پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان
پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا
دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک
تجهیزات و دستگاه های کلینیک زیبایی
سررسید تبلیغاتی 1404 چگونه میتواند برندینگ کسبوکارتان را تقویت کند؟
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
تعداد کل بازدیدها :
1852035211
اولويت هاي توسعه صنعت گاز
واضح آرشیو وب فارسی:اطلاعات: اولويت هاي توسعه صنعت گاز
هرسال بر تعداد مجهولهاي صنعت گاز افزوده ميشود و ميرود تا به معادلهاي چندمجهولي و غيرقابل حل تبديل شود.
از 20 سال گذشته به اين سو بخشهاي بالادستي همچون توليد، انتقال و توزيع با سرعت توسعه پيدا كردهاند اما بخش مصرف نيز در اين مسابقه بر سرعت خود افزوده است.
در تمام طول 10 سال گذشته تراز گاز در زمستان منفي بوده و اين براي دومين كشور دارنده ذخاير گاز طبيعي جهان نميتواند نشانه خوبي باشد.
از سوي ديگر، براساس اسناد بالادستي، ايران بايد حضور موثري در تجارت جهاني گاز نيز داشته باشد اما روند غيرقابل كنترل مصرف چشمانداز روشني را در اين بخش نشان نميدهد. وجود ذخاير عظيم گاز در كشور موجب ميشود تا در كنار ساير مولفهها همچون موقعيت استراتژيك، ذخاير عظيم نفت و كانيها، نيروي انساني متخصص و... ايران به كشوري بيبديل تبديل شود.
تمام اين ويژگيها و مزايا نيازمند مديريت و نگاه خاص به ذخاير و داشتههاست.
گاز به عنوان سوخت پاك، انرژي برتر آينده محسوب ميشود.
اين صنعت با چالشهاي زيادي روبروست كه هر كدام نيازمند صرف وقت، برنامه و هزينه است.
براي بررسي چالشهاي صنعت گاز با مهندس عزيزالله رمضاني، معاون وزير نفت و مديرعامل شركت ملي گاز گفتگويي انجام دادهايم كه در پي ميآيد:
* عدهاي از كارشناسان اعتقاد دارند كه صنعت گاز از نبود استراتژي رنج ميبرد و براي تاييد گفتههايشان هم ميگويند كه تمام هم و غم اين شركت بايد صرف تامين گاز زمان پيك مصرف باشد. آيا اين گفته را قبول داريد؟
** در حال حاضر گاز طبيعي به عنوان سوخت اصلي در كشور است و برآوردها نشان ميدهد كه در حال حاضر در حدود 61 درصد سهم انرژي را گاز طبيعي تشكيل ميدهد.
پاسخگويي به اين حجم مصرف بالا در بخش گاز طبيعي نميتواند ناقد استراتژي باشد و بدون وجود يك استراتژي نميتوانيم اين ميزان گاز را تامين كرد. ضمن اينكه اداره صنعتي با اين حجم گسترده بدون استراتژي غيرممكن است. از طرفي ما بايد اهداف خود را از استراتژي مشخص كنيم، يك زمان مجموعه صنعت گاز برنامههايي را تنظيم و براساس برنامههاي اعلامي ما راهبردهاي اين صنعت مشخص ميشود، اما زماني ديگر نهادهايي مثل دولت، مجلس و مجمع تشخيص مصلحت نظام در تدوين اين استراتژي نقش دارند.
از طرفي وقتي يك موازنه بين توليد، مصرف و بقيه زنجيره گاز اعم از انتقال و پالايش برقرار ميشود نشاندهنده آن است كه يك هماهنگي بين فعاليتها وجود دارد.
در بحث گاز، بخش مصرف از حيطه اختيارات شركت ملي گاز به عنوان تامينكننده انرژي خارج است بر همين اساس ميزان مصرف ممكن است به حدي افزايش پيدا كند كه به ساير بخشها نيز فشار ميآورد. همانگونه كه طي سالهاي گذشته به علت فقدان استراتژي در بخش مصرف بخشهاي بالادستي همچون توليد، پالايش و انتقال با يك فشار مضاعف روبرو شدهاند.
* به نظر ميرسد كه شما استراتژي را به هماهنگي تقليل معنا ميدهيد.
