واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: مدير كل اخبار داخلي ایرنا: خاتمی و احمدی نژاد؛ فینال فینالیست ها جدا از اين كه خاتمي نهايتا در صحنه حاضر ميشود يا نه، اين نوع بازي با افكار عمومي آن هم براي چهرهاي چون خاتمي كه وجههاي پوپوليستي در ميان جامعه دارد، خاطره خوشي در اذهان مردم باقي نخواهد گذاشت. ياسر مرادي (مدير كل اخبار داخلي خبرگزاري جمهوري اسلامي ايران) نوشت:اين ايام كمتر روزي را ميتوان يافت كه در آن سخني از سيدمحمد خاتمي و پاسخ وي به سوال تكراري حضور و يا عدم حضورش در عرصه انتخابات، لابلاي صفحات مطبوعات و رسانهها ملاحظه كرد.او يك روز از عدم تمايل خود به كانديداتوري سخن ميگويد و فردايش بيان مي كند در حال مطالعه در اين زمينه است. امروز به جامعه دانشگاهي و نخبگان سفارش تهيه بستههاي انتخاباتي ميدهد و چند روز بعد ميگويد اگر كسي مي تواند با اختيارات موجود به عنوان رئيس جمهور در اجراي كامل قانون اساسي موفق باشد، بايد وارد صحنه شود و الا صلاح نيست كه كسي بيايد...اگر كسي آمد ما هم پشت سر او هستيم.يك روز در خارج از كشور در جمع خبرنگاران ميگويد اينجا در خصوص انتخابات سخن نميگويم و همان روز در داخل كشور برايش جشن دعوت به انتخابات را مي گيرند و روز بعد از نگارش نامه خداحافظي از صحنه سياست و عدم حضور وي سخن به ميان ميآورند.موارد فوق گوشهاي از بازي رسانهاي است كه افراد به اصطلاح حامي خاتمي در اين ميان با افكار عمومي در پيش گرفتهاند و آنچه لازم مينماياند سخناني چند با سيد محمد خاتمي است نه با اطرافيان و حاميان حزبي وي، چرا كه كماكان بر اين باوريم كه بايد حساب او را از سياسيون جدا دانست. -۱جدا از اين كه خاتمي نهايتا در صحنه حاضر ميشود يا نه، اين نوع بازي با افكار عمومي آن هم براي چهرهاي چون خاتمي كه وجههاي پوپوليستي در ميان جامعه دارد، خاطره خوشي در اذهان مردم باقي نخواهد گذاشت. آراي خاتمي در سال ۷۶و ۸۰نيز بيشتر از آنكه برآمده از عملكرد و حمايت احزاب حامي وي باشد، ناشي از رويكرد مردم به خواسته تغيير وضعيت موجود در آن زمان بود لذا بهتر است ايشان هم از به بازي گرفته شدن افكار عمومي توسط جريانهاي حزبي خودداري كرده و اين استراتژي -ابهام> تا دقيقه ۹۰را به هم بزند چرا كه مردم هنوز بر اين باورند كه وي ميتواند با صداقت با آنان سخن بگويد.يكي از سران كارگزاران در جلسهاي چنين ميگويد: -دليلي ندارد كه موهبت تعيين تكليف وضعيت حضور خاتمي را نصيب اصولگرايان كنيم و ابهام يك استراتژي حساس براي ماست.> يكي ديگر از اعضاي سازمان مجاهدين نيز چنين مي گويد: -حتي اگر مطمئن شديد خاتمي نميآيد تا دقيقه ۹۰نگذاريد كه مردم از اين امر مطلع شوند.>به نظر ميرسد برخي از سران جريان اصلاح طلب نيز قصد دارند نيامدن خاتمي در صحنه انتخابات را به جريانات سياسي موجود در صحنه كشور، گران بفروشند و امتيازات لازم را در اين زمينه كسب كنند. -حال تو حديث مفصل بخوان ...> -۲اين كه آمدن يا نيامدن آقاي خاتمي مورد استقبال جريان اصولگرا و به طور مشخص حاميان دولت فعلي است يا نه نيز در نوع خود، موضوع جالبي است.عرصه انتخابات هم تا حدود زيادي شبيه بازي فوتبال است. همانطور كه تيمي كه از آمادگي بازيكنان خود خبر دارد، دوست دارد با رقيبي بازي كند و پيروزي را پس از بازي با تيم قدرتمند كسب كند نه تيمي ضعيف، اصولگرايان هم دوست دارند پيروزي دكتر احمدي نژاد در انتخابات آينده بر رقيبي قدرتمند همچون سيدمحمد خاتمي باشد. ضمن آن كه حضور اين دو چهره مطرح كشور انتخابات را كاملا دوگانه و هدفمند ميكند.