محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1829943195
میخواستیم «جهان سبز» را بسازیم
واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: میخواستیم «جهان سبز» را بسازیم
دوست داشتیم هم با بیژن بیرنگ و هم با مسعود رسام دو كارگردان خانه سبز حرف بزنیم ولی هر دو در خارج از كشور بودند. قطع امید كرده بودیم كه در آخرین لحظات مسعود رسام از سفر برگشت و این گپ ممكن شد.• همان زمان كه «خانه سبز» از شبكه2 پخش میشد، شایعه شد كه قرار بوده سریال ادامه پیدا كند ولی به دلایلی نصفه نیمه رها شد و انگار یكجورهایی خودتان سر و تهاش را هم آوردید.نه، این حرفها را آن موقع هم میشنیدم اما اصلا اینطوری نبود. راستش من و بیژن بیرنگ همیشه دوست داشتیم كارهایمان در اوج تمام شود. یك لحظهای رسید كه حس كردیم سریال در اوج خودش است و ما همه حرفهایمان را زدهایم. برای همین دیگر چیزی برای گفتن نبود و اگر میخواستیم بعد از 21قسمت باز هم ادامه دهیم، آن وقت حرفهای تكراری یا خستهكننده میبایست تحویل مردم میدادیم. شاید همین در اوج تمام شدن بود كه به این شایعه دامن زد و همه فكر كردند اینها كه كارشان گرفته، چرا یكدفعه سریال را ول كردند؟!• و با ایده افتادن خانه در طرح كار را تمام كردید.به هر حال یكجوری باید قصه تمام میشد ولی بیشتر دلمان میخواست حرفهایی كه تا آن روز در محدوده خانوادهها گفته میشدند را به سمت اجتماع بیاوریم برای همین، بلافاصله پشت سرش شروع به ساخت «سرزمین سبز» كردیم. حتی در ذهنمان بود كه این فضا را بعدها گستردهتر كنیم و سری «جهانسبز» را هم بسازیم؛ یعنی از شهرهای ایران شروع كنیم و بعد به جاهای مختلف دنیا برویم.• اصلا ایده «خانه سبز» از كجا آمد؟سریال «همسران» جرقه اصلی خانه سبز را زد چون مدیران شبكه از این ایده خوششان آمده بود كه 2 خانواده با هم ماجراهای ملموس و روزمرهای داشته باشند. به ما پیشنهاد دادند سری دوم «همسران» را بسازیم ولی ما گفتیم همسران دیگر حرفی ندارد؛ مگر 2 تا خانواده چقدر با هم تعامل دارند؟ به هر حال از یك جایی به تكرار میافتد، تا اینكه ایده آقای بیرنگ را كه «خانه سبز را بسازیم» بررسی كردیم و دیدیم خیلی خوب است و این بار چند تا خانواده را درگیر كردیم و وارد جامعه بزرگتر شدیم.• جد بزرگوار را از همان جا وارد «خانه سبز» كردید؟اصلا دلیل حضور رامبد جوان در خانه سبز هم همین بود. او كه در همسران در یك قسمت نقش جد بزرگوار را بازی كرده بود، برایمان یك جرقه شد. گفتیم این شخصیت را گسترش دهیم و حتی از عمد، شباهت میان رامبد جوان و جد بزرگ را حفظ كردیم تا این ایده به شكلی خودش را نشان دهد.• چه ایدهای؟ «جد بزرگوار» را شبیه نوه خانواده – یعنی فرید و با بازی خود او – انتخاب كردیم تا رابطه نسلها را كامل كنیم. در خانه سبز ، ما 3 نسل داشتیم؛ نسل اول پدربزرگ و مادربزرگ، نسل دوم پدر و مادر و نسل سوم فرید و همسرش.• همزمانی در تولید و پخش سریال، این فرصت را به شما میداد كه مدام واكنشهای مردم را ببینید. آیا نظرات دیگران روی ساخت قسمتهای بعدی اثر میگذاشت؟بیتاثیر نبود. بعضی وقتها خودمان هم منتظر بودیم ببینیم دیگران چه نظری دارند و آیا قرار گرفتن جد بزرگوار و فرید روبهروی هم، جواب داده است یا نه؟ حتی دیوانهبازیهای فرید هم كه به شكل كاریكاتورگونهای ترسیم میشد، برای مردم جالب بود. خب، آن موقع كسی انتظار نداشت پسر یك وكیل این كارها را بكند و مثلا صداهای نامفهوم از خودش دربیاورد؛ چیزی كه آنموقع حتی در شیوه نگارش فیلمنامهها هم مرسوم نبود.• از دیگر بازیگران بگویید؛ مثلا خسرو شكیبایی. اصلا چطور شد او را به عنوان بازیگر شخصیت رضا صباحی انتخاب كردید؟شكیبایی یك فرصت مناسب برای ما در خانهسبز بود. اول از همه به او فكر نكرده بودیم؛ یعنی مثل همسران، دنبال شخصیتهای تلویزیونی بودیم تا اینكه یك روز، ملك جهان خزاعی – طراح صحنه و لباس گروه – به ما گفت چرا سراغ خسرو شكیبایی نمیروید؟ من گفتم «آخه اون سینمایی كار میكنه، فكر نكنم بیاد تلویزیون». ولی ایشان گفتند كه چند شب پیش با شكیبایی صحبت میكردم و خیلی از كار همسران شما خوشاش آمده بود و میگفت دوست دارد با شما همكاری كند. همان لحظه بیژن (بیرنگ) زنگ زد به خسرو و گفت اگر فرصت دارد بیاید پیش ما. او هم آمد. جالب است كه خودمان هم فكر نمیكردیم خسرو اینقدر مشتاق باشد. میگفت هنوز خاطره «محلهبروبیا» را در ذهن دارد و چهره اكبر عبدی و آتیلا پسیانی و حمید جبلی را در آن برنامه خیلی دوست دارد.• آرش نادی را چطورپیدا كردید؟ یك مهدكودك به ما معرفی كرده بودند كه رفتیم از بین بچههایش بازیگر انتخاب كنیم. آرش را در میان بچههای كلاس آمادگی انتخاب كردیم. او انتخاب اولمان بود. بعدها با او در «سرزمین سبز» هم بودیم.• الان كجاست؟بعد از «سرزمین سبز» خانوادهاش خیلی تمایل به بازیگری او نداشتند. البته حق هم داشتند؛ ما زمان زیادی را از آنها میگرفتیم، او هم كلاس دوم دبستان را میخواند و به درسش لطمه میخورد. خود من هم اگر بچهام در این شرایط میخواست درس بخواند، قبول نمیكردم. تا چند سال قبل ازش خبر داشتیم. حالا تبدیل به جوان 20 سالهای شده و خبری ازش ندارم ولی میدانم كه وارد دنیای بازیگری نشده است.• الان كه تكرار خانه سبز را میبینید، چه حسی دارید؟حس عجیبی است. از آن موقع بیشتر راضیام. وقتی میبینم چیزی ساختهایم كه بعد از 11 سال هنوز جذاب است، حس میكنم كارمان را درست انجام دادهایم. آنموقع چون در گیر و دار پخش سریال بودیم، خیلی بهاش توجه نمیكردم و فقط تعریف و تمجیدها را به دیده تعارف قبول میكردم ولی الان میبینم كه اگر واقعا حرفی برای گفتن داشته باشیم، هیچوقت از بین نمیرویم و كهنه نمیشویم. حتی از خیلی حرفهای سریال، الان هم میتوانیم استفاده كنیم.• آن موقع هم خانه سبز خیلی مورد توجه قرار گرفته بود.بله، همه میگفتند كارتان خوب است ولی من زیاد اهمیت نمیدادم و میگفتم مگر دیگران غیر از این میسازند كه كار ما اینقدر به چشم میآید. ولی حالا میفهمام كه چه كار خوبی كردیم بعد از قسمت 21 كار را تمام كردیم. یادم هست چندی پیش، یكی از نشریات سینمایی در نظرسنجیاش خواسته بود منتقدان اسم 10 تا سریال خوب بعد از انقلاب را بنویسند. جالب بود كه خیلیها به «خانه سبز» اشاره كرده بودند. الان كه سریال پخش میشود، مفهوم آن انتخابها را میفهمم.خیلیها الان میگویند چرا نیستی؟ چرا كار نمیكنی؟ و من میگویم هستیم، من و بیرنگ هستیم ولی جای خودمان هستیم. چرا فكر میكنید یك اتفاق آنقدر باید ادامه پیدا كند كه حال مردم را به هم بزند؟ما هر وقت كاری را شروع میكردیم، میدانستیم كه كارمان درست است. هر وقت دست روی كاری گذاشتیم، خطا نمیكردیم؛ از «محله برو بیا» با حضور اكبر عبدی، حمید جبلی، حسین پناهی، رضا رویگری و آتیلا پسیانی كه الان همهشان نامهای گندهای هستند، بگیرید تا «سیب خنده»، «مجید دلبندم»، «دنیای شیرین دریا» و «قطار ابدی». ما هیچوقت نگفتهایم كه یوسف تیموری، رضا عطاران یا مجید صالحی را ما كشف كردهایم؛ این را گفتهایم كه ما آنها را به جا انتخاب كردهایم و فهمیدهایم هر كدامشان به درد چه كاری میخورند.• اگر بخواهید به آن روزها برگردید، چه لحظاتی بیشتر جلوی چشمتان میآید و خاطرهانگیزتر است؟شاید لحظاتی كه جمعیت، هر روز جلوی لوكیشن جمع میشدند و ما را مورد محبت خودشان قرار میدادند، لذتبخشترین و به یادماندنیترین لحظات بود. درست است كه آنها گاهی مزاحم فیلمبرداری ما میشدند و كار را كند میكردند ولی باور كنید روزی نبود كسی با دستهگل و شیرینی یا كارت پستال جلوی ساختمان لوكیشن نباشد؛ مخصوصا روز بعد از پخش سریال ـ یعنی پنجشنبهها ـ انگار كه همه تحتتأثیر سریال باشند؛ میآمدند آنجا و از همه بیشتر سراغ خسرو شكیبایی را میگرفتند. ایشان هم با محبت به همه امضا میداد و عكس یادگاری میگرفت. به نظرم این سریال برای خسرو هم یكی از به یادماندنیترین كارهای زندگیاش باشد.• ایده نریشن و صدای روی تصویر هم به خاطر صدای خود شكیبایی بود یا از همان اول چنین چیزی در ذهنتان بود؟از اول قرارمان این بود كه یك راوی داشته باشیم و خلأ قصه با آن پر شود. اینطوری خیلی از زیادهگوییها و سكانسهای اضافی حذف میشد. وقتی كه شكیبایی انتخاب شد، این ایده قوت بیشتری گرفت؛ مثلا در یك قسمت، وقتی مادر نامهای كه علی از مدرسه آورده است را میخواند، یك چیز در نامه هست كه او را غمگین میكند. در اینجا مادر با نگاهش نشان میدهد كه نامه تاثیرگذار بوده است. وقتی علی كوچولو میپرسد مامان چیز ناراحتكنندهای در نامه هست و مادر انكار میكند، علی تندی میپرسد پس چرا روی تصاویر آهنگ غمگین گذاشته شده و شخصیت راوی یعنی شكیبایی، با توضیح این اتفاق سعی میكند جواب علی را بدهد. این رفت و برگشت به درون و بیرون قصه را هر دویمان (من و بیرنگ) دوست داشتیم و دلمان میخواست بهاش شكل طنزآمیزی بدهیم.حتی بعضی جاها راوی با شخصیتهای قصه بحث میكند و كار به دعوا میكشد.بله، این همان فضای طنزآمیزی بود كه آن زمان خیلی گرفت و همه خوششان آمد؛ هرچند صدای شكیبایی خودش مثل جادو كار را بهتر پیش میبرد و اثر خودش را میكرد. شاید اگر كسی جدا از آدمهای قصه راوی بود، این اتفاق خوب نمیافتاد.• اگر بخواهید یكی از قسمتهای سریال را به عنوان یادگاری در ذهنتان نگه دارید، كدام قسمت را انتخاب میكنید؟همه قسمتها را دوست دارم چون برای همهشان زحمت كشیدهام ولی شاید قسمت «مهمان سبز» را كه زندگی رزمنده جانبازی است، بیشتر نگه دارم؛ شاید به خاطر اینكه در همان زمان، مردم خیلی از این قسمت خوششان آمد و مورد توجه قرار گرفت.• این قسمت به طور عجیبی از دل كمدی و طنز به سمت تراژدی رفت...خیلیها انتظار داشتند وقتی میخواهیم از دفاع مقدس و جانباز حرف بزنیم، باید مستقیمگویی كنیم، اما خانه سبز متعلق به همه ما ایرانیهاست و جنگ هم هیچكس را بینصیب از این تاثیرها نگذاشته بود. این قسمت كه با بازی خوب حبیب رضایی گرفته شد، یكجور ادای دین ما به جانبازان و فرهنگ دفاع مقدس بود. در واقع اتفاقی كه بین رضا به عنوان وكیل و محمد به عنوان جانباز رخ داد، روی همه ما تاثیر گذاشت. یادم هست فردای آن روز چقدر تلفن داشتیم و جانبازان و خانوادههای شهدای زیادی از ما تقدیر كردند. ما با پخش این قسمت، خودمان هم غافلگیر شده بودیم و تا مدتها آن را حس میكردیم. محمد كه از لحاظ فیزیكی دیگر در داستان حضور ندارد، هنوز در درون ما زنده است.• سرزمین سبز قرار است از شبكه 2 پخش شود، فكر میكنید چقدر ما را به آن فضای خانه سبز ببرد؟نمیدانم، باید منتظر پخش آن باشیم. به نظر خودم تاثیرش را هنوز حفظ كرده است. این كار 9 سال پیش ساخته شده اما حرفهایش هنوز تازه است.• چرا همان زمان بعد از خانه سبز پخش نشد؟قرار بود این كار 26 قسمت باشد ولی ما تا قسمت سیزدهم را ضبط كردیم و بعد قصه ناتمام ماند چون شبكه بودجه نداشت و كار پرزحمت و پرهزینهای هم بود. خودمان هم فكر نمیكردیم كه كار یكدفعه ناتمام بماند و بعد هم گرد فراموشی آن را گرفت تا اینكه از سال گذشته، با پیشنهاد دوباره به مدیر شبكه 2 قرار شد كارهای ناتمام آن را انجام دهیم و آماده پخشاش كنیم.• ناتمام از جهت بازیگری؟نه، چون هر قسمت یك موضوع دارد و در همان قسمت هم تمام میشود، ما 13 قسمت را كامل ضبط كردهایم ولی تدوین و موسیقی و تیتراژ آن مانده بود كه ناتمام ماند.• كمی از جزئیات آن هم برایمان میگویید.در واقع ما اینبار دور ایران سفر كردیم و بازیگرانی چون خسرو شكیبایی، رامبد جوان، بیتا فرهی، رضا عطاران و بهروز بقایی و كلی آدم دیگر با ما بودند. اینها از جنوب ایران شروع به سفر میكردند ولی وقتی سفر جنوب تمام شد و 13 قسمت كامل شد، كار به خاطر هزینه زیادش متوقف شد. قرار ما بر این بود كه بعد بیاییم شمال و غرب و شرق را هم بگیریم كه نشد.• فكر میكنید مخاطب از سرزمین سبز استقبال كند؟اگر خانه سبز را دوست داشته باشید، با دیدن قسمت اول و دوم سرزمین سبز حتما دوباره مشتری آن میشوید. به نظر خودمان كار حرفی برای گفتن دارد و بازیها هم كه خیلی خوب است.منبع : همشهری
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 450]
صفحات پیشنهادی
ميخواستيم «جهان سبز» را بسازيم
ميخواستيم «جهان سبز» را بسازيم-دوست داشتيم هم با بيژن بيرنگ و هم با مسعود رسام دو كارگردان خانه سبز حرف بزنيم ولي هر دو در خارج از كشور بودند. قطع اميد كرده ...
ميخواستيم «جهان سبز» را بسازيم-دوست داشتيم هم با بيژن بيرنگ و هم با مسعود رسام دو كارگردان خانه سبز حرف بزنيم ولي هر دو در خارج از كشور بودند. قطع اميد كرده ...
میخواستیم «جهان سبز» را بسازیم
میخواستیم «جهان سبز» را بسازیم-میخواستیم «جهان سبز» را بسازیمدوست داشتیم هم با بیژن بیرنگ و هم با مسعود رسام دو كارگردان خانه سبز حرف بزنیم ولی هر دو در ...
میخواستیم «جهان سبز» را بسازیم-میخواستیم «جهان سبز» را بسازیمدوست داشتیم هم با بیژن بیرنگ و هم با مسعود رسام دو كارگردان خانه سبز حرف بزنیم ولی هر دو در ...
پشت درهای سبز انتظار
میخواستیم «جهان سبز» را بسازیم اصلا دلیل حضور رامبد جوان در خانه سبز هم همین بود. او كه در همسران در یك قسمت ... خب، آن موقع كسی انتظار نداشت پسر یك وكیل این ...
میخواستیم «جهان سبز» را بسازیم اصلا دلیل حضور رامبد جوان در خانه سبز هم همین بود. او كه در همسران در یك قسمت ... خب، آن موقع كسی انتظار نداشت پسر یك وكیل این ...
پیشنهادهای بهروز بقایی
میخواستیم «جهان سبز» را بسازیم به ما پیشنهاد دادند سری دوم «همسران» را بسازیم ولی ما گفتیم همسران دیگر حرفی .... چون خسرو شكیبایی، رامبد جوان، بیتا فرهی، رضا ...
میخواستیم «جهان سبز» را بسازیم به ما پیشنهاد دادند سری دوم «همسران» را بسازیم ولی ما گفتیم همسران دیگر حرفی .... چون خسرو شكیبایی، رامبد جوان، بیتا فرهی، رضا ...
همسران جوان حتما بخوانند
ميخواستيم «جهان سبز» را بسازيم اصلا دليل حضور رامبد جوان در خانه سبز هم همين بود. او كه در همسران در يك قسمت ... خود من هم اگر بچهام در اين شرايط ميخواست درس بخواند، ...
ميخواستيم «جهان سبز» را بسازيم اصلا دليل حضور رامبد جوان در خانه سبز هم همين بود. او كه در همسران در يك قسمت ... خود من هم اگر بچهام در اين شرايط ميخواست درس بخواند، ...
گفتگو با داریوش فرهنگ( بخش پایانی)
ميخواستيم «جهان سبز» را بسازيم گفتگو با داریوش فرهنگ( بخش پایانی) این نوع سریال ها كه لازمه كانال های مختلف تلویزیونی در سراسر جهان است اگر پرداخت .
ميخواستيم «جهان سبز» را بسازيم گفتگو با داریوش فرهنگ( بخش پایانی) این نوع سریال ها كه لازمه كانال های مختلف تلویزیونی در سراسر جهان است اگر پرداخت .
دنبال مخاطب نسل سومی هستیم!
میخواستیم «جهان سبز» را بسازیم در خانه سبز ، ما 3 نسل داشتیم؛ نسل اول پدربزرگ و مادربزرگ، نسل دوم پدر و مادر و نسل سوم فرید و همسرش. ... اول از همه به او فكر نكرده ...
میخواستیم «جهان سبز» را بسازیم در خانه سبز ، ما 3 نسل داشتیم؛ نسل اول پدربزرگ و مادربزرگ، نسل دوم پدر و مادر و نسل سوم فرید و همسرش. ... اول از همه به او فكر نكرده ...
تصويربرداري سريال «ترانه مادري» به نيمه رسيد
میخواستیم «جهان سبز» را بسازیم یك لحظهای رسید كه حس كردیم سریال در اوج خودش است و ما همه حرفهایمان را زدهایم. .... درست است كه آنها گاهی مزاحم فیلمبرداری ما میشدند و ...
میخواستیم «جهان سبز» را بسازیم یك لحظهای رسید كه حس كردیم سریال در اوج خودش است و ما همه حرفهایمان را زدهایم. .... درست است كه آنها گاهی مزاحم فیلمبرداری ما میشدند و ...
سریال یك روز قبل برای تقدیر از جوانان ایرانی ساخته شد
میخواستیم «جهان سبز» را بسازیم یك لحظهای رسید كه حس كردیم سریال در اوج خودش است و ما همه حرفهایمان را زدهایم. ... تا چند سال قبل ازش خبر داشتیم. حالا تبدیل به جوان ...
میخواستیم «جهان سبز» را بسازیم یك لحظهای رسید كه حس كردیم سریال در اوج خودش است و ما همه حرفهایمان را زدهایم. ... تا چند سال قبل ازش خبر داشتیم. حالا تبدیل به جوان ...
تبريزي بالاخره روی «صندلي سبز» نشست
تبريزي بالاخره روی «صندلي سبز» نشست-تبریزی بالاخره روی «صندلی سبز» نشست ... فیلمی دربارهی نوع تمرینی كه در كشور ما برای رسیدن به دموكراسی انجام میشود، بسازیم. ... از آنجا كه میخواستیم فیلم با زاویه طنزآمیز و انتقادی به مقولهی انتخابات ... بهویژه با رقابتی كه در كانالهای متفاوت تلویزیونی در سراسر جهان وجود دارند، این ...
تبريزي بالاخره روی «صندلي سبز» نشست-تبریزی بالاخره روی «صندلی سبز» نشست ... فیلمی دربارهی نوع تمرینی كه در كشور ما برای رسیدن به دموكراسی انجام میشود، بسازیم. ... از آنجا كه میخواستیم فیلم با زاویه طنزآمیز و انتقادی به مقولهی انتخابات ... بهویژه با رقابتی كه در كانالهای متفاوت تلویزیونی در سراسر جهان وجود دارند، این ...
-
گوناگون
پربازدیدترینها