واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: هوا دل پذير مي شود و با دل انگيز شدن هوا،همه سبزه ها مثل گذشته سر از خاک بيرون مي آوردند و دشت با همه خاطرات خوشش با دامن کوه پر از سنگ، دوباره در انتظار ايل نشسته است. اينک در بهار ، آيين تاريخي و ديرين کوچ عشاير بختياري فرارسيده و مال دوباره دل به دشت مي زند و سياه چادرها براي رسيدن به سرزمين خويش يکي يکي جمع مي شوند. همه مال براي بازگشت به سرزمين بهاري فراخوانده مي شود،فرياد هي جار بلند مي شود که بنگ بکنين همه مال فرياد زنيد همه قبيله را که هنگامه کوچ و رحيل فرارسيده است و فرياد زنان جرس کوچ در کوه مي شود و زنان عشاير بنه بر استر و اسب مي نشانند و حرکت بهاري آغاز مي شود. و اينک ايل با همه داشته هاي خود از دهانه دره هاي برنده و تيز کوه تازار و در پهنه تنگ تنگه دولنبار و دشت زري و شيرين بهار در بالاترين ارتفاع زاگرس عبور مي کند و کوه از بلندترين قله رها شده در بادها و آبها، ميانه اين جدايي قرار مي گيرد. ايلراه دژپارت و پل خداآفرين نشان از تاريخي کهن از کوچ عشاير بختياري در فلات مرکزي ايران دارد و حفظ اين سنت شايد حفظ تاريخ يک سرزمين باشد. از کناره هاي رودخانه کارون و شوشتر و رامهرمز تا انديکا و مسجد سليمان لالي و شيرين بهار (شينبا) و بلندي ها چلو تا دشت بهاري و دزفول، کاروانيان عبور مي کنند و کوچ همچنان ادامه مي يابد تا به سرزمين زري کوهرنگ و اردل و لردگان برسند. زنان بختياري بنه بسته اند و براي حرکت پيش قراول قبيله اند، راه را مي شناسند و کوه را چونان اسبهاي لگام گسيخته زير گام هاي خود رام مي کنند و همچنان تاراز ستيغ کوه بلنداست، که در پس آن برف و سنگ به سازش نشسته اند و پشت آن بلوط و گون آرميده و اکنون کوچ ايل بختياري جاري است. زن در کوچ ايل بختياري، از هر تشي که باشد، تحرک مي زايد و کار، صخره مي پيمايد و کوه رام مي کند، تا نظم کوچ برآشفته نباشد و کودک در آغوش خويش خفته دارد و پشته اي هيزم بر شانه و چوب چوپانان به دست تا رمه را که محصول اقتصادي يک چند خانواراست از گردنه ها ي بلند کوه به دشت برساند، تا چرخه زندگي بچرخد و چه نيکو و بي منت سنگ و صخره و کوه را زير پا مي گذارد. زنان بختياري به هنگام کوچ چنان شيفته کارند و کوه را مانند فرزند خود نوازش مي کنند، که فراموششان مي شود، دستان رنج کشيده شان نيازمند استراحت است. رمه آرام از کوه رام شده سرازير و چرخه کوچ تندتر و تندتر مي شود و بنه بر دوش از زمين دل مي کنند، زنان بختياري همچنان نگران سلامت ايلند و آنها هنوز دل نگران مردان مانده در سردسيرند. مي گويند: ما به کوچ زنده ايم و کوچ به ما، پس بايد زندگي کرد و چه زندگي زيبايي که در هر کوچ دفتر نقاشي طبيعت عصيانگر را ورق مي زنند و کوچ براي عشاير به ويژه در قوم بختياري، تحرک و زندگي است. عشاير بختياري بر محور دامداري و کشاورزي در سال دوبار به صورت کوچ برون استاني و منطقه اي و کوچ درون استاني محل زندگي خود را تغيير مي دهند و در ابتداي بهار از مناطق گرمسيري يا قشلاقي به طرف مناطق سردسيري و ييلاقي به کوچ مي روند. ايل بزرگ بختياري در مناطق چهارمحال و بختياري، اصفهان، خوزستان و لرستان ساکن هستند و در اين بين کوچ بزرگ و کوچ کوچک را انجام مي دهند. کوچ بزرگ همان ييلاق و قشلاق عشاير است و کوچ کوچک، کوچ درون منطقه اي است، که عشاير براي يافتن چراگاه ها و مراتع مناسب دست به تغيير مکان خود مي زنند. در مسير راه زنان، کودکان خود را سوار بر اسب و استر مي کنند و از دره ها و پرتگاه هاي زاگرس مرکزي به مسافت 250 کيلومتر براي رسيدن به مناطق خوش آب و هوا راه مي پيمايند. زمان کوچ را پيران قبيله و ايل بر اساس تقويم نجومي تعيين مي کنند و اگر ماه در عقرب باشد از جلوي مسيري که در آن ستاره اي نمايان باشد، عبور نمي کنند و زنان هنگامي که از ايل جدا مي شوند و براي رفتن به قشلاق خود را آماده مي کنند، نواي غمگنانه سر ميدهند و باوه رو يا همان اشعار برزگري مي خوانند. به هنگام کوچ چندين خانوار از يک ايل با هم کوچ مي کنند، تا بر مشکلات پيشروي خود غلبه کنند و اين تعاون و همکاري بزرگ در ايل بختياري است. کوچ بهاري عشايري بختياري از خوزستان و مناطق گرمسيري به طرف چهارمحال وبختياري انجام مي شود و شادي خاص و ويژه اي همراه است و عده اي از مردان براي برداشت محصول و يا فروش محصول در مناطق گرمسيري باقي مي مانند و مابقي با بستن بار و بنه ايل و طايفه بر چارپايان رهسپار سرزمين آبها و ابرها مي شوند. شواهد تاريخي نشان از باستاني بودن کوچ عشايري بختياري دارد و در برخي از تحقيقات محققان و پژوهشگران داخلي و خارجي اين کوچ را به 10 هزار سال پيش از ميلاد حضرت مسيح (ص) نسبت مي دهند. بسياري از محققان موسيقي ،کتابهايي را در زمينه کوچ منتشر کرده اند و بزرگان موسيقي مقامي و محلي ايران همچون مسعود بختياري نيز آثاري در زمينه کوچ را اجرا و روانه بازار کرده اند. عشاير چهارمحال و بختياري براي کوچ خود از پنج ايلراه اصلي عبور مي کنند تا به چهارمحال و بختياري برسند و به دليل طغيان رود کارون در فصل بهار گاهي دچار سختي ها فراوان مي شوند. عشاير اين استان از پنج طايفه بزرگ، 24 زيرطايفه، 32 تيره و دو هراز و 940 تش تشکيل شده اند. اکنون جمعيت عشايري چهارمحال و بختياري 132 هزار و 321 نفر در قالب19 هزار و 561 خانوار است که داراي يک ميليون و 500 هزار واحد دامي هستند. به گزارش ايرنا،چهارمحال وبختياري از نظر جمعيتي پس از استان فارس دومين جمعيت عشايري کشور را در اختيار دارد و دو ايل بزرگ هفت لنگ و چهارلنگ مهمترين و اصلي ترين عشاير استان هستند.گزارش از محمود رييسي 7359/671
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 371]