تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
همه چیز درباره ویزای آلمان و مراحل دریافت آن
چرا پاسارگاد به عنوان یکی از مهم‌ترین آثار تاریخی ایران شناخته می‌شود؟
خرید انواع خودکار و روان نویس شیک و ارزان
خرید انواع خودکار و روان نویس شیک و ارزان
تعمیرگاه امداد خودرو کرمان موتور
تعمیرگاه امداد خودرو کرمان موتور
تعمیرگاه امداد خودرو کرمان موتور
تعمیرگاه امداد خودرو کرمان موتور
ساقدوش کیست ؟ | وظیفه ساقدوش در مراسم عقد و عروسی چیست ؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1818003487
ستایش رفاقت
واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: ستایش رفاقت
برای برررسی «رفیق بد» باید كمی به عقب برگردیم و فیلمهایی چون «دختر شیرینی فروش» و «زیر درخت هلو» را به خاطر بیاوریم.حضور و همكاری مداوم حمید جبلی و ایرج طهماسب و مجید مدرسی همیشه تضمینی برای رسیدن به موفقیت بوده. در واقع این همكاری‌های مداوم باعث شده تا این گروه شناخت درستی از روحیات یكدیگر داشته باشند و به حس مشتركی از سینما برسند.هم «دختر شیرینی‌فروش» و «زیر درخت هلو» و هم «رفیق بد» در حالی كه تم‌های اجتماعی دارند اما وجه مشخصه‌شان مایه‌های طنز و كمدی است و وقتی مخاطب در كادر سازنده فیلم به نام‌هایی چون حمید جبلی و ایرج طهماسب برمی‌خورد انتظار دارد شاهد دیدن یك كمدی خوب باشد.اما چند سالی بود كه كمدی‌های صحرا فیلم دیگر انتظارات را برآورده نمی‌كرد. چون تماشاگر هیچ اتفاق تازه‌ای را نمی‌دید. با این پیش‌زمینه «رفیق بد» از هر نظر اتفاقی تازه به نظر می‌رسد.تم اصلی فیلم بر پایه رفاقت و دوستی شكل گرفته. رفاقت و دوستی عمیق و صمیمانه اما به واسطه شرایط اجتماعی و بحث همیشگی پول و اهمیت و تاثیرات آن تهدیدی ویرانگر است تا این دوستی یا خاتمه پیدا كند و یا این دوستمان دیرینه و همیشه با هم خود را محكی دوباره بزنند.خب این تمی است كه بارها در سینما تكرار شده و به نوعی پرداختی دوباره به آن مانند حركت روی لبه تیغ است. اما «رفیق بد» از این آزمون سربلند بیرون آمد.محور فیلم بر زندگی و ارتباط 2دوست عزیز (حمید جبلی) و (ایرج طهماسب) استوار شده و یك اتفاق و نیاز آنها به پول و نهایتاً اتفاقات بعدی كه انتظار آنها را می‌كشد. از طریق پی گرفتن ماجراهای خانواده‌های عزیز و حبیب اتفاقاً می‌توان به تصویری كلی از شرایط امروز رسید. اصولاً چه كسی می‌توانست تصور كند به واسطه مسایل مالی و پولی در پایان، هم همسر حبیب و هم همسر عزیز آنها را ترك گویند.در حالی كه از نام فیلم هم می‌توان حدس زد كه شخصیت‌های اصلی فیلم حبیب و عزیز هستند، اما این دلیل نمی‌شود كه «رفیق بد» فیلمی مردانه تلقی شود.فیلمنامه‌نویس به همان اندازه حواسش به كاراكترهای زن فیلم نیز هست. هم ریما رامین‌فر و هم ژاله صامتی در نقش همسران حبیب و عزیز بهترین انتخاب هستند و این 4 بازیگر در كنار هم گروه خوبی را تشكیل داده‌اند و همین جزئیات خوب است كه فیلم را سرپا نگاه می‌دارد.طهماسب شناخت خوبی از تیم بازیگران دارد و همین شناخت نیز كمك می‌كند تا فیلمنامه‌ای این همه نزدیك به لبه تیغ كاری موفق و خوب بنماید.زن‌ها در فیلم حضوری كم دارند، اما همین حضور كم نیز پر از غافلگیری است و خنده و گریه و غافلگیری را به شكل توامان در خاطر تماشاگر ماندگار می‌كند. اما ستاره‌های فیلم خود حمید جبلی و ایرج طهماسب هستند.در واقع در «رفیق بد» باید اینگونه گفت كه بحث فیلمنامه و بازیگری به نوعی درهم ادغام یافته‌اند؛ یعنی فیلمنامه دقیقا براساس توانایی‌های بازیگرانش شكل گرفته.اگر نقش حبیب و عزیز را غیر از این دو بازیگر بازی می‌كردند معلوم بود كه فیلم با سر به زمین میخورد و فقط در حد یك فیلم كسل كننده و پر از پند و اندرز اخلاقی می‌كرد. اما «رفیق بد» هر لحظه‌اش پر از غافلگیری است؛ غافلگیری‌هایی كه لحظه لحظه حمیدجبلی و ایرج طهماسب رقم می‌زنند.طهماسب این بار با هیبت تازه‌ای به لحاظ سر و شكل جلوی دوربین ظاهر شده اما این دلیل نمی‌شود تا تماشاگر او را پس بزند.اتفاقاً با شناخت درستی كه طهماسب از دوست دیرنه و همیشگی‌اش حمید جبلی دارد و گره‌هایی كه در فیلمنامه هست و فضاهایی كه در فیلم وجود دارند از بانك گرفته تا خانه و آسایشگاه و آن شهر نزدیك به مرز یا مخفیگاه سارقان همه در خدمت توانایی‌های این دو بازیگر است.در واقع برگ برنده اصلی در «رفیق بد» همین حمید جبلی و ایرج طهماسب هستند.عباس احمدی مطلق كارگردان فیلم هم كه همكاری و دوستی دیرینه با حمیدجبلی و ایرج طهماسب داشته دقیقاً فیلمش را براساس قابلیت‌ها و توانایی‌های این 2بازیگر كارگردانی كرده است. همچنان كه مثلا اگر به لوكیشن‌ها و فضاهای فیلم اشاره كنیم، این فضاها نیز كاملاً شكلی واقعی دارند و باورپذیر هستند.مثلا در صحنه‌ای كه حبیب و عزیز در لحظه‌های پایانی فیلم دوباره پی چمدان پراز پول رفته‌اند و در میان دشت برزمین افتاده‌اندو با یادآوری خاطرات قدیمی‌شان چه با حسرت صحبت می‌كنند و اینكه مدت‌ها ست شادی را احساس نمی‌كنند و از ته دل خندیدن را فراموش كرده‌اند و لحظه‌ای بعد صدای قهقهه شادمانه آنهاست كه سالن سینما را پر می‌كند.منبع : همشهری مطالب مرتبط :ایرج طهماسب و حمید جبلی رفقای خوب ایرج طهماسب و جبلی از "رفیق‌بد" گفتند
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 291]
-
گوناگون
پربازدیدترینها