محبوبترینها
آشنایی با سایت قو ایران بهترین سایت آگهی و تبلیغات در کشور
بهترین شرکت‌های مهندسی در آلمان
صفر تا صد حق بیمه 1403! فرمول محاسبه حق بیمه
نقش هدایای سازمانی در افزایش انگیزه و تعهد کارکنان
کلینیک پروتز و ساخت اندام مصنوعی دکتر اجرائی
چگونه می‌توانیم با ترانسفر وایز پول جابجا کنیم؟
بهترین مدل‌های [صندلی گیمینگ] براساس نقد و بررسی کاربران
مشاوره حقوقی تلفنی با کمترین هزینه
مشاوره حقوقی تلفنی با کمترین هزینه
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1803912548
كروبي توان اداره كشور با تمام سليقهها را دارد
واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: كروبي توان اداره كشور با تمام سليقهها را دارد علي عبدالعليزاده گفتوگو با فردي كه مصاحبهاش به تعطيلي <شب شيشهاي> منجر شده است، شايد چندان خوش‌يمن نباشد؛ چه انتقادات عبدالعليزاده با اينكه به چهره‌اي ميانه‌رو و اجرايي شناخته مي‌شود توسط دولتي‌ها برتافته نشده و برنامه رشيدپور به تعطيلي كشيد. عبدالعليزاده البته همچنان از مطالب مطرح‌شده در آن برنامه توسط خود دفاع كرده و اين انتقادات را كارشناسي مي‌داند. او در اين گفتوگو انتقادات كارشناسي خود در حوزه مسكن را دوباره تكرار مي‌كند. استاندار استان آذربايجان غربي در دولت هاشمي كه از استانداري به وزارت مسكن و شهرسازي رفت و عضو كابينه اصلاحات شد، البته نقدهايي را نيز بر اصلاحطلبان دارد؛ چه او عضو كابينه‌اي بوده است كه برخي از اعضاي آن برداشت مشتركي از مفهوم اصلاحات نداشتند. فشارهاي وارد شده به برنامه 90 ما را به ياد تعطيلي مثلث شيشهاي پس از مصاحبه با شما مي‌اندازد. مگر انتقاد شما از دولت در چه حدي بود كه باعث تعطيلي اين برنامه شد؟ من در آن برنامه انتقادي از دولت نكردم. فقط آمار سال 85 و86 را با هم مقايسه كرده و وضعيت بازار مسكن را توضيح دادم. واقعا نمي‌دانم دليل بسته شدن آن برنامه مصاحبه من بود يا نه؟ اما گويا دولت نقدي‌هاي كارشناسي را به تخريب تعبير مي‌كند؟ شما خبرنگار هستيد و جمع‌بندي نظرات دولت را در مورد نقد بهتر از من داريد. در حالت كلي قبول دارم دولت نقدپذير نيست به عنوان نمونه برخوردي كه با50 استاد اقتصاد شد ناپسند بود. به هيچ عنوان در شأن دولت و نظام نبود كه وقتي اساتيد دانشگاه مطلبي را در مورد برنامه‌هاي اقتصادي دولت متذكر شدند به آمريكايي بودن متهم شوند. گذشت زمان ثابت كرد تمام چيزهاي كه آنها در نامه خود نوشته بودند محقق شده است. تورم لجام‌گسيخته، بيكاري و بي‌ثباتي توليد داخل و افزايش واردات نشان داد كه آن اساتيد آمريكايي نبودند بلكه انسان‌هاي فرهيخته‌اي بودند كه با تكيه بر دانش خود به فكر منافع ملي بودند و مي‌خواستند با نوشتن نامه دولت را راهنمايي كنند. در سال آخر دولت شايسته است رئيس‌جمهور از اين اساتيد عذرخواهي علني و آشكاري كند. نظر كلي شما نسبت به رويكرد دولت نهم به نقد چيست، با توجه به اينكه نقدهايي كه انجام مي‌شود از سوي دولت تعبير به تخريب مي‌شود؟ نقد يك مطلب كلي است كه بايد آن را شكافت. براي نقد يك جريان يا فرد ابتدا بايد ظرفيت‌هايي كه وجود دارد شناسايي شود و بعد متناسب با آن ظرفيت‌ها زمينه نقد صورت گيرد كه دولت نهم هم نمي‌تواند از اين قاعده مستثني باشد. طرح تحول اقتصادي كه به مجلس رفته روشن نيست و مجلس با بحث‌هاي زيادي كه روي آن انجام داده نمي‌تواند آن را جمع‌بندي كند چون كاركارشناسي كمي روي طرح انجام شده و دولت در اين خصوص مدلي را ارائه نكرده است كه بگويد مي‌خواهيم با اين مدل كار كنيم. به اعتقاد من دولت نهم ظرفيت اجراي طرح تحول اقتصادي را ندارد. اين دولت در حد همان سفرهاي استاني است كه رئيس‌جمهور در حد استاندار و بخشدار ظاهر مي‌شود و كارهاي آنها را انجام مي‌دهد. در شرايطي كه كشور نياز به پرداختن به مسائل كلا‌ن جهاني دارد و تعامل مطلوب براي حل مشكلات با كشور‌ها و سازمان‌هاي بين‌المللي يك ضرورت است، رئيس‌جمهور به روستاها مي‌رود و حتي به خودش اجازه مي‌دهد كه در جزئي‌ترين مسائل روستاها دخالت كند و بعد همين دخالت‌ها به عنوان دستاوردهاي سفر استاني از سوي دولت منتشر مي‌شود. وقتي ظرفيت دولت در حد كارهاي كلا‌ن ملي نيست، نقد كردن اين دولت در حد كارهاي كلا‌ن ملي، ظلم در حق ملت، كشور و خود دولت است. اين دولت را بايد در همان حد كارهاي استاني و شهرستانياش نقد كرد بنابراين لازمه نقد كارهاي كلا‌ن، وجود بستر‌هاي مناسب براي آن است كه در اين دولت وجود ندارد. مدافعان دولت، احمدي‌نژاد و دولتش را مردمي‌ترين دولت بعد از انقلا‌ب مي‌دانند. به نظر شما اين خصوصيت چقدر مي‌تواند بر ساير ضعف‌هاي دولت تاثير بگذارد؟ در جمهوري اسلا‌مي همه دولت‌ها مردمي بودند ولي مردمي بودن به تنهايي براي اداره كشور كفايت نمي‌كند چون دولتي كه نتواند منافع ملي را در بعد اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي به دست بياورد، موفق نخواهد بود. دولت نهم را بايد در اين راستا مورد ارزيابي قرار داد كه چقدر موفق بوده است. در حوزه تخصصي شما كه مسكن است دولت را مورد ارزيابي قرار مي‌دهيم. با توجه به قيمت بي‌سابقه مسكن در سال‌هاي اوليه دولت، چه شرايطي در حال حاضر بر بازار مسكن حاكم است؟ به اعتقاد من قبل از شناسايي ظرفيت عملكرد دولت و فضاي حاكم بر آن در چهار سال گذشته مطرح كردن نقد درست نيست. دولت نهم در بخش مسكن هيچ برنامه‌اي نداشت و در اولين گام برنامه‌هاي كارشناسي دولت هشتم مثل اجاره به شرط تمليك، فروش متري مسكن و حمايت از انبوه‌سازان را بدون هيچ دليلي تعطيل كرد و در اين خصوص هيچ توضيحي ندادند كه اين برنامه چه نواقص داشته كه مجبور هستند آن را تعطيل كنند. سياست دولت در خصوص جايگزيني اين برنامه‌ها سكوت و بي‌برنامگي بود. بعد از آن هم طرحي به نام مسكن مهر را به جريان انداختند كه به نظر من هيچ مدلي ندارد و حتي گروه‌هاي هدفش هم مشخص نيست. دخالت دادن وزارت تعاون در بخش مسكن هم يكي از بزرگ‌ترين اشتباهات دولت در طرح مسكن مهر است، چون وزارت تعاون به دنبال بالا بردن آمار تعاوني‌هاي است. در بخش مسكن طبق سرشماري‌اي كه در سال 85 خود دولت نهم انجام داده 5/1 ميليون خانوار اضافه بر تعداد خانه در كشور وجود دارند كه اگر دولت بخواهد براي همين تعداد تعاوني مسكن مهر تشكيل دهد بخشي از آنها به هيچ عنوان به عنوان گروه هدف دولت محاسبه نمي‌شوند. دولت بايد هدفش را تعيين كند و بگويد براي چه كساني مي‌خواهد مسكن مهر بسازد. برخي از اين افراد پول‌دار هستند كه نمي‌خواهند سرمايه‌شان در بخش مسكن باشد، با سرمايه‌شان كارهاي ديگري