واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: كار كودكان هميشه دنيايي به اين زيبايي ندارد، هميشه نان خريدن، گردگيري كردن، جارو برقي كشيدن و تميز كردن حياط نيست، خيلي از كودكان به عنوان كودكان كار بخشي از بدنه اجتماع را مي سازند. بر اساس آمار سازمان جهاني كار ILO، سالانه 250 ميليون كودك پنج تا 14 ساله در جهان با ورود به بازار كار محروم از كودكي ميشوند. از اين تعداد سه چهارم يعني 171 ميليون كودك در وضعيت سخت و طاقتفرسا همچون در معادن، مزارع و يا با ماشينهاي خطرناك كار ميكنند. در ايران با استناد به آمارهاي منتشر شده سرشماري سال 85، از مجموع 13 ميليون و 253 هزار كودك رده سني 10 تا 18 سال، سه ميليون و 600 هزار كودك خارج از چرخه تحصيل و يك ميليون و 700 هزار كودك به صورت مستقيم درگير كار بودند. كودكان كار با اينكه همه جا هستند اما مي شود به سادگي آنها را در گير و دار زندگي نديد، دستفروشي، اندازه گيري وزن مردم با وزنه اي رنگ و رو رفته، كار در كوره پزخانه ها، كارگاه ها حتي قاچاق مواد مخدر زمينه هاي فعاليت كودكاني است كه كودكي خود را پشت نقاب بزرگسالي پنهان كرده اند. نادر م 11 ساله است اما دستانش سن او را بزرگتر نشان مي دهد. اصلا شبيه دستان يك پسر بچه 11 ساله نيست كه فقط خودكار و مداد دستش گرفته باشد، اثر بزرگسالي كه روي دستان نادر افتاده بخاطر بيل زدن باغچه هاست. پدر نادر باغبان بوده و حالا پس از مرگش اين نادر است كه كار پدر را براي گذراندن زندگي خانواده اش ادامه مي دهد و براي بيل زدن و كاشتن سبزي و گل در باغچه به خانه اين و آن مي رود. در نگاه اول نمي شود هدايت را با قد بلند و بدن ورزيده اش كودك حساب كرد ولي وقتي با او حرف مي زني مي فهمي چقدر بچه است، صورتش آفتاب سوخته شده، كار او اين است كه خاك الك كند، سيمان بسازد، فرغون را از آجر پر كند و به بالاي ساختمان ببرد. با هدايت توانستم وقتي كه داشت چاي مي نوشيد حرف بزنم، همانطور كه چاي پر رنگش را هورت مي كشيد گفت: دلم مي خواست آنقدر حقوق مي گرفتم كه زودتر جهيزيه خواهرهايم جور مي شد آن وقت با اضافه اش براي خودم دوچرخه مي خريدم تا روي پره هايش شبرنگ و گل پر ببندم. نگاهش كردم ... هدايت با داشتن دو خواهر دم بخت كه هر دو در شهرك صنعتي كارگري مي كنند، با والديني پير و از كار افتاده، با كاري كه صورتش را آفتاب سوخته كرده هنوز كودكي است كه آرزوي داشتن دوچرخه با شبرنگ و گل پر را دارد ... اما نمي دانم آيا دوچرخه اي پيدا مي شود كه فرمانش اندازه دستان پينه بسته صاحب 14 ساله اش باشد؟ بنابر آمار انجمن حمايت از حقوق كودكان ايران، در كشورمان بيش از 900 هزار دختر خانهدار وجود دارند كه با تعريف يونيسف كودك محسوب ميشوند. طاهره 12 ساله است وقتي با او حرف مي زنم اصلا نگاهم نمي كند به سرعت لباس هاي چرك را چنگ مي زند و آب مي كشد، مادر طاهره مستخدم يك مدرسه است و دو شيفت كار مي كند بنابر اين مسووليت غذا دادن به بچه ها، رفت و روب، شست و شو و خلاصه خانه داري با طاهره است. طاهره براي كاري كه در خانه خودشان انجام مي دهد، براي اينكه هر روز غذا مي پزد، بچه داري مي كند، لباس هاي برادر و خواهرش كوچكش را مي شويد مزدي نمي گيرد وقتي از او مي پرسم چطور با اين همه كار درس مي خواني بدون اينكه نگاهم كند مي گويد: 20 هم بگيرم قبولم 12 هم بگيرم قبولم، پدرم مي گويد درس زندگي را بايد ياد بگيري كه همين كاري است كه دارم انجام مي دهم تازه اين كه خانه خودمان كار مي كنم كه بهتر است ... همين حسنيه دختر همسايه مان كه سه سال از من بزرگتر است با مادرش مي رود خانه مردم كار مي كند تازه قرار است شوهرش هم بدهند. بعد با تشر از من مي خواهد از سر راهش بروم كنار تا آب كف آلود تشت را خالي كند ... نگاهش كردم ... قيافه اش و حرفهايش ظرافت يك دختر 12 ساله را ندارد. چند خانه آن طرف تر صداي بلند دستگاهي از حياط خانه شنيده مي شود، در خانه باز است، كنجكاو سرك مي كشم كه ببينم چه خبر است، حياط چند قسمت شده، گوشه اي بساط سبزي پاك كردن، آن طرف باقلا پوست مي كنند، اين طرف هم دستگاهي با سر و صدا سبزي خرد مي