واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: اعتراض هفت گالري مطرح تهران به سياستهاي هنري در ادامه اين نامه ميخوانيم: اعتمادملی: با اينكه رئيس مركز هنرهاي تجسمي چندي پيش از برگزاري فروش بزرگ گروه <هفت نگاه> بعد از دومين آرتاكسپوي تهران خبر داده بود، روز گذشته گروه هفت نگاه با نگارش نامهاي خطاب به <هنرمندان، مجموعهداران و هنردوستان> از لغو برپايي اين فروش بزرگ در سال 1387 خبر داد. در نامهاي كه از سوي گروه <هفت نگاه> متشكل از صاحبان هفت نگارخانه آريا، الهه، دي، گلستان، ماه مهر، هفتثمر و والي منتشر شد، آمده است: <خبر ساده است. نمايشگاه فروش بزرگ سال از گروه هفت نگاه در سال 87 برگزار نخواهد شد. دليل آن هم ساده است، چون قرار است اكسپو برگزار شود.> اعضاي اين گروه در ادامه اين نامه آوردهاند: <از فرهنگسراي نياوران كه قرار بود محل برگزاري نمايشگاه هفت نگاه باشد به ما خبر دادند كه نامهاي از سوي مسوولان فرهنگي وزارت ارشاد به مدير فرهنگسراي نياوران رسيده مبنيبر اينكه تا آخر سال 87 هيچ نمايشگاهي تحت عنوان اكسپو يا فروش بزرگ سال در آن فرهنگسرا برگزار نشود.> در بخشي ديگر از اين نامه اعضاي گروه هفت نگاه به نكته مهمي اشاره كردهاند كه اين روزها از آن تحت عنوان <تبعيت دولت از اصل 44 قانون اساسي> ياد ميشود؛ اصلي كه هدف آن كوچكتر كردن دامنه نفوذ بخش دولتي و ميدان دادن به بخش خصوصي است: <ما دلخوش بوديم به اينكه مقام معظم رهبري هميشه بسيار تاكيد داشتهاند كه از بخش خصوصي حمايت شود و دلخوش بوديم به اينكه اوامر ايشان اجرا شود. با توجه به اينكه يك ماه پيش از اكسپو، مجريان اين طرح همكاري ما را خواستند و ما هم قول همكاري داديم با اين شرط كه زمان بيشتري براي اين كار اختصاص داده شود و عجلهاي در كار نباشد، متاسفانه اين شرط ما مورد قبول دبير اجرايي اكسپو قرار نگرفت و در نتيجه حتي از برخي از ما دعوت براي شركت در اكسپو هم به عمل نيامد. پس اكسپو برگزار شد و هفت نگاه برگزار نشد، چرا؟ آيا نميتوانستيم در كنار هم، دو نمايشگاه بزرگ داشته باشيم و از حمايت يكديگر برخوردار شويم؟ تجربه ما و امكانات آنها؟> در ادامه اين نامه ميخوانيم: <به همين سادگي، 10 ماه فعاليت و كار مداوم مديران هفت نگارخانه معتبر، به هيچ انگاشته شده. به همين سادگي، اميد نقاشان به فروش هفت نگاه به نااميدي تبديل شد و به همين سادگي ضربه سختي به بدنه اقتصاد هنر وارد شد كه جبران كردن آن كار آساني نيست.> بخش ديگر نامه گروه هفت نگاه خطاب به هنرمندان و هنردوستان است: <ما گروه هفتنگاه از تمام هنرمندان عزيز و هنردوستان و مجموعهداراني كه مدام سراغ برگزاري هفت نگاه را ميگرفتند از دل و جان عذر ميخواهيم. شاهد بوديم كه در اين چند روز اخير، چقدر با ما همدردي كرديد. خشمتان را ديديم، نوميديتان را ديديم و همراهيتان را. از همه شما ممنون و سپاسگزاريم. در ضمن ميدانيم كه ممكن است خداي ناكرده اين سخن ما باعث واكنشهاي تندي بشود از سوي كساني كه مانع كار ما شدند. اما چه باك، نيتمان پاك است و لطف الهي با ما است. پس ما ميمانيم و كار ميكنيم و كار ميكنيم؛ به همينگونه كه در اين 10، 20 سال گذشته كار كرديم و با مدارا و صبر از موانع رد ميشويم و به راهمان ادامه ميدهيم. ميدانيم كه خدا با ماست و حق با ماست و همين ما را بس.> اما جلوگيري از برپايي بزرگترين فروش هنري بخش خصوصي در حالي اتفاق ميافتد كه محمود شالويي، رئيس مركز هنرهاي تجسمي، چندي پيش در گفتوگو با <اعتماد ملي> قول ضمني براي برپايي اين فروش بعد از آرتاكسپوي تهران داده بود. او با قطعيت در مورد برپايي فروش بزرگ هفت نگاه اعلام كرده بود: <ما قطعا از اينكه بخش خصوصي در صحنه باشد، خوشحال ميشويم و هميشه از بخش خصوصي حمايت كردهايم. البته خوب است كه در مورد فروش هفت نگاه، فرهنگسراي نياوران پاسخ بدهد. به هر حال اگر از ما مجوز زمان برگزاري اكسپو براي برپايي اين فروش خواسته شود، اعطاي مجوز را به بعد از اكسپو موكول ميكنيم.> صحبتهاي رئيس مركز هنرهاي تجسمي در ضرورت حمايت از بخش خصوصي به آنجا رسيد كه امروز شاهد ممانعت از برپايي يكي از موفقترين نمايشگاههاي فروش هنري طي چند سال اخير هستيم. گروه هفت نگاه كه در مهرماه سال 1385 از سوي مديران هفت نگارخانهدار مطرح تهران با هدف اعتلا بخشيدن به هنرهاي تجسمي تشكيل شد، طي دو فروش قبلي توانست به جايگاه قابلقبولي در رونقبخشي به اقتصاد هنر و ميدان دادن به هنرمندان جوان دست يابد. اين هفت نگارخانه جزو بهترين نگارخانههاي تهران و كشور هستند كه سوابق درخشاني در كارنامه آنها به چشم ميخورد. در روزهايي كه اوضاع اقتصاد دنيا در ركودي بيسابقه به سر ميبرد و هنر شرايط بحراني خود را پشت سر ميگذارد، برپايي يك نمايشگاه فروش ميتواند دستكم به لحاظ رواني به تلطيف اين فضا كمك كند و قطعا جلوگيري از چنين نمايشگاههايي نتيجهاي جز كمرونق كردن بازار آشفته اقتصاد هنر را نخواهد داشت؛ بازار آشفتهاي كه اين روزها دامن دومين اكسپوي تهران را گرفت و به زحمت توانست فروش 350 ميليون توماني را عايد آن كند، در حالي كه در اكسپوي نخست شاهد فروش بالاي 750 ميليون توماني بوديم! كارشناسان و تحليلگران هنري معتقدند در كنار لطمهاي كه تنگ كردن حلقه فعاليت بخش خصوصي به اقتصاد هنر ميزند، اصولا مديريت هنري نميتواند جلوي فروش اثر هنري را بگيرد. قانونا نميتوان مقابل فروش يك تابلو، ايستاد چراكه اين ايستادگي مفهومي به غير از ايستادگي و مقابله با جريان آزاد و مستقل هنر نخواهد داشت.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 353]