واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: رمز پیروزی مردان بزرگ(3)
عوامل حقیقی كامیابی سومین عامل: ایمان به هدف نشان مرد مومن با تو گویم: اگر مرگش رسد خندان بمیرد ایمان به هدف محرك باطنی و درونی است كه خواه ناخواه انسان را به سوی هدف میكشاند. از آنجا كه حب ذات در انسان ریشه عمیقی دارد و ریشه آن هرگز گسستنی نیست، هر گاه انسان مطمئن باشد كه سعادت و كامیابی او در گرو فلان كار است، خواه ناخواه به سوی آن میرود. فردی كه به صحت و تندرستی خود علاقه دارد، روزی كه بیمار میشود داروی تلخ را به آسانی میخورد و خود را زیر چاقوی جراحان قرار میدهد. چرا؟! زیرا میداند بهداشت و عافیت او در گرو دارو خوردن، جراحی و بریده شدن عضوهای فاسد است. غواصی كه یقین دارد در دریا جواهرات گرانبهایی وجود دارد با عشق خاصی خود را در كام امواج آن قرار میدهد، ولی اگر اعتقاد و ایمان از بیمار و غواص سلب شود، دست روی دست گذارده، نه دارو میخورد، و نه در امواج دریا فرو میرود. در پرتو این ایمان، انسان كه كمیابی و نیل به هدف را در سر میپروراند سختیها و مرارتها را آسان میشمارد و با خار و تیر همبستر میگردد و نمینالد. گاهی برای عشق به هدف میكند. با چهره باز به استقبال مرگ میرود و با نشاط فراوان در راه هدف جان میسپارد. نشان مرد مومن با تو گویم اگر مرگش رسد خندان بمیرد این همان عشق و علاقه و اعتقاد و ایمان به هدف است كه فضانوردان را تا آستانه مرگ میكشاند و برای گشودن طلسم آسمانها و تسخیر كرات سماوی آنان را به تلاش همه جانبه وادار میكند. چهارده قرن پیش در بیابان بدر، مسلمانان كه تعدادشان از 313 نفر تجاوز نمیكرد، و از نظر ابزار جنگی و دفاعی، تجهیز كافی نداشتند. با ارتش مجهز و نیرومند قریش روبرو شدند. احتمال پیروزی مسلمانان از نظر محاسبه یك كارشناس نظامی بسیار ناچیز بود و هرگز تصور نمیشد كه این گروه ناچیز سازمان یك ارتش نیرومند را درهم كوبند. ولی برخلاف پندارهای مردم مادی و كارشناسان ماده پرست، یك اقلیت داریا نیروی ایمان به هدف، در ظرف چند ساعت بر یك ارتش مجهز پیروز گردید. علت كامیابی و پیروزی این اقلیت همان ایمان به هدف بود كه مرگ و شهادت را برای آنها آسان كرد. این حقیقتی است كه خود دشمن به آن اعتراف كرد زیرا پیش از نبرد قهرمانی از سپاه دشمن مأمور شد كه قدرت مادی و روحی سپاه مسلمانان را ارزیابی كند و گزارش صحیحی در این باره به فرماندهی كل قوا تسلیم نماید. او پس از یك بررسی صحیح چنین گزارش داد: مسلمانان اگر چه از نظر شماره در اقلیت هستند ولی از نظر توانایی روحی و استقامت در راه عقیده خود بسیار ممتازند. آنان جمعیتی هستند كه جز شمشیرهای خود پناهگاهی ندارند. تا هر نفر از آنها، یك نفر از شما را نكشد، كشته نخواهد شد. هر گاه به تعداد خودشان از شما كشتند دیگر زندگی چه سودی خواهد داشت. سرباز مؤمن به هدف از هیچگونه جانبازی و فداكاری مضایقه نمیكند و میدان نبرد با حجله عروسی برای او فرق ندارد. چنین نمونههای بارزی در تاریخ اسلام و سایر ادیان وجود دارد. گردانی از ارتش اسلام اسیر مسیحیان روم گردید و در دادگاه نظامی دشمن همه به اعدام محكوم شدند. به فرمانده گردان پیشنهاد شد كه اگر به آئین مسیح بگرود، دادگاه رأی خود را پس خواهد گرفت. فرمانده مسلمان كه هدف را بالاتر از جان خویش میپنداشت و میدانست كه اگر حتی به ظاهر دست از اسلام بردارد، و به آئین مسیح بگرود، علاوه بر اینكه به آئین خود كه آن را بالاتر از جان خویش میداند اهانت كرده، سبب خواهد شد كه سائر سربازان اسلام كه در همان زمان در جبهههای جنگ با كمال مردانگی میجنگیدند، شهامت خود را از دست بدهند و روح تسلیم بر آنها حكومت نماید. لذا با صراحت پیشنهاد دادگاه را رد كرد. دادگاه به فرمانده كه نامش "حذافه" بود وعده داد كه اگر آئین مسیح علیه السلام را انتخاب كند، با دختر قیصر ازدواج خواهد كرد و به پستهای عالی گمارده خواهد شد. وی باز پیشنهاد دادگاه را رد كرد. قیصر كه خود در دادگاه حاضر بود دستور داد یكی از سربازان اسلام را در دیگ داغ پر از روغن زیتون بیندازند تا حذافه ببیند كه حكم دادگاه قطعی است و شوخی بردار نیست. او با دیدگان خود دید كه گوشتهای سرباز از استخوانهایش جدا شده و جسدش در میان دیگ روغن بالا و پائین میرود. در این لحظه حذافه سخت گریست و آنان تصور كردند كه وی از ترس به گریه افتاده است. وی فورا رو به آنها كرد و چنین گفت : من هرگز از این سرنوشتی كه در انتظارم است گریان نیستم. من از این جهت گریه میكنم كه یك جان بیش در اختیار ندارم تا آن را فدای اسلام سازم.ای كاش به شماره موهایم جان داشتم و آن را فدای عقیده خود میساختم. حضار از این ایمان راسخ انگشت تعجب به دندان گرفتند و به بهانه خاصی او را با هشتاد سرباز آزاد ساختند. (1)تا چندی پیش در جهان سیاست مسالهای به نام ویتنام وجود داشت. یك ملت پابرهنه و مسلح به نیروی تیر و كمان، در پرتو ایمان و اعتقاد به هدف، اقتصاد و ارتش آمریكا را به زانو در آورد و در حقیقت هر "ویت كنگ" برای آمریكا یك میلیون دلار خرج تراشید. در سال 1965، آمریكا 80000 تُن بمب برفراز ویتنام جنوبی (مناطق تحت اختیار ویت كنگها) و ویتنام شمالی ریخته است، و بیش از 15 میلیارد و 800 ملیون دلار در سال 1966 خرج كرده است. (2)كشیشان بودائی در میدانهای سایگون خود را آتش میزنند و بدون آنكه كمترین لرزش در سیمایشان مشاهده شود، مانند مشعل میسوزند و بودائیان در اطرافشان سرود مذهبی میخوانند. این معلول ایمان راسخی است كه سرزمین آنها را میدان مبارزه شرق و غرب كرده است. ولی برای تقویت اراده افسران و سربازان امریكائی لازم است هر ماه دستهای از هنر پیشهها با مخارج گزاف به راه افتند و به زندگی تیره آنها با تشكیل محافل و مجالس رقص صفای مادی بخشند. سربازان ویتنامی برای هدف مشخص میجنگند و هدف آنها خاتمه دادن به دوران استعمار و آزاد زیستن است. ولی سرباز آمریكائی نمیداند برای چه میجنگد. زیرا سرزمین وی با سرزمین ویتنام هزاران فرسنگ فاصله دارد. ایمان به هدف آثار فراوانی دارد. بزرگترین آثار ایمان همان جانبازی و فداكاری است و در كتاب آسمانی مسلمانان تصریحات زیادی نسبت به این موضوع شده است.1- اسد الغابه 3، ص 143.2- روزنامه اطلاعات ، شماره 11947.رمز پیروزى مردان بزرگ؛ آیت اللّه جعفر سبحانى
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 295]