تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1835288557
پيرترين زوج تازه ازدواج كرده !
واضح آرشیو وب فارسی:پرشین وی: سرگذشت پيرترين زوج تازه ازدواج كرده در يكي از روزهاي مياني زمستان 2008 لورا و چارلز لستر پشت ترافيك خروجي شهر، دست هاي همديگر را گرفتهاند و شيريني اين لحظهها را با چيزي عوض نميكنند. راهبندان براي اين تازه عروس و داماد كه پيرترين زوج تازه ازدواج كرده هستند و مجموعاً 178 سال عمر كردهاند، اهميت ندارد. آنها هنوز خود را جوان و سرشار از انرژي زندگي ميدانند و به دنبال ساختن لحظات عاشقانهاي براي يكديگر هستند. لورا هشتاد و پنج ساله، رانندة ماشين بزرگي است كه خانة متحرك آنها را به دنبال ميكشد و آن دو را به ماه عسل ميبرد. او با دقت عقربهها و نشانگرهاي ماشين جديدشان را كه همان روز صبح تحويل گرفتهاند، نگاه ميكند و به توصيههاي بانو ـ اسمي كه براي راهنماي الكترونيكي خودرو گذاشته ـ گوش ميدهد و در عين حال، هر لحظه به شوهرش ميگويد كه خيلي دوستش دارد و هر جا كه او بخواهد ميتواند ماشين را نگه دارد تا استراحت بكنند. چارلز نود و سه ساله به وضوح از ابراز علاقة همسرش لذت ميبرد و با لبخندي به پهناي صورتش ميگويد: «من مرد خوشبختي هستم. چه چيزي ميتواند بهتر از داشتن زني باشد كه دوستت دارد و هر لحظه مراقب آرامش و سلامتي آدم است». او حق دارد. هر كسي در سن و سال آنها چنين به آينده اميدوار باشد، سعادتمند است. اين سفر يك ماجراجويي به تمام معنا براي زوج شاد است. آنها ماشين خود را با بادكنكهاي سفيد و نوارهايي كه كلمة «تازه عروس و داماد» رويشان نقش بسته تزيين كردهاند و با شادي عكس العمل رانندگان و عابران را دنبال ميكنند. هيچ كس نميداند آنها در اتاقك متحرك، چه چيزهايي را قرار دادهاند. اين خانه، شايد به نوعي عجيبترين و خيال برانگيزترين خانة تمام دنيا باشد چون حامل لباس عروس پگي، ويلچر تازه داماد، يك لحاف پر هلويي رنگ دو نفرة زيبا، چند قوطي كنسرو و فنجانهاي گلدار قشنگي است كه از جمله هداياي ازدواج آنها به شمار ميرود. در حالي كه عروس سالمند به آرامي ماشين را از كنار خودروهايي كه رانندگان شان با تعجب و لبخند نگاهشان ميكنند ميگذراند، چارلز كنترل ضبط را بالا و پايين ميكند و سرانجام ميتواند موسيقي دلخواهش را پخش نمايد: چيزي در توصيف بهار و شكوفايي زندگي، چه موضوعي بهتر از اين ميتواند حس و حال اين جوان هاي با نشاط قديمي را زنده كند. آنها سه ماه پيش از ازدواجشان، در يك مركز مراقبت روزانة محلي سالمندان با هم آشنا شدهاند. در آن زمان هر دو همسران خود را از دست داده و سالهاي سال را در تنهايي سر كرده بودند. چارلز براي آشنايي با خانم پير پيشقدم شد و بعد، روزي او را به خوردن دسر دعوت كرد. در نود و سه سالگي ميدانست فرصت زيادي براي فكر كردن پيش روي خود ندارد. به همين خاطر پيش از آنكه لورا از سر ميز بلند شود، تشكر كند و به دنبال كار خود برود از او درخواست ازدواج كرد. او گفته بود: «با من عروسي كن! تا هيچ كداممان تنها نمانيم». دليلي وجود نداشت اين آخرين امكان براي شاد و با هم بودن را از دست بدهند. لورا بدون معطلي پيشنهاد را پذيرفت و آنها به سادگي نامزد شدند