تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 21 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):باعلما همنشینی کن تا سعادتمند شوی
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1814952182




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

انتخاب همسر


واضح آرشیو وب فارسی:پرشین وی:
خلاف راه صوابست و عكس رأي اولوالالباب ، دارو به گمان خوردن و راه ناديده بي كاروان رفتن ، اما م مرشد محمد غزالي را – رحمه الله عليه – پرسيدند ، چگونه رسيدي بدين منزلت در علوم ؟ گفت : بدان كه هر چه ندانستم از پرسيدن آن ننگ نداشتم . سعدي - گول پدر و مادرش را خوردم ، فكر كردم اونم اخلاق اونها را داره . - ديدم سطح سوادش بالاست ، فكر كردم شعورش هم بالاست . - ديدم چادريه ، گفتم شايد بقيه مسائل شرعيش را هم رعايت مي كنه . - وقتي آمد كلي از خدا و پيغمبر و دين گفت ، گفتم الحمدلله همسرم مؤمن است . - ديدم حرفهاي خوبي مي زند ، وعده هاي خوبي مي دهد ، نمي دونستم اهل عمل نيست - وقتي گفت بيكار است ، گفتم شايد بخاطر اينكه كار نيست ، اما حالا مي فهمم كه اهل كار نبود . - برادرش آدم خوبي بود ، فكر مي كردم مثل برادرشه . - فكر نمي كردم با اون پولداري شون ، اين قدر خسيس باشن - ديدم روحاني ست گفتم حتماً مرغ باغ ملكوته . - ظاهرش خيلي خوب بود گفتم شايد باطنش هم خوبه . - فكر نمي كردم تو همچين خانواده مذهبي ، همچين آدمي هم باشه . - اينهمه شور و شوق داشت ، گفتم شايد بخاطر خودمه ، حالا مي فهمم كه به خاطر ثروت پدرم بوده . - ديدم از بالا شهره ، گفتم حتماً خيلي با كلاسن ، اما انگار تو طويله بزرگ شدن . همة آنچه را كه تا به حال از ملاكها و معيارها گفته شده را ، اگر با تحقيق و پرس و جو به هنگام انتخاب همسر ضميمه نكنيد ، هر آنچه را كه تا به حال خوانده ايد و حتي اگر دهها كتاب ديگر انتخاب همسر را نيز بخوانيد ، هيچ دردي از شمارا دوا نمي كند و هيچ مشكلي را حل نمي كند و بين خواندن و نخواندن يا دانستن و ندانستن هيچ فرقي نيست – بجز اينكه وقتتان را تلف كرده ايد – اما اگر مي خواهيد در انتخابتان مطمئن باشيد ، متأسفانه هيچ راهي نداريد به جز اينكه تحقيق كنيد ، و بواسطة همين تحقيق و پرس و جو است كه به شناختي دست پيدا مي كنيد كه مي توانيد همةان ملاكها و معيارها را عملاً در دنياي واقعي ببينيد و ارزيابي كنيد و با توجه به همين شناختها و ارزيابي هاست كه به قدرت تصميم گيري دست پيدا مي كنيد ، قدرتي كه قبل از آن ، بواسطة وجود ترديدها ، از آن محروم بودید. «زن جوان روبرویم می نشیند و می گوید: مشکل ما این است که در مورد خواستگارانمان پرس و جو نمی کنیم، ظاهر افراد را می بینیم همین که آدمی را پسندیدم شرایط ازدواج را فراهم می کنیم. می خندم و می گویم: فکر می کنم با شما موافق باشم... بعد رو به زن می گویم: شما در این مورد تحقیق کرده اید؟ زن خنده ای می کند و می گوید: نه!... چون مشکل خودم هم، همین است وقتی آدم گرفتار مشکل بشود، اطلاعات او هم زیاد می شود. اینجا حق با او بود، آدم وقتی به مشکل و یا بیماری خاصی گرفتار می شود آنقدر در اطراف مشکل و بیماری پرس و جو می کند، که اطلاعاتش وسیع و زیاد می شود. از او پرسیدم: مشکلتان چیست؟ گفت: سال69 وقتی شوهرم را که به نظر آدم خوبی می آمد، دیدم، بدون اینکه راجع به او تحقیق کنم پذیرفتم. - خانواده تان هم با شما موافق بودند؟ - بله... او به خواستگاری آمده بود و پدرم از رفتار و نوع برخوردش خوشش آمده بود از اینرو مرا هم به قبول او تشویق کرد. - خب بعد چه شد؟ - بعد از ازدواج از رفتار و برخوردهایش فهمیدم که متأسفانه تعادل روحی ندارد. - یعنی چه؟ - آدم عصبی و زودرنجی است که به کوچکترین بهانه، زود از کوره در می رود، وقتی هم به این حالت می افتد از هیچ آزار و اذیتی فروگذار نمی کند...»1 تصمیم درباره ازدواج هم درست مثل بقیه امورات زندگی و دنیاست و هیچ فرق خاصی بین آنها نیست، اگر دانش آموزی بدون مطالعه، نمره قبولی نمی گیرد، اگر پزشکی بدون داشتن اطلاعات کافی از بیماری، علت مریضی را تشخیص نمی دهد و یا بدون دیدن بیمار و معاینه دقیق او نمی تواند نظر قاطعی را ابراز کند، اگر برنامه ریزی برای یک کشور بدون اطلاع از میزان منابع و سرمایه ها و امکانات قابل انجام نیست، ازدواج موفق هم بدون داشتن اطلاعات کافی از طرف مقابل هم امکان پذیر نیست، در این حالت ازدواج بیشتر ریسک است تا کاری عاقلانه. «دختر و پسر، باید نسبت به فردی که می خواهند به همسری برگزینند «شناخت کامل و همه جانبه» داشته باشند، تحصیل این شناخت، از ضروریات حتمی است، به هیچ وجه صلاح نیست که انسان، نسبت به کسی که می خواهد یک عمر با او زندگی کند و او را در همه چیزخود شریک گرداند و سرنوشتش را با او گره بزند و او را محرمترین و نزدیکترین فرد به خود قرار دهد و با او «پیمانی جاودانه» ببندد، شناخت کافی نداشته باشد، «بی گدار به آب زدن»، در این وادی نوعی «خودکشی روانی» است و هیچ انسان عاقل و فهمیده ای به آن اقدام نمی کند.»2 «این آیه از پیروی متابعت هرچیزی که بدان علم و یقین نداریم نهی می کند و چون مطلق و بدون قید و شرط است پیروی اعتقاد غیر عملی و همچنین عمل غیر علمی را شامل گشته معنایش چنین می شود: به چیزی که علم به صحت آن نداری معتقد مشو و چیزی را که نمی دانی مگو و کاری را که علم بدان نداری مکن، زیرا همه اینها پیروی غیر علم است و این در حقیقت امضاء حکمی است که فطرت خود بشر می کند و آن وجوب پیروی علم و اجتناب از پیروی غیر علم است ... در هر اعتقاد عملی که ممکن است تحصیل علم نمود پیروی غیر علم حرام است.»3 مفهوم این آیه با توجه به بحث ما درباره ازدواج این است که در مورد همسر آینده تان، بدون اطلاع داشتن از خصوصیات روحی و اخلاقی و... نه جواب مثبت بدهید و نه پاسخ منفی بدهید، آنهایی که صرف عدم شناخت را تنها دلیل خود برای رد کردن هر فردی می دانند نه تنها کار عاقلانه ای نمی کنند بلکه ممکن است حتی به بخت خود لگد بزنند و افراد بسیار مناسبی را فقط به جهت عدم شناخت، از دست دهند. دستور آیه این است که به دنبال اطلاعات باشید، سپس با در نظر گرفتن معیارها و ملاکها، آنگاه جواب خود را هرچه که می خواهد باشد بدهید، منتهی چه برای قبول کردن و چه برای رد