واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: وبلاگ > عصرآزاد، سحر - سحر عصرآزاد نخستین فیلم سینمایی مهدی رحمانی نام یک فیلمنامه مستقل سینما را بر پیشانی دارد. مهران کاشانی که فیلمنامههای "خانه روشن"، "آواز گنجشکها"، "دم صبح" و "مزرعه آفتابگردان" را در کارنامه دارد یک امتیاز بالقوه برای نخستین تجربه فیلم بلند رحمانی محسوب میشود. فیلمی که به تازگی جایزه بهترین فیلم بلند کودک را از چهارمین دوره جوایز اسکرین آسیا پاسیفیک دریافت کرد. موقعیت محوری قصه از تلفیق فیلمهای "پدر" و "کافه ترانزیت" حاصل شده که هر دو آثاری قابل توجه هستند و طبعاً رسیدن به یک شکل سوم از این دو اثر تجربهای خاص برای نویسنده بوده است. در واقع فیلمنامه موقعیت یک زن شوهر مرده را در روستائی کوچک و گرفتار سنتهای پوسیده با موقعیت همجواری اجباری یک پسر نوجوان با ناپدری آیندهاش درهم تنیده تا به روایتی جدید از این همراهی برسد. موقعیت این زن/ مادر با دقت نظری خاص در بستر اجتماعی کوچک همچون روستا ترسیم شده که سنتهای اجباری و بایدها و نبایدهای پوچ حرف اول را در زندگی آدمها میزنند. در چنین شرایطی است که میتوان حرفشنوی اجباری زن از برادر شوهرش را باور کرد. یادمان هست که ویژگی شخصیتپردازانه ریحان در "کافه ..." این بود که در برابر همین سنتها قدعلم کرد و حاضر نشد سایه اجباری برادرشوهر را به عنوان یک تکیهگاه امن بپذیرد و تاوانش را هم داد. اما در "دیگری" زن تبدیل به تیپ آشنای زن مطیع شده که تسلیم محض است و درام هیچ امتیاز یا محدوده عمل تعیینکنندهای در اختیار او قرار نداده است. هر چند معلوم است او دلبستگی به دوست شوهر مرحومش (اسماعیل-محمدرضا فروتن) دارد اما کاری برای تغییر شرایط خود انجام نمیدهد. او زنی است که بله گفتن را از عمق تمام نههایی که در درون دارد، آموخته و این تنها کنش او در گیر و دار همه این تناقضات است. بخش میانی فیلم یعنی همراهی اجباری پسر نوجوان (رضا) و پدرخوانده آینده (اسماعیل) هم به شدت وامدار "پدر" است که در آن فیلم، گم شدن ناپدری و پسر در کویر باعث میشد به هم نزدیک شوند و چهره متجاوز و کلیشهای ناپدری برای پسر تعدیل شود. بخش میانی "دیگری" هم بر چنین همراهی متمرکز شده اما این مسئله مرگ و زندگی نیست که آنها را به هم نزدیک میکند بلکه زنجیرهای از اتفاقات کوچک در یک روند تدریجی است که منجر به این تأثیرپذیری میشود. در حالیکه در این روند تدریجی مسئله و رابطه شخصیتها ملموستر نمیشود. به همین دلیل زنجیره اتفاقات بخش میانی بیش از آنکه کدهائی ظریف برای تأثیرگذاری اسماعیل بر رضا باشند، به ماجراهای فرعی میمانند که فضای خالی را پر کردهاند. فینال فیلم از نقاط قوت و امتیاز قصه است که تلاش نویسنده و کارگردان را برای رسیدن به یک خوانش سوم از دو فیلمی که اشاره شد برجسته میکند. غافلگیری مخاطب وقتی مادر را پای سفره عقد -نه با ناپدری که تصورش میرفت- با برادرشوهر پیرش نشان میدهد، یکی از پرداختهای هوشمندانه فیلم است و به نظر میآید همینجاست که فیلم میتواند تا حدودی مسیر خود را از دو فیلم اشارهشده جدا کند.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 293]