و تا زمان تهية مدارك لازم براي ازدواج يعني سه روز بعد، نامزد ماندند. طي اين مدت آن دو فرزندان جيمز، دوستان وءے؛ ّّ اقوام خود را در جريان گذاشتند و دعوت كردند تا در جشن عروسي شركت كنند. لورا و چارلز بدون توجه به سن و سالشان لباسهاي زيبايي خريدند و همچون زوجهاي جوان با دسته گل و لبخند راهي دفتر اسناد رسمي شدند. مهماني در محل ديگري برگزار ميشد و آنها به جز شهود خود، انتظار ديدن كسان ديگري را نداشتند اما در آنجا با گروههايي از تلويزيونهاي سوئد، ژاپن، ايتاليا، آمريكا و انگليس مواجه شدند كه همگي ميخواستند مراسم ازدواج مسنترين زوج دنيا را به تصوير بكشند و به مخاطبان خود نشان دهند. سه ماه نخست زندگي زوج سالخورده با خوبي و خوشي سپري شد و آنها در اواسط زمستان به ايرلند رفتند. تا در روز والنتاين، ازدواجشان را در كليساي منطقهاي كه لورا سالهاي سال در زمان حيات همسر اولش در آنجا زندگي ميكرد و خاطرات زيادي از آنجا داشت، تجديد كنند و مراسم مذهبي ويژهاي را براي متبرك كردن وصلت خود انجام دهند. اين، آغاز سفر ماه عسل بود كه با سرعت هفتاد كيلومتر در ساعت آغاز شد. در روز والنتاين، تازه عروس و داماد به مقصد رسيدند، در نزديكي كليسا ماشين خود را پارك كردند و در خانة متحرك لباسهاي رسمي خود را مجدداً پوشيدند. لورا با دقت نيم تاج عروسي را بر روي موهاي كم پشت خود گذاشت و بازو به بازوي همسرش كه نميتوانست از او چشم بردارد، به سالني كه با دوستان و آشنايان قديمياش پر شده بود، پا گذاشت. او قادر نبود جلوي خودش را بگيرد و به شوهر كهنسالش نگويد كه چقدر هيجان زده به نظر ميرسد؛ درست مثل دختربچهاي كه براي اولين بار ميخواهد به مسافرت برود! احساس خوب و غيرقابل توصيف ناشي از اين سفر كوتاه مثل يك گلولة برف كه در دامنة كوهي سفيدپوش به بهمني عظيم تبديل ميشود، تمام ذهن آنها را پر كرد و سفر چند روزه، به يك مسافرت طولاني به گوشه و كنار كشور تبديل شد. تازه عروس و داماد از خود ميپرسيدند چرا به ريچموند، زادگاه لورا نروند و از آنجا به ولز منطقهاي كه چارلز سالهاي جواني را در آن سر كرده، سري نزنند و سرانجام در كلبة روستايي زيبايي در اسكاتلند كه پيرزن نزديك به نيم قرن پيش، خريده بود سفر خود را به پايان نرسانند. اين مسافرت طولاني، از ماه عسلهايي كه عموم مردم انتخاب ميكردند، جالبتر، هيجانانگيزتر و به مراتب خوشايندتر بود. به خصوص كه طي چنين مسيرهايي براي اكثر افراد در سن و سال آنها يك رويا به حساب ميآمد. ولي زندگي مشترك پر از عشق، باعث نشاط و افزايش انرژي هر دويشان شده بود و سختيهاي راه اصلاً به نظرشان نميآمد. آنها به پزشك معالجشان هيچ حرفي از تصميم خود نزدند و با كسي هم مشورت نكردند چرا كه ميدانستند قطعاً منعشان ميكنند. ولي هيچ كس كه از حال واقعي و ميزان خوشبختيشان خبر نداشت. آنها پيرترين و خوشبختترين زوج تمام دنيا بودند. تازه عروس و داماد عجيب در ميانة سفر خود با نشريات و شبكههاي تلويزيوني مختلف گفت و گو كردند. چارلز گفت كه به فكر ازدواج دوباره نبوده و خيلي اتفاقي به لورا بر خورده. اما حالا تحت هيچ شرايطي نميخواهد او را از دست بدهد چرا كه بيش از هر كسي در دنيا دوستش دارد و به هيچ وجه هم نميخواهد او را تغيير دهد و وادارش كند تا ويژگيهاي ديگري داشته باشد. داماد نود و سه ساله دوران تجردش را به ياد ميآورد و ميگويد كه چطور هر روز براي فرار از تنهايي به فرزندان و اقوام خود زنگ ميزده و از اينكه مزاحمشان ميشده، تا چه حد احساس ناراحتي ميكرده ولي وقتي تصميم به ازدواج گرفته همة نزديكانش او را برحذر داشته و توصيه كردهاند عاقلانه رفتار كند و به چنين كار احمقانهاي دست نزند. ولي او در جواب گفته كه شجاعت تنها زندگي كردن و مهمتر از آن در بيكسي مردن را ندارد و ميداند لورا با روح مهربانش، احساسات و عواطف و حرفهاي او را با جان و دل درك ميكند. لورا هم از اين اتفاق همواره به خوبي ياد ميكند. چرا كه مدتهاي طولاني پس از مرگ همسرش با افسردگي دست به گريبان بوده و به علت نداشتن فرزند و فاميل درجه اول از مشكلي كه اغلب سالمندان منزوي از آن رنج ميبرند، به سختي آزار ديده. علاوه بر اين، او برخلاف چارلز از زندگي مشترك عاشقانه و خاطرات خوبي هم برخوردار نبود كه با يادآوريشان لحظهها را سپري كند. او ميگويد: «من در ازدواج اولم خوشبخت نبودم و بيشتر دختر آقاي كلارك به حساب ميآمدم تا همسرش! من او را دوستش نداشتم و مفهوم عشق را درك نميكردم. مجموعهاي از رويدادهاي غمانگيز دست به دست هم داد و باعث شد تا پدر، مادر و برادرم را در كمتر از يك سال از دست بدهم و به كسي كه دلداريام بدهد و از من مراقبت كند نياز پيدا كنم. در همان زمان با آقاي كلارك آشنا شدم و بدون اينكه عاشقش باشم يا در نبودش براي او احساس دلتنگي كنم، ازدواج كردم. من نميدانستم با اين كار، چه چيزي را از دست ميدهم. اما ازدواج مجدد، در همين چند ماهه باعث شد كه نگاه ديگري به دنيا و عواطف خودم پيدا كنم. حتي وقتي مشاور حقوقيام به من تلفن زد و پرسيد آيا واقعاً مردي را كه ميخواهم با او زندگي كنم، ميشناسم، با آرامش و اطمينان خاطر به او گفتم چارلز يك آقاي به تمام معني است كه هميشه مورد احترام مردم شهري كه مدتها در سمت شهردار آن خدمت كرده، بوده. اين توضيح او را قانع كرد». عروس كهنسال ادامه ميدهد: «حالا همة دوستانمان فكر ميكنند كه ما از ابتدا براي يكديگر آفريده شدهايم و همين طور هم هست. ما تمام مدت در كنار هم شاد هستيم. همسايگان اغلب از سوژههايي كه براي شوخي كردن پيدا ميكنيم، تعجب ميكنند. بايد بگويم كه اصلاً از ازدواجم پشيمان نيستم. هر لحظه كه به چشمان پير اما عاشق همسرم نگاه ميكنم، مردي فوق العاده جذاب و مهربان را ميبينم كه عميقاً دوستش دارم. اين، همان چيزي است كه يك عمر انتظارش را ميكشيدم و هميشه در حسرتش بودم. خوشبختانه حالا به آرزويم رسيدهام ولي هنوز به اندازة كافي از سعادت زناشويي بهره نبردهام. به خاطر همين، هرگز همسرم را آقاي مسيون صدا نميزنم و با نام كوچكش و الفاظي مثل عزيزم و عشقم مينامم». سفر طولاني و ماجراجويانه آنها چندان هم راحت نيست. چرا كه نميتوانند نقشهها را بخوانند و از مسيرها سر در بياورند. از بسياري از وسايل و امكانات ماشين جديدشان هم سر در نميآورند و اگر اشتباهاً به دگمهاي دست بزنند ممكن است با مشكل مواجه شوند. اگر هم در جايي پنچر كنند، بايد منتظر بايستند تا كسي به كمكشان بيايد. در موقعيت آنها، وضع سلامتي هم چندان ثابت نيست. به خصوص كه اگر لورا مراقب نباشد، مرد نود و سه ساله ترجيح ميدهد داروهايش را نخورد. همچنان كه در آغاز ازدواج، او چيزي از قرص هايش نگفته و سر خود همة آنها را كنار گذاشته بود. تااينكه روزي دخترش از نامادري خود در مورد مصرف سر وقت داروها پرسيد و وقتي لورا در خانه دنبال قرصها گشت، متوجه شد تمامشان را دور ريخته است! قند خون چارلز بالاست و بايد مراقب سلامتياش باشد. ولي خوشبختانه مشكل حافظه ندارد. او هنوز هم از حضور ذهن برخوردار است و با وجود گذشت 55 سال از مرگ همسر اولش به خوبي تمام روزها را به ياد ميآورد و با اينكه آن زمان هم خوشبخت بوده اما اين ازدواج را بهتر و شيرينتر ميداند و ميگويد: «بايد به سن من برسيد كه بفهميد هيچ چيزي بهتر از داشتن يك همسر خوب ارزش ندارد. زندگي مشترك در صورتي كه فرد مناسبي را انتخاب كرده باشيد، خيلي عالي است ولي در غير اين صورت، جهنم بهتر از خانه خواهد بود». و آيا لورا فرد مناسبي است؟ البته! تازه عروس، پتوي سفري را روي زانوهاي همسرش مياندازد و پاهاي لاغر پيرمرد را ميپوشاند تا سرما نخورد. آنها تصميم دارند در كنار هم تمام دنيا را ببينند. اين سفر، فقط آغاز راه آن هاست.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: پرشین وی]
[مشاهده در: www.persianv.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 500]
صفحات پیشنهادی
پيرترين زوج تازه ازدواج كرده !
سرگذشت پيرترين زوج تازه ازدواج كرده در يكي از روزهاي مياني زمستان 2008 لورا و چارلز لستر پشت ترافيك خروجي شهر، دست هاي همديگر را گرفتهاند و شيريني اين ...
سرگذشت پيرترين زوج تازه ازدواج كرده در يكي از روزهاي مياني زمستان 2008 لورا و چارلز لستر پشت ترافيك خروجي شهر، دست هاي همديگر را گرفتهاند و شيريني اين ...
پیرترین پزشک جهان
پيرترين زوج تازه ازدواج كرده ! سرگذشت پيرترين زوج تازه ازدواج كرده در يكي از روزهاي مياني زمستان 2008 لورا و چارلز .... آنها به پزشك معالجشان هيچ حرفي از تصميم ...
پيرترين زوج تازه ازدواج كرده ! سرگذشت پيرترين زوج تازه ازدواج كرده در يكي از روزهاي مياني زمستان 2008 لورا و چارلز .... آنها به پزشك معالجشان هيچ حرفي از تصميم ...
نظر عروس و داماد نود ساله درباره عشق
پيرترين زوج تازه ازدواج كرده ! راهبندان براي اين تازه عروس و داماد كه پيرترين زوج تازه ازدواج كرده هستند و مجموعاً 178 ... چارلز نود و سه ساله به وضوح از ابراز علاقة همسرش ...
پيرترين زوج تازه ازدواج كرده ! راهبندان براي اين تازه عروس و داماد كه پيرترين زوج تازه ازدواج كرده هستند و مجموعاً 178 ... چارلز نود و سه ساله به وضوح از ابراز علاقة همسرش ...
مراسم ازدواج عروس وداماد سالمند(عکس)
راهبندان براي اين تازه عروس و داماد كه پيرترين زوج تازه ازدواج كرده هستند و مجموعاً 178 ... عروس و داماد» رويشان نقش بسته تزيين كردهاند و با شادي عكس العمل رانندگان و ...
راهبندان براي اين تازه عروس و داماد كه پيرترين زوج تازه ازدواج كرده هستند و مجموعاً 178 ... عروس و داماد» رويشان نقش بسته تزيين كردهاند و با شادي عكس العمل رانندگان و ...
رفتار زوجهای جوان بعد از ازدواج
سرگذشت پيرترين زوج تازه ازدواج كرده در يكي از روزهاي مياني زمستان 2008 لورا و ... چارلز براي آشنايي با خانم پير پيشقدم شد و بعد، روزي او را به خوردن دسر دعوت .
سرگذشت پيرترين زوج تازه ازدواج كرده در يكي از روزهاي مياني زمستان 2008 لورا و ... چارلز براي آشنايي با خانم پير پيشقدم شد و بعد، روزي او را به خوردن دسر دعوت .
لبــاس عــروس در اقوام مختلف + تصاویر
پيرترين زوج تازه ازدواج كرده ! راهبندان براي اين تازه عروس و داماد كه پيرترين زوج تازه ازدواج كرده هستند و مجموعاً 178 ... به نوعي عجيبترين و خيال برانگيزترين خانة ...
پيرترين زوج تازه ازدواج كرده ! راهبندان براي اين تازه عروس و داماد كه پيرترين زوج تازه ازدواج كرده هستند و مجموعاً 178 ... به نوعي عجيبترين و خيال برانگيزترين خانة ...
چهره تازه تام هنكس!
"تام هنكس" معتمدترين چهره آمريكا · رایت و تبدیل فرمت های صوتی با Arial CD Ripper 1.9.7 (قابل ... پيرترين زوج تازه ازدواج كرده ! sms : وقتی خواستم زندگی کنم .
"تام هنكس" معتمدترين چهره آمريكا · رایت و تبدیل فرمت های صوتی با Arial CD Ripper 1.9.7 (قابل ... پيرترين زوج تازه ازدواج كرده ! sms : وقتی خواستم زندگی کنم .
فقط تازه عروسها بخوانند
فقط تازه عروسها بخوانند-اگر تازه ازدواج كردهاید و هنوز موقع غذا درستكردن نمیدانید باید اول نمك را بریزید یا فلفل اما امشب كلی مهمان ... پيرترين زوج تازه ازدواج كرده !
فقط تازه عروسها بخوانند-اگر تازه ازدواج كردهاید و هنوز موقع غذا درستكردن نمیدانید باید اول نمك را بریزید یا فلفل اما امشب كلی مهمان ... پيرترين زوج تازه ازدواج كرده !
عکس: شوخی با عروس خانم ها
پيرترين زوج تازه ازدواج كرده ! آنها ماشين خود را با بادكنكهاي سفيد و نوارهايي كه كلمة «تازه عروس و داماد» رويشان نقش بسته تزيين كردهاند و با شادي عكس العمل ...
پيرترين زوج تازه ازدواج كرده ! آنها ماشين خود را با بادكنكهاي سفيد و نوارهايي كه كلمة «تازه عروس و داماد» رويشان نقش بسته تزيين كردهاند و با شادي عكس العمل ...
ازدواج مرد ۴۲ ساله با پسر ۱۶ ساله
... گذاشته اند. با شنيدن خبر ازدواج، شورای عشيره آن دو را محکوم ب. ... يک زوج همجنس برای اولين بار در پاکستان طی مراسم علنی “ازدواج کرده اند. گزارش هايی که از ... در ازدواج سلطنتی ... بازیگرانی که خیلی دیر بچهدار شدند+ پیرترین پدران دنیا ... این مرد هر روز پیادهروی میکرد و در دوران کودکی شیر تازه شتر مینوشیده است. سال ... او که ۴ ...
... گذاشته اند. با شنيدن خبر ازدواج، شورای عشيره آن دو را محکوم ب. ... يک زوج همجنس برای اولين بار در پاکستان طی مراسم علنی “ازدواج کرده اند. گزارش هايی که از ... در ازدواج سلطنتی ... بازیگرانی که خیلی دیر بچهدار شدند+ پیرترین پدران دنیا ... این مرد هر روز پیادهروی میکرد و در دوران کودکی شیر تازه شتر مینوشیده است. سال ... او که ۴ ...
-
تصویری
پربازدیدترینها