** در حال حاضر در كشور يك سند چشمانداز 20 ساله داريم كه اهداف و وظايف بخش گاز در آن پيشبيني شده است - در اين سند اعلام شده كه تا سال 1404 بايد چه بخشي از مصارف انرژي كشور راگاز تشكيل دهد از سوي ديگر جايگاه ايران در زمينه تجارت گاز نيز آمده است.
اين سند چشمانداز راميتوانيم به عنوان نقطه استراتژيك بخش گاز تلقي كنيم و با اعمال راهكارهايي بايد به آن نقطه مطلوب برسيم.
از سويي، اگر شروع فعاليت گازرساني را 20 سال قبل در نظر بگيريم، رسيدن به نقطه فعلي نميتواند بدون استراتژي باشد.
حتما يك استراتژي وجود داشته كه توانسته نياز بخشهاي مختلف را تعريف كرده و منابع مالي موردنياز را تامين كند.
پروژههاي گاز چه در بخش بالادستي و چه در بخش انتقال زمان بر است بدون داشتن يك استراتژي اصلا اجرايش امكانپذير نيست.
* آيا اهدافي كه در سند چشمانداز براي بخش گاز تعريف شده دستيافتني است؟
** فكر ميكنم كه در بخش گاز خيلي دور از دسترس نيست. بهعنوان مثال در سند چشمانداز آمده كه 95 درصد شهرها زيرپوشش گاز شهري قرار گيرد، درحال حاضر 88 درصد اين رقم محقق شده و رسيدن به رقم تعيين شده در سند چشمانداز دور از دسترس نيست.
* دربخش توليد و بالادستي چهطور؟
** در بخش توليد و بالادستي بايد 2 اقدام صورت گيرد. يكي اينكه ظرفيت توليد افزايش يافته و ديگر اينكه رشد مصرف بايد مديريت و كنترل شود؛ به اين معنا كه اگر مصرف را مديريت نكنيم هر ميزان هم كه توليد داشته باشيم همه را بايد به مصارف داخلي اختصاص دهيم. درصورت مديريت نكردن مصرف داخلي نهتنها گازي براي صادرات نميماند، بلكه حتي صادرات نفت نيز دچار مشكل ميشود. به نظر ميرسد طي سالهاي گذشته در بخش مصرف خيلي كوتاهي شده كه اين كوتاهي هم از جانب مصرفكننده و هم از جانب سياستگذاران بوده است كه البته در اين بخش از برنامه عقب هستيم.
* عدهاي از كارشناسان اعتقاد دارند كه منابع مالي اولويت صنعت نفت نيست، بلكه استراتژي و برنامهريزي بايد در اولويت قرار گيرد. چگونه ارزيابي ميكنيد؟
** در بخش گاز، استراتژي در اولويت است. اما براي رسيدن به نقطه مطلوب، منابع مالي يك ابزار محسوب ميشود. وجود نيروي انساني متخصص و كارآمد و تكنولوژي در رتبههاي بعدي قرار دارد.
اگر اين عوامل را در اختيار داشته باشيم، رسيدن به نقطه آرماني امكانپذير است.
از سويي منابع مالي نيز خود به چند دسته تقسيم ميشود. دربخش منابع مالي يا بايد به منابع دولتي متكي بود و يا از درآمدهاي شركت استفاده كرد. بخشي از نيازهاي مالي رانيز ميتوان از طريق فاينانس تامين كرد.
دولت خيلي به پروژههاي گاز كمك نميكند چرا كه استنباطش اين است كه صنعت نفت وگاز جاذبه لازم را دارد تا بتواند از منابع داخلي و يا فاينانس نيازهاي مالي خود را تامين كند.
نكته قابل توجه اينكه در استفاده از منابع داخلي به دليل اينكه از سال 83 و با اجراي طرح تثبيت قيمتها هيچگونه افزايش قيمتي نداشتهايم و متاسفانه تكيهبر منابع داخلي براي اجراي پروژههاي عظيم توسعهاي امكانپذير نيست.
در بحث منابع مالي با محدوديت مواجه هستيم و همين امر مانعي در راه رسيدن به اهداف تعيين شده است. بايد راهكارهاي جديدي پيدا كنيم.
* راهكارهاي جديد يعني چه؟
** چند راهكار وجود دارد. اولين موضوع، واقعي كردن قيمت گاز است. درحال حاضر هزينههاي عملياتي ما با فرض اينكه گاز را برسر چاه صفر تومان تحويل بگيريم، بازهم هزينههاي عملياتي از قيمت فروش گاز بيشتر است.
