واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: متهم به قتل: دختر مورد علاقهام، مادرم را کشت حسام وقتی فهمید مادرش مرا از شركت اخراج كرده خیلی عصبی شد و با آنها برخورد كرد اما من هرگز نمیدانستم میخواهد پدر و مادرش را بكشد. کارگزاران: پسری که همراه دوستدختر خود اقدام به قتل مادرش در میدان کتابی کرده بود، روز گذشته با محاکمه در دادگاه کیفری استان تهران منکر اتهام خود شد. پیش از این در ششمین روز بهمن سال 84 این پسر 19 ساله به نام حسام در یك توطئه مادر خود را با طناب خفه كرد و او را در خانهشان واقع در میدان كتابی تهران به قتل رساند. حسام 19 ساله كه دچار افسردگی و بیماری روحی است نقشه كشیده بود تا پدر و مادرش را كه صاحب یك شركت آسانسورسازی در تهران بودند به قتل برساند. حسام طبق این نقشه یك روز مادرش مینا را ساعت 11 صبح به خانه كشاند و با طناب او را خفه كرد. این زن ثروتمند مدیر شركت آسانسورسازی بود كه به اتفاق شوهرش شركت را اداره میكرد. وقتی حسام توسط پلیس دستگیر شد در تحقیقات پلیس مشخص شد كه وی بهخاطر ازدواج با دختری 29 ساله به نام مریم دست به چنین جنایتی زده است و چون او مادر و پدر خود را مانعی برای ازدواج با مریم میدید، قصد كشتن آنها را كرده بود بدین ترتیب مریم دختر مورد علاقه حسام هم بازداشت شد. مریم كه قبلا كارمند شركت مادر حسام بود به پلیس پیش از این گفته بود: من از نقشه قتل خبر نداشتم، روز حادثه حسام به من تلفن كرد و از من خواست تا به خانه آنها بروم وقتی وارد خانه شدم جسد مادر حسام را دیدم كه لای پتو پیچیده شده بود. حسام گفت: مادرم را كشتم حالا بیا كمك كن جسدش را از شهر خارج كنیم اما من با دیدن جسد از حال رفتم، وقتی به هوش آمدم و حسام مرا با نقشهاش مخالف دید به من گفت: برو بعدا باهات تماس میگیرم و من وقتی از خانه آنها بیرون آمدم به پلیس خبر دادم تا حسام را دستگیر كنند. مریم گفت: من خودم نامزد دارم و قرار بود با هم ازدواج كنیم اما از آنجا كه من در شركت مادر حسام كار میكردم، خود این خانم به من پیشنهاد داد برای اینكه وضع روحی فرزندش حسام بهتر شود، با او صحبت كنم. آخر حسام قبلا دوبار اقدام به خودكشی كرده بود و مشكل روحی داشت. مادرش به من گفت با حسام ارتباط دوستی برقرار كن شاید حالش خوب شود، اما از سوی دیگر پدر حسام هم گاهی اوقات برای من مزاحمت ایجاد میكرد چندبار به من پیشنهاد دوستی داد و وقتی من با او مخالفت كردم موضوع را طور دیگری جلوه داد تا حدی كه مادر حسام مرا از شركت اخراج كرد و به پسرش حسام كه حالا دیگر حسابی به من وابسته شده بود گفت كه با من قطع رابطه كند. حسام وقتی فهمید مادرش مرا از شركت اخراج كرده خیلی عصبی شد و با آنها برخورد كرد اما من هرگز نمیدانستم میخواهد پدر و مادرش را بكشد. بعد از اعترافات مریم، بازپرس هنرمند رئیس شعبه چهارم دادسرای جنایی تهران پدر حسام را بازداشت كرد و تحقیقات از وی در این رابطه ادامه پیدا کرد و پرونده با صدور قرار کیفرخواست برای متهمان به دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد و در نهایت متهمان روز گذشته در برابر پنج قاضی پای میز محاکمه رفتند. برای «حسام» و همدستش تقاضای مجازات قانونی را دارم. پس از آن دختر 12 ساله «مینا» در جایگاه قرار گرفت و گفت: «حاضرم با دریافت دیه از خونخواهی بگذرم.» این تقاضای دختر مقتول در حالی مطرح شده بود که خواهر و برادران قربانی اعلام کردند قصاص میخواهند و از خون خواهرشان نمیگذرند. وقتی نوبت دفاع به «حسام» رسید، قتل را به گردن گرفت و گفت: «فقط 19 سال داشتم که دلباخته مریم شدم. من هرگز در زندگیام طعم شیرین محبت را نچشیده بودم و دلخوشی نداشتم. به همین خاطر تصمیم گرفتم با او ازدواج کنم اما پدر و مادر به خاطر اختلاف سنی ما، مخالف این وصلت بودند و مریم را از شرکتشان اخراج کردند. عشق، چشمانم را کور کرده بود و میخواستم هرطور که شده با مریم ازدواج کنم. او مرا معتاد کرد و دیگر هیچ ارادهای از خودم نداشتم. در همان گیرودار تصمیم گرفتیم کاری کنیم تا پدر و مادرم از هم جدا شوند. در آن صورت میتوانستیم راحت ازدواج کنیم اما نشد و مریم یک روز به شدت به گریه افتاد. میگفت: به عشق من شک دارد. به همین خاطر قول دادم پدر و مادرم را بکشم و این تعهد را در یک کاغذ نوشتم و به مریم دادم. سپس از یکی از کارمندان شرکت مادرم خواستم تا برایم سیانور بیاورد اما به جای آن قرص آسپرین به من داد. حسام در ادامه در تشریح قتل مادرش گفت: صبح آن روز مریم به خانه ما آمد. مادرم از راه رسید و ناگهان از پشت سر یک طناب به دور گردنش انداختم و کشیدم. روی زمین که افتاد مریم روی سینهاش نشست و آنقدر طناب را از دو طرف کشید تا مادرم دیگر هیچ حرکتی نکرد. قاضی: در بازجویی مقدماتی گفتهای به تنهایی مرتکب جنایت شدی، چرا؟ حسام: من عاشق مریم بودم اما وقتی فهمیدم بعد از جنایت با پلیس تماس گرفته و قتل را گردن من انداخته است حقیقت را گفتم. من خیال میکردم او هم عاشقم است اما بعد از کشتن مادرم فهمیدم سرم کلاه گذاشته است. قاضی: تحقیقات پلیس نشان داده است که قبل از آشنایی با مریم، سه بار دست به خودکشی زدی؛ چرا؟ حسام: پدر و مادرم مرا درک نمیکردند؛ من پول و ماشین داشتم اما حتی حق انتخاب رنگ ماشینم را نداشتم. این موضوع باعث شده بود بارها مورد تمسخر دوستانم قرار بگیرم و به کراک معتاد شوم. قاضی: در بازجوییهای پیش از این گفتهای از سوی مریم گمراه شدی، این جمله چه مفهومی دارد؟ حسام: درست است که من با خانوادهام اختلاف داشتم اما راضی به مرگ مادرم نبودم. نقشه قتل را «مریم» کشید. پس از این سوال و جوابها، محمد کارمند 29 ساله مقتول اظهار داشت: هر چند وقت یکبار حسام به شرکت میآمد و با من درد دل میکرد. یک روز تماس گرفت و گفت با دوستانش شرطبندی کرده تا سیانور تهیه کند. من که میدانستم سابقه اقدام به خودکشی دارد برایش قرص آسپرین بردم و در عوض 220 هزار تومان گرفتم. فردای آن روز تماس گرفت و گفت قرص را به یک گربه خورانده اما اثر نکرده است.به همین خاطر پول را پس دادم. وی ادامه داد: حسام چند روز بعد دوباره تماس گرفت و اینبار مایع بیهوشی خواست. قول دادم برایش تهیه کنم اما نشد. میخواستم ماجرا را به مادرش بگویم که خبر به قتل رسیدن «مینا» را شنیدم. همچنین مریم در ادامه جلسه محاکمه در دفاع از خود، منکر هرگونه رابطه پنهانی با حسام شد و گفت: یکبار که حسام به قصد خودکشی تصادف کرد و در بیمارستان بستری شد به عیادتش رفتم. وقتی او را با آن حال و وضع دیدم دلم برایش سوخت و چشمانم پر از اشک شد. آنجا بود که حسام فکر کرد عاشق او شدهام اما من در آن زمان نامزد داشتم و حالا هم ازدواج کردهام. قاضی: تو «حسام» را تشویق به کشتن مادرش کردی؟ مریم: نه من انگیزهای برای این کار نداشتم. فقط مثل یک خواهر به درددلهای حسام گوش میدادم و او از دوستدخترهایش برایم میگفت تا اینکه بعد از مدتی مرا معتاد به کراک کرد. قاضی: روز حادثه در خانه قربانی بودی؟ مریم: بله، ظهر بود که به خانه مینا رفتم تا از حسام کراک بگیرم اما با جنازه پتو پیچ مادرش روبهرو شدم. حسام میگفت میخواهد جنازه را به خارج شهر ببرد و من به ناچار او را همراهی کردم اما در فرصتی مناسب با پلیس تماس گرفتم. قاضی: در بازجوییهای مقدماتی گفته بودی قصد ازدواج با حسام را داشتی اما چون مخالفت خانوادهاش را دیدی تصمیم به قتل گرفتید. قبول داری؟ مریم: نه، تحت فشار اعتراف کرده بودم. من بیگناه هستم. قاضی: در خانه قربانی تکههایی از یک نامه پیدا شده که حسام در آن تعهد داده بود به خاطر تو مادرش را بکشد. این نامه را تو پاره کردی؟ مریم: نه، من آن را ندیدم.با مطرح شدن اظهارات مریم و وکیل مدافع او و حسام در نهایت قضات شعبه 71 دادگاه کیفری استان تهران از صدور حکم پس از شور خبر دادند.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 579]