تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1834857138
من خدا را از نو كشف كرده ام(مصاحبه با زني تازه مسلمان)
واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: من خدا را از نو کشف کردم!
گفتوگو با خانم امید مریچ، جامعهشناس ترکافکار عمومی ترکیه، او را بیشتر به عنوان دختر جمیل مریچ، اندیشمند بزرگ ترک میشناسد. امید، فقط دختر مرحوم جمیل مریچ نبوده است؛ بلکه در حقیقت، مدت 33 سال که پدر از قدرت بینایی محروم بود، کتابهای او را نگارش میکرد؛ برای او کتاب میخواند؛ همکار، همفکر و در یک کلمه، چشم بینای او بود.امید مریچ، علاوه بر این که فرزند جمیل مریچ است، از روشنفکران بنام و زنان دانشمند و متفکر جامعه ترکیه به شمار میرود. پروفسور امید مریچ، مدت 30 سال در دانشکده ادبیات دانشگاه استانبول به عنوان استاد فعالیت کرده است. او اولین زنی بود که در کرسی جامعهشناسی که بانی آن ضیا گوک آلپ میباشد، به عنوان رئیس گروه و استاد، مشغول فعالیت شد و مدیریت مرکز تحقیقات جامعهشناسی را نیز بر عهده گرفت. وی در سال 1999م. داوطلبانه درخواست بازنشستگی کرد. او در واقع، مجبور به انجام چنین کاری شد؛ زیرا هنگامی که سراسر منطقه مرمره بر اثر پسلرزههای زلزله بزرگ شب نوزدهم اگوست میلرزید، تصمیم گرفته بود که حجاب را رعایت کند. او نمیتوانست حجاب داشته باشد و در عین حال، عضو هیئت علمی دانشگاه هم باشد. از این رو، مجبور به انتخاب یکی از آنها بود و چنین بود که حجاب را برگزید. برای گفتوگو درباره داستان باحجاب شدن خانم مریچ، نزد او رفتیم؛ اما او به توضیح رابطهاش با خدا، بیشتر تمایل نشان داد.*********اگر موافق باشید، در ابتدا کمی از شرح حالتان بگویید؛ به عنوان زنی که 53 سال بیحجاب بوده است؛ به ما بگویید چگونه حجاب را انتخاب کردید؟من کسی هستم که بدون تربیت دینی بزرگ شدم و بخش قابل توجهی از زندگیام را به عنوان فردی اگنوستیک گذراندهام. من، مدرس جامعهشناسی هستم و سی سال جامعهشناسی تدریس کردهام؛ یعنی تلاشم این بوده است که جامعه را بشناسم و بشناسانم؛ اما سرانجام به جایی رسیدم که احساس کردم اندوختههایم اگر چه جنبه عقلانی وجودم را ارضا میکند، اما خواستههای روحیام را تأمین نمیکند. من، سی سال از عمرم را صرف جامعهشناسی کردم؛ ولی نتیجه، در بعدی وسیع، حیرت و سرگشتگی بود. درباره هستی، سؤالهای اساسی داشتم که نتوانستم برایشان پاسخی بیابم و دچار یک بحران روحی شدم. چیزی نمانده بود که دست به خودکشی بزنم. ادامه زندگی به آن صورت، برایم غیرممکن بود.چه سوالهایی برایتان مطرح بود؟این که آیا فراتر از جسم و بدن، روحی هست یا نه؟ ماهیت روح چیست؟ اندیشه مرگ، وحشت از مرگ، ترس از دست دادن نزدیکان و سوالهایی فلسفی از این دست که مربوط به آفرینش و مفهوم آن میشد؛ دریافتم که من در این مدت، با غفلت از روح، در حال پرورش بدن و جسمم بودهام. صبح یکی از روزهای بحرانیام بود که روحم برای این عطش، راهحلی یافت و تصمیم گرفتم که نماز بخوانم؛ سال 1977م. بود. در همان نماز اولم بود که پی به حکمت وجودیام بردم و خدا را که هر لحظه با من در ارتباط بود، کشف کردم. من وقتی تصمیم به رعایت حجاب گرفتم، فاصله گرفتن از دانشگاه را پذیرفته بودم. این ضرر، در مقابل چیزهایی که به دست آوردم، آنقدر کوچک است که حتی به آن فکر هم نکردم؛ آیا با کشف خدا، از دانش فاصله گرفتید و از دانشی که موجب حیرت و سرگشتگی شما شده بود، سلب اعتماد کردید؟ابدا، من علم و دانش را بسیار دوست دارم. اگر حتی به معنای پوزیتیویستی هم علم را مورد پرستش قرار ندهم و به ناتوانیاش آگاه باشم، باز هم برای علم، احترام قائلم؛ اما علم، همه آن چیزی را در بر میگیرد که مربوط به دنیاست و داخل دو پرانتز قرار دارد. من پاسخ سؤالهایی را که در پیشان بودم، در سجده یافتم. این که میگویم، به معنی انکار عقل نیست؛ بلکه عبور به فراسوی عقل است. اساسا، دین، فراتر از عقل است و ضد آن نیست.بسیار خوب، ترس از مرگ به کجا رسید؟بر آن کاملاً غلبه یافتم. حالا در حسرت مرگ به سر میبرم. مرگ، حالا برای من یک تجربه جدید و بسیار بزرگ است؛ شروع یک گشت و گذار جالب است. مرگ برای من، بزرگ شدن، گسترش یافتن، نجات روح از قفس تن و رهایی از مرزهای زمان و مکان خواهد بود.شروع به نماز خواندن کردید؛ اما هنوز بیحجاب بودید؟!بله... راستش من همیشه به نماز خواندن بیشتر از باحجاب بودن اهمیت دادهام. فکر میکنم از آرامشی که در سجده به دست میآید، نمیتوان چشمپوشی کرد. در آن دوره، به حجاب فکر نمیکردم؛ مثلاً به حج فکر میکردم؛ اما حجاب و این که موی سرم را بپوشانم، فکرم را مشغول نمیکرد. در دانشگاه، عضو هیئت علمی بودم و در جامعه و بین مردم، جایگاه مشخصی داشتم؛ همین طور که زینت و آرایش را دوست داشتم و به خودم میرسیدم. بدم نمیآمد که در نگاه همسرم، زنی زیبا باشم و او مرا دوست داشته باشد. شاید به دلیل جمع بودن همه این عوامل بود که به حجاب فکر نمیکردم. این موضوع ادامه داشت تا سال 1999م. که زمین لرزهای بزرگ رخ داد.در آن زمین لرزه چه شد؟زلزله بزرگی که در روحم ایجاد شد، باعث نماز خواندنم گردید و زلزلهای که در طبیعت اتفاق افتاد، موجب شد به سوی حجاب بروم. شب سوم زمین لرزه، 17 اگوست، در آرموتلو بودم؛ پسلرزهها ادامه داشت. ما در حیاط خانه خوابیده بودیم. شبی که 19 اگوست را به 20 اگوست پیوند میداد، در من احساسی به وجود آمد که گویی فردا قیامت به پا خواهد شد. پس از نماز عشا، با علاقه، دو رکعت نماز دیگر خواندم و به نیایش با پروردگار پرداختم. دعا کردم و از خدا خواستم که مردم را مورد بخشش خود قرار دهد. در همان لحظه، در درونم احساس شرمساری کردم و با خود اندیشیدم که از خداوند میخواهم جهانیان را ببخشاید؛ اما فرامین الهی را انجام نمیدهم و حجاب را رعایت نمیکنم. در آن لحظه و از آن شب، تصمیم گرفتم حجاب را رعایت کنم و موهایم را بپوشانم. از آن پس تا کنون، همیشه باحجاب بودهام و هیچ کس موهای مرا ندیده است؛ البته یک مدت یک روسری سر میکردم که گردنم دیده میشد. آن دوره را شاید بتوان یک دوره گذار نامید. بعدها شروع به رعایت کامل حجاب کردم و حالا بیشترین نگرانیام، رعایت نکردن حجاب است. گاه و بیگاه در خواب میبینم که بیحجاب هستم و موهایم را میبینند. احساس میکنم نمیدانم چه باید بکنم؛ با دستانم یا با لباسم، سعی بر پوشاندن خود میکنم و درصدد فرار بر میآیم؛ تا اینکه با ترس و لرز از خواب بر میخیزم.آیا رعایت حجاب و پوشاندن موها، به لحاظ روحی و روانی، بر شما تأثیر داشته است؛ مثلا این فکر که دیگر در نگاه جنس مخالف، جاذبه گذشته را ندارید، بر شما تأثیر روحی داشته است؟من وقتی تصمیم گرفتم موهای خود را بپوشانم و حجاب را رعایت کنم، حدود پنجاه سال داشتم؛ یعنی آن زمان دورهای بود که جاذبه داشتن در مقابل جنس مخالف، برایم اهمیتش را از دست داده بود؛ اما حقیقت این است که من اصلاً فکر نمیکنم حجاب باعث افت جنسیت زن بشود. به نظر من، زنان با استفاده از حجاب، زیباتر میشوند؛ علاوه بر این، من به عنوان یک زن باحجاب، همیشه مراقب نظافت و پاکیزگی ظاهر هم هستم؛ برای مثال، پیش از این که از من عکس بگیرید، احساس کردم باید ظاهرم را مرتب کنم.شما میتوانید این نظر را داشته باشید که زن، با حجاب، زیباتر میشود؛ اما اندیشه اصلی در حجاب، پنهان کردن جاذبه جنسی زن و ممانعت از تحریک جنس مخالف است؛ نظرتان در این باره چیست؟من قبول دارم که حجاب دارای چنین جنبهای هم هست؛ اما به گمانم هدف اصلی این نیست؛ فکر میکنم حجاب، زن بودن زن را در رده دوم قرار میدهد. حجاب میخواهد بگوید که زن در درجه اول، انسان است. اگر هدف، فقط پنهان کردن جاذبه جنسی بود، دیگر نیازی نبود زنان بالای 70 و 80 سال، حجاب را رعایت کنند؛ اینطور نیست؟نخستوزیر ترکیه، به من پیشنهاد کرد که وارد کارهای سیاسی شوم و این چهارمین بار بود که چنین پیشنهادی میکرد. من به او گفتم: «آقای اردوغان! من حجاب را انتخاب کردم و سرم را پوشاندم و هیچ وقت هم حجاب را کنار نخواهم گذاشت و به همین خاطر، هیچوقت وارد سیاست نخواهم شد؛ زیرا حجاب برای من، از هر پست و مقامی و هر وزارتخانهای یا مشاورت نخستوزیری، باارزشتر است».حالا از خانم امید مریچ به عنوان یک جامعهشناس میپرسم که معضل حجاب در ترکیه از نظر اجتماعی، بیانگر چه چیزی است و این موضوع را چگونه باید تحلیل کرد؟جنبه فردی حجاب، بیش از جنبه جامعهشناسانه آن، برای من جالب توجه است و راستش را بخواهید، فکر میکنم ارزیابیهای اجتماعی فراوانی صورت گرفته و لازم است تک تک افراد، هر کدام درصدد معنا دادن به حجابشان برآیند. من این سؤال را که «چرا دختران ترک، حجاب را بر میگزینند»؟، اساساً سؤال نامربوطی میدانم. ما وقتی از منظر تاریخ به موضوع نگاه میکنیم، میبینیم که زنان این دیار، بیش از 1000 سال است که باحجابند و بیحجابی در کشور ما، حداکثر 100 سال سابقه دارد. مادر من، شاید از اولین نسل بیحجابان این کشور بوده است. منظورم این است که به جای آن سؤال که «چرا دخترانمان باحجاب میشوند»، باید پرسید که «چرا برخی بیحجاب شدهاند»؟شما در واقع، اعمال چنین قاعدهای را به چالش میخوانید؛ اما با این حال، وقتی بیحجابی امری عادی به شمار آید، این سؤال ایجاد میشود که چرا برخی فراتر از این امر عادی میروند و حجاب را رعایت میکنند؟اولاً این طور نیست که همه با گذر از یک مسیر و با یک دلیل، به حجاب رسیده باشند. عدهای باحجابند؛ اما نه به این دلیل که خواهان رعایت مقررات اسلامی باشند؛ بلکه به طور سنتی باحجابند. برخی از شهرستانها آمدهاند و در شهرهای بزرگ زندگی میکنند و طبق عادت، حجابشان را رعایت میکنند. عدهای تحت فشار والدین، باحجاب هستند. عدهای هستند که با پروژه مدرنیسم، میانهای ندارند و برای در امان بودن از بمباران مدرنیته، حجاب را سنگر هویتی خود ساختهاند و در آن موضع گرفتهاند. این گروه اخیر، از جنس دیگری هستند. در میان آنان، کسانی را هم ممکن است ببینیم که نماز نمیخوانند و با این حال، حجاب را رعایت میکنند. البته میدانیم که پوشاندن سر، از شرایط پنجگانه اسلامی نیست؛ اما چطور میشود شما حجاب را رعایت کنید، ولی برای نماز صبح، از خواب برنخیزید؟ عدهای هم مانند من هستند که خدا را از نو کشف کردهاند! این سلیقه و فکر هم البته منحصر به ترکیه نیست و پدیدهای است که در همه نقاط جهان، به چشم میخورد.اگر موافق هستید، درباره این گروه اخیر صحبت کنیم؟بله، برای کسانی که در این گروه قرار میگیرند، حجاب نه یک امر سنتی، نه یک سمبل، نه سنگر و نه چیز دیگری از این قبیل است؛ بلکه چیزی مربوط به ارتباط انسان با خداست. این مفهوم، فوق سیاست و دمکراسی است و مسئله بسیار عالیتری است؛ یک مسئله اگزیستانسیال است. دمکراسی برای این جهان، لازم است؛ اما آیا اسلام هم به همین قیاس است؟ هویت دمکرات من در این دنیا، باقی خواهد ماند؛ اما هویت اسلامی من، چیزی است که پس از مرگ هم تداوم خواهد داشت. من صاحب اختیار هستیام هستم و دارای این حق هم هستم که از وجودم، طبق خواست خداوند، استفاده کنم.کسانی که از این گروه به شمار میآیند، شکلهای مختلف زندگی را تجربه کردهاند؛ ماجراهای متفاوت روشنفکری را از سر گذراندهاند و با تحمل هزاران درد و بلا، درصدد کشف خداوند برآمدهاند. من برای چنین ایمانی، ارزش بسیار زیادی قائل هستم و فکر میکنم که این شکل ایمان و اسلام، بسیار مستحکم و ارزشمند است. به موازات طرح موضوع جهانی شدن، در سراسر دنیا، افرادی را میبینیم که چنین مسیری را پشت سر گذاشته، مسلمان شدهاند. جهانی شدن، به انسانها کمک میکند تا همدیگر را بیابند؛ با هم آشنا شوند و بر هم تأثیر بگذارند.به نظر شما ممنوعیت حجاب در برخی از کشورهای اروپایی - مانند فرانسه - به دلیل ضعف دمکراسی است یا برداشت غلط از مفهوم لاییک (بی دینی)؟فکر میکنم به دلیل بیش از حد مسیحی بودنشان است. اروپا، خیلی مسیحی است. آنها هنوز دارای روح صلیبی هستند. به نظر من، فرانسه به یک «انقلاب جدید» نیازمند است. لازم است آنها دوباره با سه رکن اصلی انقلاب فرانسه، یعنی آزادی، عدالت و برابری، آشنا شوند. شما به دلیل حجابتان مجبور شدید از فعالیت در دانشگاه کنارهگیری کنید؛ زیرا آنها معتقد بودند که داشتن حجاب برای کسی که در دستگاه دولتی فعالیت میکند، به معنی ضدیت با نظام لاییک است؛ این موضوع را چگونه تحلیل میکنید؟من وقتی تصمیم به رعایت حجاب گرفتم، فاصله گرفتن از دانشگاه را پذیرفته بودم. این ضرر، در مقابل چیزهایی که به دست آوردم، آنقدر کوچک است که حتی به آن فکر هم نکردم؛ اما به هر حال، اینها غلط بودن چنین ممنوعیتی را توجیه نمیکند. اولاً درباره قلمرو فرد و دولت، باید بگویم که حیطه فرد، عرصهای است که خارج از قلمرو دولت قرار دارد. این، یک مفهوم است و نه تعریف؛ یک مکان معین؛ یعنی فقط این نیست که دولت نمیتواند در محیط داخل خانه من، دخالت کند. دولت باید از این حق نیز حفاظت کند تا من به هر شکلی که بخواهم زندگی کنم؛ البته با این شرط که برای کسی ضرری نداشته باشم. انسان در نگاه اول، در لباس خود ساکن است و بعد در خانهاش. اینها قلمروهای شخصی من محسوب میشوند. وجود من، در لباس و در خانهام تبلور مییابد؛ اما درباره این که گفته میشود نوع پوشش امثال من با قوانین لاییک در تضاد است، باید بگویم که سیستم لاییک، در کتاب «تعلیمات شهروندی» دوره ابتدایی، به عنوان نظامی تعریف میشود که در آن، دولت در امور دینی و دینداران، دخالتی نمیکند. دولت در امور مربوط به هستی من که فوق قلمرو اوست، دارای حق دخالت نمیباشد. این، یکی از حقوق من است که مربوط به نحوه زندگیام میشود؛ حقی است که با هستیام ارتباط دارد و حقی است که با فرامین الهی مرتبط است. در این مورد، نه فرزندم میتواند دخالت کند، نه همسایهام و نه دوستم. دولت لاییک، حق ندارد در نحوه دینداری من که اعتقاد مرا تشکیل میدهد، دخالت کند. این برخورد، با معیارهای لاییک در تضاد است.زلزله بزرگی که در روحم ایجاد شد، باعث نماز خواندنم گردید و زلزلهای که در طبیعت اتفاق افتاد، موجب شد به سوی حجاب بروم.آیا اگر همین ممنوعیت در سیاست هم مانع شما نمیشد، وارد عرصه سیاست میشدید؟نخستوزیر ترکیه، به من پیشنهاد کرد که وارد کارهای سیاسی شوم و این چهارمین بار بود که چنین پیشنهادی میکرد. من به او گفتم: «آقای اردوغان! من حجاب را انتخاب کردم و سرم را پوشاندم و هیچ وقت هم حجاب را کنار نخواهم گذاشت و به همین خاطر، هیچوقت وارد سیاست نخواهم شد؛ زیرا حجاب برای من، از هر پست و مقامی و هر وزارتخانهای یا مشاورت نخستوزیری، باارزشتر است». البته حجاب، تنها دلیل خودداری من از ورود به عرصه سیاست نیست و دلیل دیگر این است که من نام خانوادگی جمیل مریچ را بر خود دارم و فکر نمیکنم این حق را داشته باشم که نام خانوادگی پدرم را وارد عرصه سیاست کنم. گذشته از اینها، من هنگام تدریس جامعهشناسی، همیشه به دانشجویانم، چنین میگفتم: «شما در قبال تمامیت یک کاخ بسیار عظیم و بزرگ، مسئولیت دارید. مبادا خودتان را در یکی از اتاقهای این کاخ محبوس کنید» و سرانجام اینکه من اساساً خودم را فردی مناسب با فعالیتهای سیاسی نمیبینم. من دوست دارم اندیشهام را همان طور که هست - بی آن که خود را محصور در نظامهای حزبی کنم - با دیگران در میان بگذارم. این را آزادی بزرگی میدانم و همیشه دوست داشتهام که ندای حق و حقیقت باشم. منبع: سایت باشگاه اندیشه، مترجم: داوود وفایی
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 582]
صفحات پیشنهادی
من خدا را از نو كشف كرده ام(مصاحبه با زني تازه مسلمان)
من خدا را از نو كشف كرده ام(مصاحبه با زني تازه مسلمان)-من خدا را از نو کشف کردم!گفتوگو با خانم امید مریچ، جامعهشناس ترکافکار عمومی ترکیه، او را بیشتر به عنوان ...