به اين معنا كه اگر گاز را از چاهي در خليج فارس استخراج، پالايش، انتقال و توزيع كنيم، هر متر مكعبي 15 تومان هزينه دارد درحالي كه همين گاز 8 تومان در اختيار مشتركان قرار ميگيرد. ما بايد در جهت واقعيكردن قيمت گاز حركت كنيم.
* هزينهاي كه براي عمليات ذكر كرديد، خيلي زياد نيست؟
** به اين دليل است كه ما در حجم بالا، گاز را ميفروشيم و هزينههاي سرباري كه برروي يك متر مكعب سرشكن ميشود، موجب كم شدن هزينههاي عملياتي ميشود.
يك بار ديگر تاكيد ميكنم، در صورتي كه سرمايهگذاري منوط به منابع داخلي شركت گاز شود، بايد اين منابع، هزينههاي عملياتي را پوشش داده و حتي بالاتر از آن نيز باشد تا مابهالتفاوت آن صرف سرمايهگذاري شود. درحال حاضر آن مابهالتفاوت را نداريم تا در طرحها سرمايهگذاري كنيم.
* پس ميتوانيم نتيجه بگيريم كه از سال 83 به بعد از برنامه عقب هستيم.
** در بخش قيمتگذاري بله.
* نه باتوجه به اينكه نتوانستهايد بخشي از طرحهاي توسعهاي را با استفاده از منابع داخلي اجرايي كنيد.
** البته بخش اندكي از اين كارها شده است. به عنوان مثال امسال بايد 40 درصد منابع مالي پروژهها از طريق فاينانس تامين شده بخش اندكي با استفاده از كمكهاي وزارت نفت و بقيه آن با استفاده از منابع داخلي صورت ميگرفت. و اين منابع داخلي عمدتا در بخش توزيع ميتواند موثر باشد. در پروژههاي انتقال و پالايش كه هزينههاي بالايي دارد، نميتواند كمك كند.
* از آن 40 درصد فاينانس چه ميزانش محقق شده است؟
** باتوجه به شرايط جديدي كه حكمفرماست در سال جاري در زمينه استفاده از فاينانس خيلي توفيق نداشتيم.
* پس ميتوانيم نتيجه بگيريم كه دسترسي به اهداف سند چشمانداز به تاخير ميافتد.
** بله! اگر همين روند ادامه داشته باشد مطمئنا با مشكل مواجه ميشويم. به همين دليل فكر ميكنم بايد به دنبال راهكارهاي جديد بود.
* در سند چشمانداز صنعت نفت عمده سرمايهگذاريها در اين صنعت را خارجي در نظر گرفته بودند و بحث قيمت خيلي مطرح نبوده و با توجه به آنچه كه شما ميگوييد، خيلي چشمانداز روشني نداريم.
** در حال حاضر با ارائه طرح هدفمند كردن يارانهها و در صورت تصويب آن در مجلس، حركتهايي بر روي قيمت انجام ميشود. در صورت اجراي آن مطمئنا كمك ميكند كه طرحها زودتر به نتيجه برسد.
ما خيلي اميدوار هستيم كه از محل افزايش تعرفه گاز بتوانيم اجراي طرحها و پروژههايمان را سرعت ببخشيم. و با افزايش درآمد ناشي از افزايش تعرفه گاز ميتوانيم آن شكاف و عقبماندگي در راه رسيدن به اهداف سند چشمانداز را جبران كنيم.
* چگونه ميخواهيد حجم كلان منابع مالي را كه بايد از طريق منابع خارجي تامين ميشد را از طريق افزايش قيمت جبران كنيد؟
** در خود سند چشمانداز كشور اشارهاي به نوع سرمايهگذاري نشده است آن چيزي كه شما ميگوييد برنامه داخلي وزارت نفت است.
* در برنامه وزارت نفت هم بر اين اهداف تاكيد شده است.
** پس از گذشت زمان از تدوين يك برنامه، آن را مورد ارزيابي مجدد قرار ميدهند و در صورت وجود موانع، راهكارهايي براي عبور از آن ميانديشند.
* در متن سند چشمانداز صنعت نفت آمده است بيش از 75 درصد منابع مورد نياز بايد از محل منابع مالي بخشهاي تعاوني، خصوصي داخلي و بهويژه منابع خارجي به صورت سرمايهگذاري مستقيم خارجي در بخشهاي قابل پذيرش سرمايهگذاري، استفاده از منابع در قالب فاينانس و قراردادهاي بيع متقابل تامين شود.
** فاينانس در پروژههاي پالايشگاهي و پتروشيمي و پروژههايي كه محصول توليد ميكنند، موضوعيت دارد.در بخش گازرساني بخش عمدهاي از سرمايهگذاريها در شهرها و روستاهاست به همين دليل جذابيت لازم براي جذب سرمايه را ندارد.
* پيش از اين مديران ارشد گاز چند پارگي مديريتي در بخش گاز را يكي از چالشهاي اين صنعت اعلام ميكردند حال شما ساختار فعلي را كه توليد در يك بخش، پالايش و توزيع در بخشي ديگر و صادرات در معاونتي مجزا را مناسب ميدانيد؟
** من شخصا وضعيت فعلي را مطلوب نميدانم. باتوجه به وجود ذخاير غني گاز در ايران و براي اينكه بتوانيم حضوري موثر در سطح بينالمللي داشته باشيم بايد ببينيم كه الگوي مطلوب جهاني در حال حاضر چيست.
شركتهاي بزرگ گازي جهان تمام زنجيره ارزش گاز اعم از توليد، پالايش، انتقال، توزيع و صادرات را در يك مجموعه متمركز كردهاند. حتي برخي از شركتها براي تنوع بخشي از اقدامات خود در حوزههايي همچون گاز مايع و توليد برق نيز حضور مييابند.
تمام اين اقدامات براي نفوذ بيشتر در بازار گاز است.ساختار فعلي صنعت گاز با وضعيت مطلوب مطابقت ندارد. بايد بررسي شود تا بتوانيم گزينههاي بهتري براس ساختار مديريت صنعت گاز طراحي شود.
* آيا ساختاري را پيشنهاد داده و دنبال تصويب آن بودهايد؟
** مطالعاتي را از طريق مشاور آغاز كردهايم. مشاور 2 فاز از كارهاي مطالعاتي را انجام داده و به اين جمعبندي رسيده كه بايد بين بخشهاي مختلف ادغام صورت گيرد. و بخشهاي توليد از منابع مستقل، پالايش، انتقال، توزيع و صادرات در يك مجموعه قرار گيرد.
* اين مطالعات اززمان آقاي كساييزاده شروع شده است؟
** بله! براي اينكه برنامههاي مطالعاتي طولاني مدت است و معمولا به گونهاي نيست كه در ظرف 6 ماه يا يكسال به نتيجه برسد.
* آيا شما ايده جديدي به نظرات مشاور اضافه نكرديد؟
** خير، البته مشاور جلساتي را بهطور منظم با هيات مديره برگزار ميكند و در پايان هر مرحله گزارشي به هيات مديره ارائه كرده و تاييديه ميگيرد. به نظر ميرسد كه ادغام فعاليتهاي توليدي، پالايشي، انتقال و توزيع وضعيت مطلوبتري از لحاظ عمليات در داخل كشور و بالا بردن قدرت رقابت با شركتهاي خارج ايجاد ميكند.
* كمبود نيروي انساني متخصص را به عنوان يكي از چالشهاي صنعت گاز به حساب ميآورند. فارغ از مباحث كليشهاي نوع نگاه شما به نيروي انساني چگونه است؟ از سوي ديگر در حكم وزير براي انتصاب شما نيز بر جذب و پرورش نيرو تاكيد شده است.
** در حال حاضر ما در جذب نيروي انساني حساسيتهايي را به خرج ميدهيم. ما از 2 كانال اقدام به جذب نيرو ميكنيم.يكي از طريق استخدام نخبگان و افرادي كه داراي يك سري ويژگيهاي خاص هستند، از سوي ديگر، بخشي ديگر از كاركنان خود را از طريق آزمونهاي سراسري استخدام ميكنيم. براي ورود به آزمون شرايط خاصي تعريف كردهايم و پس از موفقيت فرد در آزمونهاي كتبي، از داوطلب تستهاي روانشناسي، شخصيتشناسي و هوش گرفته ميشود.از سوي ديگر افراد جذب شده، آموزشهاي لازم براي روبرو شدن با شرايط سخت و پيچيده را ميبينند.
كاركنان بخشهاي عملياتي گاز همواره در معرض تصميمگيري قرار دارند. از طرفي دورههاي آموزشي ميان و بلندمدت براي كاركنان تعريف شده است.
* آقاي مهندس! به نظر ميرسد كه پاسخ شما باز هم كليشهاي شد همه سازمانها اين مواردي را كه شما برشمرديد در بحث نيروي انساني مطرح ميكنند. آيا ميتوان از صحبتهاي شما نتيجهگيري كرد كه صنعت گاز در بخش نيروي انساني با مشكلي مواجه نيست؟
** يك زمان است كه نيروها را آموزش داده و ديگر مشكلي از اين بابت نداريد. اما يك زمان ديگر انتظار داريد كه نيروهايتان به گونهاي عمل كنند كه سازمان همواره در جهت تعالي حركت كند.
به نظر من در صنعت گاز بايد بر شق دوم تاكيد شود.در حال حاضر با همين نيروي انساني ميتوان اين سيستم عظيم را راهبري كرد، اما براي اينكه اين صنعت مرتبا رشد و توسعه پيدا كرده و هزينهها را پايين بياورد و كاركنان در نظام تصميمگيري مشاركت داشته باشند، بايد نوع نگاه به نيروي انساني تغيير يابد.
در اين زمينه به مديريت منابع انساني دستور داده شده تا طرحهايي را در جهت تعالي بخشيدن به صنعت گاز آماده كنند.
* وقتي با يكي از مديران يكي از پالايشگاههاي گاز صحبت ميكردم، ميگفت كه در كشورهاي حاشيه خليج فارس 3 تا 4 برابر حقوقي كه در ايران دريافت ميكند، پرداخت ميكنند همچنان سوال مرا پاسخ نداديد كه نگاه شما به نيروي انساني چگونه است و چه برنامه عملي براي حفظ نيروهاي متخصص و جذب نيروهاي جديد داريد؟
** در بحث انگيزش كاركنان بخشي به مسائل مادي و بخشي به رفتار و مسائل معنوي برميگردد.
در بحث مادي ما تابع سيستم كلان وزارت نفت هستيم. اينكه نيروها از يك سازمان ميروند يك واقعيت است و نميتوان كتمان كرد.
اكثر افرادي كه از صنعت نفت خارج ميشوند به علت حقوق و مسائل مادي است. اما براي اينكه سطح حقوق افزايش يابد بايد در كل وزارت نفت تصميمگيري شود.
در مقاطعي در گذشته، وزارت نفت بالاترين حقوقها را داشته و كمتر از اين صنعت خارج ميشدند.
اما در حال حاضر متاسفانه اينگونه نيست و با توجه به توسعه صنعت نفت و گاز در جنوب كشور، صنعت نفت نتواند متخصصان و نخبگان را جذب كند. ما بايد بتوانيم هم سطح حقوق و دستمزد را در حد معقولي نگه داريم و هم جنبههاي معنوي و ايجاد دلبستگي در كاركنان به سازمان را افزايش دهيم.
* تحليلي داريد كه طي سالهاي آينده چه تعداد نيرو بايد جذب صنعت گاز شود؟
** الان اعداد و ارقام آن را ندارم اما در بحث نيروي انساني دو بحث داريم يكي جذب نيروي جديد و ديگري جذب براي جانشيني افرادي كه از سيستم خارج ميشوند.به نظر ميرسد سالانه بايد حدود 1000 تا 1500 نفر جذب صنعت گاز شود.
* براساس آمارها اعلام ميشود كه ما دومين كشور داراي ذخيره گاز هستيم اما تعجبآور اينكه هيچ نقشي در تجارت گاز نداريم حال چه بايد كرد كه ايران به يك بازيگر فعال در اين عرصه تبديل شود؟
** سوال بسيار خوبي كرديد و فكر ما را نيز بسيار مشغول كرده است اگر بخواهم به اين سئوال پاسخ بدهم بايد ببينيم كه وضعيت فعلي ما چگونه است. توليد فعلي گاز در حال حاضر در حدود 530 ميليون مترمكعب در وزارت كه متاسفانه 70 تا 80 درصد آن در بخش خانگي مصرف ميشود اين به آن معنا است كه 80 درصد اين انرژي با ارزش در بخشهاي مورد استفاده قرار ميگيرد كه نه ارزش افزودهاي دارد و نه به توليد و ثروت ملي كمك ميكند و نه باعث ايجاد اشتغال در كشور ميشود. ما بايد تركيب مصرف را به سمت صنعت تغيير جهت بدهيم.
حال اين سئوال پيش ميآيد كه آيا واقعا نياز كشور نيز همين 530 ميليون مترمكعب در روز است.
از سوي ديگر روزانه در حدود 300 ميليون ليتر در كشور سوخت مايع و فرآورده توزيع ميشود كه جمع اينها 830 ميليون ليتر معادل 5/5 ميليون بشكه نفت خام ميشود. با توجه به ظرفيت صنعتي و شرايط موجود كشور مصرف انرژي بسيار بالاست.كارشناسان معتقدند كه مصرف انرژي كشور 2 برابر متوسط جهاني است.
در تمام بخشها اعم از صنعتي، خانگي و نيروگاهها راندمان بسيار پايين است و ما با هدر رفت زياد انرژي روبرو هستيم. حال اگر بخواهيم نقشي موثر در تجارت جهاني گاز داشته باشيم بايد علاوه بر افزايش ظرفيت توليد، مصرف را كاهش دهيم. در حال حاضر به هر اندازه كه به توليد گاز افزوده ميشود، مصرف نيز با سرعت بيشتر از توليد پيشي ميگيرد.بايد در بخش مصرف يك اقلام اساسي صورت گيرد. هم بايد ذهنيت مسئولان تغيير پيدا كند و هم براي مصرفكنندگان فرهنگسازي شود. از طرفي بايد در بخش تعرفهها نيز اقداماتي صورت گيرد.به نظر ما مصرف فعلي گاز را به راحتي ميتوان كاهش داد و لطمهاي به آسايش و آرامش و سطح رفاه خانوادهها وارد نشود.ما بايد تمركز خود را به بخش مصرف منتقل كنيم.
* همواره مصرف ما با كشورهاي پيشرفته مقايسه ميشود در حاليكه به نظر ميرسد قياس معالفارق است چرا كه نحوه ساخت و ساز و نوع مصرف و نگاه به انرژي در آن كشورها متفاوت است از سوي ديگر اعلام ميكنيد كه مصرف انرژي به سمت صنايع و نيروگاهها هدايت شود، اما راندمان اين بخشها نيز به شدت پايين است.
** متولي بخش صنعت ساختمان وزارت مسكن و شهرسازي است و در اين بخش يك سري تكاليف در قالب مبحث 19 مقررات ملي ساختمان تعريف شده اما متاسفانه اجرا نميشود. در تهران به عنوان پايتخت تنها 5 درصد ساخت و سازها براساس استانداردها و مبحث 19 مقررات ملي ساختمان است و در ساير نقاط كشور حتي پايينتر از 5 درصد است.
در صورتي كه پنجره ساختمانها دوجداره شود 20 درصد مصرف انرژي كاهش مييابد يعني در حدود 80 ميليون مترمكعب صرفهجويي از بابت اين كار صورت ميگيرد.
در صورتي كه ديوارها نيز عايق كاري شود به راحتي ميتوان مصرف بخش خانگي را 50 درصد كاهش داد.
ضمن اينكه بايد كار فرهنگي نيز كرد. در حال حاضر در بسياري از كشورهاي جهان دماي داخلي منازل را 16 درجه تنظيم ميكنند، اما در كشور ما معمولا 2 تا 3 درجه بيشتر از اين رقم است كه همين امر موجب ميشود مصرف انرژي 2 برابر شود.
* با شرايط موجود كه مصرف همچنان بالاست و در شيوههاي ساختمانسازي نيز تغييرات محسوسي مشاهده نميشود آيا ميتوان اميدوار بود كه 8 تا 10 درصد تجارت گاز را در اختيار داشته باشيم.
** ما بايد نگرشها را عوض كنيم. طي اين سالها اعلام كردهايم دومين كشور دارنده ذخيره گاز هستيم و به صورت مداوم شبكه گاز را توسعه دادهايم و به مردم اين پيام را دادهايم كه شما مصرف كنيد هيچ نگراني از بابت اين انرژي نداشته باشيد. چرا كه در انشعاب و بهاي گاز نيز به شما يارانه ميدهيم. اما بايد توجه داشت كه ما نميتوانيم تا ابد توسعه بدهيم و مردم هم نميتوانند تا سالها اينگونه مصرف كنند.براساس گزارش آژانس بينالمللي انرژي، ايران اولين كشور در ميان 19 كشور غير عضو در سازمان توسعه و همكاري اقتصادي است. براساس گزارش اين نهاد، ايران 56 ميليارد دلار يارانه بابت انرژي پرداخت ميكند كه 36 ميليارد دلار آن مربوط به فرآوردههاي نفتي، 15 ميليارد دلار در زمينه گاز و 5 ميليارد دلار به بخش برق يارانه پرداخت ميشود.پس از ايران، روسيه با 51 ميليارد دلار، چين با 38، عربستان با 25 و هند با 23 ميليارد دلار قرار دارند.
* چه خبر جديدي در بخش گاز در ماههاي آينده اتفاق ميافتد؟
** مهمترين خبري كه قرار است اتفاق بيفتد، بحث هدفمند كردن يارانههاست. برهمين اساس قرار است طي 3 سال قيمت گاز به قيمتهاي جهاني نزديك شود. فكر ميكنم مطمئنا اين اقدام در كنترل مصرف موثر است.
* مطمئن هستيد؟
** ما مطمئنيم كه مصرف را كنترل ميكند. اگر قيمت گاز از 10 تومان به 140 تومان افزايش يابد، موجب ميشود كه قبض گاز مصرفكننده 14 برابر شود. همين امر موجب ميشود كه مصرفكننده ترغيب شود تا مصرف خود را كنترل كند.
به خصوص اگر از اقشار كمدرآمد نيز باشد بيشتر تلاش ميكند تا مصرف خود را كنترل كند و وقتي قرار است يارانهها به صورت مستقيم توزيع شود، افراد مصرف خود را به گونهاي تنظيم ميكنند كه علاوه بر لطمه نديدن رفاه خانواده مبالغ دريافتي از يارانه نقدي در ساير اولويتهاي زندگي هزينه شود.
* چه اقداماتي براي بهينهسازي مصرف گاز بايد انجام شود.
** در بخش صنايع كار گروهي با همكاري وزارت نفت و صنايع انجام شد. بر همين اساس، الگوي مصرف بهينه در صنايعي همچون سيمان، شيشه، آجر، فولاد و سراميك تعريف شد و اعلام شد كه به ازاي يك حجم مشخص توليد چه ميزان انرژي بايد مصرف شود و در صورت مصرف بالاتر از الگو جريمه پرداخت شود. اين اقدام اما مشكل دارد چرا كه در قانون تعيين نشده كه چه ارگاني بر اجراي آن نظارت داشته باشد. در بخش نيروگاهي نيز بايد نيروگاهها به سمت سيكل تركيبي بروند كه همين امر راندمان نيروگاهها را 20 درصد افزايش ميدهد.
در بخش خانگي هم براساس الگوهاي منطقهاي داريم عمل ميكنيم. در حال حاضر الگوها به صورت استاني است. براي سال آينده پيشنهادي را ارائه خواهيم داد كه الگوهاي مصرف شهرستاني محاسبه شود.
* با توجه به مسئوليت قبلي در بخش مالي شركت ملي گاز، چه روشي را براي خصوصي شدن شركت ملي گاز مناسب ميدانيد؟
** با توجه به ارتباطي كه بخشهاي مختلف گاز اعم از پالايش، انتقال و توزيع دارند، پيشنهاد ما اين است كه به جاي واگذاري تك تك شركتها، به صورت هلدينگ و به صورت درصدي واگذار كنيم. ابتدا يك درصد كوچكي از شركت گاز را واگذار كنيم و در صورت استقبال يك درصد بيشتري واگذار شود.
* اما ابهامات بيشتر ميشود چرا كه قرار نيست بالادستي گاز واگذار شود.
** اگر پيشنهاد ما پذيرفته شود، دولت درصدي را به منظور حفظ حاكميت خود حفظ ميكند. در حال حاضر صنايعي داريم كه شفافتر از صنعت گاز است. اولويت با واگذاري صنايعي است كه شفافتر هستند. مردم هم كه اقدام به خريد سهام شركتهاي قابل واگذاري ميكنند به دنبال شركتهايي هستند كه سود بالايي دارند.
* به نظر ميرسد كه فضا براي واگذاري شركتهاي گاز مناسب نباشد.
** به نظر ميرسد كه بازار چنين كششي را نداشته باشد.
جمعه|ا|16|ا|اسفند|ا|1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
-