌برند كه قادرند با قدرت افسون آن سرزمين بازي كنند و آن را باطل يا تقويت سازند. به هر حال قهرمانان كوچك ما اين فرصت را دارند كه بين اپيزود به لندن بازگردند، اما سينماروها نمي‌توانند و نمي‌خواهند كه سرزمين نارنيا را ترك گويند.منبع : همشهري





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 722]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن