تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 7 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام موسی کاظم (ع):کم گویی ، حکمت بزرگی است ، بر شما باد به خموشی که آسایش نیکو و سبکباری و سبب تخفی...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1812870630




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

با کاروان عشق (2)


واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: با کاروان عشق (2)
محرم
(پزوهشی تازه پیرامون قیام امام حسین علیه‌السلام)اشاره:از چندی پیش بر آن شدیم  تا با فرا رسیدن ایام سوگواری حضرت سید الشهدا علیه السلام، شما را با سلسله مقالاتی  از کتاب گرانسنگ "پس از پنجاه سال" نوشته تاریخ پژوه فرزانه، دکتر سید جعفر شهیدی میهمان کنیم.در این ایام جانگداز، با کمال تاسف و حسرت با خبر شدیم که این استاد فاضل و محقق اندیشمند که از مدتی پیش در بستر بیماری به سر می بردند در پی تحمل رنج بسیار، عاقبت به دیار حق شتافتند.بدون تردید این ضایعه اسف بار و تاثر انگیز برای جهان اسلام خسران و ثلمه ای بزرگ خواهد بود.رو حشان شاد و سعیشان در پیشگاه حق ماجور باد.مقاله نخست از سلسله مقالات حاضر را از اینجا مشاهده نمایید.----------------------------------------------------------------- ولا تقتلوا النفس التی حرم الله الا با لحق (بنی اسرائیل: 32)...‌‌‌‌کسی که چگونگی حادثه کربلا را به دقت می‌خواند و از کشتار دسته‌جمعی خاندان پیغمبر اسلام- آنهم با چنان وضع دلخراش- آگاه می‌گردد، و می‌بیند مردم به ظاهر مسلمان کوفه با فرزند پیغمبر خود و یاران او همان کردند که با کافران می‌کردند اگر از احکام حقوقی و جزائی اسلام مطلع باشد برای او این سوال پیش می‌آید که:اگر یزید برای حفظ حکومت خود اصل مسلم اسلامی را نادیده گرفت، اگر عاملان یزید در شام و حجاز و عراق گوش به فرمان حاکم بودند، و به مسلمانی و آیین این دین اهمیتی نمی‌دادند، اگر کوشش حاکم کوفه منحصر بدین بود که دمشق را راضی نگاه دارد تا دو روزی بیشتر در شغل خود باقی بماند، و یا گرفتار بازخواست نشود، اگر سپاهیان سه ایالت شام، حجاز و عراق تا آن درجه به حکومت وفادار بودند که دین خود را در پای او قربانی می‌کردند- همان دینی که آنچه داشتند از آن داشتند. بدون شک در سال شصت و یکم هجری عده‌ای که شمار آنان اندک نبود در کوفه، بصره، مدینه، مکه و دمشق بسر می‌بردند که خود در آن انجمن حاضر و سخنان محمد (ص) را بگوش خویش شنیده بودند. حسین و یاران او چه جرمی مرتکب شده بودند که فقه مسلمانی کیفر آن را قتل می‌دانست؟ دینی که آنان را از کهتری به مهتری بالا برده بود- چه شد که اجتماع مسلمان آن روز در مقابل این حادثه تا آن حد خونسردی و بی‌اعتنایی نشان داد؟چرا مردم این سرزمین‌های پهناور و پرجمعیت حالت تماشاگر صحنه را بخود گرفتند؟ چه شد که پس از گذشت نیم قرن آن اندازه از فقه اسلام و احکام دین بی‌اطلاع ماندند که ندانستند چگونه منکری می‌کنند و چه تنگی دامن‌گیرشان می‌شود؟ منکری که به نص قرآن حرام است. چرا قتل نفس به ناحق در دیده آنان بی‌مقدار گردید؟ هنوز بیش از نیم قرن از انجمن کذایی حجة‌الواع نمی‌گذشت، انجمنی که مردمان مختلف از سراسر حجاز در آن حاضر بودند.در این انجمن پیغمبر اسلام به مردم گفت: «سخن مرا بشنوید زیرا نمی‌دانم سال دیگر شما را خواهم دید یا نه. مردم! خون و مال شما بر یکدیگر حرام است تا روزی که پروردگار خود را ملاقات کنید!»بدون شک در سال شصت و یکم هجری عده‌ای که شمار آنان اندک نبود در کوفه، بصره، مدینه، مکه و دمشق بسر می‌بردند که خود در آن انجمن حاضر و سخنان محمد (ص) را بگوش خویش شنیده بودند. حسین و یاران او چه جرمی مرتکب شده بودند که فقه مسلمانی کیفر آن را قتل می‌دانست؟ اگر جرمی نداشتند چرا مسلمانان دست روی دست نهادند تا سپاهیان کوفه آنان را بکشند. در کوفه هنوز عده‌ای از صحابه پیغمبر می‌زیستند که شمار آنان در خور توجه است اینها می‌توانستند با همکاری گروه بزرگی از تابعین و سران شهر، حاکم کوفه را مجبور کنند تا راه دیگری جز آنچه پیش گرفت اختیار کند ولی چنین نکردند، چرا؟کوفه مدت پنچ سال مرکز خلاقت علی بود. مردم کوفه در جنگ جمل و صفین و نهروان پدرحسین را یاری کردند پیش روی او کشتند و کشته شدند، اما در چنین حادثه بزرگ چنان خاموش گشتند که گویی گرد مرگ بر سر آنان پاشیده بودند، چرا؟ از کوفه که بگذریم در سال شصت ویکم عده‌ای از یاران پیغمبر در شام به سر می‌بردند و بعضی از آنان در نظر یزید مقامی والا داشتند. چرا در این حوزه مسلمانی هیچ‌گونه اقدامی برای مخالفت با این فاجعه به عمل نیامد؟ درست است که وسایل ارتباطی آن روز چنان نبود که مردم بسرعت از حوادثی که می‌گذشت با خبر شوند، اما مردمانی از این ایالت‌های بزرگ که دست در کار سیاست بودند از چند ماه پیش می‌دانستند پایین‌ این ماجرا چه خواهد بود. پیش از حرکت حسین به عراق و نیز در بین راه عراق عده‌ای  به او برخوردند و خطر را تذکر دادند، اما این تذکر، هیچ‌گونه عملی را همراه نداشت و از حد راهنمایی دلسوزانه فراتر نرفت.از کوفه که بگذریم در سال شصت ویکم عده‌ای از یاران پیغمبر در شام به سر می‌بردند و بعضی از آنان در نظر یزید مقامی والا داشتند. چرا در این حوزه مسلمانی هیچ‌گونه اقدامی برای مخالفت با این فاجعه به عمل نیامد؟  می‌توان گفت گزارش گونه‌ای بود از آنچه این سیاحت‌گران دیده بودند. آنان که در حجاز بسر می‌بردند می‌دیدند شام و حاکم کوفه با چه شتابی نیروی خود را بسیج می‌کند، می‌دانستند که پیکاری خونین در پیش خواهد بود، ولی آنچه از عکس‌العمل این دسته در تاریخ می‌بینیم سخنانی است که از حدود پناه بر خدا، یا خدا نکند که چنین شود، فراتر نمی‌رود. اینان نه تنها برای جلوگیری از جنگ اقدامی نکردند، بلکه پس از کشته شدن پسر دختر پیغمبرشان ماه‌ها و سال‌ها دست روی دست گذاشتند و تا مرگ یزید بخاموشی گراییدند. مهمترین عکس‌العملی که پس از حادثه در این ایالت دیده شده دریغ خوردن و احیانا شیون و گریه بود.ادامه دارد ...





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 549]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن