تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1835106044
اعتمـاد به دیگـرى شرط اعتـماد به نفس
واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: وبلاگ > داوریاردکانی، رضا - من از آغاز جوانى که با نوشته هاى امثال ساموئل اسمایلز (نویسنده کتاب اعتماد به نفس) و دیل کارنگى (در جستجوى خوشبختى) آشنا شدم، آنها را نپسندیدم. این قبیل کتابها شاید اثر موقّت روان شناسى در بعضى خوانندگان داشته باشد اما کارساز تربیت مردم نیست و بناى اعتماد به نفس و خوشبختى با آنها تأسیس نمى شود.این که آدمى نباید در کارهاى دنیا خود را کوچک و ناتوان بینگارد، حتى پیش از این که روان شناسان از عقده حقارت چیزى بگویند از مسلّمات بوده است ولى اگر از آن استنباط شود که همه کس در هر جا به هر کارى تواناست، نام آن اعتماد به نفس نیست.اعتماد به نفس حقیقى با خود بینى و غفلت از محدودیت هاى وجود آدمى جمع نمى شود. کسانى اعتماد به نفس دارند که عهدى بسته باشند و ملتزم به ایفاى عهد باشند.با این عهد است که آدمى خود و محدودیت هایش را مى شناسد.پس بگوییم اعتماد به نفس با شناخت خود حاصل مى شود و این شناخت که شناخت حدود است، از شناخت مبدأ وجود و عالم و آدم و شرایط و اوضاعى که شخص در آن به سر مى برد، جدا نیست.کلمه گرامى «من عرف نفسه فقد عرف ربه» دال بر این معنى است.ما مظهریم امّا همواره این را نمى دانیم و به همین جهت شناختن حدّ و قدر خود به آن آسانى که به زبان مى آید، نیست. بسته به این که آدمى چگونه و در کدام موضع به خود بنگرد، شناختش متفاوت مى شود.این شناخت هرچه باشد، از سنخ شنیدنى ها نیست بلکه رسیدنى است.اگر علم هاى شنیدنى براى عمل به وظیفه کافى بود، همه مردم یکسره کارهاى خوب مى کردند زیرا همه مى دانند که چه کارها بد است و کدام ها خوبند. خوبى ها و بدى ها و معروف ها و منکرها در زمره مشهوراتند اما برخلاف آنچه گاهى گفته شده است، اخلاق با این مشهورات قوام نمى یابد.شخص اخلاقى نه از آن جهت که خوبى، مشهور و ممدوح است به آن رو مى کند، بلکه وجودش با خوبى یگانه مى شود.این امر چگونه ممکن است و جان چه کسانى با خوبى متحد مى شود؟ همه مردمان وظایفى به عهده دارند که باید انجام دهند.معمولاً این وظایف به حکم ضرورت شغلى و به اقتضاى موقع و مقام اشخاص در جامعه انجام مى شود اما کسى که وظایف شغلى خود را انجام مى دهد اگر کار خود را بى آنکه به آثار و نتایجش توجه داشته باشد به حکم احساس وظیفه و به درستى انجام مى دهد، کارى اخلاقى کرده است.مصلحت بینى و مصلحت بینانه عمل کردن، بد نیست اما برخلاف آنچه معمولاً مى پندارند، مصلحت بینى از عهده همه کس برنمى آید و گاهى در جامعه هایى تفاوت گذاشتن میان مصلحت و مفسدت دشوار مى شود. درست است که مصلحت بینى کار عقل جزئى است اما عقل جزئى که خودبینى و انکار اصل و آغاز از اوصاف آن است، بى مدد عقل کلى راه به جایى نمى برد و حتى خطرناک مى شود یعنى وقتى عقل کلى به عقل جزئى مدد نرساند، این عقل در راه خودبینى و پر مدّعایى بى باک مى شود و خود را همه کاره مى پندارد.این وضع را با اعتماد به نفس یکى نباید دانست زیرا چنان که گفتیم صاحب اعتماد به نفس خودبین نیست. او توانایى هاى خود را نسبت به کارى که باید انجام دهد، مى سنجد و البته مى داند که چه باید بکند و چه مى تواند بکند.اکنون در پاسخ این پرسش که جان چه کسانى با خوبى متحد مى شود و این اتحاد چگونه صورت مى گیرد، مى توان گفت که مردمان در عالم خود بسته به هم زبانى و هم داستانى که با یکدیگر دارند، کم و بیش جایگاه و توانایى و وظیفه خود را مى شناسند.اگر این سه شناخت هماهنگ باشند، جان خوبى را در مى یابد و با وظیفه متحد است اما اگر مردم از خانه قرار و عهد و هم داستانى بیرون افتاده باشند و ندانند که به کجا تعلق دارند و به سخن یکدیگر گوش نکنند، قهراً نمى دانند که چه باید بکنند و حتى در موقع و مقام آزمایش هم قرار نمى گیرند که بدانند چه کارها را نمى توانند بکنند.اینها حرف مى زنند و چون مسئولیتى براى خود نمى شناسند، از پر مدعایى پروا نمى کنند. نکته مهم این است که این قبیل پرمدعایى ها را کوچک و ناچیز و بیهوده و بى وجه نباید دانست.اتفاقاً اگر کشورى به این درد دچار شود تا نداند که چرا و چگونه به بیمارى لفاظى و پرمدعایى مبتلا شده است دردش درمان نمى شود.البته لفاظى و پرمدعایى آدمیان فرع امکان استکمال آنان از طریق علم و عمل است. آدمیان در اصل با کمال بیگانه نیستند اما منزل آنان در راه استکمال و کمال متفاوت است.در این راه آنکه پیشتر و جلودار است، خود را دورتر و محتاج تر مى بیند و همّت بیشتر مى طلبد ولى چه بسا که وامانده هاى راه که غالباً از وضع خود غافلند، به جاى این که به آینده رو کنند و سخن و زبانشان راهگشاى منزل هاى تاریخى شان باشد، با الفاظ خوبى و کمال خود را مشغول کنند و البته این الفاظ و لفاظى ها بر غفلت آنان مى افزاید و به آنها آرامش موهوم مى بخشد. در گزارش مولانا جلال الدین از تاریخ تباهى مردم شهر سبا که در عیش و لذت غرقه بودند بر این نکته تأکید شده است که وقتى پیامبران انذار کردند که این غفلت آینده آنها را تباه مى کند، مردم شهر سبا برآشفتند و تذکر خیرخواهان را مایه برهم خوردن بساط عیش و آرامش خود دانستند و گفتند: طوطى نقل و شکر بودیم ما / مرغ مرگ اندیش گشتیم از شما. وضع غفلت و غرور مردم شهر سبا را با اعتماد به نفس نباید اشتباه کرد.آن مردم نفسى نداشتند که به آن اعتماد کنند و به همین جهت نمى دانستند که در حال و اکنون یعنى در زمان ساکن یا در بى زمانى به سر مى برند و به پایان راه و کار خود رسیده اند.اعتماد به نفس را با اثبات ذات اشتباه نکنیم.در اثبات ذات من تنها و دورافتاده ام و به دور خود پیله مى تنم. اعتماد به نفس مستلزم فرارفتن از زندگى نباتى و جانورى و آزمودن مراتب و مراحل وجود و خودآگاهى است.در این سیر آدمى به جایى مى رسد که به زبانش مى آید: ما چه باشد در لغت اثبات و نفى / من نه اثباتم منم بى ذات و نفى. این من بى ذات آئینه اى است که در آن عکس رخ دوست و وجود دیگران و مراتب خیرات و فسحت دائره وجود ظاهر مى شود.این من عین نسبت است و بر این نسبت اعتماد مى توان کرد، یعنى لازمه اعتماد به نفس، اعتماد به دیگران است. آنکه از خلق بریده است و خود را دایرمدار همه چیز مى داند، به چه اعتماد کند و اگر اعتماد کند، بر وهم اعتماد کرده است.در آغاز کلام به آثارى چون «اعتماد به نفس» ساموئل اسمایلز و «در جستجوى خوشبختى» دیل کارنگى اشاره کردم.اتفاقاً این کتاب ها متضمن اخلاق مناسب جهان تحت حاکمیت بورژوازى و سرمایه است و این جهان بر مبناى اصل دائرمدارى بشر و تعلق همه چیز و از جمله زمان و مکان به او پدید آمده است. گرچه مخاطب نویسندگانى که نام بردیم، اشخاص و افرادند اما چیزى که به آنان آموزش داده مى شود، فردى و شخصى نیست بلکه تعلیم پیوستگى به نظام و سازمان موجود است.این نویسندگان از خواننده خود مى خواهند که خود را در نظام موجود بازیابند و بر آن نظام اعتماد کنند و حرمت اصول و قواعد آن را نگاه دارند و خوشبختى و آرامش خود را در آن عالم بجویند. من از ساموئل اسمایلز و دیل کارنگى نام بردم که در زمان خود مشهور بودند.امروز هم اخلاف آنان که عددشان بیشتر و شهرتشان کمتر است، در همه جا وجود دارند و نوشته ها و گفته هایشان در سراسر روى زمین پراکنده است اما مخاطب آنان در دهه هاى اخیر بیشتر مردمى هستند که در برقرار کردن رابطه با دیگران و در روابط خانوادگى و ادارى و شغلى مشکل دارند.