واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: وبلاگ > متقی، ابراهیم - ایالات متحده ، فرانسه ، انگلیس و آلمان برای تنظیم یک قطعنامه جدید بر ضد ایران در تلاش هستند. آنها به دنبال محدود سازی قابلیت های تکنیکی و کاهش درآمدهای اقتصادی ایران هستند اما چین و روسیه به دلیل سطح گسترده روابط تجاری و نظامی با ایران بر این امر واقفند که این مساله نه تنها موقعیت ایران را در منطقه دچار تزلزل می کند بلکه زمینه لازم برای تغییر در موازنه قدرت منطقه ای را فراهم می آورد. بی شک آنها می دانند که درآمدهای این دو کشور هم به تبع آن کاهش خواهد یافت . به همین دلیل است که تا کنون مذاکرات 5+1 برای فشار بیشتر بر ایران ثمر بخش نبوده هر چند در منطق قدرت های بزرگ ، چرخش ناگهانی به سوی یکدیگر امری پذیرفته شده است. چین و روسیه بر ادامه حضور ایران در مذاکرات تاکید دارند و به عنوان مثال مدل گفتگوی چند جانبه این کشورها با حضور کره شمالی را برای ایران هم مطلوب می دانند. درچنین فضایی فشارهای سیاسی و بین المللی کشورهای غربی برای اعمال محدودیت های اقتصادی و تکنولوژیک بر ضد ایران ، جاذبه ای برای چین و روسیه نخواهد داشت. آنها به روش های دیگری می اندیشند هر چند تلاش کشورهای غربی و لابی آنها برای همراه ساختن این دو کشور نیز ، عاملی تاثیر گذار است. آنها بر مدل تداوم مذاکرات در راستای متقاعد سازی persuation) ) و همچنین اغوا ( temptation ) پافشاری می کنند. این دو کشور بی علاقه نیستند تا به این شکل ، از یک سو مقاومت بازیگران رقیب را کاهش داده و از دیگر سو ، زمینه را برای کنش قاعده مند این بازیگران در سیاست بین الملل پدید آورند. الگوی دیپلماسی فشار نمی تواند نتایج مطلوبی برای طرفین کشمکش ایجاد کند . ایران تا کنون و از زمان اعلام رسمی فعالیت های هسته ای خود ، تخلفی از قواعد پادمان هسته ای نداشته و بر این اساس بسیاری از اقدامات 1+5 و حتی تهدیدات نظامی اسراییل و ایالات متحده نمی تواند نتایج موثری برای ثبات ، صلح و تعادل در عرصه بین المللی به وجود آورد. اعتراض ایران نیز به روند موجود مشخص است . پیگیری موضوعات هسته ای به صورت تبعیض آمیز توسط امریکا و کشورهای اروپایی از جمله این موارد اعتراض است . اگر چه ماهیت نظام بین الملل و ساختار موجود ، تبعیض آمیز است اما فشارهای پایان ناپذیر علیه ایران نمی تواند مطلوبتی ایجاد کند. در سال 2006 «کنت والتز» مقاله ای را با عنوان هسته ای شدن و امنیت بین الملل منتشر کرد. والتز در این مقاله معتقد بود که به کارگیری سیاست فشار نمی تواند برای امنیت بین الملل ، صلح به وجود آورد. وی بر این اعتقاد است که براساس نگرش رئالیسم ساختاری اگر کشوری همانند ایران - که از انگیزه قدرت در فضای منطق های و بین المللی برخوردار است - مورد توجه واقع شود در آن شرایط ایران به قواعدی که درتنظیم آن مشارکت داشته توجه بیشتری خواهد کرد. در حالی که نمی توان انتظار داشت در فضای فرادستی- فرودستی که کشورهای 1+ 5 منادی آن در حوزه امنیت بین الملل هستند در نهایت زمینه انصراف، کنار ه گیری و تسلیم ایران را به وجود آورد. این امر هیچ گونه ارتباطی با زمامداران، مدیران اجرایی و حتی نظا م های سیاسی ندارد. موقعیت ژئوپلیتیکی، فرهنگ سیاسی و نقش تاریخی ایران به گونه ای بوده است که نیازمند ابزارهایی برای امنیت خود و منطقه بوده است. ایران در سیاست هسته ای خود رویکرد قاعد ه مند را پیگیری کرده است؛ حتی پروتکل الحاقی توسط دولت خاتمی و احمد ی نژاد مورد پذیرش قرار گرفته و براین اساس زمینه برای تنظیم گزارشات فنی به آژانس و پذیرش بازرسان آژانس به وجود آمده است. در عین حال نگرش کشورهای اروپایی یعنی فرانسه ، انگلیس و آلمان در برخورد با ایران را می توان جلو ه ای از اتحاد اروپایی برای مقابله با تهدیدات موهوم دانست. آنان بر این اعتقادند که در چنین فرآیندی تکثیر قدرت از سوی کشورهای پیرامونی منجر به تهدیدات سازما ن یافته علیه آنان می شود بنابراین الگوی رفتاری آنان با نشانه هایی از جدال همراه است. اگر چه برخی از شعارهای پوپولیستی در جامعه ایران می تواند برداشت های غیرواقع بینانه اروپایی راتقویت کند، اما واقعیت آن است که در فضای موجود سیاست بین الملل به ویژه در شرایطی آژانس بین المللی انرژی اتمی باید در سال جاری بازنگری پادمان هست های را در دستور کار قرار دهد، کار پرمخاطر های برای امنیت جهانی خواهد بود.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 241]