واضح آرشیو وب فارسی:آفتاب: راز سفر مرگبار به قطب شمال برملا شد
به تازگي كتابي از مجموعه عكس هاي ديده نشده از يك تلاش ناموفق براي رسيدن به قطب شمال منتشر شده است.
آفتاب: به تازگي كتابي از مجموعه عكس هاي ديده نشده از يك تلاش ناموفق براي رسيدن به قطب شمال منتشر شده است.
در حقيقت اين كتاب جديد نمايانگر بخشي از تلاش هاي يك مرد سوئدي به نام اس اي آندره در سال ۱۸۹۷ است كه مي خواست اولين كسي باشد كه با بالن به قطب شمال سفر مي كند.
او در اقدامي جديد براي آن زمان، به جاي سفر با كشتي و يا سورتمه اي كه با سگها كشيده مي شود، تصميم گرفت با بالن هيدروژني مسافت چند صد مايلي را بر روي يخ ها طي كند.
اين سفر به خوبي پيش نرفت و آندره هرگز به قطب شمال نرسيد. او و همراهانش جان خود را در راه رسيدن به قطب شمال در بالن از دست دادند.
سي و سه سال بعد، الك ويلكينسون، عكس ها و يادداشت هاي اين تيم را در يك كشف فوق العاده به دست آورد. او كشفيات خود را در كتابي تازه به نام "بالن يخي" منتشر كرده است.
در كتاب بالن يخي داستان آقاي آندره چنين توصيف شده است: اس آي آندره يك مهندس و آينده نگر سوئدي بود. او در دهه ۱۸۹۰ به اين فكر افتاد كه اولين كسي باشد كه با يك بالن هيدروژني به قطب شمال سفر كند.
آندره يك بالن هيدروژني ساخت، كه در زمان خودش مانند يك فضاپيما بود. طول اين بالن ۳۰ متر بود، و تمام اجزاي آن با دقت طراحي شده بود.
قطب شمال البته، در آن ايام، منطقه اي ناشناخته و يكي از مكانهاي پر رمز و راز در دنيا بود.
جالب اينجاست كه در آن سالها، كه دنيا داشت به جنگ جهاني اول نزديك مي شد، هنوز مكانهايي وجود داشتند كه انسان به آنها دسترسي پيدا نكرده بود.
به همين دليل، هيجان زيادي بين مردم وجود داشت كه بتوانند اولين كسي باشند كه به قطب شمال گام مي گذارند.
آندره دو نفر را با خود در بالن همراه داشت. يك جوان ورزيده به نام نيوت فرانكل، كه از ميان همه كساني كه براي اين نقش درخواست كرده بودند، انتخاب شده بود.
ديگري، مردي به نام نيل استريمبرگ. كسي كه عكس هاي اين سفر را گرفت.
اولين شب سفر با بالن به خوبي سپري شد. اما كم كم، مه اطراف آنها را در بر گرفت. چيزي كه براي يك بالن بسيار خطرناك است، چون از ذخيره هيدروژن به مقدار زيادي مي كاهد.
سه روز بعد، آنها به قطب رسيدند. اما بالن آنها با مشكل مواجه شد و در آن لحظه بود كه سفر آنها از يك ماموريت اكتشافي، تبديل به يك ماجراجويي شد.
اما اين گروه خبر نداشتند چه ماجراي دشواري پيش روي آنها بود. آنها روزهاي طولاني را به راه رفتن سپري مي كردند، اما تنها چند صد متر مي توانستند پيش بروند.
گروه اكتشافگر، در حالي كه سعي مي كردند راهي براي نجات از اين منطقه يخي پيدا كنند، از دور متوجه يك جزيره شدند. در اين زمان بود كه فكر رسيدن به اين جزيره به ذهن آنها افتاد. پس از گذشت چند روز آنها توانستند بالاخره به اين جزيره برسند و چادر بزنند.
به گفته نويسنده كتاب "بالن يخي"، زماني كه اين گروه به جزيره رسيدند، دچار خستگي مفرط و نااميدي شده بودند و هيچ گاه نتوانستند از اين مشكلات بهبودي پيدا كنند.
آنها همه تلاششان را براي نجات از اين جزيره انجام دادند، اما نتوانستند موفق شوند و همگي همانجا درگذشتند.
پس از گذشت چند سال، عده اي به اين فكر افتادند كه به دنبال سرنخهايي براي يافتن آثار باقي مانده از اين گروه بگردند. در سال ۱۹۳۰، كه آثار بازمانده از اين گروه كشف شد، داستان آنها شهره جهاني پيدا كرده بود.
ناگهان اطلاعات تازه درباره گروه كاوشگر افسانه اي كه به نظر مي رسيد نشاني از آنها نمانده باشد، به دست آمد.
اما آنچه در آثار پيدا شده توجه همه را جلب كرد اين بود كه در ميان اين آثار، دفترچه خاطرات و مهمتر از آن، عكسهايي كه در آن سفر گرفته شده بود پديدار گشت.
در عكس هايي كه پيدا شده، اعضاي گروه را مي توان ديد كه در حال كشيدن سورتمه روي يخها هستند. عكس ديگري، آنها را در كنار جسد خرس قطبي كه شكار كردند نشان مي دهد.
به گفته نويسنده اين كتاب، اين عكس ها به ما گوشه اي از آنچه براي اين گروه اتفاق افتاد را به تصوير مي كشد. اما ما هيچ وقت نخواهيم دانست در اين سفر به آنها چه گذشت.
به گزارش بي بي سي، البته به عقيده او، همين مسئله آنها را به معمايي تبديل مي كند، كه با حل نشدنش، سرگذشتشان را در ذهن ما براي هميشه زنده نگه مي دارد.
كد مطلب : 146032
جمعه|ا|28|ا|بهمن|ا|1390
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: آفتاب]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 102]