مي‌كنند اما اجاره‌نشين هم هستند؛ اگر آماري اضافه بر تعداد يك 5/1 ميليون دادند خود اين يعني انحراف. در بين اين تعداد شايد كمتر از 400 هزار نفر جزو دهك‌هاي پايين جامعه باشند بقيه افراد به اعتقاد من و مطالعاتي كه انجام شده دليل اينكه دنبال خانه نمي‌روند چيز ديگري مي‌تواند باشد. در تقاضاي جاري مردم براي مسكن كه سالي حدود 800 هزار واحد مسكوني است و تقاضاي فعال در بازار به شمار مي‌رود كمتر از 60 هزار نفر از اين تعداد گروه هدف دولت به شمار مي‌روند. بنابراين آمار زيادي كه از سوي وزارت تعاون اعلا‌م مي‌شود خلاف واقعيت بازار مسكن است و قابل اعتنا نيست. البته آنها ادعا مي‌كنند كه با طرح مسكن مهر بازار مسكن كنترل شده است؟ كساني كه مدعي هستند كنترل بازار با مسكن مهر اتفاق افتاده است اشتباه بزرگي را مرتكب شده‌اند، به اين دليل كه مسكن مهر براي گروه‌هايي طراحي شده كه جزو سه دهك پايين جامعه هستند و نمي‌توانند روي بازار مسكن اثرگذار باشند. نتيجه اينكه دولت نهم در طول سه سال با سياست‌هاي غيركارشناسانه باعث شد مسكن در كشور حدود پنج برابر گران شود كه در اين مورد آمارهاي خود وزارت مسكن تاييدي بر صحبت‌هاي من است. در سال چهارم به لحاظ ركود و خارج شدن توان خريد از دست مردم به دليل 500 درصد افزايشي كه اتفاق افتاد ركود بر بازار مسكن حاكم گرديد و حدود 20 درصد از قيمت مسكن كم شد كه دولت آن را ناشي از سياست‌هاي خود مي‌داند. دولت بايد پاسخ دهد كه چرا با سياست‌هاي غلط خود در بخش پولي و مالي باعث افزايش 500 درصدي قيمت مسكن شده است. همه اينها نشان مي‌دهد كه دولت نهم در بخش مسكن برنامه نداشته و در ركودي كه اخيرا در بازار مسكن اتفاق افتاده مي‌خواهد سوار بر موج شود و براي خودش تبليغاتي انجام دهد كه مسكن ارزان مي‌شود. آقاي دكتر اجازه دهيد اين سوال را بپرسم كه به نظر شما الا‌ن اصلاحطلبان سخت‌ترين شرايط خود را در حاكميت دنبال مي‌كنند؟ من چنين اعتقادي ندارم. اصلا‌ح‌طلبي در شرايط سختي نيست. دولت اصلاحات بزرگ‌ترين خدمتي كه كرد اين بود كه با مطرح كردن واژه اصلاحات مردم را وارد فضاي مفهومي جديدي كرد كه حتي جريان مخالف اصلاحات هم در شعارهاي انتخاباتي‌شان شعار‌هايي با مضمون اصلا‌ح‌طلبي سر مي‌دهند. اين درست است كه منابع و امكانات موجود در دست اصلاحطلبان كم بود و گروه‌هاي مخالف اصلاحات موانع زيادي بر سر راه دولت به وجود آوردند ولي اين دليل نمي‌شود كه اصلاحطلبان نقد نشوند. به عملكرد شوراي شهر اول و مجلس ششم انتقادات فراواني وارد است. آنچه در شوراي شهر اتفاق افتاد باعث بدبيني مردم به نهاد شورا گرديد و سبب شد در دوره بعد تنها 12 درصد مردم در انتخابات شوراها شركت كنند و اين موضوع باعث چرخش امور به سمت جناح مقابل شد. عملكرد مجلس ششم موجب شد دولت نهم و مجلس هفتم تشكيل شود. بنابراين اصلاحطلبان نتوانستند وقتي دولت و مجلس را در اختيار داشتند برنامه خوبي براي اداره كشور ارائه دهند و همين روند باعث شد كل امور را از دست بدهند ولي نكته مهم در اينجا اين است كه بحث اصلاحات زنده است و اصلاحات لحظه به لحظه در كشور بيشتر عمق پيدا مي‌كند. من اصلاحات را در قالب ديني امر به معروف و نهي از منكر مي‌دانم و اعتقاد دارم اين خدمت به دين مردم است كه اجازه دهند در يك حكومت ديني مردم در چارچوب ضوابط دين خودشان نسبت به اصلاح امور كشورشان اقدام كنند. اين كار، بسيار پسنديده و درواقع زنده شدن امر به معروف و نهي از منكر است. امر به معروف و نهي از منكر اگر صرفا در لباس يك دختر و موي يك پسر خلا‌صه شود ظلم به اين فريضه الهي است. بنابراين اصلاح در بعد امر به معروف و نهي از منكر در دوران جمهوري اسلا‌مي امري بسيار پسنديده و ضروري و در راستاي همان سنتي است كه از بزرگان دين خودمان داريم. مهم‌ترين وظيفه اصلاحطلبان اين است كه به جاي تلا‌ش براي بازگشت دوباره به قدرت سعي كنند در مباني و مفهوم اصلاحات كاركنند. چون تجربه نگرفتن از دوران اصلاحات موجب تكرار همان رويه گذشته مي‌شود ولي اگر تجربيات گذشته را جمع‌بندي كنند و با يك برنامه روشن و مشخص در چارچوب مردم‌سالا‌ري ديني به صحنه بازگردند بيشتر مي‌توانند موثر واقع شوند. اگر بخواهيم نگران اصلاحات باشيم بايد ببينيم آيا متفكران جبهه اصلاحات در پي عمق دادن به اصلاحات از نظر مفهومي هستند يا نه. اگر اينگونه نباشند و صرفا به فكر برگشت به قدرت باشند جاي تاسف است. ابراز خرسندي ميكنم از اينكه خاتمي به عنوان انديشمند اصلاحات به تبيين اصلاحات واقعي پرداخته است. هرچند خيلي مختصر بود ولي به نظر من شروع خوبي بود كه بايد تداوم پيدا كند. شما عضو دولت اصلاحات بوديد و بهتر از هر كس ديگري مي‌توانيد دولت را نقد كنيد. به نظر شما دولت چه بايد مي‌كرد كه نكرد؟ دولت در آن زمان به خصوص در سال‌هاي اول از نظر امكانات و منابع مالي مشكلات زيادي داشت و توانست با نفت 10 دلا‌ري كشور را به خوبي اداره كند و حتي شاهد دستاوردهاي بسيار خوبي در حوزه آب و برق، صنعت، مسكن و راه ترابري بوديم. هر چند سطح كابينه خاتمي بالا بود ولي تمام اعضاي دولت برداشت مشتركي از مفهوم اصلاحات نداشتند و اين موضوع براي آنها تازه بود و به خاطر اينكه اجزاي دولت برداشت روشني از مفهوم اصلاحات نداشتند كار بزرگي انجام نشد. به نظر شما ضرورت آسيب‌شناسي دوران اصلاحات چقدر مي‌تواند در بازگشت مردم به تفكر اصلا‌ح‌طلبي موثر باشد؟ بله اين يك ضرورت است. من نديدم كه آسيب‌شناسي جامعي از دوران اصلاحات انجام شود و بعيد مي‌دانم چنين جمع‌بندي‌اي صورت گرفته باشد. من جرياني را نمي‌بينم كه از نظر فكري و سياسي برنامه خاصي را براي اداره كشور داشته باشند. من در شرايط فعلي و در انتخابات بعدي فكر ميكنم مردم بايد به دنبال يك آدم خوب باشند و به او راي دهند. يكي از آن دلا‌يل مي‌تواند شخصيت فرد باشد. ما نمي‌توانيم بگوييم در سال 76 همه مردم به خاطر برنامه‌هاي خاتمي به او راي دادند، اما بخشي از مردم به خاطر شخصيت خاتمي به او راي دادند بنابراين در انتخابات دهم مردم به دنبال كسي هستند كه بهتر از بقيه باشد. فعلا در بين افرادي كه مطرح هستند برنامه نديده‌ام. شما شرايط بازگشت اصلاحطلبان به قدرت را چگونه ميبينيد؟ به نظر من بايد اصلاحطلبان به اين جمع‌بندي برسند كه چه امري باعث شد به قدرت برسند و چگونه قدرت را از دست دادند. اين يك سوال اصلي است كه وقتي جرياني دولت و مجلس را در دست دارد چگونه آن را به راحتي از دست مي‌دهد. خدشه‌اي به انتخابات‌ها وارد نبود چون انتخابات را خودشان برگزار كردند و اينكه در آينده مي‌خواهند در صورت رسيدن به قدرت چه كاري بكنند كه قدرت را از دست ندهند. به نظر شما كانديداي موجود در جبهه اصلاحات بايد محافظه‌كاري‌هايي كه در دولت قبل وجود داشت را كنار بگذارد؟ اين تصور درست نيست. هر كسي كه از جبهه اصلاحات پيروز انتخابات رياست‌جمهوري باشد نمي‌تواند با حاكميت جنگ راه بيندازد. اصل كار حكومت اين است كه ادب و نزاكت به مردم و جامعه ياد بدهد. خاتمي يكي از مهم‌ترين ويژگي‌هاي كه دارد ادبش است. اگر ايشان هنوز در بين مردم محبوب است بيشتر به خاطر شخصيت بزرگش است. يك رئيس دولت، كشور را بايد در آرامش نگه دارد براي اينكه مي‌خواهد برنامه‌هاي اقتصادي اجرا كند. بايد قبول كرد كه اصلاحات يك حركت مداوم رو به رشد است. هر رئيس دولتي كه بخواهد سركار باشد بايد سعي كند با همه جريان‌هاي حاكم در كشور آشتي داشته باشد. اين بزرگ‌ترين اشتباه است كه فكر كنيم اگر با جريان فكري ديگر كشور درگير شويم و با قدرت در مقابل آنها بايستيم و حذف‌شان كنيم، مي‌توانيم موفق‌تر عمل كنيم. زماني كه استاندار بودم شرايطي فراهم كردم كه حتي غيرمذهبي‌ها هم بنده را به عنوان استاندار خودشان قبول كنند و با وفاق و همدلي‌اي كه در استان به وجود آمده بود دوران موفقي را سپري كرديم. در شاخص‌هاي اقتصادي، فرهنگي و اجتماعي از همه استا‌ن‌ها جلو بوديم به خاطر اينكه تنشي در استان نبود. يك استاندار و يك رئيس‌جمهور بايد با طمأنينه كارش را پيش ببرد و اجازه دهد كه سلايق گوناگون بتوانند حرفشان را بزنند. در دولت فعلي حتي كارمندان جزئي كه احساس كردند ممكن است در انتخابات گذشته به خاتمي راي داده باشد را جابه‌جا كردند كه البته اين رفتار بيشتر ناشي از عملكرد خود اصلاحطلبان بود. من در همان زمان به آقاي نوري گفتم اينكه شما در يك شب چند استاندار را عوض مي‌كنيد كار درستي نيست. نتيجه آن برخوردها نشان از عملكرد كنوني دولت نهم دارد. بايد بپذيريم كه اصلاحطلبان بايد شايسته‌سالا‌ري را در دستو كار خود قرار دهند و به صورت باندي و جناحي دست به حذف افراد نزنند. اگر روزي در ايران دولتي سركار آمد كه بتوانند از جناح رقيبش در پست‌هاي كليدي كشور استفاده كند، نشان از جا افتادن كار حزبي در كشور دارد. به نظر شما در بين كانديداهاي مطرح در جبهه اصلاحات (خاتمي وكروبي) كدام يك بيشتر قدرت به بازي گرفتن جناح رقيب در دولت خود را دارند؟ هردو توانايي اداره كشور را دارند ولي استفاده كروبي از جريان‌ها و سلايق مختلف فكري بيشتر است. ايشان چه وقتي كه در بنياد شهيد بودند و چه زماني كه رياست مجلس ششم را به عهده داشتند تعامل خوبي با تمام جريان‌ها وگروه‌ها داشتند و حتي جريان مخالف اصلاحات ارادت خاصي به آقاي كروبي دارند. فكر ميكنم به اندازهاي كه آقاي كروبي براي اداره كشور هنر به خدمت گرفتن تمام سلايق را دارد هيچ كدام از كانديداهاي رياست‌جمهوري ندارند. فكر مي‌كنيد دولت وحدت ملي راه برون‌رفت از شرايط فعلي است؟ نه من اعتقادي به دولت وحدت ملي ندارم. دولت وحدت ملي در شرايط خاصي تشكيل مي‌شود كه اختلا‌فات و تنش‌ها به حداكثر رسيده باشد در حالي كه كشور ما در حال حاضر چنين شرايطي ندارد و معني شايسته‌سالا‌ري با وحدت ملي تفاوت دارد. منبع: اعتمادملی
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 384]
-
گوناگون
پربازدیدترینها