واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: آموزههای قرآن در استدلالهای رضوی
زندگی امام رضا علیه السلام با دوره زمامداری مامون هفتمین خلیفه عباسی مصادف بود. مامون از حضور امام رضا علیه السلام در نزد خود اظهار مباحات میکرد و از وجود آن امام همام در تشکیل نشستها و مناظرههای علمی میان دانشمندان مذاهب مختلف بهره میبرد. امام رضا علیه السلام نیز چنان شرایطی را فرصت مناسبی برای بیان حقایق دین اسلام و تبیین آموزههای قرآنی میدانست و با بهره فراوانی که در علم و دانش و اخلاق و معنویت داشت، به استدلال و گفت و گو با اهل دانش و مناظره میپرداخت. از آنجا که منبع دانش آن حضرت، کتاب خدا و سنت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله بود، طبیعتاً به این دو منبع غنی و با اهمیت، استناد میکرد. نمونههایی از استدلالهایی را که آن امام بزرگوار با استناد به قرآن کریم بیان داشته در این نوشتار، از نظر میگذرانیم: برگزیدگان خداوند در مجلس مامون جمعی از علمای عراق و خراسان گرد آمده بودند. حضرت رضا علیه السلام در آن جمع حضور داشت. مامون معنای آیه: "ثم اورثنا الکتاب الذین اصطفینا من عبادنا(1) سپس کتاب را بدانها که برگزیدیم به میراث دادیم." را از آنان خواست. علما گفتند منظور از برگزیدگان، همه امت اسلامند. مامون گفت: یا ابوالحسن! شما چه میفرمایید؟ امام فرمود: من آنچه را گفتند نمیگویم، مراد خداوند از اصطفاء (برگزیدگان) عترت پاک پیغمبر است؛ اگر مراد امت بود باید همه در بهشت باشند، در حالی که به دنبال آیه مبارکه آمده است: «فمنهم ظالم لنفسه و منهم مقتصد و منهم سابق بالخیرات باذن الله ذلک هوالفضل الکبیر. (2) سپس برخی از آنان در حق خود ستمکارند، برخی میانهرو و جمعی در کارهای خیر پیشقدم هستند و این فضیلتی بزرگ است. عترت و امت ریان ابن صلت گفت: امام رضا علیه السلام در مجلسی در مرو حاضر شد که عدهای از علمای عراق و خراسان در آن حضور داشتند؛ از امام پرسیدند: آیا عترت همان آل است یا شامل افراد دیگری نیز میگردد؟ حضرت پاسخ داد: ایشان همان آل هستند. مامون پرسید: آیا خداوند عترت را بر سایر مردم برتری داده است؟ حضرت فرمود: خداوند عز و جل در کتاب خود، عترت را بر سایر مردم شرح داده است. مامون گفت: در کجای قرآن است؟ حضرت فرمود: ان الله اصطفی آدم و نوحاً و آل ابراهیم و آل عمران علی العالمین ذریه بعضها من بعض و الله سمیع علیم(4)؛ خداوند آدم و نوح و آل ابراهیم و آل عمران را بر جهانیان برگزید، آنان نسلی هستند که از یکدیگر میباشند و خداوند شنوا و دانا است. و همچنین در «ام یحسدون الناس علی ما اتا هم الله من فضله فقد اتینا آل ابراهیم الکتاب و الحکمه و ایتناهم ملکاً عظیما(5)؛ آیا مردم به خاطر فضیلتی که خداوند به آنان داده است حسد میورزند؟ ما به آل ابراهیم کتاب و حکمت دادیم و به آنان پادشاهی بزرگ عطا نمودیم. ایمان پس از کفر عبدالواحد بن محمد عبدوس نیشابوری به سند متنی از ابراهیم ابن محمد همدانی روایت کرده که گفت: از علی بن موسی الرضا علیه السلام پرسیدم خداوند عز و جل به چه دلیل فرعون را با این که ایمان آورد و به یکتایی او اقرار نمود غرق کرد؟ فرمود: برای این که وقتی او عذاب را به چشم خود مشاهده کرد، ایمان آورد و ایمان پس از روبرو شدن با کیفر، پذیرفته نخواهد بود؛ و این حکم خدای تعالی درباره گذشتگان و آیندگان است؛ چنان که میفرماید: فلما را وا باسنا قالوا امنا بالله وحده کفرنا بما کتابه مشرکین فلم یک ینفعهم ایمانهم لما راوا باسنا(6)؛ چون عذاب ما را مشاهده کردند، گفتند: ما ایمان آوردیم به خدای واحد و کافر شدیم به آنچه برای او شریک میآوردیم، اما ایمانشان در این هنگام که عذاب را به عینه دیدند سودی به حالشان نبخشید. و در کلام دیگر فرمودند: ... یوم یاتی بعض ایات ربک لاینفع نفساً ایمانها لم تکن امنت من قبل او کسبت فی ایمانها خیراً (7)؛ روزی که پارهای از عذاب پروردگارت بیاید، هیچ کس در آن روز که عذاب آید، ایمان آوردنش - در صورتی که قبلاً ایمان نیاورده بود یا در ظرف مدت ایمانش کار خیری از او سر نزده - فایدهای به حالش نخواهد داشت. از علی بن موسی الرضا علیه السلام پرسیدم خداوند عز و جل به چه دلیل فرعون را با این که ایمان آورد و به یکتایی او اقرار نمود غرق کرد؟ فرمود: برای این که وقتی او عذاب را به چشم خود مشاهده کرد، ایمان آورد و ایمان پس از روبرو شدن با کیفر، پذیرفته نخواهد بود؛ و این حکم خدای تعالی درباره گذشتگان و آیندگان است.فرعون زمانی که غرق میشد، گفت: "قال امنت انه لا اله الا الذی امنت به بنو اسرائیل و انا من المسلمین(8)؛ گفت ایمان آوردم به این که معبودی نیست، مگر آن که بنو اسرائیل بدان ایمان آوردند و من از مسلمانان شدم." به او گفته شد: الان و قد عصیت قبل و کنت من المفسدین فالیوم ننجیک ببدنک لتکون لمن خلفک آیه ... (9)؛ اکنون اظهار ایمان میکنی؟ در حالی که پیش از این سخت طغیان داشتی و از تبهکاران بودی. ما امروز پیکر بی روحت را نجات میدهیم تا برای آیندگان موجب عبرتی باشد.
بداءمعنای لغوی بداء «ظاهر شدن و هویدا گشتن» است، و در عرف عالمان علوم دینی «پیدا شدن رای دیگر در امری است که پیش از این به خاطر نگذشته باشد.» همچنین ایجاد رایی برای خالق است به جز آنچه که قبلاً اراده وی بر آن تعلق گرفته بود.(10) برخی پنداشتهاند بداء همان ناسخ و منسوخ است که در ضمن علوم قرآنی مورد بحث و بررسی قرار میگیرد. سلیمان مروزی - از مشاهیر متکلمان خراسان - در مجلس مامون حضور یافت تا درباره «توحید» با امام رضا علیه السلام به مناظره بپردازند؛ چون سلیمان مروزی منکر مساله بداء بود، بحث پیرامون آن آغاز شد. مامون گفت: یا اباالحسن! درباره آنچه در آن بحث و مشاجره میکنند چه نظری دارید؟ حضرت فرمود: چطور «بداء» را قبول ندارید در حالی که خداوند فرموده است: اولم یرالانسان انا خلقناه من قبل و لم یک شیئا(11)؛ آیا انسان نمیبیند که ما او را در گذشته آفریدیم و او هیچ نبود؟ یا "اولا یذکر الانسان انا خلقناه من قبل و لم یک شیئا" (12) و همچنین میفرماید: "و هوالذی یبدواالخلق ثم یعیده"(13)؛ و او همان کسی است که خلقت مخلوقات را آغاز میکند سپس آنان را باز میگرداند. در جایی دیگر فرموده است: "بدیع السموات و الارض" (14)؛ پدیدآورنده آسمانها و زمین. و نیز "یزید فی الخلق ما یشاء" (15) هر آنچه بخواهد در خلقت میافزاید." و "بدا خلق الانسان من طین" (16)؛ خلقت انسان را از گل آغاز نمود. یا در جایی میفرماید: "و آخرون مرجون لامرالله اما یعذبهم و اما یتوب علیهم"(17)؛ و دیگران به انتظار امر خدا گذارده شدهاند، یا آنان را عذاب میکند یا بر آنان لطف میکند و توبهشان را میپذیرد. ذبح عظیم «فضل بن شاذان» از راویان مشهور آن زمان گوید: حضرت رضا علیه السلام چنین نقل کرد که وقتی خداوند تبارک و تعالی، به حضرت ابراهیم علیه السلام امر فرمود به جای فرزندش اسماعیل، گوسفندی را که خداوند فرستاده است ذبح نماید، حضرت ابراهیم علیه السلام در دل آرزو کرد که ای کاش فرزندش اسماعیل را به دست خود ذبح میکرد و دستور ذبح گوسفند صادر نمیشد. ذبح فرزند به دست پدر در کتب اسلامی به ذبح عظیم مشهور شده است؛ «و فدیناه بذبح عظیم» (18)؛ ذبح بزرگی را جایگزین او کردیم.
علل احکام «علل» مجموعه پرسشهایی است که دو تن از راویان شهیر وقت با امام رضا علیه السلام مطرح کردهاند؛ در این جا فقط به نقل یکی از آنها (محمد بن سنان) بسنده میکنیم: راوی از امام درباره علت زکات سوال میکند. آن بزرگوار در پاسخ، علت زکات را قوت دادن به بینوایان و حفظ اموال ثروتمندان و اغنیاء دانست و فرمود: خداوند تبارک و تعالی اهل صحت و سلامت را مکلف ساخته تا به نیازهای آفت زدگان و بلا دیدگان قیام نمایند. چنان که خود فرموده است: لتبلون فی اموالکم و انفسکم(19)؛ در اموال و جانها و انفستان مورد امتحان و آزمایش واقع خواهید شد. صاحب «تحف العقول عن آل الرسول» ذیل روایات مفصلی از علی بن موسی الرضا علیه السلام در زمینه مسائل دینی و دنیوی و پند و حکمت و زهد، فصل مشبعی از سخنان آن امام همام را نقل کرده است که قسمتهایی از آن را میآوریم: - حج خانه خدا برای هر که بدان راه یابد واجب است. در آیه 196 از سوره شریفه «بقره» به حج تمتع و عمره اشاره شده است. معنای لغوی بداء «ظاهر شدن و هویدا گشتن» است، و در عرف عالمان علوم دینی «پیدا شدن رای دیگر در امری است که پیش از این به خاطر نگذشته باشد.» همچنین ایجاد رایی برای خالق است به جز آنچه که قبلاً اراده وی بر آن تعلق گرفته بود. برخی پنداشتهاند بداء همان ناسخ و منسوخ است که در ضمن علوم قرآنی مورد بحث و بررسی قرار میگیرد. - نیکی به پدر و مادر گرچه مشرک باشند. البته از آنها اطاعت نکن ولی در دنیا با آنان به خوبی معاشرت کن که خداوند در آیات 14 و 15 سوره «لقمان» فرموده است: از من و پدر و مادرت سپاسگزار باش. - کارهای بندگان، مخلوق است؛ نه قائل به جبر باش نه تفویض . - عمران صابی از حضرت رضا علیه السلام پرسید: ما یگانگی خدا را به کنه و حقیقت میشناسیم یا به وصف؟ فرمود: همانا نور ابدی، نخستین موجود یگانه است؛ شریک ندارد، چیزی - در این منزلت - با او نیست، یکتایی است که دو بر نمیدارند؛ نه به کنه معلوم است نه به کلی مجهول؛ نه سر راست و روشن است، نه مبهم، نه در یاد است، نه از یاد رفته، و نه چیزی که بتوان نام هر چیز دیگر بر او نهاد. بنابراین، هستی نخستین، موجودی است قائم به ذات خود؛ نوری است بی نیاز؛ بی نیاز از هر چه جز اوست؛ نه آغاز دارد نه انجام و نه بر چیزی قرار گرفته (و به دیگر تعبیر، نه زمان دارد و نه مکان)؛ نه در پشت چیزی نهان شده نه در درون چیزی پنهان گشته است. چون یاد او در خاطر گذرد آدمی کلمهای نمییابد که بتواند برای تعبیر از او به کار برد. (آنچه به کار برد) مثال شبح یا سایهای است. این همه پیش از آن که آفرینشی در کار باشد، بوده است. اینها همه صفاتی هستند که پدید آمدهاند، و بیان و ترجمهای برای تفهیم و تفهم. فهمیدی عمران؟ - خداوند در آیه 132 سوره «طه» فرموده است: خاندانت را به نماز وادار و خود بر آن صبر کن. بنابر این خدای متعال ما را به این خصوصیت ممتاز ساخته است و سایر امتها چنین امتیازی ندارند. پینوشتها:1- فاطر/ 32 . 2- شیخ صدوق عیون اخبار الرضا، ترجمه علی اکبر غفاری، تهران، انتشارات اسلامیه، 1373. باب 23 و ابن تشعبه حرانی، تحف العقول عن آل الرسول، مواعظ امام رضا علیه السلام . 3- آل عمران/ 33 و 34 .4- نساء/ 54 .5- مومن/ 84 و 85 .6- انعام/ 158 .7- یونس/ 90 .8- یونس/ 92- 90 .9- فرهنگ فارسی معین، ج 1، ص 379 .10- مریم/ 67 .11- همان .12- روم/27 .13- بقره/117 .14- فاطر/ 1 .15- سجده/ 7 .16- توبه/ 106 .17- فاطر/ 11 .18- آل عمران/ 186. 19- تحف العقول عن آل الرسول/ 673 . منبع:گلستان قرآن، شماره 166، فرزاد حکیمیان .
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 551]