واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: پروژه هاي شبه عرفاني كودتا مي شوند!
نقش انديشه هاي مکاتب شبه عرفاني در توجيه حكومتهاي زورمدار اشارهانقلابهاي رنگين، کودتاهاي آرام و بدون خونريزي و بيسرو صدايي هستند. اين کشتار نرم، به بسترها و زمينههاي براي شعلهور ساختن انگيزه حاميان و سوزاندن فرصتها و هدر دادن قواي مخالفاتش، نياز جدي دارد. گونهها و نمونههاي اين کودتاها را ميتوان در عهدين و الواح تاريخ جست. گوساله سامري و نفير شگفتانگيزش، آنسان ياران موساي کليم را آشفته خاطر و پريشان، از گرد حقيقت دور ساخت که اگر فرمان شديد اللحن آسماني نازل نميگشت، زماني نميگذشت که از دين موسوي، نه فرماني ميماند و نه الواحي و نه توراتي. به آتش کشيدن و خاکستر پراکندن گوساله زرين و خوشآواي سامري، خواب فريباي زود هنگام قبطيان را از سر پرائيد تا که هم «تاک بماند و هم نام تاک نشان». قصه نيرنگ و فريبايي سامريها همواره نسخه قابل تکرار و تجويز کينه توزان و دشمنان راه نوراني حق و حقيقت است. قصهاي تکرار شده در نقطه نقطه عالم که شيطان و اسلافش براي فروپاشي و از هم گسستن جبهه و صفوف مردان حق و حقيقت به کار بسته و ميبندند قصهگوي اين قصههاي رنگين، نه شهرزاد، که شهرتطلبان مکارهاي هستند، در پس هزار توي انديشههاي شيطاني و ماورايي. قصهگوياني که هزار و يک شب حادثه را به طرفه العيني در هياهو و غوغاي رسانهاي در کودتاهايي رنگي، نه به رنگ خون بلکه به ارغوان و زغفران، تومار هستي ملتي را ميپيچند. آنچه در پيش روست گذريست كوتاه بر سو استفاده انديشههاي مکاتب شبه عرفاني، در توجيه ظلم و ستم وحمايت و بهرهگيري زورمداران تاريخ از آنان در براندازي حکومتها، کودتاها، توجيه ظلم و ستم و منحرف نمودن قوا و روحيه مبارزاتي ملل از رويارويي باظلم. *************** درست 120 سال پيش «ووکا»- Wovoka- يکي از جادوگران بزرگ دشتهاي مرکزي آمريکا، به هنگام خورشيد گرفتگي، در خلسهاي عميق فرو رفت. اين سرخپوست پس از آنکه از خلسه شبه عرفاني خود، بيرون آمد، براي پيروان و مريدان خود دستوري صادر کرد. دستور چنين بود: «خداي آسمانها با من اين چنين سخن گفت، که به بوميان و سرخپوستان آمريکا بگوي تا دورههايي کوتاه (حداکثر پنج شبانهروز) را بدون وقفه به رقص و پايکويي بپردازند، آنگاه مردگان و ارواح به چهره و صورت جوانان به دنيا بازگشته و همه سفيدپوستان را از امريکايي شمالي محو و نابود ميکنند»1آنچه در پيش روست گذريست كوتاه بر سو استفاده انديشههاي مکاتب شبه عرفاني، در توجيه ظلم و ستم وحمايت و بهرهگيري زورمداران تاريخ از آنان در براندازي حکومتها، کودتاها، توجيه ظلم و ستم و منحرف نمودن قوا و روحيه مبارزاتي ملل از رويارويي باظلم.