محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1844404733
برای تبعیّت جهانی از حضرت مهدی(عج) باید ذائقه انسان ها آماده شود
واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
مسوولان پنجمین همایش بین المللی دکترین مهدویت و پژوهشگران موسسه آینده روشن (پژوهشکده مهدویت) با سرلشگر دکتر سیدحسن فیروزآبادی، رییس ستاد کل نیروهای مسلح کشور دیدار و گفت وگو کردند. به گزارش روابط عمومی موسسه آینده روشن، جمعی از مسوولان پنجمین همایش بین المللی دکترین مهدویت و معاونین و مدیران موسسه آینده روشن در آستانه برگزاری پنجمین همایش بین المللی دکترین مهدویت، با سردار سرلشکر فیروزآبادی دیدار و گفتگو کردند. در این دیدار، حجت الاسلام و المسلمین سیدمسعود پورسیدآقایی دبیر پنجمین همایش بین المللی دکترین مهدویت و رییس موسسه آینده روشن (پژوهشکده مهدویت)، با بیان گزارشی از فعالیت های موسسه و روند برگزاری همایش، تاکید کرد که مهدویت ظرفیت هایی فراتر از آنچه تاکنون مورد استفاده قرار گرفته است دارد و بنا بر منویات مقام معظم رهبری، باید به عنوان استراتژی نظام جمهوری اسلامی قرار بگیرد. به علت اهمیت صحبت سردار سرلشگر دکتر سیدحسن فیروزآبادی، رییس ستاد کل نیروهای مسلح کشور، و گفت و گوهای انجام شده، متن کامل این دیدار در زیر می آید. در ابتدای این دیدار حجت السلام و المسلمین پورسیدآقایی گفت: السلام علیک یا رسول الله و علی الصدیقة الطاهره و علی اهل بیتک الطیبین الطاهرین المعصومین لاسیما بقیة الله فی الارضین. در جریان هستید که پنجمین همایش دکترین مهدویت را امسال برگزار میکنیم. مهمانان خارجی مشخص شده اند؛ 108 نفر بودند و این تعداد را با توجه به فرمایش رهبری که فرمودند سال الگوی مصرف است، گفتیم هر چقدر میتوانیم در این قسمت کسانی را که به لحاظ علمی امتیاز بالاتری آوردند، دعوت کنیم. از این رو 51 مقاله از این 108 نفر را گزینش کردیم. موضوع امسال هم جامعه و دولت زمینهساز، رسالتها و راهبردها است که اتفاقا خیلی بحث کاربردی و خوبی است. از عنایات خداوند بود که چنین موضوعی انتخاب شود؛ چون بنا بود موضوع دیگری انتخاب بشود. بحث زمینهسازی است. یک جامعه زمینهساز، دولت زمینهساز ... ، اولا چه دلایلی برای این زمینهسازی داریم؟ چون برخی افراد متاسفانه این گونه القا میکنند که اصلا زمینهسازی چیست؟ ما مکلف به این نیستیم، اینها میگویند خدا امامش را برد، چرا؟ سر است. کی میآورد؟ سر است. ما چه میدانیم؟ هیچ. چه کار کنیم؟ فضولی در کار خدا نباید کنیم و تنها دعا کنیم. خوب متاسفانه چند نفری هستند که کتابهایی هم در این زمینه منتشر کردهاند و انتصاب به بعضی از جریانات دارند. اولا که باید این تفکر نقد بشود و بعد دلایل برای زمینهسازی و مهم تر از اینها این است که واقعا یک جامعه یا دولتی که بگوید من زمینهسازم چه رسالت و راهبردهایی دارد. ویژگی مهم دیگر این بحث این است که امروزه حتی به ما یک معیار و شاخص میدهد. اگر ما این راهبردها را استخراج کرده بودیم، مثلا راهبرد فرهنگی یک دولت زمینهساز اینهاست، میتوانستیم افرادی را که نامزد انتخابات میشوند، نقد بزنیم، بگوییم حرفهای شما آیا در این جهت است یا فاصله دارد و بعد وقتی روی کار میآمدند، باز هم نخبگان و هم توده مردم شاخص و معیار داشتند؛ که آیا این آقا در این مسیر است یا دارد خارج میشود و فاصله میگیرد. سیاسی همین طور، نظامی و اقتصادی نیز همین طور؛ چون بالاخره طرحی داشته باشد یک متفکر، گروه یا حزب و اگر نداشت ما که معتقدیم رسالت اول حوزه و بعد نخبگان جامعه در دانشگاه، آن ردههای بالای نظام ما یکی از اولین رسالتهایشان همین است که متمرکز شوند. البته زمانبر و کاربر است. بخواهیم بر اساس این آموزه راهبرد فرهنگی طراحی کنیم، این فرد استراتژیست باید باشد از یک طرف، به منابع دسترسی داشته باشد از طرف دیگر یا یکی همه اینها را داشته باشد که معمولا نمیشود، یا کار باید گروهی باشد. وی اضافه کرد: مثل کسانی که الان رسیدهاند به این که باید تفسیر قرآن گروهی باشد که مثلا وقتی بحث «والسود علی الجودی» میشود، جغرافیدان باید وجود داشته باشد، تاریخشناس باشد، لغوی باشد، زمینشناس باشد. ما که در این چند سال بحثهای گروهی راجع به مهدویت تجربه کردیم، خیلی میبینیم که نقطه نظرات چقدر رشد پیدا میکند، نقادی میشود و بحثها چقدر ورز آمده و پخته میشود. و متاسفانه آن چه که در حوزهها فضیلت بود، سنت مباحثه کمرنگ شده است. در همین زمینه چندی پیش نشست هم داشتیم که یک پیش نشستی داریم در دانشگاه عالی دفاع ملی. یک پیش نشست داشتیم که زمینهسازی یعنی چه؟ یک پیش نشست راجع به راهبردهای فرهنگی در دانشگاه امام صادق(ع) داشتیم. در دانشگاه علم و صنعت یک سری استراتژیستهایی بودند که بیشتر تکنوکراتها بودند. برای دانشگاه عالی دفاع ملی، راهبردهای سیاسی ـ اجتماعی را انتخاب کردیم که بنا شد آنها هم در آنجا کار کنند. در این زمینه این کارها صورت گرفته است. درخواست ما این است که اگر در این زمینه شما رهنمود، تجربهای اگر دارید بفرمایید و هم در زمینه گفتوگوها یک سری نقطه نظراتی هست که ما مطرح میکنیم تا بیشتر از نظرات شما استفاده کنیم. در ادامه دکتر فیروزآبادی گفت: از نظر راهبردی در مساله زمینهسازی ظهور یک مطالب عمدهای هست که نسبت به آنها غفلت میشود. سالهاست که بحث ظهور و انتظار فرج و دعا برای ظهور داریم، منتهی به آن تکالیف اصلی و محوری توجه نداریم. از جمله این راهبردهای اصلی، خود همین راهبرد ورود به ولایت است. یعنی ما اگر قایل به امام زمان(عج) هم هستیم و مفترض الطاعه هم میدانیم؛ اما ورود در ولایت ایشان نمیکنیم. این هم یک مساله پنهان امروز نیست. این همان مسالهای است که در صدر اسلام هم اتفاق افتاد. یعنی امیرالمومنین(ع) را پیامبر(ص) بعنوان خلیفه تعیین فرمودند، قرآن هم تاکید کرد، و حضرت زهرا(س) عمرشان را در آن فاصله بعد از رحلت رسول خدا(ص) تا شهادتشان صرف همین کردند که مردم را وارد ولایت کنند. حضرت زهرا(س) تشریف بردند در مسجد، خطبه خواندند، حرف زدند، استدلال کردند، با خلیفه مخاصمه کردند و خودشان برمیگردند به خانه و به امام علی(ع) میگویند؛ من این همه در مسجد حرف زدم، یکی از مسلمانان نه از مهاجرین و نه از انصار سرش را بالا نکرد. پیغمبر خدا هم که بودند، رسول خدا بودند، هر یک از همین انصار و مهاجرین حاضر بودند که با فرمان پیامبر بروند در غزوات شهید بشوند؛ اما ورود در ولایت نکردند. اگر ولایت درک میشد، اصلا کسی نمیتوانست دنبال توطئه و توطئهسازی برود و اینطور ولایت را حذف کند؛ یعنی ولایت در ذائقه مردم ننشسته بود. عظمت پیامبر ادراک شده بود؛ یعنی عظمت پیامبر، وحی و آمدن اسلام، مسلمانان را تحت تاثیر قرار داده بود همه هم نیرومند بودند. حتی از همین عظمت استفاده شد و عمر این همه فتوحات بزرگ را کرد؛ اما از ولایت چیزی ادراک نشده بود. برای همین حضرت زهرا(س) این که خوب نمیتوانستند به خاطر بیماری خودشان بروند، سوارشان میکنند بر مرکب میبرند در خانه مهاجرین و انصار. حضرت علی(ع) در میزدند و حضرت به ایشان میگویند که بیایید، بیایید تا علی قیام به ولایت خودش کند؛ اما نیامدند. میخواهم بگویم امروز هم بزرگترین مشکل ما، عدم ورود به ولایت است. ممکن است راجع به ولایت حرف زده شود، راجع به آن کتاب نوشته شود، سخنرانیهای آتشین بشود، اما ورود در ولایت نمیشود. میدانید که ما دانشگاهیان میگوییم که باید ولایت را تجربه کرد. تجربه کردن ولایت مهم است. حرف زدن راجع به ولایت و کتاب نوشتن راجع به آن مهم نیست، اعتراف به آن نیز مهم نیست. ورود به ولایت مهم است. اگر ورود در ولایت شده بود، وقتی غدیر اتفاق میافتاد ولایت امام علی(ع) قطعی میشد در زمان رسول خدا(ص) کسی نمیتوانست خرابکاری و توطئه کند. بنده با این مطلب مواجه شدم که بزرگی، نقل میکرد که سوال شده (ظاهرا از معصوم(ع) یا از خود امام زمان(عج) است) که چگونه باید توسل کرد؟ فرمودند، بگویید: یا محمد یا علی یا فاطمه یا حسن یا حسین، یا صاحب الزمان ادرکنی و لاتهلکنی. طرف صرف و نحو خوانده است، میگوید آقا: ادرکونی و لاتهلکونی اینها جمع هستند؛ شما شش نفر را گفتید. میگوید: ولایت امروز مال امام زمان(عج) است. ادرکنی و لاتهلکنی کار ایشان است. نوبت ولایت رسیده به امام زمان(عج). ما باید به ولایت ایشان وارد شویم. خود مرحوم مولوی زیارتی دارند که از بالا تا پایین را میگویند. میگویند: یا رب یا الهی به حق محمد، صل و سلم علی محمد؛ اشفع صدر محمد بظهور الحجه. همین طور میآید پایین تا آخرش که میگوید: یا رب الحجه، صل و سلم علی الحجه؛ اشفع صدورنا بظهور الحجه. این ظهور حجت را مایه شفای دل پیامبر تا حجت خدا میداند و همه چیز را وصل میکند به ظهور حجت و ظهور ولایت حجت است. ظهور حجت که ظهور شخص نیست؛ ظهور ولایت حجت است و ولایت حجت امروز هم وجود دارد، امروز امام زمان(عج) امام است. ما باید در ولایت ایشان وارد بشویم. ادراک ولایت امام زمان(عج) و وارد شدن در ولایت ایشان و تبعیت کردن از ولایت ایشان، اینکه قرآن کریم است که به پیامبر میگوید: «قل ان کنتم تحبون الله، فاتبعونی یحببکم الله» محبت خدا هم بستگی دارد به این تبعیت. خوب این تبعیت از رسول خدا، امروز تبعیت از امام زمان(عج) است. امروز ورود در ولایت ایشان است. امروز ما خارج از ولایت ایشان نمیتوانیم چیزی را تعریف کنیم. این یکی از نقاطی است که کاملا گم شده است. صحبت هم از آن نمیشود، کار نمیشود. انشاءالله آقا بیایند. خوب چرا آقا امام زمان(عج) به شکل مفید میفرمایند: «انا غیر مهملین لمراعاتکم» یعنی چه؟ یعنی من دارم به وظیفه ولایی خودم عمل میکنم. مگر این نیست؟ ما هم باید از او تبعیت کنیم. این مطلب اول در واقعا زمینهسازی ظهور؛ یعنی ما اگر بخواهیم آمادگی برای تبعیت جهانی از حضرت مهدی(عج) فراهم شود، اول باید این ذائقه را برای، ذائقه انسانها را برای ورود در ولایت احیا کنیم. ذائقهای که کور شده مثل چشمی است که کور شده و چشم بسته به چه دردی میخورد. ذائقه بسته نسبت به ولایت، واقعا هم کار شده است، یعنی از صدر اسلام تا امروز، برای کور کردن ذائقه مردم نسبت به ولایت کار کردهاند و همانها باز ولایت غیر خدا را به شدت تحکیم کردهاند. اینجانب کتاب کیمیای سعادت امام غزالی را نگاه کردم که رساله ایشان است، دیدم که مساله ولایت در آن وجود دارد و ولایت را آن چنان با استحکام مطرح کرده است، محکمتر از ولایت فقیه که امام خمینی(ره) مطرح میکند. ولایت چه کسی؟ ولایت حاکم را. یعنی امام محمد غزالی که عالم و عارف بزرگی است، ولایت را ادراک کرده است، ورود در ولایت را هم ادراک کرده است و چون از ولایت معصومین محروم بوده است این ولایت را بسته به سلاطین و ... این راهبرد اول است، راهبرد اول برای این که بتوانیم زمینهسازی ظهور کنیم این است. مطلب اول از امام شروع میشود و مطلب دوم از بشریت شروع میشود؛ این است که یکی از مشکلات دیگری که ما داریم در جامعه عمومی، فرهنگ عمومی و در جامعه حوزوی هم داریم که این بایستی باز شود و آن هم این است که؛ ما وقتی هم که زمینهسازی میکنیم، زمینهسازی فردی میکنیم. چون شیعه حکومت نداشته است، چون ولایت برقرار نبوده است، ما هر چه روی زمینهسازی کار کردهایم، روی زمینهسازی فردی بوده است. در حالی که زمینهسازی فردی نیست، زمینهسازی اجتماعی است. من اصلا این الفبا را که خداوند در نماز و سوره حمد آورده است «ایاک نعبد و ایاک نستعین اهدنا الصراط المستقیم» همه اینها جمع هستند، نعبد، نستعین، اهدانا. بنده وقتی نماز میخوانم وقتی این را میگویم از حضرت مهدی(عج) در این وجود دارد تا آخرین فرد بشریت که هنوز ایمان نیاورده است. هر کسی باید سهم خودش را از خدای متعال مطالبه کند. اینجانب گاهی اوقات در دعا کردن واقعا گیر افتاده ام. نتوانستم کسی را در جامعه بشری از اول دنیا تا آخر از دعا مستنثی کنم. ببینید وقتی انسان خودش را در موضع تبعیت از امام عصر(عج) قرار میدهد اصلا هیچ چیز را نمیتواند مستثنی کرد نه این که انسانی را نمیشود که مخلوقات را نیز نمیتوان مستثنی کرد. همه در این ولایت هستند. این جامعهنگری و فکر کردن برای حرکت جمعی، راهبرد دوم بحث زمینهسازی ظهور است، فردی نمیشود. بله فردی داریم، ایمان فردی، خودسازی فردی، تزکیه فردی، همه اینها را داریم؛ ولی برای اینکه جامعه اسلامی تحقق پیدا کند، (اصلا به علم جامعهشناسی امروزه هم مراجعه کنیم، جامعه مقررات جمعی میخواهد و فردی نمیخواهد) و اسلام مقررات جمعی است. دلیل واضح آن هم «اهدنا الصراط المستقیم، ایاک نعبد و ایاک نستعین»؛ این جمعی است. همه با هماند. سفارش به نماز جماعت، نماز جمعه، نماز عید و ... همه از این جنس هستند و از این مسیر ما را میکشاند. بنابراین مساله مهم دوم این است که بایستی به راهبردهای جمعی بیاندیشیم. برای زمینهسازی ظهور نباید به شیعه و ایران نگاه کنیم، نباید به مسلمانان و مستضعفان نگاه کنیم، باید به کل زمین نگاه کنیم. باید به راهبردهایی بیاندیشیم که همه با هم به حرکت در بیایند. اگر دیگران را به حال خودشان واگذار کنیم، و بخواهیم این راهبردها فقط برای شیعه و مسلمانان کارآمد باشد، زمینهسازی برای ظهور نکردهایم. به خاطر این که حداقل دلیل غیبت امام زمان(عج) تهدید جان مبارک ایشان است. خوب ما حتی اگر ایران همه مردم فداکار و آماده باشند، امام زمان(عج) امروز میتوانند ظهور کنند؟ خوب نه؛ به خاطر اینکه دشمنان بسیار قوی وجود دارند و ایران مثل سامرای آن روز میشود. ممکن است کسی بگوید جمهوری اسلامی وجود دارد، ولایت فقیه هم هست، انرژی هستهای هم که داریم و ... این چنین نیست. امام زمان(عج) بعنوان منجی عالم بشریت میآید و در همه فرهنگها گفته شده است که وقتی ایشان آمد بر همه غلبه خواهد کرد. خوب اینها احساس خطر میکنند. جمهوری اسلامی که الان خطری برای اینها ندارد که بخواهد بر تمام جهان غلبه کند. بنابراین باید این استعداد به کل عالم سرایت کند و راهبردهای ما نیز باید بتواند در تمام دنیا سرایت کند. یکی از مسایلی که امروز مطرح است، و پرفسور مولانا هم چند هفته قبل در مصاحبهای تکیه کرد این است که؛ الان مردم جهان امروز در شرایطی قرار گرفتهاند که امروز به عدالت میاندیشند. همین حرفهایی که زده شده است که مردم سالاری و حقوق بشر و ... یک انسان میگوید خوب من حقم در مردمسالاری چیست. حق من بعنوان یک بشر چیست؟ اول چیزی که در این جامعه با آن مواجه میشود بیعدالتی است. هم در حکومت و هم در حقوق بشر. بنابراین ما باید پیام عدالت جمعی را داشته باشیم. پیام عدالت و مردم سالاری را برای مردم جهان داشته باشیم که آنها با وجود تکثر، با وجود قوم و قبیله و فرهنگهای متفاوت، ببینند که از درون این پیام، عدالت و مردم سالاری برای آنها تامین میشود. همین حرف را اگر کوچک کنیم و بیاوریم در ایران میگوییم اقلیتهای دینی در ایران، از همه آزادیها برخوردارند یا مثلا مسیحیها و یهودیها و نمایندگان مجلس آنها در ایران پیام میدهند گاهی پیام میدهند که ما الان بهترین وضعیت را در داخل جمهوری اسلامی ایران داریم. پیام جامعه جهانی حضرت مهدی(عج) به همه اقوام این است که هر کسی احساس بکند که هر شرایطی دارد در آن به عدالت و امنیت و مردم سالاری مورد نظر خودش میرسد. پاسخ این پرسش باید داده شود امروز، و دنیا تشنه این نیاز است و این نیاز را میشود مطرح و کار کرد. هر چه گستردهتر کردن این نیاز، بهتر است. موضوع شعاری نیست، موضوع تکلیفی است. اینجانب زمانی در مشهد (استان خراسان رضوی) بودم، بالای گنبد صاحب الزمان مسجد گوهرشاد قبل از انقلاب، تابلویی بزرگ نوشته بودند که «یا صاحب الزمان، جهان در انتظار توست». جهان در انتظار است. در انتظار چیست؟ یک آقایی بیاید جهان را فتح کند؟ میشود داستانی که یهودیها به حضرت موسی(ع) گفتند. برو با خدا مصر را فتح کن و وارد شهر شو، وقتی امنیت برقرار شد ما هم میآییم. امام زمان(عج) که قرار نیست این کار را انجام دهد. بایستی که این استعداد در جهان به وجود آید که مشتاق باشند برای این که امام زمان(عج) را بپذیرند. ما یک مطلب سوم دیگر داریم. این حرفها که کلی است. بین الان و وضعیت فعلی ما و آن وضع، چه کار باید کرد؟ اصلا مهمترین بحثی که در بحث راهبردی مطرح است، همین است؛ وضع موجود چیست؟ وضع مطلوب چیست و راهبردها از وضع موجود به وضع مطلوب هدایت میکنند. خوب وضع موجودمان این است که در ایران الحمدلله به راهبردهای ملموسی رسیدهایم که حرکت آفرین است، مردم را به وحدت، حرکت، توافق رسانده است، شاه را بیرون کرده است، شاه را سرکوب کرده، جنگ را تمام و آمریکا را مرعوب کرده است. اینها راهبردهای بسیار مهمی است. سری مطالب دیگر از همین انقلاب نیز در میآید. آن روزها ما این را لمس کردیم منتهی الان اوضاع فرق کرده است. وقتی انقلاب اسلامی پیروز شد (سال های 57 تا 59) در آن سه سال هم تصور ما این بود، هم تصور سایر مسلمانان این بود که انقلاب ایران به زودی در عراق، ترکیه، مصر، اردن، مراکش، پاکستان، هندوستان و حتی نقاط دورتر اتفاق میافتد؛ یعنی یک سیلی بود و باید میرفت و این نقاط را میپوشاند ولی آمدند و سیلبند زدند. حالا ببینید آن روز چه داشتیم؟ پیامهای انقلاب در آن روز همین راهبردهایی است که امروز برای زمینهسازی انقلاب حضرت مهدی(عج) به آنها نیاز داریم؛ نجات انسانها از چنگال طواغیت، نجات انسانها از چنگال آمریکای جهانخوار، نجات انسانها از چنگال ابرقدرتها، آزاد کردن انسانها، مستقل کردن کشورها، خودکفا کردن کشورها، انسانها خودشان باشند. انسانها خودشان تصمیم بگیرند و برای خود تعیین تکلیف کنند. اینها حرفهای خیلی بزرگی است. ما که مرحله قبل را داشتیم در زمان شاه و زندگی و مبارزه میکردیم، وقتی انقلاب پیروز شد و این مطالب مطرح شد، قبل از آن حتی تصور مطرح شدن این حرفها بر زبان کسی روی منبری یا تریبون نبود؛ ولی به زودی اینها به شعارهای جهانی انقلاب تبدیل شد و در بین مردم اثر گذاشتند. اینجانب در سال 60 به کشور ترکیه رفتم. مردم ریختند دور بنده و میپرسیدند کی شما میآیید ما را نجات بدهید؟ مادر و خواهر من کی باحجاب میشود؟ در فیلیپین که مسلمان کم است، راننده تاکسی آنجا تا میفهمید ایرانی هستیم، این طور میگفت؛ خمینی، خمینی، خمینی. میفهمند که چه میخواهد اتفاق بیفتد و چه اتفاقی میافتد. در جهان میرفت که بشود، منتهی این مانند تجربه عینا صدر اسلام است؛ یعنی دیدند اگر حکومت علی(ع) بشود، دیگر شده است آن چیزی که شده است. در انقلاب امام خمینی(ره) هم همین کار را کردند. آمدند، گفتند چیزی را که این میگوید و این که مردم دارند میشنوند کار ما تمام است. استکبار شرق، غرب، آمریکا، شوروی و اروپا خودشان را در حال نابودی دیدند. این قضیه تکرار خواهد شد. مکتب انتظار میگوید ناامید نشوید. نمونهاش را دیدید. آغاز انقلاب و نهضت انقلاب امام خمینی(ره) حجت بود که انقلاب مهدی شدنی است. خدا رحمت کند مرحوم آیت الله سیدمحمود طالقانی را، ایشان حرف مادی زیاد میزد؛ یعنی ملاکهای آیت الله طالقانی در تفسیر قرآن و تفاسیر روز خیلی شهودی نبود، بلکه عقلی بود بیشتر. ایشان در همین بحث انتظار امام زمان(عج) حرف خوبی میزد (در کتاب پرتوی از قرآن) در جواب انجمن حجتیه که؛ «میگویند باید دنیا را فساد بگیرد تا امام زمان(عج) ظهور کند.» ایشان در جواب میگفت: نه این طور نیست ما مکلفیم تلاش بکنیم که جهان را پاک بنماییم تا جهان اسلامی بشود و همه مردم را نجات بدهیم، آقا تشریف میآورند و تثبیت میکنند. آنهایی که در گوشه و کنار مخالفت کرده و مبارزه میکنند، آنها را در جایشان مینشانند. ما مکلفیم راه بیافتیم و آقا بیایند تثبیت کنند. از انقلاب اسلامی چیز مهم تری فهمیدیم و آن این است که اگر متوقف شویم خطری نیست؛ بلکه خودت هم در فساد غرق میشوید. اما اگر راه افتادی و انقلابی مانند انقلاب اسلامی انجام دادی، ایران را که آزاد کردی و میخواهی درست کنی، همه سرت میریزند. خوب حالا اگر قرار باشد 15 کشور مثل ایران باشند، خوب محاصره علیه آنها 100 برابر خواهد شد. سختگیری علیه مومنان بیشتر خواهد شد. ممکن است مومنان را از سایر کشورها بیرون کنند و برخی ممکن است آنها را اعدام کنند. یعنی اگر جریان اسلامی که امروز در ایران هست به 15 کشور برسد، آن چنان سختگیری و فشار و فسادی در جهان علیه ایمان و اسلام و افکار انقلابی خواهد شد که قابل قیاس با امروز نخواهد بود. بنابراین حتی ما اگر در جهت زمینهسازی ظهور هم حرکت کنیم، هر چه پیشرفت کنیم، ظلم و ستم بیشتر خواهد شد. بنابراین پاسخ این تا انتها روشن است، ما باید حرکت کنیم، حرکت باید جهانی باشد، شعارها و راهبردها افقهای دور را ببیند و فراگیر و پیشبرنده باشد. اینها راهبردهای کلانی است که بایستی برای زمینهسازی ظهور به آنها توجه شود. اما مسایل ریزتری وجود دارند که بدون آنها نمیتوانیم موفق بشویم؛ یعنی برای رسیدن به این راهبردهای کلان، آن راهبردهای جزییتر انجام شوند که بنده بیشتر روی مساله «طوع» فکر کردم. این که امام صادق(ع) در دعای سلامتی امام زمان(عج) میفرمایند «حتی تسکنه ارضک طوعا»؛ چون دیگر این پایان و غایت منظور ماست یعنی همان ظهور، امام معصوم(ع) این طور بیان میکنند که «تسکنه ارضک»؛ یعنی حکومت امام زمان(عج) در زمین برقرار میشود. مقصود ما در این کلمه «طوعا» است. یک جهت سادهتر این است که «طوعا» در مردم است؛ یعنی مردم باید مشتاق آمدن آقا شده باشند. این میل و رغبت و تمکین و اتباع و همان ورود در ولایت باید در مردم ایجاد شده باشد. نمیشود که امام زمان(عج) تشریف بیاورند و این تمکین و ورود در ولایت ایشان در دل کسی نباشد؛ آن وقت کسی ایشان را یاری نخواهد کرد. بنابراین این طوعا این را دارد میگوید که مردم ما بایستی تمام کارهای فرهنگی که به این بیانجامد که مردم امام زمان(عج) را بشناسند، مواهب ایشان را درک کنند، تکلیفشان را نسبت به ایشان درک کنند، محبت ایشان را در دل خود قوی کنند و در جهان طوری معرفت پیدا کنند، معرفتی که مردم تشنه و مشتاق آمدن امام زمان(عج) باشند. این کار باید انجام بگیرد و یکی از ابعاد زمینهسازی ظهور این است. اما ابعاد دیگری هم وجود دارد مثلا امام زمان(عج) وقتی ظهور میکنند چه میکنند؟ یکی عشق به منجی و معرفت نسبت به منجی است، دوم معرفت نسبت به این که امام زمان(عج) جامعه ایدهآلی که ایشان قرار است ایجاد کنند چه ویژگیهایی دارد؟ این ویژگیها باید بیان و تبیین و ارایه شود. ما در روایات داریم که ائمه(ع) فرمودند آن روز که او بیاید این مواهب هست. اینها باید تدوین و مشخص شود؛ یعنی یکی از راههای به وجود آمدن اشتیاق در مردم همین است. (مثلا چرا این توده عظیم مردم به قاره آمریکا رفته و آنجا کشورهای مختلف تشکیل شد؟ به خاطر این که گفتند آنجا طلا پیدا میشود. هر کس که طلا دوست داشته است رفتهاند آمریکا و بالاخره تبدیل به یک کشور ابرقدرت دنیا شد) بنابراین، یک مطلب خود امام زمان(عج) هست و دیگری مواهبی است که ایشان برای بشر میخواهد بیاورد. این دو بعد دارد یکی این که بعد معرفتی است که به مردم گفته میشود که چنین وضعیتی باید در جهان باشد و دوم این که امام زمان(عج) چنین وضعیتی را تامین میکند. این نیز برای مردم دنیا جاذبه دارد؛ چون الان انواع مختلف حکومتها وجود دارند و همه خودشان را بهترین شکل حکومت میدانند؛ اما هر کدام را تجزیه و تحلیل کنیم یک چیز کم دارند و افراد ناراضی (افرادی که از همین جوامع دفاع میکنند میبیینند یک چیزی کم دارند) زیاد هستند. نمونهاش هم این بحران اقتصادی غرب است. حضرت آیت الله العظمی ناصر مکارم شیرازی استفاده خیلی خوبی کردند از این قضیه در فرمایشی که بنده لذت بردم فرمودند؛ غربیها سالها بود که میگفتند حکومت ما حکومت خوب و صالحی است. دلیلش هم این است که ما مشکلات اقتصادی مردم را حل کردیم. حالا شما 100 تا اشکال دیگر میگیرید که درست و وارد است ولی ما مشکلات اقتصادی و رفاهی مردم را حل کردیم. این هم ظرف یک چشم به هم زدن به هم خورد و شکست غرب در همین حادث شد. آن چیزی که غربیها بعنوان برترین مزیت تکیه زده بودند افتادند. بقیه اشکالاتی که داشتند قبول داشتند و این امتیازی هم که داشتند از دست دادند. این قضیهای است که جهانی است. بحث مدینه فاضله نیز که در فلسفه مطرح شده است، همین است میگوید که این حکومتها و مدینههای فاضله شما کفایت نیاز بشر را نمیکند. زمانی توسعه علمی و فناوری نبوده است، ادراک چنین وضعیتی هم مشکل بوده است؛ اما امروز خوشبختانه شرایطی در بشر و جهان ایجاد شده که بشر میتواند ایدهآل خود را بشناسد. اتفاقا یکی از دلایلی که ما را مکلف میکند که برای زمینهسازی ظهور تلاش کنیم همین است که امروز بشر استعداد درک مدینه فاضله واقعی را پیدا کرده است که در گذشته نداشت و ما این مدینه فاضله را در اختیار داریم (همان حکومت حضرت مهدی(عج)) که این مدینه فاضله معقول امروز بشر را میتواند ارایه کند. اول این که خود امام زمان(عج) باید خوب معرفی بشود و دوم این که جامعه امام زمانی تبیین بشود، چیزهایی که ایشان میخواهد بیاورد. مطلب سومی که وجود دارد این است که این وسط چه کاره هستیم و چه تکلیفی داریم؟ باید برای همین چیزها تلاش کنیم و گام گام تا هر مرحلهای که بشر توان دارد پیش برود که به اعتقاد خود برسد و به سوی او حرکت کند. این را هم در فرمایش های امام و هم در فرمایش های مقام معظم رهبری داریم. مقام معظم رهبری این را باز در این سفر اخیرشان به کردستان فرمودند که مدعی نیستیم که حکومت اسلامی ایجاد کردیم، مدعی هستیم که به سمت تشکیل حکومت اسلامی حرکت میکنیم. زمینهسازی ظهور همین است که مردم را طوری پرورش دهیم که تلاش کنند به سمت جامعهای که حضرت مهدی(عج) میخواهد در آن حکومت خویش را تشکیل بدهد و آن را اداره کند و آن مواهب را به بشر برساند حرکت کنیم، چون آن حکومت که یک روزه از زمین نمیجوشد، باید هم بشر و هم جهان استعدادش را پیدا کند و وسایل و ابزارش باید پیدا بشود که باز توسط بشر این تحقق پیدا میکند. ابعادش هم مشخص است. موضوعات زمینهسازی ظهور، موضوعات فرهنگی، سیاسی، اقتصادی، نظامی، اجتماعی، انسانی همین امروز جهان است. یعنی لازم نیست که موضوع جدیدی کشف کنیم، همین موضوعات است. این موضوعات در شرایط فعلی، اسیر افکار محدود و منحرف و در هم تنیده بشر است، باید این را بر اساس مکتب و آن چه که شریعت آورده باز کرد و با عقل پرورش داد و تبدیل به آن چیزی که باید باشد تبدیل کرد. یکی از مباحثی که بعد از مکاتب مختلف فکری که در سه قرن اول اسلامی به وجود آمد، مطرح شد، و بزرگان عالم تشیع روی آن اصرار کردند، امروز هم عامل پیشرفت انقلاب اسلامی و زمینهسازی ظهور حضرت مهدی(عج) است؛ و آن این است که همه ادیان و مذاهب تکیهشان بر کتاب و سنت و اخبار خودشان است. این شیعه است که میگوید کتاب، سنت، اخبار، عقل. این شیعه است که هر چه عقلی است دینی است، و هر چه دینی است، عقلی است (گفته آقای مطهری) امروز همه مکاتب جهانی (مکاتب دینی و نه مادی؛ چون مکاتب مادی رفتنی هستند) مذهب منحصری که بر عقل تکیه میکند و راهبردهای عقلانی را برای بشر مهر تایید دینی میزند، تشیع است. بنابراین همراه رشد علمی، فکری و فناوری، تشیع حرکت میکند. این هم چیزی است که جزو امتیازات معتقدان به حضرت است و جزو این مذهب و از تکیهگاههای اصلی است و یکی از عوامل پیروزی و موفقیت ما در امروز و آینده است. همین اموری که امروز مطرح است (فرهنگی، سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، نظامی و ...) بایستی برای زمینهسازی ظهور صورت بگیرد و رشد و حرکت داشته باشد تا فراگیر بشود. و یکی از کارهای زمینهسازی ظهور الهامبخشی انقلاب اسلامی است. که این الهامبخشی باید واقعی بشود نه که بگوییم باید الهامبخش باشد. ما هم بایستی اهل پوشش و پنهانکاری و شبیهسازی باشیم. این که فکر کنیم همه چیز را علنی میشود گفت، تبلیغ کرد، آموخت و پیش برد و ... این خیال خام است. حتما بایستی اسرار، اسرار تعریف شود در زمینهسازی ظهور، حیطهبندیها باید تعریف شود. اینها هم از واجبات زمینهسازی ظهور است. کار تشکیلاتی روحانیت شیعه، کار سازمانیافته، تشکیلاتی، سازماندهی اسرار، نحوه اعزام مبلغ، نحوه آموزش مبلغین، نحوه ارتباط مبلغان و ... اینها همه از واجبات کار زمینهسازی ظهور است. بعضی نکات داریم که اینها پیام هستند. این که امام زمان(عج) تشریف میآورند میخواهند بروند فلسطین و سفیانی سر راه ایشان است، این یک کد است. بدون جهاد ایشان نمیتوانند حرکت کنند. اول حرکت مانع است. سفیانی چیست و کیست؟ سفیانی یک جریان مجهز و سازمان یافته و اطلاعاتی و پرقدرتی است که با تمام نیرو در مقابل امام خواهد ایستاد. بقیه جزییات است. ما باید معرفت پیدا کنیم که در برابر زمینهسازی ظهور مانع وجود ندارد. خود انجمن حجتیه یکی از موانع ظهور است که استعمار درست کرده است. نزدیکترین سدی که جلوی ما بستهاند سد ولایتیهاست. باید به اینها توجه شود. بعد از انقلاب ثابت شد که انجمن حجتیه وابسته به رژیم شاهنشاهی بود و حمایت میشد. سرعت تحول گام بعدی است. ما واقعا در ابعاد انقلاب اجتماعی نخبگان ما در مرحله یقضه هستند. سرعت تحول که جای خودش را دارد. اصل تحول؛ یعنی پذیرش اصل تحول ممکن نیست در جامعه ما. مثالی بزنم: اصلا این که دولت آقای دکتر محمود احمدینژاد آمد و بر اساس مجوزهای برنامه پنج ساله چهارم، شوراهای عالی و سازمان بودجه و برنامه را منحل کرد، سر و صدای همه نخبگان در مجلس و مجمع در آمد. هنوز نمیتوانیم بفهمانیم به نخبگان جامعه انقلابی ایران اسلامی که امام را درک کردند، استکبار را درک کردند، با آنها جنگیده که ما بایستی تحول ایجاد کنیم. آقا یکی از مطالبی که در باب تحول بیان کردهاند این است که: بعضی از این ساختارهایی که در داخل کشور ماست، آمریکایی نوشته، درست کرده و آموزش دادهاند و جا انداختهاند که امروز خودشان این ساختارها را قبول ندارند. و خودشان برای این ساختارها کارآیی قایل نیستند؛ اما مدیران ما در کشور سر این ساختارها تعصب دارند. چون دیگر این بحث کارآیی ندارد و از اصل از کار افتاده است. ما باید اول این بحثها را در حوزه علمیه به نتیجه برسانیم. ما اصلا فکر نمیکنیم که حوزه باید متحول بشود که ما به سرعت تحولش فکر کنیم و اگر دانشگاه و حوزه متحول نشود و بسرعت تحول فکر نکند، فکر کردن در سایر ابعاد اجتماعی خیال خام است. امام هم فرمود هر چیز منشا میگیرد از این دو جا است. اصلا امام نفرمود: دانشگاه و حوزههای علمیه؛ فرمود دانشگاههای فعلی ما و دانشگاههای دینی ما؛ یعنی حوزه را هم بعنوان دانشگاه امام نام برده است. اصولا اجتماع وابسته به فرهنگ است. فرهنگ در مراکز علمی شکل میگیرد. اگر قرار باشد به تحول اندیشیده بشود، باید اول مراکز علمی به تحول بیاندیشید. اگر قرار باشد به سرعت تحول اندیشیده شود، باید مراکز علمی به سرعت تحول اندیشیده