من خدا را از نو كشف كرده ام(مصاحبه با زني تازه مسلمان)-من خدا را از نو کشف کردم!گفتوگو با خانم امید مریچ، جامعهشناس ترکافکار عمومی ترکیه، او را بیشتر به عنوان ...
اتاق نشیمن را با رنگ و مدل متفاوت بیاراییم
من خدا را از نو كشف كرده ام(مصاحبه با زني تازه مسلمان) · مرگ چهار نوجوان عراقي هنگام مسابقه فوتبال · اتاق نشیمن را با رنگ و مدل های متفاوت بیاراییم ... ترفند ها و نکات و ...
من خدا را از نو كشف كرده ام(مصاحبه با زني تازه مسلمان) · مرگ چهار نوجوان عراقي هنگام مسابقه فوتبال · اتاق نشیمن را با رنگ و مدل های متفاوت بیاراییم ... ترفند ها و نکات و ...
داستان کسی که نخست وزیر زنان بود +عکس
من خدا را از نو كشف كرده ام(مصاحبه با زني تازه مسلمان) من کسی هستم که بدون تربیت دینی بزرگ شدم و بخش قابل توجهی از زندگیام را به عنوان .... مثال، پیش از این که از ...
من خدا را از نو كشف كرده ام(مصاحبه با زني تازه مسلمان) من کسی هستم که بدون تربیت دینی بزرگ شدم و بخش قابل توجهی از زندگیام را به عنوان .... مثال، پیش از این که از ...
عكس : حجاب یعنی من شوهرم را ...
من خدا را از نو كشف كرده ام(مصاحبه با زني تازه مسلمان) من، مدرس جامعهشناسی هستم و سی سال جامعهشناسی تدریس کردهام؛ یعنی تلاشم این بوده .... مثال، پیش از این که از من ...
من خدا را از نو كشف كرده ام(مصاحبه با زني تازه مسلمان) من، مدرس جامعهشناسی هستم و سی سال جامعهشناسی تدریس کردهام؛ یعنی تلاشم این بوده .... مثال، پیش از این که از من ...
داشتن عکس نزد دیگران بدون حجاب کامل
من خدا را از نو كشف كرده ام(مصاحبه با زني تازه مسلمان) بعدها شروع به رعایت کامل حجاب کردم و حالا بیشترین نگرانیام، رعایت نکردن حجاب است. ... حجاب را رعایت کنم، ...
من خدا را از نو كشف كرده ام(مصاحبه با زني تازه مسلمان) بعدها شروع به رعایت کامل حجاب کردم و حالا بیشترین نگرانیام، رعایت نکردن حجاب است. ... حجاب را رعایت کنم، ...
اردوغان: مخالفت با حجاب زنان ضد دموكراسي است
من خدا را از نو كشف كرده ام(مصاحبه با زني تازه مسلمان) امید مریچ، علاوه بر این که فرزند جمیل مریچ است، از روشنفکران بنام و زنان ... برای گفتوگو درباره داستان باحجاب ...
من خدا را از نو كشف كرده ام(مصاحبه با زني تازه مسلمان) امید مریچ، علاوه بر این که فرزند جمیل مریچ است، از روشنفکران بنام و زنان ... برای گفتوگو درباره داستان باحجاب ...
عکسی متفاوت از موضوع حجاب و بی حجابی
من خدا را از نو كشف كرده ام(مصاحبه با زني تازه مسلمان) گاه و بیگاه در خواب میبینم که بیحجاب هستم و موهایم را میبینند. ... حجاب در ترکیه از نظر اجتماعی، بیانگر چه ...