خاتمي و احمدي نژاد هر دو روساي جمهوري مردمي هستند كه موفق شدند در انتخاباتهاي زمان خود دو حماسه دوم خرداد و سوم تير را خلق كنند و بر خلاف نظرسنجيها و تصورات سياسيون، با حمايت تودههاي مردم و با شعار تغيير وضعيت موجود بر رقباي خود پيروز شوند. در واقع انتخابات اين دو فرد ، برآيند دوبار تغيير ذائقه مردم در دو دوره ۸ساله است. مردم يكبار اصلاحات سياسي را در سال ۷۶بر وضعيت حاكم در دوره رياست جمهوري هاشمي رفسنجاني برگزيدند و ۸سال بعد در سوم تير با نااميدي از توسعه سياسي، گفتمان عدالت را انتخاب كردند. حال رقابت ميان احمدي نژاد و خاتمي را مي توان به عنوان فينال فيناليستها تلقي كرد و يك بار براي هميشه اين موضوع را حل كرد كه آيا مردم خواستار گفتمان عدالت هستند يا توسعه سياسي؟ لذا اصولگرايان از حضور خاتمي در اين عرصه به طور جدي استقبال ميكنند. -۳اما جدا از استقبال اصولگرايان از حضور خاتمي، نكاتي را هم بايد در خصوص چرايي حضور ايشان در صحنه مطرح كرد. اين روزها كه سخن از آمدن خاتمي است، بيشترين سخني كه توسط هواداران و حاميان حضور وي در صحنه بر زبان رانده ميشود -حضور خاتمي متفاوت است> حسين مرعشي در اين خصوص چنين مي گويد: -من تصور ميكنم خاتمي به عنوان رييس جمهور آينده بايد كاملا با خاتمي گذشته متفاوت باشد. اگر من به جاي خاتمي باشم حتما با روشها و مشي جديدي ظاهر ميشوم. خاتمي آينده بايد خاتمياي باشد سياستمدار، فعال، پرتحرك، قاطع و داراي برنامههاي نو و به دور از تعابيري از جنس اين كه اگر بگذارند، آيا ميتوانيم...>ماشاءالله شمس الواعظين در اين راستا مينويسد: وجه اشتراك آقاي خاتمي و احمدي نژاد آن است كه هر دو تا چند روز پيش از انتخابات نميدانستند رييس جمهور ايران خواهند شد اما آقاي خاتمي نتوانست خودش را جدي بگيرد و بر عكس او احمدي نژاد در صحنه بينالمللي ، خود را جدي گرفت و ادبيات خود را در صحنه داخلي و بينالمللي حاكم كرد. لذا خاتمي بايد به تواناييهاي خود براي استفاده از ظرفيتهاي قانون اساسي تكيه كند تا منادي و درخواست كننده اعطاي امتيازات بيشتر توسط نهادهاي حكومتي به رييس جمهور باشد.> احمد زيدآبادي هم چنين عقيده دارد كه: -اين روزها بسيار شنيده شده كه افرادي از آقاي خاتمي درخواست ميكنند كه وارد كارزار انتخاباتي شود، اما -متفاوت> از گذشته. به باور من، چنين دعوتي از آقاي خاتمي، غيرواقع بينانه و بخصوص غير مسئولانه است زيرا درخواست از فردي براي تغيير شخصيت خود در سنين بالاي شصت سالگي، با انصاف ميانهاي ندارد.شخصيت آقاي خاتمي و منش او در برخورد با بحران ها، همان است كه در هشت سال حضور او در مقام رياست جمهوري بروز و ظهور كرد.از اين رو، اگر كسي مشتاق حضور آقاي خاتمي در انتخابات است، بايد او را همانگونه كه -هست> بخواهد و بر مبناي همان ويژگيهاي شخصيتي شناخته شده به وي رهنمود دهد نه اين كه با درخواستي تقريبا غيرممكن از او بخواهد كه در ۶۳سالگي به فرد ديگري تبديل شود. > عبارت معروفي نيز ازعبدالله نوري در اين زمينه وجود دارد كه گفته است: - خاتمي اگر ميتواند بايستد به صحنه بيايد>لذا همانطور كه مشخص است اصلاح طلبان به واقع هنوز بر شخصيت خاتمي حرف دارند و او را همان طور كه بوده و هست قبول ندارند. اين حرف كه خاتمي بايد تغيير كند بزرگترين توهين به شعور و شخصيت اين چهره مطرح سياسي كشور است چرا كه نشان ميدهد افراد به اصطلاح حامي وي تنها قصد استفاده ابزاري از ايشان و چهره مردمي وي را دارند و او را تنها كسي ميدانند كه مي توانند عامل وحدت جريان اصلاح طلب شود وگرنه شخصيت وي را اساسا قبول ندارند. قطعا اين جريان پس از به صحنه آوردن خاتمي و حتي راي احتمالي وي انتظارات خود را بر مبناي آرمانهاي سياسي شان (و نه شخصيت و آرمانهاي خاتمي) مطرح خواهند كرد و آن گاه است كه جريان اصلاحات و كليت دولت دوباره با بن بست استراتژيك مواجه خواهد شد.بهترين پاسخ به تز خاتمي متفاوت را احمد پورنجاتي رييس كميسيون فرهنگي مجلس ششم مطرح كرده است. او در اين زمينه چنين ميگويد: -درباره برخي ويژگيهاي -خاتمي متفاوت> سربسته ميگويم كه: عرصه سياسي ايران به ويژه در مدار اصحاب قدرت، همه نوع -متفاوت شدن> شخصيتهاي سياسي را تجربه كرده و به احتمال در آينده نيز تجربه خواهد كرد. بيترديد آقاي عبدالله نوري وزير كابينه اول آقاي هاشمي رفسنجاني با آقاي عبدالله نوري وزير كابينه اول آقاي خاتمي و به ويژه با آقاي عبدالله نوري امروز، نسبتي از جنس:دشنه و حرير دارد! به اين ميگويند -متفاوت شدن>! حتي آقاي هاشمي رفسنجاني رييس جمهور با آقاي هاشمي رفسنجاني خطيب نماز جمعه سالهاي نخست پس از انقلاب ومنادي عدالت اجتماعي شبه سوسياليستي تفاوت دارد! عمده دست اندركاران تسخير لانه جاسوسي آمريكا نيز مصداق همين -متفاوت> شدن هستند.روياي -خاتمي متفاوت> البته بسيار شيرين و آرامش بخش است اما خاتمي همواره از آغاز تا كنون -خاتمي> بوده و از قضا به پشتوانه هشت سال رياست جمهوري -خاتمي تر> هم شده است. -خاتمي متفاوت> يعني چه؟ بهتر است به - تتولوژي خاتمي، خاتمي است> وفادار باشيم! و او را با همين وصف عزيز بداريم.>-۴كانديدا شدن آقاي خاتمي در انتخابات آتي آثار منفي ديگري هم به دنبال خواهد داشت، ايشان كه خود از مناديان و حاميان دموكراسي است به اين سوالات پاسخ دهد كه در كدام كشور دموكراتيك فردي بعد از ۸سال به دست داشتن قدرت، دوباره به صحنه قدرت ميآيد. ايا اين امر نشاندهنده به بن بست رسيدن جريان اصلاحات و قحط الرجال در اين جريان نيست؟-آيا اين مساله نشان نميدهد كه جريان دوم خرداد علي رغم ۸سال توسعه سياسي و در اختيار داشتن مجلس و دولت، نتوانسته توسعه سياسي را محقق كرده و لااقل در جريان خود كادرسازي كند؟-آيا مجلس هشتم و دولت نهم مصداق واقعي و محققكننده اصلي توسعه سياسي نيستند؟ مجلسي كه در آن نمايندگان حامي دولت جدا از بازيهاي معمول سياسي بوده و بده بستانهاي موجود، عضو همان دولت را استيضاح ميكند. آيا مجلس ششم با تمام ادعاي موجود، توانست وزيري از دولت خاتمي را بركنار كند؟ -آيا شرايط امروز با شرايط ۵سال پيش زماني كه خاتمي با دلخوري لوايح دوقلوي خود را پس گرفت، تغيير كرده است؟ آيا رييس جمهور به عبارت اين جريان ديگر تداركاتچي نيست؟-چه شده كه كساني كه زمان انتخابات مجلس هفتم از خروج از حاكميت و تحريم انتخابات سخن ميگفتند امروز دوباره پشت خاتمي صف بسته و ميخواهند او را به وسط ميدان انتخابات (البته اين بار با روحياتي متفاوت و مطابق ميل خود) هل دهند؟ آيا قانون اساسي تغيير كرده يا شرايط سياسي كشور؟ -آقاي خاتمي شما كه انتخابات مجلس هفتم را علي رغم تمام فشارهاي افراطيون برگزار كرديد، مقابل نهادهاي قانوني ايستادگي نكرديد و ... فردا مي خواهيد با اين جريان كه حاميان اصلي شما در اين روزها هستند چه كنيد؟ آيا اين بار قصد تغيير مشي داريد؟-آيا اين بار ميخواهيد پس از ۸سال فرار از رهبري جريان اصلاحات، اين وظيفه را بر دوش بكشيد. و آن هم در زماني كه به قول خودتان به هيچ وجه نمي شود كشور را به شرايط ۴سال پيش هم برگرداند. آقاي خاتمي اين جريان، همانانند كه از سال ۷۶تا ۷۹در دانشگاهها براي شما كف و هورا مي كشيدند. به ياد داريد كه در سال آخر چگونه با شما وداع كردند و فريادهاي عبور از خاتمي سر دادند؟ ترا به خدا لااقل اگر قصد حضور مجدد در صحنه را داريد به اين جماعت كوفي صفت دل نبنديد. شما به سياسيون اطراف خود هم نمي توانيد دل ببنديد چرا كه ايشان يا حيات سياسي خودرا در گرو ورود مجدد شما به صحنه ميدانند و يا امروز از به صحنه آمدن شما و منصرف كردن آقاي...منبع: البرز
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 292]