شود. این که آقا میگوید در تولید علم راههای میانبر بروید، همین سرعت دادن است. خیلی خوشحال شدم، بالاخره حوزه علمیه قم یک همایش گذاشت، که نمیدانم محصولش چه شد؛ ولی مصاحبههایی که از صدا و سیما پخش شد، بنده نگران شدم که آقای مقتدایی و حسینی بوشهری عهدهدار آن بودند. مصاحبههایی که با بزرگان آن جلسه بود، بعدا از صدا و سیما پخش شد، من دیدم که حتی در جلسه هم موضوع روشن نشده است. حقیقت این است که ظهور مال امام زمان(عج) است، امام زمان(عج) هم مال حوزه است، حوزه مال امام زمان(عج) است. این چیزها باید همه در آنجا تکان بخورد؛ یعنی آقای پورسیدآقایی هم در تهران همایش دکترین مهدویت میگذارد، این کلاهیها به درد نمیخورند یعنی کلاهیها مرحله دوم هستند. این بحث را باید خیلی عمیقتر برد و بایستی با تک تک مراجع صحبت کرد و آقایان باید درسهایشان را عوض کنند و در دروس خارج باید چیزهای دیگر بگویند. ببینید آدمهای که ما میروند 5 سال یا 10 سال میروند پای درس خارج و میآیند کار میکنند با ما یا در عقیدتی سیاسی، امام جماعات، دادستان و ... ما با آنها سر و کار داریم؛ ولی درک حکومتی ندارند؛ یعنی بزرگ ترین مشکل ما این است که درک حکومتی ندارند. آقایان در شورای نگهبان ایراد گرفته بودند که این زمینها مال مردم است و مالک دارد این حرفها را نمیشود زد. امام آنها را خواست و فرمود شما به اینها میگویید مالک؟ اینها چند سال است این زمینها را دارند؟ از کجا آوردهاند؟ بعد در این مدتی که در دستشان بود وجوهات را پرداختهاند؟ آیا اینها جزو اموال امام زمان است یا جزو اموال اینهاست؟ یعنی ببینید امام چه طور به قضیه نگاه میکرد. حکومت این طوری است. حالا غیر از ولایت که «النبی اولی بالمومنین» ولایت چه اختیاراتی دارد و احکام سلطانیه چه اختیاراتی را به ولایت و حکومت و کذا میدهد، بماند که کسی اصلا به آنها کار ندارد. واقعا بحثهای آیت الله نایینی را باید در حوزه دوباره درس بدهند. بحثهای 150 سال پیش را دارم میگویم الان آنها نو هستند. ببینید روحانیت شیعه امروز، روحانیت حکومت جهانی اسلام است و این حکومت جهانی اسلام، چه بخواهیم و چه نخواهیم در حال تحقق است؛ یعنی در حال شدن است توقف که نیست، برنامهریزی نیست، برای آینده نیست، مثل این است که دارد میرود و ما به دنبال آن بدویم. به هرحال اینها همه با هم یکیست. علت این که اینجانب وارد این بحث شدم این است که ما نمیتوانیم بیرون کار کنیم و به جای حوزه، زمینهسازی ظهور حضرت را انجام دهیم. همین اشتباهی پیش میآید که بعد کسی میآید و میگوید آقای احمدینژاد خطرناک است و از خوارج نهروان خطرناکتر است. چرا؟ چون در مجامع جهانی اسم امام زمان(عج) را نام میبرد این فردا از آخوندها جلوتر میافتد. اینها یک حقایقی است. دکتر احمدینژاد مسیر حق را دارد پیش میرود و بقیه که باید از او جلوتر باشند نیامدهاند، بعد گفته میشود، دکتر احمدینژاد خلاف روحانیت یک تشکیلات دینی ایجاد میکند. چنین چیزی نیست. بله، اگر روحانیت و حوزه جلوتر نباشد، همین بحثها پیش میآید. در بحث زمینهسازی ظهور اول باید حوزه اقدام کند. من بحث اصالت روحانیت را خیلی جدی مطرح کردم و اعتقاد دارم. یعنی خود امام زمان(عج) هم گفته اند که باید آقایان این کار را انجام دهند. من به کسی انتقاد ندارم، من به همه روحانیت اعتقاد دارم و این اعتقادم نیز باطنی است. اما اگر بخواهیم نگاه انقلابی حضرت مهدی(عج) بکنیم به قضایا، یک نگاه حکومتی بکنیم، نگاه پیشرفت زمینههای ظهور حضرت را، اینها نیاز دارد به تحول عظیم در حوزهها، حرکتهای بسیار عظیم در حوزهها و بعد در روحانیت و بعد در بخش فرهنگی جامعه. اگر میخواهیم در علوم انسانی انقلاب کنیم، این انقلاب در علوم انسانی اول باید در حوزه تدوین بشود و بعد در دانشگاه تدریس بشود. نمیشود که در دانشگاه در علوم انسانی انقلاب فرهنگی کنیم. دانشگاه یک مشت کتاب غربی ترجمه کردهاند و آوردهاند. اساتید هم رفتهاند همانجا یاد گرفتهاند و درس میدهند. حرف جدید هم نشنیده، بلد هم نیست، کسی هم به او یاد نداده است. هر کاری هم بکنید همان ها را درس میدهد. این در مسایل انسانی ما انقلاب ایجاد نمیکند. ما مدعی علوم انسانی در جهان هستیم و حوزههای ما واقعا این اساتید حضور دارند. الان ما بهترین اساتید را در علوم انسانی در حوزهها داریم که بتوانند در دانشگاهها تدریس کنند. همین ساز و کاری که آنها را بیاورد (ببینید یک استاد دانشگاه کراواتی که از غرب آمده است، یک کارشناسی ارشد از دانشگاه اوهایو دارد، بلیط هواپیما برایش میخرند، از تهران به زابل، مشهد میبرند و پس از دو ساعت درس دادن ساعتی 100 هزار تومان به او میدهند. هتل هم برایش میگیرند. اما یک مدرس حوزهای که همین درس را میتواند 100 برابر بهتر و درستتر از او بدهد اگر بگویی از این آقا باید استفاده بشود، میگوید کجاست؟ اصفهان، ما کجا و او کجا، در قم؟ ما کجا و او کجا؟ واقعا این وجود دارد، یعنی از بودجه بیت المال پول داده میشود برای اساتیدی که از آمریکا و انگلیس میآیند تهران و تبریز یا مشهد و از تهران و تبریز و مشهد برده میشوند به اقصی نقاط کشور و همین درسهای کشکی میدهند که مدارک دانشگاهی میشوند که آدمهایش هیچی نمیفهمند و کاری نمیتوانند کنند و برعکس اساتید معتبری داریم در حوزهها که شناخته نمیشوند ساز و کاری هم درست نمیشود که اینها را بشناسند. اگر حوزه بیاید به دانشگاههای کشور اعلام کند که من در این رشتهها استاد دارم، مدرس دارم، الان به ما میرسد که آقا ما هم میخواهیم مبلغ اعزام کنیم سربازیشان را حساب کنید. اساتیدشان را هم مشخص کنید با همین روشها، یک استاد حوزه علمیه در اصفهان میتواند در عین حالی که در خانهاش در اصفهان باشد، در شش استان کشور در دانشگاهها تدریس کند. هزینهای هم ندارد. چه طور شد که انقلاب امام خمینی(ره) پیروز شد (این برای بحث زمینهسازی ظهور مهم است) کل مبارزانی که طی 50 سال تربیت شدند، در سال 57 در کنار امام راحل(ره) قرار گرفتند و انقلاب پیروز را هدایت کردند. این بود برای انقلاب امام خمینی(ره) زمینهسازی شد. آدمها را ساختند، 50 سال آدم ساختند بعد امام آمدند اینها را جمع کردند، اول مردم را راه انداختند، بعد هم آمدند قانون اساسی را نوشتند و حوزههای علمیه را تشکیل دادند و نمایندگان امام شدند در دستگاههای مختلف و ... جنگ را اینها اداره کردند. یعنی یک مجموعهای ساخته شد با یک فکر، آمد که ما اگر میخواهیم واقعا نهضت حضرت صاحب الزمان(عج) را زمینهسازی کنیم، خزانهاش در حوزه علمیه هستند، اساتیدش هم در حوزه علمیه هستند، تولید علمش هم در حوزه علمیه است. از آنجا بایستی بشینند فکر کنند و کار کنند. بنده میدانم که بسیاری از اساتید حوزه علمیه در اوج فقر و زهد در حوزهها نشستند و بیرون هم نیامدند و همانجا دارند همان درس سابقشان را میدهند. اما آنهایی هم که نهضت امام خمینی(ره) افکارشان متحول شد، اینها آمدند به سمت انقلاب و کار کردند در آن 10 سال اول و آن حرکتها را ایجاد کردند، این باید تداوم پیدا میکرد که نکرد. باید اینها میآمد جایگزین میشد. همان طور که نسل از دانشگاه میآید بیرون باید از حوزه و از درون روحانیت هم میآمد بیرون. یعنی یک سری مشکلات که با آنها مواجه شدیم مال اینهاست. چرا نشد؟ باید خودشان بنشینند و این را نقد کنند. بعضی از آقایان همین توانها را داشتند (توان فکر کردن، برنامهریزی کردن، سازماندهی کردن) این توان را گذاشتند در درست کردن یک موسسه اقتصادی ذیل عنوان خیریه؛ یعنی یک دستگاه بزرگی را درست کردند، اجرایی کردند که محصولش پول است. کسی از آخوند پول نمیخواهد، کسی از سرباز امام زمان(عج)، از مدرس حوزه پول نمیخواهد. خیلی از آقایان که من میشناسم و مسوول هم هستند در حوزه، آقایان رفتند همه انرژیشان را بعد از انقلاب، حتی در زمان جنگ، و برخی هم بعد از جنگ گذاشتهاند در درست کردن موسسات اقتصادی که محصولش فقط پول است. این حرفها چیست؟ حوزه نیاز به این حرفها ندارد. فکر نکردند که این حکومت اسلامی یک نمونه، الگو و سمبل است، ما قرار است همه جهان را آماده کنیم امام زمان(عج) تشریف بیاورند حکومت جهانی امام زمان(عج) تشکیل بشود. آن فکر آقای طالقانی دنبال نشد که ما باید همه دنیا را کشور اسلامی تشکیل بدهیم و امام زمان(عج) بیایند و تثبیت کنند. آمدیم گفتیم حالا که جمهوری اسلامی شده از این امکانات جمهوری اسلامی و فرصتهایی که در دست است، استفاده کنیم و برخی خیالهایی که برای گذشته بود آنها را تحقق بدهیم. در حالی که خیالهایی برای آینده کرد. تحقق خیالهای گذشته بسیاری از انرژیها را تلف کرد. این که میگویند امام زمان(عج) ظهور میکند، به ما مقصد و غایت دادهاند. زمینهسازی ظهور، انتظار اینها همه استراتژیهایی که ائمه(ع)، دین و خدا به ما دادهاند برای این که ما راه را گم نکنیم ولی ما همه اینها را کنار گذاشتهایم. شما بایستی که مبنا را بر فکر انقلابی و کار جهادی بگذارید. شما یقین بدانید که آقا صددرصد خرسند است و به شما دعا میکند و اصلا رهبری آقا همین است و روی این دو محور؛ فکر انقلابی و کار جهادی است. در همین جنبش جنبش نرمافزاری بنده حدود 50 عدد سخنرانی آقا را بنده محورهایش را در آورده و تنظیم کردهام. شما میبینید که آقا نیامدند بحث نهضت نرمافزاری را کلی بفرمایند و رهنمود بدهند؛ در جزییات تولید علم و جنبش نرمافزاری را طراحی و ارایه کردند. وقتی اولین مقاله را میخواستم بنویسیم آمدم یک الگو کشیدم و بر مبنای آن الگو محورها را تعیین کردم و بعد آمدم فرمایش های آقا را تنظیم کردم. فرمایش های ایشان را در بردم در آن قالب و ساختار، دیدم که اصلا فرمایش های آقا بر همان مبنای قالب و ساختار بوده است. آقا اینها را هنرمندانه خودشان، بر همین مبانی علم امروز تنظیم کردهاند و بر همین مبنا هم دنبال کردهاند. مساله امامت هم همین طور است. وقتی آقا امام زمان(عج) هم تشریف میآورند نمیآیند، به همه بگویند که این کار را بکن تو این کار را بکن. این زمینهسازیهایی که میکنیم همین است. باید آدمهایی تربیت شوند که این آدمها کسانی باشند که امام زمان(عج) به ایشان اعتماد کند و کارها را بسپارد و خطوط کلی را بدهد و اینها حرکت کنند. /1001/
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 463]
-
گوناگون
پربازدیدترینها