این که این مطالب چه اثرى در رفع مشکلات آنان داشته است و دارد به درستى و دقت معلوم نیست. امر مسلّم این است که اگر گرفتارى یا ناهماهنگى با تحوّل و دشوارى در سازگار شدن با وضع جدید نبود، این آثار هم پدید نمى آمد.در این کتاب ها اصول ثابتى نیست که به مردم همه زمان ها تعلیم داده شود بلکه درس تحمل بى ثباتى ها و بحران هاى زندگى جدید و دستورالعمل سازگار شدن با اوضاع بحرانى در جهان جدید است که معمولاً مردمان انتظار پیش آمدنش را ندارند.کسى که درس تحمل و سازگارى مى دهد، باید از تحولى که روى مى دهد، کم و بیش آگاه باشد. مردمان هم اگر بدانند که با چه مسائل و مشکلاتى مواجه مى شوند، با استوارى قدم در راه مى گذارند به این جهت درس هاى کلّى انتزاعى که به نمونه هایش اشاره شد، حداکثر ممکن است اثر تسکین و تسلّاى موقت داشته باشند. به عبارت دیگر ملکاتى مانند اعتماد به نفس، امورى موجود در بیرون از وجود آدمى نیستند که هر وقت و هرجا لازم باشد، آن را به هر کس بتوان تلقین کرد.اعتماد به نفس فرع اعتقاد و تعلق خاطر و عهد داشتن است. اثر آموزش و پرورش را منکر نمى توان شد اما جایى که استعداد نیست، سعى آموزش و پرورش کمتر نتیجه مى دهد و بیشتر هدر مى شود.مگر نه این که در هنگام بعثت پیامبران و در انقلاب ها و نهضت هاى ریشه دار فرهنگى و سیاسى، آثار اعتماد به نفس بیشتر ظاهر مى شود و وقتى آفتاب مهر و معرفت و حقیقت را ابرهاى غلیظ مى پوشاند، مردم تنها و تنها تر مى شوند و همّت و اراده خیر و اعتماد به نفس مجال ظهور نمى یابد.اگر سارتر انسان را یک سوداى بیهوده دانست و دیگرى را دوزخ انگاشت.بشرى را مى دید که دستش به هیچ جا بند نبود و هیچ امیدى نداشت. اعتماد به نفس با قبول دیگرى و امید به برخوردار شدن از امکانات تازه براى فعل و عمل و وفادارى به عهد حاصل مى شود.در زندگى ما حساب و کتاب هم جاى خود دارد اما اعتماد به نفس متّکى به حساب و کتاب و مصلحت اندیشى نیست یعنى کسى که همه زندگیش حسابگرى است، اعتماد به نفس ندارد و از عهده کارهاى بزرگ برنمى آید.دکارت مى گفت: «به جاى غلبه بر جهان، بر خود غالب شو». مقصود او برحذر داشتن مردمان از غلبه بر جهان نبود بلکه غلبه بر خود را شرط غلبه بر جهان مى دانست.در این غلبه که در تحقق صورتى از آن نمى توانیم تردید کنیم، مبناى غلبه از طریق محاسبه بوده است بى آنکه امید در آن جایى داشته باشد. اکنون که غلبه دکارتى به مرزهاى نهایى خود نزدیک شده و محاسبه کارساز همه چیز در همه جا شده است، امید نیز از زندگى کناره گرفته و پنهان شده است.اعتماد به نفس حرف نیست.آن را با سوداى رسیدن به اغراض و اهواء یا غلبه بر چیزها و دیگران اشتباه نباید کرد. اعتماد به نفس با خودبینى و خودپسندى هم نمى سازد، زیرا خود اگر تکیه گاهى نداشته باشد و از چشمه ذوق مهر و معرفت ننوشیده باشد، خود نیست.مردم بى دوست در غصه تنهایى و بیهودگى تباه مى شوند. اعتماد به نفس، اعتماد به امکان هاى وجود آدمى و جسارت در عهد بستن و پایبند به عهد و آگاهى از چیزى است که استوارى عهد را ضامن مى شود.عهدهاى آدمیان اگر ضامنى نداشته باشد سست مىشود و گسیخته مىشود، با عهد بستن و وفادارى به عهد است که آدمیان به خود و به دیگران اعتماد مىکنند.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 6785]
صفحات پیشنهادی
اعتمـاد به دیگـرى شرط اعتـماد به نفس
اعتمـاد به دیگـرى شرط اعتـماد به نفس. وبلاگ > داوریاردکانی، رضا - من از آغاز جوانى که با نوشته هاى امثال ساموئل اسمایلز (نویسنده کتاب اعتماد به نفس) و دیل ...
