واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: نانوشتههايي از زندگاني استاد مطهري(2)
در شماره گذشته، به مناسبت 12 ارديبهشت، به بررسي سيره زندگاني استاد شهيد مرتضي مطهري پرداختيم. و در آن سير زندگاني، اساتيد و آثار ايشان را معرفي كرديم، در اين شماره، به سير مبارزات و شهادت آن استاد شهيد ميپردازيم. مبارزات: الف - قبل از پيروزي انقلاب اسلامي: به موجب ارتباط نزديك شهيد مطهري، با اقشار و طبقات مختلف جامعه، در جريان قيام 15 خرداد سال 42، ايشان در هدايت قيام مردم تهران و مرتبط كردن آن با رهبري حضرت امام خميني (ره) نقش اساسي داشت و خود در شب 15 خرداد، سخنراني مهيجي عليه شاه ايراد نمود كه در همان شب، دستگير و به زندان موقتشهرباني منتقل و به همراه عدهاي از روحانيون مبارز تهران و شهرستانها زنداني شد و پس از 43 روز به دنبال فشاري كه از ناحيه علما و مردم بر رژيم شاه وارد شد، به همراه ساير روحانيون آزاد گرديد. بعد از قضاياي 15 خرداد و آزادي امام خميني و استاد مطهري و ساير علما، هيئتهاي مؤتلفه اسلامي كه هسته آن همين هيئتهاي مذهبي و از نيروهاي مخلص و فداكار و تابع ولي فقيه بودند، براي ياري نهضت امام خميني ظهور كردند. اين گروهها از امام درخواست چند نماينده كردند در فكر و عمل، كه تحت هدايت آنها باشند. استاد مطهري كه از قبل با اين هيئتها مرتبط بودند، به عنوان يكي از آن نمايندگان از سوي حضرت امام معرفي شدند. در سال 43، حسنعلي منصور، كه به روحانيتبسيار هتاكي ميكرد، توسط محمد بخارايي (از اعضاي اين هيئتها) كشته شد. پس از دستگيري وي، گروه اقدام كننده لو رفت و ساواك پي به تشكيلات و گروه رهبري اين هيئتها برد و اين گروه رو به انقراض نهاد. پس از اين دوران، فصل جديدي در زندگاني و مبارزات استاد مطهري آغاز شد. از طرفي، قيام 15 خرداد سركوب شده و امام خميني به خارج از كشور تبعيد شدند و جمعيت مؤتلفه نيز منقرض شده و از طرف ديگر، رعبي از سركوب آن قيام در دل مردم افتاده بود. شهيد مطهري مردانه وارد اين ميدان شده، سخنرانيهاي خود را در مجامع اسلامي، اعم از مساجد و انجمنهاي اسلامي مهندسين و پزشكان و دانشجويان افزايش داد. موضوع اين سخنرانيها به گونهاي انتخاب شده بود كه هر يك مشكلي از مشكلات فكري جامعه را حل و گوشهاي از چهره زيباي اسلام را نمايان ميكرد. استاد مطهري را هم چنين بايد از پيشتازان مبارزه با صهيونيسم در ايران بدانيم. نطقهاي آتشين ايشان عليه صهيونيسم و در دعوت مسلمانان جهتياري رساندن به ملت مظلوم فلسطين، هنوز در گوشها طنين انداز است. استاد چنان كينه صهيونيستها را به دل داشتند كه در هر موقع مناسب، فرياد حق طلبانه خويش را در اين باب سر ميدادند. نطق تاريخي استاد عليه صهيونيسم، در عاشوراي سال 1390 قمري، برابر با اسفند 1348 شمسي، در حسينيه ارشاد كه منجر به دستگيري ايشان شد، فراموش ناشدني است. بعد از قضاياي 15 خرداد و آزادي امام خميني و استاد مطهري و ساير علما، هيئتهاي مؤتلفه اسلامي كه هسته آن همين هيئتهاي مذهبي و از نيروهاي مخلص و فداكار و تابع ولي فقيه بودند، براي ياري نهضت امام خميني ظهور كردند. اين گروهها از امام درخواست چند نماينده كردند در فكر و عمل، كه تحت هدايت آنها باشند. استاد مطهري كه از قبل با اين هيئتها مرتبط بودند، به عنوان يكي از آن نمايندگان از سوي حضرت امام معرفي شدند. استاد شهيد در دوراني كه كمتر فعاليتسياسي داشت، به تاليف كتابهاي بسيار مفيد و ايراد سخنرانيها و كنفرانسها در مساجد و دانشگاهها ميپرداخت، اين گونه تلاشها را هرگز نبايد ناديده گرفت و مبارزه را صرفا در زندان رفتن خلاصه كرد. در شرايطي كه تبليغات ماركسيستها و مسلمانان چپ زده بسيار گسترده بود و روز به روز جوانان مسلمان مبارز به خيل آنها ميپيوستند و هالهاي از ابهام آينده نهضت را فرا گرفته بود، قرار گرفتن در گوشه زندان نه تنها دردي را دوا نميكرد، بلكه ضربهاي بود به نهضت اسلامي. پس از هجرت رهبر گرانقدر انقلاب اسلامي به پاريس، استاد با ايشان ارتباط مستمر داشت و به قول جناب حجةالاسلام آقاي هاشمي رفسنجاني، در يكي از مصاحبههاي تلويزيوني، مركز هدايت انقلاب در داخل كشور و هماهنگي آن با رهبري حضرت امام (ره)، منزل استاد مطهري بود. ايشان براي تبادل نظر درباره مسائل مربوط به انقلاب اسلامي با حضرت امام، چند ماه قبل از پيروزي نهضتبه پاريس سفر كرد و با ايشان ملاقات نمود. در همين سفر بود كه استاد از سوي امام (ره) مسؤول تشكيل شوراي انقلاب اسلامي گرديد و غير از چند نفر كه عضويت آنها در همان جا مورد تاييد امام بود، بقيه افراد شورا بعد از مراجعت استاد به تهران تعيين و به امام (ره) پيشنهاد و از سوي ايشان پذيرفته شدند و بعدا موجوديت «شوراي انقلاب اسلامي» از سوي حضرت امام، در مراسمي كه در دانشگاه تهران با حضور مردم برقرار شد، اعلام گرديد. و بالاخره هنگامي كه هواپيماي حامل حضرت امام (ره) در فرودگاه تهران به زمين نشست، حضرت امام (ره) قبل از پياده شدن از هواپيما، استاد مطهري را خواستند و پس از آن كه كاملا از اوضاع و احوال كشور آگاه شدند و در جريان برنامهها قرار گرفتند، از هواپيما پياده شدند. ب - بعد از پيروزي انقلاب اسلامي: به هر حال انقلاب اسلامي ايران، در روز 22 بهمن سال 57، پيروز شد. اولين جمله گوينده راديو اين بود كه «اين صداي انقلاب ايران است». استاد مطهري بر آشفت كه بايد بگويند: «انقلاب اسلامي». پس از پيروزي انقلاب اسلامي نيز استاد مطهري، هم چون گذشته، مشاوري دلسوز و مورد اعتماد براي حضرت امام بود و به طور تمام وقت، در مدرسه علوي، در كنار ايشان حضور داشت و در انتصابها و غيره اظهار نظر ميكرد، از جمله انتصاب مسؤول كميته انقلاب اسلامي به پيشنهاد ايشان انجام شد. به همين جهت، استاد مطهري در جلسات اول تاسيس كميته انقلاب اسلامي حضور پيدا ميكرد و ميتوان ايشان را مؤسس اين نهاد انقلابي ناميد. ايشان در تاسيس سپاه پاسداران انقلاب اسلامي نيز نقش اساسي داشت و وجود چنين نهادي را خصوصا با توجه به وجود گروهكهاي مسلح ضد انقلاب ضروري و فوري ميدانست.
شهادت: استاد مطهري در روز سه شنبه، 11 ارديبهشت ماه 1358، ساعت ده و بيست دقيقه شب، توسط گروه نادان و جنايتكار فرقان به شهادت رسيد و رهبر و مردم را در ماتمي عظيم فرو برد. در بيان خسران عظيمي كه با شهادت ايشان بر اسلام و مسلمين وارد گرديد، همين بس كه قسمتي از پيام سوگواري حضرت امام (ره) را نقل نماييم. بسم الله الرحمن الرحيم انا لله و انا اليه راجعون اين جانب به اسلام و اولياي عظيم الشان و به ملت اسلام و خصوصا ملت مبارز ايران، ضايعه اسفانگيز شهيد بزرگوار و متفكر و فيلسوف و فقيه عالي مقام، مرحوم آقاي حاج شيخ مرتضي مطهري (قدسسره) را تسليت و تبريك عرض ميكنم. تسليت در شهادت شخصيتي كه عمر شريف و ارزنده خود را در راه اهداف مقدس اسلام صرف كرد و با كجرويها و انحرافات مبارزه سر سختانه كرد; تسليت در شهادت مردي كه در اسلامشناسي و فنون مختلفه اسلام و قرآن كريم كم نظير بود. من فرزند بسيار عزيزي را از دست دادهام و در سوگ او نشستم كه از شخصيتهايي بود كه حاصل عمرم محسوب ميشد. در اسلام عزيز به شهادت اين فرزند برومند و عالم جاودان، ثلمهاي وارد شد كه هيچ چيز جايگزين آن نيست. و تبريك از داشتن اين شخصيتهاي فداكار كه در زندگي و پس از آن با جلوه خود نورافشاني كرده و ميكنند. من در تربيت چنين فرزنداني كه با شعاع فروزان خود مردگان را حيات ميبخشند و به ظلمتها نور ميافشانند، به اسلام، بزرگ مربي انسانها و به امت اسلامي تبريك ميگويم. من اگر چه فرزند عزيزي كه پاره تنم بود، از دست دادم، لكن مفتخرم كه چنين فرزندان فداكاري در اسلام وجود داشته و دارد. «مطهري» كه در طهارت روح و قوت ايمان و قدرت بيان كمنظير بود، رفت و به ملا اعلي پيوست، لكن بدخواهان بدانند كه با رفتن او شخصيت اسلامي و علمي و فلسفياش نميرود. ترورها نميتوانند شخصيت اسلامي مردان اسلام را ترور كنند.... اين جانب، روز پنجشنبه 13 ارديبهشت 58 را براي بزرگداشتشخصيتي فداكار و مجاهد در راه اسلام و ملت، عزاي عمومي اعلام ميكنم و خودم در مدرسه فيضيه روز پنجشنبه و جمعه به سوگ مينشينم. از خداوند متعال براي آن فرزند عزيز اسلام رحمت و غفران و براي اسلام عزيز، عظمت و عزت مسالت مينمايم. سلام بر شهداي راه حق و آزادي روح الله الموسوي الخميني 12/2/1358 منبع:مجله ياس، شماره 3، تهيه و تنظيم: سعيده غروي
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 319]