بيش از يک قرن بوميان سرخ فام آمريکا، همواره براي بيرون راندن سفيدپوستان انگلوساکسون، در رقص و پايکوبي به سر ميبرند و نه تنها براي باز گرداندن ارواح به چهره جوانان، بلکه زنده کردن گاوميشهاي پيشينيان، مراسم پر رمز و راز پيوتيست2 را در تيپيهاي3 قبايل خود به جاي ميآورند، تا شايد در پک زدنها و دمهاي عميق چيق مقدس4 پرنده رعد، دعا و نيايش مردم را پيش خدا برد. اين مراسم و آداب پررمز و راز، تاکنون هيچ سفيدپوست انگلوساکسوني را از سرزمين و قاره آمريکا بيرون نرانده است. جالبتر آنکه هيچ دولتي از دولتهاي ايالات متحده سياست و تدبيري عليه رقص و آواز به ظاهر دشمنشکن و شبه براندازانه سرخپوستان اتخاذ نکرده است. گويا هيچ خطري از رقص و آواز و دود سرخپوستان، متوجه ساکنان کاخ سفيد و پنتاگون نيست و شايد براي آرامتر ساختن قواي خشمگين ساکنان اردوگاههاي تبعيدي سرخپوستي، اين آداب شبه عرفاني به کار هم ميآيد.نظير اين نوع تفکر و انديشه که مبارزه و خيزش انسانها را کنترل و يا نابود ميسازد و هيچ حرکت و مقابلهاي را به بشريت توصيه نميکند، در اديان و فرقههاي الحادي شرقي نيز ديده ميشوند. هندوها اگر چه به مريدان خود ثروتمند شدن در حد عالي و آزادي کامل و لذتجويي را توصيه ميکنند، اما در صورت تعرض و تجاوز هر طبقهاي از طبقات (کاست) اجتماعي به ديگر انسانها، فرد متجاوز و متعرض را مبرا و پاک از هر زشتي دانسته و علاوه بر آن تکليف را از دوش آدمها ساقط ميدانند. هندويسم هيچگاه خود را درگير با عدالت اجتماعي ننموده است و تنها يک راه خلاص براي مردمان خود از بند ظلم و ستم زمانه، تجويز ميکند؛ رياضت و رهبانيت. 5 اين در حالي است که چون يکي از هندوها بر آن شود تا در برابر ظلم و ستم حرکت و قيامي نمايد، کاري خلاف تشرع و تدين و تقوا انجام داده است.تفکر جيني و بوديسم نيز همچون هندوييسم، ديدگاهي افراطي نسبت به هرگونه امر دنيايي را برگزيدند و تمام نيروي مذهبي خود را در فرار از دنيا و کاشتن تخم بيعلاقگي و کنارهگيري کامل و خوار شمردن همه لذتهاي آن صرف نمودند. پيروان اين دو مکتب نيز با نفي دنيا بر آن هستند تا ذرهي از آلودگي حکومت و قدرت بر رداي سفيد رهبانيت بودايي و جيني ننشيند. «بهادراباهو» راهب بزرگ جيني، هنگامي که خشکسالي و قحطي بزرگ چين را پيشبيني نمود، از راهبان هم مسلکش خواسته بود تا عريان و لخت و در ميان مردم راه رفته و پيروان را به مناطق جنوبي و حاصلخيز هند هدايت نمايند تا شايد مردم از خطر مرگ رهايي يابند.6 اين دستور منتهااليه شدت عمل يک راهب بودايي، براي نجات بشر مبتلا به حادثه و خطر است.اين نوع تفکر اما در آفريقا و قاره سياه به گونهاي ديگر در جريان بود. داروگران يا پرشکان معجزهگر و جادوگر اگر چه بازاري گرم و پر رونق در سر گرم نمودن قبيلهها و مداواي بيماران داشتند، اما با همتي، نه چندان تحسين برانگيز، در برابر حادثههاي سياسي و اجتماعي جامعه واکنشي از خود بروز ميدادند. جادوگر قبيله «کويو» در آفريقاي مرکزي پيشبيني نموده بود که انگليسيها به سرزمين سياهان حمله و همه زمينهاي آنان را اشغال خواهند نمود.7 اين پيشگويي به مقاومتهايي بسيار محدود انجاميده بود. در شمال قاره سياه اما داستان به گونهاي ديگر رقم ميخورد. فاتحان اروپا اگر چه سرمست از سيطره بر کشورها و منابع سياهان شمالي قاره سياه بودند اما دست و پنجه سربازان اروپايي در شعله نهضتهاي مقاومت کشورهاي مسلمان شاخ آفريقا ميسوخت.مستر همفر 280 سال پيش در آغاز حرکت استعمار دنيا در توصيهاي اکيد و سفارشي جدي به برنامهريزان سياسي لندن، تکثير رسالهها و کتابهاي ويژه و همچنين توسعه و ترويج ديرها و کنيسهها و خانقاهها براي گوشهگير و رويگردان نمودن مسلمانان از دنيا و مظاهر اجتماعي، را يکي از بهترين راههاي تسليم و انقياد و بردگي دنياي اسلام در برابر استعمار و دور شدن از جهاد و مبارزه با ظلم عنوان نموده بود.اخوان المسلمين در مصر، جبهه آزادي بخش در الجزاير، مهدي سوداني در سودان، عمر مختار در ليبي،عثمان دن فوديو در نيجريه شمالي، محمد الکنامي در بورنو، احمد بن محمد در نيجريه و حاج عمرالفوطي در سنگامبيا تنها گوشهاي از نهضتهاي مردمي اسلامي ملت سياه آفريقا بودند که با تعاليم اسلام و مبتني بر ظلم ستيزي و امر به معروف و نهي از منکر شکل و انجام گرفت. حرکتهايي که هرگز با تفکرات مبتني بر پيشگويي و سحر و تسليم و رياضت و رهبانيت محقق نميشد. اين نکته به خوبي نشان ميداد که حرکت زايي و انقلاب آفريني ملتهاي شاخ آفريقا ريشه در رمز و رازي جز تفکرات شبه عرفاني شرقي و غربي داشته است. رمز و رازي که ملل مسلمان را از تيمور شرقي تا مراکش يک دست و هماهنگ، در برابر هجوم استعماري دو قرن پيش تاکنون غريبان، همواره خشمگين و مبارز در خط مبارزه و جهاد با ظلم قرار داده است.اين رمز موفقيت و پيروزي نکتهاي نبود که از برابر ديدگان غريبان دور مانده باشد. مستر همفر 280 سال پيش در آغاز حرکت استعمار دنيا اين رمز را دريافته بود. او در توصيهاي اکيد و سفارشي جدي به برنامهريزان سياسي لندن، تکثير رسالهها و کتابهاي ويژه و همچنين توسعه و ترويج ديرها و کنيسهها و خانقاهها براي گوشهگير و رويگردان نمودن مسلمانان از دنيا و مظاهر اجتماعي، را يکي از بهترين راههاي تسليم و انقياد و بردگي دنياي اسلام در برابر استعمار و دور شدن از جهاد و مبارزه با ظلم عنوان نموده بود. 8 اما اين حرکت در دنياي اسلام از چه زماني آغاز شده بود؟پاسخ سوال يادشده را در شماره دوم اين مقاله خواهيد يافت پس منتظر باشيد. پينوشتها:- جهان مذهبي جمعي از نويسندگان، ترجمه: دکتر عبدالرحيم گواهي، ص 18، نشر فرهنگ اسلامي.2- پيوت مادهاي است که از گلهاي کوچک بالاي کاکتوس سبزتگزاسي و مکزيکي ميگيرند. اين ماده مخدر خلسه شديدي در انسان ايجاد ميکند. سرخپوستان آمريکا در مراسم عبادي خود پيوت مصرف ميکنند.3- تيپي مکاني در کنار محراب خاکي هلال شکل، به همراه آتش است.4- چپق مقدس با خاک رس قرمز به نام کالوست ساخته ميشود. سرخپوستان بر اين باورند که کالوست مستقيما از خورشيد گرفته ميشود. اهدا يا کشيدن اين چپق توسط دو نفر، پيوند آن دو را مقدس ميکند.5- همان، ص 66.6- همان، ص 40.7- همان، ص 22.8- خاطرات مسترهمفر، ترجمه: سيد محمد شيرازي، ص 40، نشر اميرکبير. منبع:حسن طاهري، نشريه فرهنگ پويا، شماره 6، سال 1386
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 324]