واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: ايران و آينده روابط روسيه و غرب دو احتمال پيش رو در بحران قفقاز
سفر منوچهر متکي، وزير امور خارجه ایران ،به مسکو و تفليس که پیش از عزیمتش به مقر سازمان ملل انجام شد را از زوايا و ابعادي چند مي توان مورد بررسي قرار داد. اين سفر در حالي که پس از گذشت بيش از 40 روز از آغاز بحران قفقاز انجام شد و مواضع جمهوري اسلامي ايران در قبال تحولات منطقه قفقاز در ابهام بود توانست برخي انتقادات داخلي و حتي منطقه اي از سياست "سکوت" ايران در قبال تحولات قفقاز را پاسخگو باشد.در عين حال اين سفر در حالي که گزارش جديد آژانس بين المللي انرژي اتمي درباره فعاليت هاي هسته اي ايران در شرف انتشار بود ونيز اجلاس کارشناسان سياسي گروه 5+1 در واشنگتن در صدد تشکيل بود برخي تحليل ها را مبني بر تلاش دستگاه ديپلماسي کشور براي رسيدن به دو هدف ذيل تقويت کرد:1-جلب نظر روسيه براي مخالفت با هر طرح احتمالي گسترش تحريم ها که در واقع با سفر به مسکو و گفت و گو با مقامات روسيه حاصل مي شد.2-تحت حاشيه قرار دادن گزارش جديد محمدالبرادعي و اعلام اين مطلب به طور غيرمستقيم که جمهوري اسلامي ايران نه تنها نگران گزارش آژانس نيست بلکه خود به عنوان يک قدرت و بازيگر فعال منطقه اي درپي حل يک اختلاف و بحران جدي منطقه اي و بين المللي در قفقاز است.بنابراين اگر بتوان دو هدف اصلي فوق و هدف فرعي پيش گفته(انتقادات داخلي درباره ابهام و عدم تحرک در قبال سياست قفقازي ايران) را به عنوان اهداف سفر منطقه اي متکي به مسکو و تفليس دانست مي توان بهتر بر روي دستاوردهاي اين سفر به ارزيابي نشست.بايد تصريح کرد که بحران قفقاز در مقطع کنوني توانست تا حدود زيادي فرصتي براي دستگاه ديپلماسي جمهوري اسلامي ايران ايجاد کند و در صفوف 5+1 تا حدودي شکاف اندازد.از سويي اين بحران جايگاه ايالات متحده را در اروپا به چالش کشيد و کشورهاي اروپاي غربي (آلمان و فرانسه)را به احتياط بيشتر در برابر مسکو از جانب خطراتي که هنوز از جانب روسيه بر سر اروپا سنگيني مي کند وادار ساخت.اين وضعيت اما از سوي ديگر نيز ممکن است باعث تشکيل جبهه جديدي از سوي غرب دربرابر مسکو شود.اما نکته در اين جاست که درصورت بروز هر دو سناريو فضاي مانور براي ايران ارتقا يافته است.اگر کشورهاي اروپايي با افزايش خطر تهديد روسيه با عقب نشيني از گرايش به سمت واشنگتن کمي در سياست خود در قبال آمريکا تعديل ايجاد کنند به مفهوم اين خواهد بود که شکاف بين اروپا و امريکا تعميق خواهد شد و کشورهاي اروپايي که بيشتر خواهان گفت و گو و مذاکره با ايران بر سر بحث هسته اي هستند راه خود را تا حدودي از امريکا جدا خواهند کرد.اما در صورت بروز سناريوي دوم يعني"تشکيل جبهه واحد غرب عليه مسکو" که کشورهاي اروپايي و آمريکا کشورهاي واقع در منطقه خارج نزديک روسيه(اوکراين و گرجستان)را به درون ساختارهاي سياسي و نظامي خودمي بلعند؛روسيه به هيچ وجه حاضر نخواهد بود کشوري چون ايران با جايگاه خاص منطقه اي و بين المللي را از دست بدهد.البته بايد اذعان داشت که بحران قفقاز هنوز تاثيرات ژئوپلتيک خود را به عينه به نمايش نگذاشته و هنوز قضاوت نهايي درباره ساختار ژئوپلتيک منطقه پس از بحران گرجستان کمي زود است.از سوي ديگر نبايد فراموش کرد که روسيه حاضر نيست روابط خود با غرب را به مخاطره افکند اما اختيار انتخاب را نيز به کشورهاي اروپايي و آمريکاداده است تا آنها خود انتخاب کنند که آيا مي خواهند با روسيه تعامل کننديا اينکه در صدد تقابل با اين قدرت بزرگ هستند.مقامات مسکو ،به طور مشخص دو ميزان الحراره براي سنجش اين نيت غرب قرار داده اند و آن ميزان الحراره ها در واقع عملي شدن عضويت گرجستان و اوکراين در ناتو واستقرار نهايي و عملي طرح سپر دفاع موشکي آمريکا در اروپا است.در صورت تحقق اين دو،پيامي که روسيه از آن برداشت خواهد کرد اين خواهد بود که غرب مجددا به سمت احياي يک جنگ سرد جديد به پيش مي رود و در اين صورت روسيه نيز گسترش همکاري هاي استراتژيک با کشورهايي چون ايران و سوريه و برخي ديگرازکشورهاي امريکاي لاتين را به عنوان فرصتي براي مقابله به مثل با غرب و تسويه حساب با ايالات متحده امريکا و اتحاديه اوپا در نظر خواهد داشت.بنابراين نتيجه برآمده از درون بحران قفقاز به طور قطع بر منافع و امنيت ملي جمهوري اسلامي تاثير گذار خواهد بود.نبايد اين حقيقت را نيز از نظر دور داشت که نتيجه بحران قفقاز به هيچ وجه به گونه اي حل نخواهد شد که اوضاع را به شرايط قبل از بحران برگرداند چرا که اساسا بحران گرجستان تقابل بين روسيه و غرب را آن چنان تعميق داده است که نتوان سال ها سخن از ترميم کامل آن زد. تسريع عضويت گرجستان و اوکراين در ناتو نتيجه محتمل اين بحران خواهد بود وتسريع در امضاي نهايي قرار داد استقرار سپر دفاع موشکي آمريکا در اروپا از ديگر نتايج اين بحران بوده و روسها با به وقوع پيوستن دو تحول مزبور قطعا استراتژي امنيت ملي خود را مورد بازنگري قرار خواهند داد و اوضاع به طور کلي و ماهوي با شرايط قبل از بحران قفقاز متفاوت خواهد شد.بنابراين در حالي که گسترش دامنه بحران قفقاز مطلوب رسمي دستگاه سياست خارجي جمهوري اسلامي ايران نيست اما نتايج حاصل از اين بحران و شکافي که در پي اين بحران در روابط روسيه و غرب پديد آمده است فرصت مغتنمي است تا اگر مسئولان سياست خارجي کشور قصد دارند همچنان در برابر خواست هاي غرب در بحث هسته اي مقاومت کنند روي اين شکاف تعميق شده جاي گيرند.سفر وزير امور خارجه ايران به مسکو و تفليس از اين زاويه حايز اهميت است و به نظر مي رسد وزير امور خارجه کشورمان مي تواند کماکان بر روي شکاف ها ي پيش گفته قدم بزند.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 535]