اعتمـاد به دیگـرى شرط اعتـماد به نفس. وبلاگ > داوریاردکانی، رضا - من از آغاز جوانى که با نوشته هاى امثال ساموئل اسمایلز (نویسنده کتاب اعتماد به نفس) و دیل ...
سهم اشتغالزايي امسال بنياد شهيد 100هزار فرصت ... - اضافه به علاقمنديها
اعتمـاد به دیگـرى شرط اعتـماد به نفس · بازرسان كنفدراسيون آسيا به كشورهاي عضو اعزام مي شوند · «لطفي» هم براي اجراي كنسرت با بزرگان موسيقي اعلام آمادگي كرد ...
اعتمـاد به دیگـرى شرط اعتـماد به نفس · بازرسان كنفدراسيون آسيا به كشورهاي عضو اعزام مي شوند · «لطفي» هم براي اجراي كنسرت با بزرگان موسيقي اعلام آمادگي كرد ...
برای خانه تكانی از كجا باید شروع كرد - اضافه به علاقمنديها
اعتمـاد به دیگـرى شرط اعتـماد به نفس · هنگام پختن گوجه فرنگی · دفن جسد نوزادي پس از 21 سال · بانوان ايراني پرچمدار عفت حقيقي جامعه هستند ...
اعتمـاد به دیگـرى شرط اعتـماد به نفس · هنگام پختن گوجه فرنگی · دفن جسد نوزادي پس از 21 سال · بانوان ايراني پرچمدار عفت حقيقي جامعه هستند ...
حقيقت انسان از ديدگاه نجم الدين رازى و رادا كريشنان (2)
و اين مراتب در يك سلسله وجودى به طور منسجم يكى بعد از ديگرى قرار دارند به صورتى كه روح مرتبه به مرتبه به بدن نزديك مى شود و بدن ... نجم الدين رازى تمام صفات مذموم نفس را به دو صفت هوا و غضب باز مى گرداند. .... شاخص كيفيت هوا درتهران هم اكنون در شرايط هشدار است ... موزه دانشمندان تمدن ايران واسلام اعتماد بنفس جوانان را افزايش مي دهد ...
و اين مراتب در يك سلسله وجودى به طور منسجم يكى بعد از ديگرى قرار دارند به صورتى كه روح مرتبه به مرتبه به بدن نزديك مى شود و بدن ... نجم الدين رازى تمام صفات مذموم نفس را به دو صفت هوا و غضب باز مى گرداند. .... شاخص كيفيت هوا درتهران هم اكنون در شرايط هشدار است ... موزه دانشمندان تمدن ايران واسلام اعتماد بنفس جوانان را افزايش مي دهد ...
حقيقت انسان از ديدگاه نجم الدين رازى و رادا كريشنان (1)
عرفان اسلامى با الهام از منابع غنى اسلامى تا آن حد به اين مسئله توجه كرده است كه شناخت ... 12] البته در وجود انسان مراتب ديگرى همچون عقل، دل، سرّ و خفىّ نيز مطرح مى شود كه آن ها نسبت به اين سه ... اولى به بحث تعلق روح به بدن و چگونگى به وجود آمدن نفس انسانى و دومى به .... موزه دانشمندان تمدن ايران واسلام اعتماد بنفس جوانان را افزايش مي دهد ...
عرفان اسلامى با الهام از منابع غنى اسلامى تا آن حد به اين مسئله توجه كرده است كه شناخت ... 12] البته در وجود انسان مراتب ديگرى همچون عقل، دل، سرّ و خفىّ نيز مطرح مى شود كه آن ها نسبت به اين سه ... اولى به بحث تعلق روح به بدن و چگونگى به وجود آمدن نفس انسانى و دومى به .... موزه دانشمندان تمدن ايران واسلام اعتماد بنفس جوانان را افزايش مي دهد ...
حقيقت انسان از ديدگاه نجم الدين رازى و رادا كريشنان (3)
نجم الدين رازى در تبيين حكمت تعلق روح به بدن به اقسام معرفت مى پردازد و آن را به سه ... بدن به وجود مى آيد، همان گونه كه پيش از اين اشاره شد، دو موجود است; يكى نفس و ديگرى دل. ... در وجود انسان هدف به وجود آمدن نفس و تكامل آن براى به دست آوردن معرفت شهودى است كه اين .... موزه دانشمندان تمدن ايران واسلام اعتماد بنفس جوانان را افزايش مي دهد ...
نجم الدين رازى در تبيين حكمت تعلق روح به بدن به اقسام معرفت مى پردازد و آن را به سه ... بدن به وجود مى آيد، همان گونه كه پيش از اين اشاره شد، دو موجود است; يكى نفس و ديگرى دل. ... در وجود انسان هدف به وجود آمدن نفس و تكامل آن براى به دست آوردن معرفت شهودى است كه اين .... موزه دانشمندان تمدن ايران واسلام اعتماد بنفس جوانان را افزايش مي دهد ...
بیماری خطرناک و لذتبخش اخلاقی
بسیاری از ما از تعریف و تمجید دیگران نسبت به خودمان خوشحال می شویم و به اصطلاح ... (1) و روزى مردى مدح دیگرى را در خدمت آن حضرت کرد آن حضرت فرمود که: «اگر آن ... عمل خیر او را ظاهر کند لیکن به شرط اینکه آن عمل را از براى این نکرده باشد» . ... مىشود، خصوصا هرگاه ثناگو کسى باشد که مردم به قول او اعتماد داشته باشند. ...
بسیاری از ما از تعریف و تمجید دیگران نسبت به خودمان خوشحال می شویم و به اصطلاح ... (1) و روزى مردى مدح دیگرى را در خدمت آن حضرت کرد آن حضرت فرمود که: «اگر آن ... عمل خیر او را ظاهر کند لیکن به شرط اینکه آن عمل را از براى این نکرده باشد» . ... مىشود، خصوصا هرگاه ثناگو کسى باشد که مردم به قول او اعتماد داشته باشند. ...
ياكوب بومه و اسلام(1)
او زندگى را به سادگى گذراند و از راه پينه دوزى گذران معاش كرد. .... تمام قوا و «صفات از يكديگر لذت مى برند، هر يك نسبت به ديگرى; و بدين ترتيب، عشقِ وحدت، به فعل و اراده تبديل مى شود. ... مبناى نفس انسان، اصلِ ظلمت يا آتش است; روح او از اصل نور، و كالبدش نيز از ..... موزه دانشمندان تمدن ايران واسلام اعتماد بنفس جوانان را افزايش مي دهد ...
او زندگى را به سادگى گذراند و از راه پينه دوزى گذران معاش كرد. .... تمام قوا و «صفات از يكديگر لذت مى برند، هر يك نسبت به ديگرى; و بدين ترتيب، عشقِ وحدت، به فعل و اراده تبديل مى شود. ... مبناى نفس انسان، اصلِ ظلمت يا آتش است; روح او از اصل نور، و كالبدش نيز از ..... موزه دانشمندان تمدن ايران واسلام اعتماد بنفس جوانان را افزايش مي دهد ...
نخستين آفريده از منظرى اسلامى و مسيحى (2)
فردى نزد امام باقر ــ عليه السلام ــ آمد و گفت، راجع به اولين آفريده خدا از شما سؤال دارم، زيرا بعضى «قدر»، ... خداوند اين شى آب را از چيز ديگرى خلق نكرده است». .... نشود، اما سائر جواهر از نفس و جسم و ماده و صورت هر كدام تعلقى به ماده دارند و ماده امرى مركب و غير بسيط است. ..... موزه دانشمندان تمدن ايران واسلام اعتماد بنفس جوانان را افزايش مي دهد ...
فردى نزد امام باقر ــ عليه السلام ــ آمد و گفت، راجع به اولين آفريده خدا از شما سؤال دارم، زيرا بعضى «قدر»، ... خداوند اين شى آب را از چيز ديگرى خلق نكرده است». .... نشود، اما سائر جواهر از نفس و جسم و ماده و صورت هر كدام تعلقى به ماده دارند و ماده امرى مركب و غير بسيط است. ..... موزه دانشمندان تمدن ايران واسلام اعتماد بنفس جوانان را افزايش مي دهد ...
-
گوناگون
پربازدیدترینها