واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: دو راهی انتخابعصمت در اندیشه دینی(3)
سلسله نوشتار (عصمت در اندیشه دینی) درصدد است تا ضمن بازتعریف مفهوم عصمت، مهمترین پرسش هایی که در این زمینه مطرح شده است را بیان کرده و پاسخی درخور به آن ها بدهد.سوال: هیچ انسانى خالى از امیال و شهوات نفسانى نیست، بنابراین چگونه مى توان وجود انسان هاى معصوم را پذیرفت؟* * * * *نقد و بررسى ناسازگارى با طبیعت انسانى 1) سازگارى عصمت با اختیارانسانیت به اراده و اختیار است. کسانى که امکان عصمت را محال مى دانند، نتوانسته اند عصمت و اختیار را کنار هم بنشانند. از این رو است که مى گویند: «انسان با گناه کردن، اراده و آگاهى و قدرت خود را ثابت مى کند»در بحث _ عصمت در اندیشه دینی(2) _ رابطه عصمت و اختیار بررسى گردیده و سازگارى آن دو با یکدیگر به اثبات رسید. به راستى مگر درجاتى از عصمت، کم و بیش در همه انسان ها تحقق نیافته است؟ کدام انسان عاقل و با اراده اى است که آگاهانه لب به غذاى مسموم بزند؟ تنها تفاوت معصومان با دیگران در این است که در نظر آن ها، همه گناهان چون زهرى کشنده اند، از این رو، خیال انجام آن را نیز از سر نمى گذرانند. * * * * *2) انسان برتر، نه برتر از انساندر طول تاریخ، بسیارى از افراد به دلیل بشر بودن انبیاء؛ پیامبرى شان را زیر سؤال برده اند. پیام آوران آسمانى نیز با تأکید بر بشر بودن خویش، موهبت الهى را دلیل دستیابى به این مقامات ویژه دانسته اند.«ان نحن الاّ بشر مثلکم ولکن الله یمنّ على من یشاء من عباده »ما جز بشرى مثل شما نیستیم ولى خدا بر هر یک از بندگانش که بخواهد منّت مى نهد.(ابراهیم/11)بنابراین، نباید از همانندى در انسانیّت به گمراهى بیفتیم و هیچ انسانى را شایسته ارتباط با جهانى دیگر و دستیابى به مقامات والایى همچون عصمت ندانیم. ما اگر خود چهره حقیقى گناه را ـ چنان که باید ـ درک نکرده ایم و آن اراده قوى براى دورى از آن ها را در خود نمى بینیم و خویشتن را اسیر دام هاى شیطانى مى یابیم، نباید همگان را با خود مقایسه کرده، هر سخنى را که فراتر از سطح اندیشه ما است انکار کنیم.کار پاکان را قیاس از خود مگیر گر چه ماند در نبشتن شیر ؛ شیرجمله عالم زین سبب گمراه شد کم کسى ز ابدال حق آگاه شدهمسرى با انبیا برداشتند اولیا را همچو خود پنداشتندگفته اینک ما بشر ایشان بشر ما و ایشان بسته خوابیم و خوراین ندانستند ایشان از عمى هست فرقى در میان بى انتهاهر دو گون زنبور خوردند از محلّ لیک شد زان نیش و زین دیگر عسلهر دو گون آهو گیاه خوردند و آب زین یکى سرگین شد و زان مشک نابهر دو نى خوردند از یک آب خور این یکى خالى و آن دیگر شکرصد هزاران این چنین اشباه بین فرقشان هفتاد ساله راه بین 3) توانایى انجام گناه، نه آلودگى به آنشاید دلیل این سوال این فکر است که با وجود گرایش هاى نفسانى، چاره ای جز آلودگى به گناه نیست. غافل از آن که در کنار امیالى که آدمى را به زشتى ها فرا مى خواند، همواره گرایش به خوبى نیز وجود دارد و در معصومان، این گرایش ها هیچگاه راهى براى به بار نشستن امیال دسته اول باقى نمى گذارد. و به اصطلاح، در این انسان هاى والا، مقتضى انجام گناه، همواره مانعى در پیش روى خود مى بیند و از فعالیت باز مى ماند. * * * * *4) تعدیل قوا، نه سرکوب آنهایکى از نکات مهم این است که عصمت به معناى سرکوبى قواى نفسانى و شهوانى نیست، بلکه نیرویى است که به هر کدام از گرایش هاى آدمى از راه حلال پاسخ مى گوید. «مثلا شنوایی از انسان صدای زیبا مى خواهد، نه غنای حرام و شخص مى تواند صوت حسن را با صوت موزون و دلپذیر بدون شائبه حرام تأمین کند... و نیز سایر قوا، هر کدام مقتضیاتى دارند که هم مى توان آن را از راه حلال تهیه کرد و هم از راه حرام. انبیا راه حرام را بستند و با حلال به مقتضیات قوا پاسخ دادند».* * * * * * * * * * * * * * * ادامه دارد ... منبع:پرسمان عصمت، واحد پاسخ به سوالات دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، با اندکی تصرف
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 362]