من خدا را از نو كشف كرده ام(مصاحبه با زني تازه مسلمان) گاه و بیگاه در خواب میبینم که بیحجاب هستم و موهایم را میبینند. ... حجاب در ترکیه از نظر اجتماعی، بیانگر چه ...
نويسنده: مهدى مهريزى رويكردهاى مذهبى در تاريخ معاصر ايران به ...
استاد مطهرى در كتاب نظام حقوق زن در اسلام از هويت انسانى زن با تكيه بر آيات قرآن ... انتظار عصر حاضر از زن مسلمان, تحرير سخنرانى در 4/4/1351 در حسينه ارشاد; ... اى از سخنرانى ها و مصاحبه ها و نامه ها يا قطعه هايى در برخى آثار چون كشف الاسرار است كه در ..... آنچه من عرض كرده ام و آن هم صرفاً در حدّ يك احتمال فقهى و طرح مسأله براى مباحثه فقهى ...
استاد مطهرى در كتاب نظام حقوق زن در اسلام از هويت انسانى زن با تكيه بر آيات قرآن ... انتظار عصر حاضر از زن مسلمان, تحرير سخنرانى در 4/4/1351 در حسينه ارشاد; ... اى از سخنرانى ها و مصاحبه ها و نامه ها يا قطعه هايى در برخى آثار چون كشف الاسرار است كه در ..... آنچه من عرض كرده ام و آن هم صرفاً در حدّ يك احتمال فقهى و طرح مسأله براى مباحثه فقهى ...
سابقه و ريشه تاريخى خصومت دستگاه مسيحيت با اسلام
سابقه و ريشه تاريخى خصومت دستگاه مسيحيت با اسلام-سابقه و ريشه تاريخى ... و ملت هاى مظلوم، من به طور مشروح و مستند در كتاب واتيكان، دنياى اسلام و غرب نوشته ام، و اگر ... گرچه مسلمانان به خدا بودن مسيح اعتقاد ندارند، ولى پيامبرى او را مى پذيرند و ... را به طور رسمى، در مصاحبه اى تقبيح كرده، اعلام نمودم كه «ميليون ها انسان فلسطينى ...
سابقه و ريشه تاريخى خصومت دستگاه مسيحيت با اسلام-سابقه و ريشه تاريخى ... و ملت هاى مظلوم، من به طور مشروح و مستند در كتاب واتيكان، دنياى اسلام و غرب نوشته ام، و اگر ... گرچه مسلمانان به خدا بودن مسيح اعتقاد ندارند، ولى پيامبرى او را مى پذيرند و ... را به طور رسمى، در مصاحبه اى تقبيح كرده، اعلام نمودم كه «ميليون ها انسان فلسطينى ...
مقایسه تطبیقی «منزلت زن» در الهیات فمینیستی و دکترین ...
مقایسه تطبیقی «منزلت زن» در الهیات فمینیستی و دکترین مهدویت-مقایسه ... را درباره زن چنین بیان می کند:«زن به صورت دروازه جهنم و ام الفساد جلوه کرد لذا باید ... علماي الهيات فمينيست با استفادهي دائمي از واژههاي مذكر براي خدا و روح القدس اعتراض دارند. ... من رنج های شما را در به دنیا آوردن کودکان بسیار خواهم کرد شما فرزندان خود را با درد ...
مقایسه تطبیقی «منزلت زن» در الهیات فمینیستی و دکترین مهدویت-مقایسه ... را درباره زن چنین بیان می کند:«زن به صورت دروازه جهنم و ام الفساد جلوه کرد لذا باید ... علماي الهيات فمينيست با استفادهي دائمي از واژههاي مذكر براي خدا و روح القدس اعتراض دارند. ... من رنج های شما را در به دنیا آوردن کودکان بسیار خواهم کرد شما فرزندان خود را با درد ...
-
گوناگون
پربازدیدترینها