كند، بقچه هاي سبزي و باقلا بيشتر از آن است كه مال يك نفر باشد، دور بساط پوست كردن باقلا چهار دختر حدود هشت تا 14 ساله نشسته اند و تند تند دانه هاي باقلا را از غلاف آن بيرون مي آورند، يكي با چاقو ريزشان مي كند و آن يكي مي ريزد در آبكش و مي برد تا بشويد ... عقب عقب از حياط خارج مي شوم تازه كاغذ روي در خانه به چشمم مي خورد كه رويش نوشته: پاك كردن و ريز كردن سبزي، باقلا، بادمجان، درست كردن انواع شور و ترشي پذيرفته مي شود. ابوالقاسم صميمي آسيب شناس اجتماعي معتقد است: مسأله كار كودكان عمدتاً با فقر خانواده ها در ارتباط است ، كودكان خانواده هاي كم درآمد و بي بضاعت ناگزيرند كه يا با شركت در كارهاي دسته جمعي و يا يافتن كاري در خارج از منزل به نحوي در افزايش درآمد خانواده تأثير گذار باشند. صميمي با بيان اينكه اشتغال به كار كودكان با افزايش معضلات اجتماعي، اعتياد، طلاق، مهاجرت روستاييان به شهرها، بيكاري والدين و ... تشديد مي شود افزود: اين كودكان عمدتا به رغم ميل باطني و به علت فقر خانواده هايشان در چرخه زودرس قرار گرفته و به نان آوران كوچك خانواده ها تبديل مي شود و همين عامل باعث مي شود كودكي خود را به اصلاح فراموش كنند و بدون گذراندن اين مرحله وارد بزرگسالي شوند و اين موضوع در دراز مدت بر روحيه آنها اثر منفي دارد. همه اينها در حاليست كه بر اساس قانون كار ايران، به كار گماردن كودكان كمتر از 15 سال و به كار گيري نوجوانان 15 تا 18 سال در شغل هاي سخت و زيان آور ممنوع است. به گفته سارا معتمدي كارشناس حقوق و وكيل دادگستري، قانون ايران، كار كودكان زير 15 سال را ممنوع كرده اما كار براي رده هاي سني 15 تا 18 سال كه قانون آنها را نوجوان مي نامد، با شرايطي مجاز شناخته شده است ساعت كار نوجوانان در قانون كار يك ساعت كمتر از ساعت كار كارگران معمولي است و كارفرما حق ندارد كارهاي اضافي سخت و زيان آور را به نوجوانان واگذار كند. معتمدي افزود: در ايران براي حذف كار نوجوانان مقرراتي وضع شده و بر اساس آن 23 نوع شغل براي افراد 15 تا 18 ساله اي كه با عملياتي نظير جوشكاري و كار با وسايل با ارتعاش بالا سرو كار دارند، ممنوع است، شرط به كارگيري نوجوانان در قانون كار هم اين است كه نوجوان در بدو استخدام بايد توسط كارشناسان سازمان تامين اجتماعي مورد آزمايش هاي پزشكي قرار بگيرد. اين آزمايش ها حداقل سالي يك بار تجديد مي شود و اگر آزمايش هاي پزشكي با نوع كار تناسب نداشته باشد كارفرما موظف است در حدود امكانات خود شغل كارگر را تغيير دهد. بر اساس اين قانون، استفاده از كودكان و نوجوانان در حفر قنات، كار در دامداري ها، كشتارگاه ها، كارگاه هاي قالي بافي و زيلو بافي، كوره پز خانه ها و نانوايي ها هم ممنوع شده است. اين كارشناس حقوق معتقد است: با آنكه سال ها از تصويب اين قانون كار و مقررات ممنوعيت كار كودكان و نوجوانان گذشته اما شواهد نشان مي دهد كه اين قوانين تاثيري در به كارگيري كودكان نداشته است و استفاده از كودكان و نوجوانان در بسياري از مشاغل نظير نانوايي، آهنگري و قاليبافي در ايران مرسوم است. اصرار بچه ها و دايي ام باعث مي شود لب تاپم را بردارم و ادامه گزارش را در پارك بنويسم. همينطور كه روي نيمكت پارك نشسته ام، چند جمله مي نويسم و گاهي به بازي شادمانه بچه ها كه جايزه كمك كردن به مادربزرگ در كار خانه است نگاه مي كنم ، صدايي از پشت سر توجهم را جلب مي كند، بر مي گردم جعبه اي بيسكوئيت جلويم ظاهر مي شود و پسري 9 ساله كه مي گويد: يه بيسكوئيت بخر، يك بيسكوئيت موزي از جعبه اش برداشتم و هزار توماني را طرفش دراز كردم ... وقتي در جيبهايش دنبال بقيه پولم مي گشت گفتم: نمي خواهد بقيه اش مال خودت ... با ناراحتي بقيه پولم را به طرفم گرفت و گفت خانم من گدا نيستم دارم كار مي كنم و بعد از من دور شد. حيرت زده غيرتش شدم و آخرين جمله گزارش را نوشتم: در اين روزگار كه كار واقعيت زندگي شماست، كودكي هاي گمشده تان را از كجا پيدا مي كنيد؟ 12 ژوئن روز جهاني مخالفت با كار كودكان است.ك/4 7340/599/608
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 367]