واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: خانمی که مقدس استزنان الگو از نظر قرآن (2)
مقاله اول (الگویی نه تنها برای زنان) ممكن است كشاورز نمونه، نمونه كشاورزان، صنعتگر نمونه، نمونه صنعتگران، خطاط نمونه، نمونه خطاطان باشد، ولى انسان نمونه، نمونه ی همه انسانهاست واختصاصى به زن یا مرد ندارد. در مقاله ی قبل به بررسی مقام همسر فرعون پرداختیم و در این مقاله ویژگی های "مریم مقدس " را مدنظر خواهیم گرفت : خداوند پس از معرفى همسر فرعون به عنوان الگوى انسانهاى مؤمن در آیه ی بعد براى گرامی داشت مقام خاص مریم مىفرماید: و مریم بنت عمران التی احصنت فرجها فنفخنا فیه من روحنا و صدقتبكلمات ربها و كتبه و كانت من القانتین .(تحریم، 12)ومریم دختر عمران را، كه خود را پاكدامن نگاه داشت ودر او از روح خود دمیدم و او سخنان پروردگار خود وكتابهاى او را تصدیق كرد واز عبادت پیشگان بود. یعنى «و ضرب الله مثلا للذین آمنوا مریم ابنت عمران» وچون مقام مریم، بالاتر از مقام زن فرعون بود ، لذا اینها را یكجا ذكر نكرد، بلكه در دو آیه جدا ذكر فرمود. پس در ارزیابى مقام وكمالات مریم نقش مادر آن بانو را نباید فراموش كرد. گرچه در تربیت مریمسلام الله علیها حضرت زكریا نیز نقش داشت لیكن این امر در مرحله نهایى بود نه در پیدایش ابتدایى. مادر این بانو لیاقت آن را داشت كه مادر پیغمبر بزاید وآن خضوع را داشت كه فرزندش را به معبد حق اهدا كند، واین كه ذات اقدس اله این گوهر را پذیرفت، براى آن بود كه مىدانست اگر به او فیض عطا نماید امین در حفظ فیض خواهد بود. خدا به عده زیادى از مردان فضیلت داد ومىدانست كه از عهده آن برنیامده وسرانجام رسوا خواهند شد واعطاى فضیلتبه آنها فقط از باب: معذرة الى ربكم(اعراف،164) واتمام حجتبود لذا به آنها فضیلت داد، ولى سمت وماموریت نداد. زیرا كسى كه در كار خود انحراف دارد، اگر ماموریت وسمتى پیدا كند به مبانى دین صدمه مىزند. اینها نمونههاى قرآنى است مبنى بر این كه خدا مىداند كه به چه كسى سمتبدهد، لذا فضیلت را مىدهد تا معلوم شود، كه عدهاى عمدا فضیلت را به رذیلت تبدیل مىكنند. چون ذات اقدس اله از درون وبرون همگان باخبر است. مریم (س) ، گرچه او در بدو پیدایش، كودكى بیش نبود اما معلوم بود كه اگر خدا به او فضیلتبدهد او در حفظش پایدار واستوار است. لذا در ابتداى زندگى، مادرى همچون زن عمران، سرپرستى او را به عهده داشت وبعد وقتى مىخواهد به نذر خود عمل كند، او را به معبد مىسپارد، واز آن به بعد است كه: و كفلها زكریا (آل عمران،137)خدا زكریا را كفیل او قرار داد. یعنى «جعل الله سبحانه وتعالى لزكریا كفیلا لها»، «كفل» در این جمله دو مفعول گرفته است «مكفل» خدا است وخداى متعال مریم را در تحتسرپرستى زكریا علیه السلام كفالت نمود «وكفلها زكریا» نه «تكفلها زكریا» زكریا علیه السلام متكفل نشد مگر به وحى الهى. این چنین نبود كه قرعه خود به خود به نام زكریا علیه السلام بیفتد، لذا فرمود: اینها قرعه زدند وخیلىها شیفته بودند كه این كودك را سرپرستى كنند: و ما كنت لدیهم اذ یختصمون ( آل عمران،44)تو نزد آنان نبودى آنگاه كه مجادله داشتند. وبنا را بر قرعه نهادند اما قرعه بنام مبارك زكریا علیه السلام خورد، به خواستخدا قرعه به نام او در آمد. و ما كنت لدیهم اذ یلقون اقلامهم ایهم یكفل مریم ( آل عمران،44)تو نزد آنان نبودى آنگاه كه قرعه انداختند تا كدام یك مریم را كفالت كند. خدا مىفرماید: ما طورى برنامه را تنظیم كردیم كه خود مكفل شویم وزكریا متكفل ومریم تحت كفالتباشد. واین در مرحله بقاء است كه پرورش ورشد اوست وگرنه در بدو پیدایش ، وظهور وهجرت او از رحم به دامن، در سایه تربیت آن بانو بود. در مقاله ی بعد به بررسی مقام " همسر ابراهیم خلیل(ع) " و بعد از آن دو نمونه ی ناشایست در قرآن را مورد بررسی قرار خواهیم داد . منبع : برگرفته از كتاب "زن در آینه جلال و جمال" - نویسنده: آیة الله جوادى آملى – با تلخیص و ساده نویسی
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 260]