تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 20 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام جواد (ع):اعتماد به خدا بهاى هر چیز گرانبها است و نردبانى به سوى هر بلندایى.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

سایبان ماشین

بهترین وکیل تهران

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

کپسول پرگابالین

کرکره برقی تبریز

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1814807407




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

دو تراژدی در یك پرده


واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: دو تراژدی در یك پرده  
ادبیات نمایشی
گرچه دنیای نمایش برآیند خود زندگی است، اما حوزه دلالت‌گری‌هایش بسیار فراتر از خود زندگی است.یعنی علاوه بر مابه‌ازاءها و بن‌مایه‌های موضوعی خود زندگی، به همه تأویل‌ها، ایماژها و تصورات ذهن بشر كه در حوزه ادبیات، فلسفه، علوم اجتماعی، زیبایی‌شناختی و روانشناختی كه به صورت مكتوب درآمده‌اند به جهاتی سرمی‌زند و همواره برداشت موضوعی و تأویلی از آنها دارد.اما گاهی این پتانسیل را هم داراست كه در عرصه خود ادبیات نمایشی به این تأویل‌ها و حتی قیاس‌ها رو بیاورد و با درون‌نگری در پی یك نتیجه ثانی باشد.نمایش خون تو را جنون پدر بر زمین ریخت با این رویكرد دو اسطوره حوزه ادبیات نمایشی را كه به دو فرهنگ و اقلیم متفاوت تعلق دارند، به شیوه‌ای تطبیقی وارد نمایش كرده است.نمایش خون تو را جنون پدر بر زمین ریخت به نویسندگی و كارگردانی سیروس همتی در اصل دو تأویل سرراست  و كامل اما موجز از دو اسطوره ایرانی و یونانی است.اسطوره ایرانی همان داستان گشتاسب است كه فرزندش اسفندیار را برای اسارت رستم گسیل می‌كند و در این میان اسفندیار روئین‌تن كه از چشم آسیب‌پذیراست، با تیر رستم از پای درمی‌آید و قربانی جاه‌طلبی پدرش می‌شود.داستان اسطوره‌ای دوم، اقتدار‌طلبی و غرور بی‌حد كرئون‌را نشان می‌دهد كه سرانجام آنتیگونه را به جرم آنكه جسد برادرش را دفن كرده و از فرمان او سرپیچی نموده محكوم می‌كند، در نتیجه به علت عدم انعطاف و خشونت بیش از حد شاه كرئون، آنتیگونه در این میان قربانی می‌شود.در هر دو تراژدی ،جبری محتوم از جانب هر دو پادشاه به‌ترتیب دو جوان پاك نهاد و معصوم را به وادی مرگ می‌فرستد. اما نكته‌ای در این میان با عنوان نمایش یعنی خون تو را جنون پدر بر زمین ریخت همخوانی ندارد، چون برخلاف گشتاسب كه پدر اسفندیار است، كرئون پدر آنتیگونه نیست، در نتیجه كلمه پدر در عنوان نمایش باید حذف و به جای آن كلمه شاه ذكر شود.هر دو داستان اسطوره‌ای و تراژیك كاملاً دراماتیك و نمایشی هستند. ضمناً هر دو به تناوب و به موازات هم برای مخاطب نقل و روایت می‌شوند. اما در  این نمایش پرده‌خوانی، از نقاشی پرده‌ای خبری نیست و از ویدئو پروجكشن استفاده شده است.تصاویر ویدئو پروجكشن از لحاظ موضوعی بسیار متجانس و دارای سنخیت هستند و انتخاب آنها یكی از نقاط عطف نمایش محسوب می‌شود.دلیل سنخیت  این تصاویر هم آن است كه  همه آنها شاكله و نمایه‌ای آركئیك یعنی باستانی و اسطوره‌ای دارند و حتی یك تصویر هم نمی‌توان یافت كه با بقیه همخوانی نداشته باشد و این نشان می‌دهد كه «سیروس همتی» ‌با تحقیق و درایت این تصاویر را انتخاب كرده است.معمولاً قیاس دو داستان یا نمایشنامه به حوزه ادبیات تطبیقی  تعلق دارد و خاص حوزه نگارش متن و مكتوبات است، اما چنانچه عملاً به صورت نمایش هر دو به اجرا درآیند، در آن صورت وارد حوزه اجرایی ادبیات نمایشی می‌شوند و البته  تنها علت و بهانه به روی صحنه آوردن آنها هم همین باید باشد. خوشبختانه سیروس همتی متوجه این موضوع شده است.هر دو داستان اسطوره‌ای و هر دو تراژدی هستند و هر دو را همان‌طور كه قبلاً  اشاره شد به موازات هم روایت می‌كند تا این دو اسطوره جوان كشی روی صحنه شكل بگیرد و، هم به قیاس درآیند.اما معمولاً این نگره محقق نمی‌شود، مگر آنكه نوعی ارتباط و همسانی بین آنها باشد تا زمینه قیاس آنها را فراهم آورد. این وجه تشابه ارتباط در همسانی نسبی و تشابه داستانی دو اسطوره مذكور است و ضمناً در صدر آن دو پادشاه خود‌رأی (نه دو پدر) هستند كه در رابطه با شكل‌گیری این دو فاجعه یا دو تراژدی همچون دو عامل اولیه عمل می‌كنند و همین كفایت می‌كند.سیروس همتی یك كار نسبتاً تجربی هم انجام داده و آن هم این است كه برای اجرای روایی دو تراژدی از شیوه اجرایی یكی از نمایش‌های سنتی ایرانی یعنی «پرده‌خوانی»‌و نقالی استفاده كرده كه آمیزه‌ای از بداهه‌نمایی نیز به همراه دارد، ضمن آنكه گاهی برای آنكه فاصله‌گذاری چند لحظه‌ای هم شكل بگیرد از واژه تركی یا جمله‌ای كه به خود بازیگران مربوط است استفاده می‌شود و این نوعی یادآوری غیرمستقیم به تماشاگر است كه آنچه اجرا می‌گردد، نمایشی بیش نیست.قیاس دو اسطوره تراژیك با همدیگر تماشاگر حرفه‌ای تئاتر را به یك نتیجه تحلیلی، تاریخی و حتی روانشناختی مهم نیز می‌رساند و آن اینكه در تراژدی یونانی، كرئون خواهرزاده‌اش یعنی آنتیگونه را آگاهانه از میان برمی‌دارد و حكم به مرگ او صادر می‌نماید.در حالی كه در تراژدی ایرانی این كار به‌مراتب خشونت‌‌آمیزتر و غیرانسانی‌تر انجام می‌گردد؛ یعنی گشتاسب با آنكه می‌داند كه بستن دست رستم و به اسارت كشیدن او كاری محال  و شدنی نیست، فرزند برومند و پاك نهادش را با میل و اراده خود خواهانه‌اش به سوی مرگ می‌فرستد، گرچه اسفندیار به‌دست رستم كشته می‌شود، اما عامل اصلی مرگ او همانا خود پدر یعنی گشتاسب است.در تراژدی یونانی، آنتیگونه علیه كرئون طغیان می‌كند و سر از فرمان او می‌پیچد، اما در داستان اسفندیار او هیچ كار عتاب‌آمیزی نسبت به پادشاه، یعنی پدرش انجام نمی‌دهد و صرفاً قربانی خودخواهی‌ها و اقتدارطلبی‌های او می‌شود.ضمناً سیروس همتی‌كار تجربی دیگری هم كرده كه در خور تحسین است: او دو بازیگر زن را برای نقش رستم و آن‌هم در دو مرحله برگزیده است و هر دو بازیگر  هم یعنی ساقی عقیلی و شیرین امامی نقش‌هایشان را خوب بازی می‌كنند. بازیگران مرد هم یعنی حسن میرزاعلی (نقال و روایتگر) و  رضا پاپی كه نقش‌های متفاوتی در نمایش دارند، در حد و نیاز نمایش توان خود را به كار می‌گیرند.نور موضعی نیز به تناوب و بنا به ضرورت صحنه كاربری پیدا كرده است. لباس‌ها ویژگی خاصی ندارند كه بتوان آن را نوعی برجستگی به حساب آورد، ولی نقصانی هم در اجرای نمایش ایجاد نمی‌كنند. به هر حال نمایه‌ای نقال‌گونه به پرسوناژها داده و همین بسنده  می‌كند.اما ای‌كاش از زره و كلاهخود در حد یك نمایه استفاده نمی‌شد تا كاربری آن در نمایش زیر سؤال برود. بلكه این نوع لباس عملاً و به تناسب آشكاری كه با مضمون اسطوره ایرانی دارد، به تن زنان هنگامی كه نقش رستم را ایفا می‌كنند، پوشانده می‌شد و وجه دراماتیك و معنازایی نمایش را مضاعف می‌كرد.میزانسن‌ها گاهی معمولی و غیر نمایشی جلوه می‌كنند و به رغم تلاش زیاد بازیگران شكل‌دهی، جای‌گیری و ژست‌های آنها چندان كمكی به حس‌آمیز بودن نوع  حادثه نمی‌كند.گاهی هم یك حادثه سرسری گرفته می‌شود، مثلاً در صحنه‌ای كه رستم با تیر به چشم اسفندیار می‌زند نگاه اسفندیار به جای آنكه روبه رستم باشد تا گمانه آسیب‌پذیری چشم اسفندیار بدیهی‌تر  گردد، متأسفانه به پهلو می‌ایستد و نگاهش به تماشاگران است. البته می‌توان این اشتباه را در اجرای شب‌های بعد اصلاح كرد.ضمناً ضعف دیگری نیز در اجرا هست: میزانسن، حركت و جای‌گیری بازیگران، هنگام روایت‌ها و نقل حوادث تا جایی كه به حادثه نهایی منجر نشده، مناسب و بسیار پرتحرك و حس‌آفرین است، اما به محض آنكه به حادثه نهایی می‌رسد گیرایی آن فروكش می‌كند و زمان رخداد نهایی هم خیلی كوتاه و زود‌گذر به نظر می‌رسد.در مجموع  خون تو را جنون پدر  بر زمین ریخت نمایشی دیدنی است كه به شكلی بسیار ساده اجرا می‌شود. این سادگی میزان تمركز تماشاگران را نسبت به بازی بازیگران الزامی‌تر می‌كند و ضمناً نوع پایان‌بندی نمایش هم كه در آن از فاصله‌گذاری استفاده شده، به جاست؛ تماشاگر همان دو پرسوناژ آغاز نمایش را می‌بیند كه دو تن از بازیگران صحنه بوده‌اند و یا دیالوگ‌ كوتاهی كه میزان دلبستگی و هم آمیختگی آنان را با نقش‌های قبلی‌شان یادآور می‌شود، بر نمایش‌بودن حوادث روی صحنه تأكید می‌ورزند؛ این وقتی اتفاق می‌افتد كه هر دو داستان اسطوره‌ای و تراژیك نمایش هم به پایان رسیده‌اند.بنابراین، نمای خون تو را جنون پدر بر زمین ریخت ‌با آنكه دو متنی و دوگانه است، اما در نهایت به علت ایجاد ارتباط بین  هر دو متن نمایشی و ضمناً به دلیل اجرای هم ارز و همسان آنها و منتهی شدن‌شان به یك نتیجه نمایشی دراماتیك واحد، از انسجام كافی برخوردار است و تماشاگر را به طور نسبی مجاب می‌كند.منبع : همشهری





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 2366]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن