واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: بین الملل > آسیا - در پی دیدار دالایی لاما با رئیس جمهوری آمریکا، روابط دو کشور بزرگ نظامی و صنعتی شرق و غرب بار دیگر با تنش همراه شد. خبر آنلاین در گفتگو با دکتر حسین سلیمی استاد روابط بین الملل دانشگاه علامه طباطبایی این موضوع را بررسی کرده است. هنوز تنش در روابط آمریکا و چین در قبال مساله تایوان رو به بهبود نگذاشته بود که دیدار دالایی لاما رهبر مذهبی تبت و باراک اوباما رئیس جمهوری آمریکا گرهی دیگر بر روابط پر تنش چین و آمریکا انداخت. با این حال اکثر کارشناسان معتقدند با توجه به منافع کلان میان این دو کشور ، این تنش ها چندان پایدار نخواهد بود . خبر آنلاین در گفتگو با دکتر حسین سلیمی استاد روابط بین الملل دانشگاه علامه طباطبئی به بهانه دیدار دالایی لاما با اوباما روابط چین و آمریکا را مورد بازخوانی قرار داده است. ***** هر چند رسانه ها از دیدار دالایی لاما با اوباما بعنوان تشدید تنش بین چین و آمریکا نام می برند ولی برخی تحلیلگران معتقدند منافع کلان تر باعث می شود این تنش ها مقطعی بوده و بزودی حل شود . شما این دیدگاه را چقدر به واقعیت نزدیک می بینید؟در بررسی روابط بین کشورها ،نباید تصور کنیم که کشورها دو فرد یا دو بازیگر مجزا هستند که یک روز رابطه آنها خوب و روز دیگر رابطه آنها بد است ، بلکه نظام بین الملل نوین مجموعه به هم پیوسته از کشورهاست که نقش هر کشور در این ساختار کلی قابل تحلیل است. بطور طبیعی در میان کشورهای جهان برخی تعیین کننده تر و برخی حاشیه ای تر هستند. در مورد نقش چین و آمریکا در این ساختار نگاهی به گذشته نه چندان دور ضروری است . تا اوایل دهه1990 میلادی ایالات متحده آمریکا و اتحاد جماهیر شوروی دو ابرقدرت جهان بشمار می رفتند . در این میان ، چین سعی داشت ضمن حفظ ارتباط با این دو ابرقدرت ، استقلال نسبی خود را نیز داشته باشد . با فروپاشی شوروی و شکل گیری شرایط و موقعیت های جدید در نظام بین الملل ، چین بعنوان یک قدرت روبه رشد مطرح شد به گونه ای که با گذشت زمان هر روز بر قدرت این کشور نیز افزوده می شود برخی نظریه پردازان غربی معتقدند که قدرت اصلی در حال رشد در جهان چین است . بدین ترتیب چین پتانسیل تبدیل شدن به قدرت بزرگ جهانی را دارد گرچه هنوز به چنین قدرتی تبدیل نشده است. اگر از این منظر روابط آمریکا و چین مورد بررسی قرار گیرد آنگاه رفتارهای چین و آمریکا در مقابل یکدیگر در راستای منافع استراتژیک اقتصادی این دو کشور قابل تحلیل خواهد بود . چینی ها در استراتژی کلان خود تقویت خطوط اقتصادی و قرار گرفتن در جایگاه دوم جهانی را ترسیم کردند ، از آن سو آمریکائیها بدنبال این هستند ، با گسترش روابط اقتصادی لیبرال نوعی تعدیل در روابط خارجی چین را فراهم کنند. بدین ترتیب باید اذعان کرد یکی از سر فصل های نظام بین الملل ، کنش های مثبت اقتصادی میان چین و امریکاست.با این حال چین و آمریکا خطوط قرمز سیاسی نیز دارند که گاه بر منافع کلان ایشان سایه می اندازد. مسائلی مانند تایوان یا تبت جزو خطوط قرمز چین در رابطه با آمریکاست و بارها درباره این مسائل روابط چین و آمریکا دستخوش بحران شده است. بنظر می رسد بجز این مسائل در بقیه موارد اختلاف نظر ها به معارضه کشیده نشود. اگر رئیس جمهور آمریکا و دالایی لاما رهبر مذهبی تبت دیداری انجام دهند و یا آمریکا به تایوان سلاح بفروشد طبیعی است که روابط چین و آمریکا دچار تنش شود. پس از روی کارآمدن اوباما به مرور رابطه روسیه و آمریکا رو به بهبود گذاشت . این در حالی است که پیش از این روسیه و چین متحد یکدیگر بودند ، آیا نزدیکی روسیه به آمریکا در بروز تنش های اخیر تاثیر داشته است؟آمریکا در دوران جدید و بعد از روی کار آمدن اوباما ، سیاست خارجی یکجانبه گرایی را کنار گذاشته است. همین مساله باعث تنش زدایی در روابط آمریکا با روسیه و اروپا شده است . بدین ترتیب بنظر نمی رسد ایالات متحده آمریکا قصد داشته باشد از ابزار نزدیکی به روسیه برای اعمال فشار بیشتر به چین استفاده کند. مراودات دالایی لاما با شخصیت های سیاسی بیشتر از جایگاه رهبری استقلال طلبان تبت انجام می گیرد یا از جایگاه یک فعال حقوق بشر ؟برخی شخصیت ها در جهان هستند که با دو وجه شناخته می شوند . مثلا نلسون ماندلا هم بعنوان رهبر مبارزان ضد آپارتاید و هم بعنوان یک فعال حقوق بشر و صلح شناخته شد. دالایی لاما هم همانطور که از نامش پیداست رهبر مذهبی بودائیان تبت است ، برنده جایزه صلح نوبل شده است و در جهت ترویج صلح و آزادی بسیار فعالیت کرده است . وی در عین حال در جهت خودمختاری تبت مبارزه می کند ، نه جدایی طلبی . دالایی لاما خودش را رهبر جدایی طلبان نمی داند و از موضع جدایی طلبی یا استقلال طلبی تا کنون سخن نگفته است . اخیرا دالایی لاما برای حل و فصل مساله تبت برای مذاکره با مقامات چینی اعلام آمادگی کرده بود ، چرا چین این موضوع را نپذیرفت؟چین تبت را جزئی از خاک خود می داند و هر گونه فعالیت در رابطه با خود مختاری یا هر شکل دیگر از حکومت در این منطقه را علیه منافع ملی و تمامیت ارضی خود می داند . از این نظر چین با فعالیت های دالایی لاما مخالف است و به کشورهایی که با وی مراودات و یا دیدارهای سیاسی برقرار کنند همواره هشدار داده است . اما از آنجا که در فرهنگ روحانیون و فعالان سیاسی بودایی خشونت جایی ندارد و انها بیشتر به سمت تفاهم ، مذاکره و ضدیت با خشونت گرایش دارند ، دالایی لاما همواره خواستار گفتگو با مقامات چینی شده است . شاید همین رویکرد دالایی لاما باعث شده است که اقدامات وی مورد توجه محافل غربی قرار بگیرد و بعنوان یک فعال حقوق بشری و صلح طلب جایزه صلح نوبل به او اختصاص پیدا کند.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 214]