واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: جام جم آنلاين: شايد برايتان پيش آمده باشد که مثلا در مکان جديدي مشغول کار شده ايد و تمايل پيدا کنيد با يکي از همکاران که بيشتر به دلتان نشسته دوست شويد، اما همکاري ديگري که توجهي به او نداشته ايد به سمت شما جذب شود و بخواهد با شما دوستي کند. شايد هم مشابه اين اتفاق در مهماني يا مکان ديگري برايتان رخ داده باشد. اگر چه عوامل زيادي در جذب شدن افراد به سمت يکديگر موثرند، اما در اينجا مي خواهيم درباره يکي از مهم ترين آنها که بارها تجربه شده با شما گفتگو و ابعاد آن را کمي باز کنيم . گفته مي شود اين عامل موثر در موفقيت ، در ديگر مسائل زندگي نظير تصميم گيري ها، انتخاب هاي صحيح ، رضايت از زندگي ، روابط موفق و بسياري زمينه هاي ديگر نيز تاثير زيادي دارد و ما مي کوشيم اشاره اي کوتاه به همه ابعاد آن داشته باشيم . عامل مهمي که از آن ياد کرديم عبارت است از خودباوري . تاکنون درباره خودباوري زياد صحبت شده ، اما هنوز شناخت درستي از معناي آن وجود ندارد. برخي گمان مي کنند خودباوري يعني خودپسندي و حتي از خود متشکر بودن . بعضي ديگر خودباوري را به معني باور داشتن و قبول داشتن خود در نظر مي گيرند؛ اما خودباوري معنايي وسيع تر و کامل تر دارد که نبايد با خودشيفتگي که نوعي اختلال است ، اشتباه شود. خودباوري يا خودپسندي؟ به طور خلاصه ، خودباوري عبارت است از اين که خود را فردي شايسته رويارويي با مسائل و مشکلات زندگي و نيز لايق شادي ها و موفقيت ها بدانيم ، يعني خودباوري از دو جزء تشکيل شده : قسمت اول که کارآمدي شخصي ناميده مي شود و به اين معناست که به توانايي خود براي ياد گرفتن ، انتخاب کردن و تصميم گيري مناسب اعتماد و اطمينان داريم و جزو دوم يا عزت نفس ، بدين مفهوم است که موفقيت ، دوستي ، احترام ، عشق ، شاد بودن و رضايت را حق خود بدانيم. روان شناسان معتقدند خودباوري براي رشد و تکامل متعامل و سالم انسان بسيار ضروري است و بدون خودباوري ، رشد روانشناختي در مراحل اوليه متوقف مي شود. بدون خودباوري فرد حالت شخص بيگانه اي دارد که در منزل کسي ديگر زندگي مي کند. او نمي داند چه چيزي را انتخاب کند يا چه تصميمي بگيرد و وقتي کسي از اهالي منزل او را دوست بدارد يا به او احترام بگذارد، گمان مي کند اين دوست داشتن و احترام متعلق به او نيست ، بلکه متعلق به کس ديگر است و او لايق آن نيست نوعي حالت بلاتکليفي و خود نبودن به اوست دست مي دهد و به همين دليل است که براي کساني که خودباوري پاييني دارند مشکلات زندگي مثل غول وحشت آوري جلوه مي کند يا انعطاف پذيري آنها در برابر مشکلات بشدت کم است و اغلب به جاي آن که به دنبال کسب موفقيت و کاميابي باشند تنها تلاششان اين است که از درد و رنج فرار کنند. خودباوري ، خودباوري پايين افرادي با خودباوري پايين ، اغلب نياز دارند خود را براي ديگران اثبات کنند. آنها به نوعي زندگي مکانيکي و ناآگاهانه تن مي دهند تا خود حقيقي شان را فراموش کنند. آرزوهاي آنها کوچک و پيش پاافتاده است و مدام از خود مي پرسند چرا اصلا زنده اند و به چه دردي مي خورند. افرادي که خودباوري بالا دارند براي مبارزه در جهت رسيدن به اهداف و مقابله با مشکلات آماده اند و پس از شکست هم سريع تر خود را بازيافته و انرژي لازم براي آغاز دوباره را به دست مي آورند. آنها صادق تر و روراست تر و در روابط سازگارترند و چون عقايد خود را ارزشمند مي دانند از ابراز آنها واهمه ندارند و به روابطي مبهم و همراه با دورويي و حيله رو نمي آورند. وقتي فردي فقط خود و عقايد و رفتار و ارزش ها و ايده آل هاي خود را مي ستايد و ديگران برايش اهميتي ندارند، نمي توانيم بگوييم خودباوريش بالاست . چنين فردي بيشتر خودشيفته است . در او جايي براي ديگران يا دوست داشتن ديگران وجود ندارد و خودباوري او سالم نيست ، بلکه نشان دهنده احساس حقارتي است پنهان و ناآشکار که با پوسته رضايت افراطي از خود پوشيده شده است . فرد خودشيفته نيز اکثرا تنهاست . او حتي اگر نتواند در رسيدن به خواسته ها و آرزوهايش موفقيت کسب کند در پر کردن خلاهاي عاطفي ، در لذت بردن از زندگي و برقراري روابط موثر توفيقي به دست نمي آورد. خودباوري ، يک تجربه دروني خودباوري ، يک تجربه دروني است که در عمق هستي هر فرد قرار دارد و با تصور ديگران درباره او ارتباطي ندارد. فرد ممکن است از عشق خانواده ، همسر و دوستان برخوردار باشد، ولي خود را دوست نداشته باشد. حتي مي تواند مورد تحسين وابستگان قرار گيرد، اما خود را بي ارزش بداند. ممکن است تصوير بظاهر درخشاني از اعتماد به نفس نشان دهد، به طوريکه همه را فريب دهد، اما در درون حس عميقي از عدم شايستگي و بي کفايتي داشته باشد. مي تواند انتظارات ديگران را برآورده کند، ولي براي خود ناتوان باشد. حتي مي تواند مورد ستايش ميليون ها نفر قرار گيرد اما هر روز صبح با احساس بيمارگونه پوچي از خواب بيدار شود و زندگي کسالت باري داشته باشد. بنابراين تشخيص اين که خودباوري ما در چه سطحي است کار ساده اي نيست . به همين دليل براي اين که بتوانيم خودباوري خود را بهتر و بيشتر بشناسيم ارکان ششگانه آن را کمي بازتر مي کنيم: آگاهانه زندگي کردن گزارش زيادي موجود است که نشان مي دهد زناني هستند که با دانستن خيانت همسر يا انحرافات اخلاقي او دست به انکار حقيقت مي زنند و ترجيح مي دهند به روي خود نياورند که شوهر آنها با زن ديگري در ارتباط است . همچنين زن هايي هستند که از ترس از دست دادن جايگاه خود نزد همسر و اطرافيان ، خود را به نفهميدن مي زنند، چون همسران آنها زن هايي با آگاهي بالا که قادر به درک وضعيت و نارسايي هاي موجود باشند را نمي پسندند. از مردها هم گزارش هاي بسياري در دست است که از ترس از دست دادن اقتدار در خانواده ، حاضر نيستند نسبت به آنچه در زندگي فرزندانشان مي گذرد آگاه شوند، چون آگاهي آنها مستلزم واکنشي است که تصور مي کنند منجر به خشم فرزندان مي شود و آنها را وادار مي کند رو در روي پدر بايستند و چون مي خواهند وجهه ظاهري خود را حفظ کنند آنقدر از واقعيات فرار مي کنند که در نهايت در محيط خانه خود منزوي و تنها مي شوند. به اين ترتيب مي بينيم که بسياري از مردم طوري عمل مي کنند که انگارآگاهي ، نامطلوب است چرا که آگاهانه عمل کردن نياز به صرف تلاش بيشتر دارد و همچنين آگاهي بيشتر آنها را در تماس با حقايقي قرار مي دهد که ترجيح مي دهند با آنها مواجه نشوند. آگاهانه زيستن از اين ديدگاه يعني احترام گذاشتن به واقعيات بدون انکار يا فرار از آنها و شناخت از دنياي درون و بيرون و نيز تلاش براي درک دنياي پيرامون و تاثير آن بر ما. خويشتن پذير بودن خويشتن پذير بودن به معناي پذيرش افکار و احساسات خود است و در واقع نوعي احترام و همدلي نسبت به خود است ، حتي وقتي برخي اعمال و احساسات ما مورد پسند ديگران نيست. در خويشتن پذيري مي دانيم افکار و اعمال و احساسات متعلق به ما هستند. آنها را انکار نکرده ، از آنها فرار نمي کنيم بلکه آنها را از آن خود مي دانيم و سپس به اصلاح آنها مي پردازيم . درست مانند مادري مهربان که فرزندان خود را دوست دارد و صرف نظر از رفتارهاي خوب يا بد آنان ، همه را جگرگوشه خود مي داند و سپس در درجه دوم به تربيت آنان مي پردازد. خود مسوولي خود مسوولي درک اين واقعيت است که ما مسوول گزينش ها و اعمال خود هستيم و هيچ کس ديگري قرار نيست شادماني يا زندگي خوب و خوشي براي ما به ارمغان بياورد؛ البته خود مسوولي به معناي پذيرش مسووليت مواردي که خارج از کنترل ما قرار دارند نيست ، يعني ما مسوول اعمال ديگران نيستيم ، بلکه تنها مسوول اعمال خود هستيم . بدين ترتيب خودمسوول يعني پذيرفتن مسووليت رسيدن به اهداف ، انتخاب ها، شيوه تعامل و رفتار با خود و ديگران و نظاير اينها. خودتاييدي خودتاييدي يعني احترام به خواست ها و نيازهاي خود، داشتن رفتار احترام آميز با خود و تمايل به اين که همان گونه باشيم که در حقيقت هستيم و بگذاريم ديگران هم خود واقعي ما را ببينند؛ همچنين خودتاييدي به اين معناست که براي جلب تاييد، حمايت يا خوشايند کسي ، ارزش ها و باورها و اداراکات خود را به گونه اي ديگر جلوه ندهيم . خودتاييدي سالم ، خشن ، انتقادآميز يا طعنه زننده نيست. برعکس ، چنين رفتارهايي نشان دهنده خودباوري پايين هستند. هدفمند زيستن در صورت ندانستن هدف ، انگيزه هاي لحظه اي يا اعمال غيرقابل کنترل يا تصادف و احتمال ، زندگي ما را هدايت مي کنند و اين نوع انفعال ، با تجربه خودباوري سازگار نيست .اگر خودباوري ما بالا باشد متوجه مي شويم کانون کنترل ما برزندگي ، به جاي اين که درجهان خارج قرار داشته باشد، در درون ما جاي دارد و اگر پايين باشد به صورت انفعالي با مسائل و مشکلات برخورد مي کند و کمتر پيش مي آيد که هدف مشخصي را براي خود تعيين کنيم و در راه رسيدن به آن ، به چالش بپردازيم. صادقانه زيستن زماني که به قول خود وفادارانه عمل مي کنيم و با ديگران روراست و صادقانه برخورد مي کنيم ، به نوعي خود اعتمادي مي رسيم که به خودتاييدي منجر مي شود؛ اما برعکس اگر با ديگران فريبکارانه ، غيرشرافتمدانه و با قصد سوئاستفاده برخورد کنيم ، احساسي به ما دست مي دهد که مخرب تر از تاييد نشدن است . در اين حالت ما خود را انکار مي کنيم و انکار خود، دشمن خودباوري است. اينک با ارکان خودباوري آشنا شديم . نظريه پردازاني که درباره مفهوم خودباوري تحقيق مي کنند معتقدند خودباوري ديگر تنها يک نياز مهم رواني نيست ، بلکه در دنياي امروز، به صورت يک نياز اقتصادي درآمده که حتي براي احراز مشاغل ، مديريت و انجام بهينه ديگر امور ضرورت دارد. اين ضرورت را مي توان اين طور خلاصه کرد:آموختن اصول عملي و راه هايي که منجر به تقويت حس شايستگي و ارزشمندي مي شوند و اين لازمه زندگي در دنياي امروز است. رکسانا خوشابي
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 273]