کردن بایستی دلیل قانع کننده ای داشته باشید. پس نکته اول این گفتار؛ لزوم تحقیق و کسب شناخت از همسر آینده قبل از اقدام به پذیرش یا رد است. نکته دوم درباره روش تحقیق و شناخت است: به دو طریق می توانید به شناخت دست پیدا کنید و لازم است هر دو طریق را توأماً انجام دهید. 1- شناخت مستقیم: ابتدا صحبتهای رودررو را با او انجام دهید، طی چندین ساعت یا چندین جلسه، تا می توانید از او کسب اطلاعات کنید، در مورد تمامی رفتارها، عادات و اعتقادات او پرس و جو کنید، نظرش را در مورد مسائل مختلف زندگی بپرسید و در همان حال سعی کنید ابعاد شاکله وجودی او را تشخیص دهید. 2- شناخت غیر مستقیم: آدرس یا شماره تلفن چند تن از دوستان یا آشنایان وی را از خود او بگیرید، مهم نیست چه کسی را به شما معرفی می کند، به هنگام تماس با آنها، اولاً: آنها را در موقعیتی قرار دهید که احساس کنند اطلاعات آنها در سرنوشت یک زندگی تأثیر دارد و وجدانشان را محکمه خودشان قرار دهید، اگر این اتفاق بیفتد معمولاً اطلاعات دقیق تری را ارائه می کنند. ثانیاً: سئوالات دقیق و عمیقی بپرسید، سئوالات را طوری طرح کنید که طرف مجبور شود به تشریح و توصیف بپردازد نه اینکه بله یا خیر، یا خوب است و بد است را تحویلتان دهد، مثلاً به جای اینکه بپرسید فلانی آدم خوبی است یا نه، بپرسید که او را چگونه توصیف می کنید و چرا؟ بپرسید تا چند تا از عادتها و خصلتها ی او را شرح دهد ؛ خلاصه هر گونه پاسخي مي دهد از او بخواهيد كه توضيح بيشتري دهد يا از علل آن بگويد ، در پايان بپرسيد كه آيا با تمام صحبتهايي كه شده است آيا خود وي حاضر است او را به همسري يك از عزيزترين كسانش درآورد و چرا ؟ چنانچه موقعيت را مناسب ديديد از او نيز بخواهيد كه افراد ديگري را كه اطلاعات مناسبي از فرد مورد نظر شما دارند را به شما معرفي كند و از او بخواهيد كه اين مطلب را پيش خود نگه دارد . سپس به سراغ آن افراد هم برويد و همان سؤالات را از آنها بپرسيد . سپس وضعيت او را در محلّه و از همسايگان و افراد محل جويا شويد چنانچه خانوادة وي مدت كمي است كه منزل جديدي را اختيار كرده اند ، از خانة قبلي شان پرس و جو كنيد و از ميان همسايگان قديمي شان نيز سؤال كنيد . بعد از اين مرحله وضعيت اخلاقي و رفتاري او را در محيط كار يا تحصيل ارزيابي كنيد ، به آنجا نيز سر بزنيد و تا مي توانيد از افرادي كه به نوعي از او اطلاعات ذيقيمتي دارند كسب اطلاعات كنيد . در انجام همة اين مراحل ، احتياطات لازمه را انجام دهيد ، شايد اصلاً لازم نباشد آن كسي كه تحقيق مي كند از ازدواج و خواستگاري صحبت كند . مي تواند بهانة ديگري را بتراشد – هر بهانه اي كه كارسازتر و مناسب تر باشد . پس از جمع آوري اطلاعات ، اگر به موقعيت تصميم گيري نزديك شده ايد ، باز هم عجله نكنيد ، يك جلسة ديگر گفتگو را بگذاريد – مخصوصاً اگر جواب مثبت داريد – در آن جلسه از ابهامات احتمالي ، از اطلاعات جديدي كه به دست آورده ايد و از همة آنچه كه براي شما يا وي مهم است سخن به ميان آوريد . حضرت علي عليه السلام : اذاا مضيت امرا فامضه بعد الرويه و مراجعه المشوره :4 هر گاه كاري و نوشته اي را خواستي امضاء كني ، البته آن را پس از ديدن (زير و رو كردن) و رأي زدن و مشورت كردن امضاء كن العاقل من وقف حيث عرف :5 خردمند كسي است كه هر جا به شناخت رسيد توقف كند . (( از وقتي خواهرانم ازدواج كرده و در زندگيشان خوشبخت نشده بودند ، تصميم گرفتم راجع به همه خواستگارهايم تحقيق كنم ، چهار يا پنج نفر از آنها ، آدمهاي خوبي نبودند ، يكي از آنها عادت زشت و ناپسندي داشت ، غروب هر روز سر كوچه مي ايستاد و با دوستانش محيط زندگي مردم را ناامن مي كرد ، البته او قول داد ديگر اين كار را نكند اما از قديم گفته اند ، توبه گرگ مرگ است ، ديگر اينكه تن به كار نمي داد ، مخارج او را پدرش مي داد ، يك آدم اضافي كه به جاي تلاش و پشتكار عادت داشت وبال گردن پدرش باشد . خواستگار ديگر ازدرس و مدرسه گريزان بود آدم تحقير شده اي بود كه به او امر و نهي مي كردند ، پدرم مي گفت : آدمهاي تحقير شده توي خانه عصباني و تند خو مي شوند و آسايش زن و فرزندانشان را مي گيرند . او را هم جواب كردم ، يكي ديگر از خواستگارانم بچه ننه بود ، ببخشيد كه اين اصطلاح را به كار بردم ، ولي روي آدمي كه اختيار تصميم گيري نداشت و مادر و پدرش دايم تصميم مي گرفتند اسمي جز اين را نمي گذارند . اما محسن با بقيه فرق داشت ، آدم سر به زيري بود كه تحصيلاتش را تا ليسانس ادامه داده و از بچگي كار مي كرد و حالا هم علاوه بر شغل دولتي در بخش خصوصي هم مشغول به كار بود ، بسيار مؤدب و خوشرو به نظر مي رسيد و همه به خوشنامي از او و از خانواده اش ياد مي كردند . - جوان پشتكار داري است ، از وقتي او را مي شناسم يك حركت ناپسند انجام نداده است . تحقيقات بعدي من نشان داد خيلي ها بي ميل نيستند با او ازدواج كنند ، بنابراين اگر من هم به نظر محسن خوب مي آمدم زندگي مناسبي را مي توانستيم داشته باشيم …))6 نمونه فوق يك الگوي خوب از تحقيق كردن است ، مطمئناً افراد اگر با همين شيوه و روش در پي خصوصيات همسر آينده شان باشند مي توانند تا حد زيادي يك انتخاب تضمين شده اي را داشته باشند ، اما اگر صرفاً دلخوش به حوادث روزگار و تقدير سرنوشت باشند معلوم نيست كه كارشان به كجا منتهي شود . و اما نكته سوم دربارة حدّ و حدود تحقيق كردن است ، يعني حال كه قرار بر تحقيق است چه مقدار بايد اطلاعات را جمع آوري كنيم . حد تحقيق در مورد افراد ، مختلف است ، اما حد مناسب تحقيق اين است كه بعدها در صورت ازدواج ، صحت آن اطلاعات زير سؤال نرود و يا نقض نگردد . تحقيقات بايد آنچنان جامع و كامل باشد كه در صورت ازدواج ، تحقق و صحت آنها بايد ثابت گردد ، بعد از ازدواج بايستي تنها در عمق آن تحقيقات ، اطلاعات بيشتري بدست آيد نه اينكه ابعاد جديدي از شخصيت همسرتان مكشوف شود كه خلاف تصور آنچه كه قبلاً انتظار مي رفت باشد . (( دختري 22 ساله هستم ، ده ماه پيش به عقد جواني درآمدم كه او 22 سال دارد ، ابتدا يعني پيش از عقد به او علاقه داشتم ولي از وقتي با هم به مسافرت رفتيم فهميدم اهل معاشرت نيست و برخورد اجتماعي ندارد ، علاقه ام به او كم شد ، الآن فقط به خاطر اينكه او به من وابسته است راضي به جدايي نيستم ، آدم يك دنده اي است كمتر گوش به حرف مي دهد ، مي گويد : بايد بعد از عقد با خانواده ام زندگي كني . من راضي به تحمل اين وضع هم نيستم ، البته من هر چه بگويم او مي پذيرد ، ولي هنوز هم به دلم نمي نشيند ، فكر مي كنم در آينده با هم مشكل داشته باشيم ، آيا به نظر شما ازدواج من و او صلاح است ؟ چه كنم تا بتوانم احساسي را كه نسبت به او دارم به علاقه و محبت تبديل نمايم ))7 مطمئناً اين خواهر ، اگر همين اطلاعاتي را كه از نامزدش بعد از عقد دريافت كرده است ، قبل از عقد مي فهميد ، با احتياط بيشتري به اين مسئله نگاه مي كرد ، نوع شناخت فوق هيچگاه مقبول نيست چرا كه اطلاعات جديد و مخالف انتظارات اوليه به آنها افزوده شده است . اهميت ديگري كه كسب اطلاعات قبل از تصميم گيري دارد كمك نمودن به قلب و مشخص شدن حب يا كراهت نسبت به طرف مقابل است و اين موضوع بسيار مهمي است . خيلي ها ممكن است با يك نگاه حب ديگري را در خود احساس كنند و تصميم به ازدواج بگيرند ، اما پس از وصلت سخت پشيمان مي شوند ، آن پشيماني ريشه در كسب اطلاعات جديد و مخالف با تصورات اوليه دارد ، بنابراين وقتي قبل از تصميم گيري مبادرت به كسب اطلاعات مي نمائيم ، علاوه بر اينكه تعادلي در احساسات ما بوجود مي آيد ، آن احساسات به واقعيت هم نزديك مي شوند و حتي ممكن است جهت آن احساسات عوض شود و كراهت تبديل به علاقه يا علاقه تبديل به كراهت و بغض شود . در اثر افزايش اطلاعات از فرد مقابل ((هر چه پيش برويم و شناختمان نسبت به آن فرد مورد نظر بيشتر شود((علاقه مندي)) يا ((بي علاقگي)) آشكار مي شود ، هر چه از صفات و مشخصات ((او)) و خانواده اش و مسائل مربوط به او بيشتر آگاه شويم ((عشق و محبت)) و يا ((بي علاقگي و نفرت)) نسبت به او در دلمان بيشتر خواهد شد ، اين راه را آنقدر ادامه مي دهيم تا به تصميم نهايي (مثبت يا منفي) برسيم ))9 انتخاب همسر بيش از هر كاري نياز به بررسي همه جانبه دارد ، ((عاقل آن است كه انديشه كند پايان را)) بايستي از منابع مختلف ، اطلاعات لازمه و ذي قيمت را بدست آورد ، تنها با آگاهي و در روشنايي مي توان تصميم گرفت ، در جهل و تاريكي و عدم اطلاع از ديگري هر تصميمي ممكن است عواقب خطرناكي را به همراه داشته باشد عاقل كسي است كه زير ديوار كج نخوابد و روزه شك دار نگيرد . پاورقيها 1- مجله خانواده ، شماره 54 ، صفحه 54 2- جوانان و انتخاب همسر ، صفحه 178 3- ترجمة تفسير الميزان ، جلد 12 ، صفحه 157 4- غررالحكم و دررالكلم ، صفحه 318 5- غررالحكم و دررالكلم ، صفحه 51 6- مجله خانواده ، شماره 96 ، صفحه 42 7- مجله خانواده ، شماره 80 ، صفحه 6 8- قال رسول الله (صلي الله عليه و اله وسلّم) : ((اذا اراد احدكم ان يزوج المرأه فليسال عن شعرها كمايسأل عن و جههافان الشعر احدالجمالين)) بحارالانوار ، جلد 103 ، صفحه 237 9- جوانان و انتخاب همسر ، صفحه 172





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: پرشین وی]
[مشاهده در: www.persianv.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 410]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن