تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 14 آبان 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):بپرهيز از كارى كه موجب عذرخواهى می ‏شود.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1825917636




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

.com ::: «الي» به اتهام معاونت در قتل شوهرش محاكمه شد


واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: «الي» به اتهام معاونت در قتل شوهرش محاكمه شد خبرگزاري فارس: ربابه معروف به «الي» به اتهام معاونت در قتل شوهرش در سال 82، امروز در دادگاه حاضر و محاكمه شد. به گزارش خبرنگار اجتماعي فارس،‌ ساعت 4:05 دقيقه بامداد 27 دي سال 82، خبر كشف جسدي از طريق كلانتري 152 خاني‌آباد نو به بازپرس ويژه قتل گزار شد. بازپرس كشيك با حضور در محل حادثه و رؤيت مدارك مقتول متوجه شد كه جسد متعلق به مردي 30 ساله به نام فاضل است كه آثار متعدد چاقو روي صورت و گردن وي وجود دارد. ساعتي بعد به كلانتري 152 خاني‌آباد نو، گزارش كشف يك دستگاه خودروي P.K ارسال ‌شد كه در همان منطقه رها شده است و صندلي‌هاي اين خودرو به شدت آغشته به خون است. بعد از انجام تحقيقات مختلف، برادر زن مقتول، به عنوان متهم به قتل و همچنين همسر مقتول به اتهام معاونت در قتل بازداشت شدند ولي تاكنون حاضر به اعتراف به ارتكاب قتل نشده‌اند. اولين جلسه رسيدگي به اين پرونده بعد از گذشت 6 سال از زمان حادثه، امروز در شعبه 71 دادگاه كيفري استان تهران و به رياست قاضي نورالله عزيزمحمدي برگزار شد. ذبيحي‌زاده، نماينده دادستان ضمن بيان جزئياتي درباره حادثه و قرائت كيفرخواست گفت: سجاد.ب، متهم به قتل عمدي فاضل و خواهر او ربابه.ب، متهم به معاونت در قتل فاضل.م هستند كه سجاد در بازداشت به سر مي‌برد و ربابه با قرار وثيقه آزاد است. وي ادامه داد: با توجه به شكايت و ادعاي اولياي دم مبني بر مجرم بودن متهمان، نظريه پزشكي قانوني مبني بر وارد شدن جسم نوك تيز به گلو و شريان‌هاي حياتي، اظهارات شهود و متهمان، تناقض‌گويي فراوان متهمان در اظهارات و همچنين ساير تحقيقات، براي دادسرا محرز است كه متهمان در قتل عمد فاضل نقش داشته‌اند و تقاضاي مجازات آنها را دارم. قاضي سپس از پدر و مادر مقتول خواست كه به عنوان اولياي دم، خواسته خود را بيان كنند كه هر دو با بيان اينكه از متهمان شكايت دارند،‌ درخواست مجازات كردند. پدر مقتول گفت: من با اين ازدواج مخالف بودم، چرا كه عروسم قبلاً 2 بار ازدواج كرده بود و پسر من تنها 19 سال سن داشت. با وجود اين من براي اين كار استخاره كردم و خوب نيامد. بعد از عروسي نيز آنها با هم اختلاف داشتند. بعد از اظهارات والدين مقتول، قاضي از وكيل آنها خواست در جايگاه قرار بگيرد و خواسته خود را عنوان كند. وكيل مدافع اولياي دم گفت: با توجه به اظهارات متناقض متهم رديف اول، تحقيقات انجام شده، مستندات غير قابل انكار، كيفرخواست مستدل دادسراي جنايي و اينكه آخرين نفري كه به همراه مقتول ديده شده است برادر زن وي بوده است، من نيز مانند اولياي دم، خواستار قصاص متهم رديف اول هستم. در ادامه جلسه، قاضي از پسر 14 ساله و دختر 11 ساله مقتول خواست در جايگاه قرار بگيرند و خواسته خود را در قبال متهمان پرونده كه دايي و مادرشان هستند، بيان كنند. پسر مقتول گفت: آن شب شاهد خروج دايي از خانه‌مان بودم و فكر نمي‌كنم كه او پدرم را كشته باشد، به همين دليل شكايتي از او و مادرم ندارم. مادرم و پدرم هيچ اختلافي با هم نداشتند. دختر مقتول نيز با بيان اينكه زمان حادثه سن كمي داشته است و چيزي به خاطر ندارد، گفت: از دايي و مادرم شكايتي ندارم. در ادامه جلسه، سجاد، متهم به قتل در جايگاه قرار گرفت و در پاسخ به سؤال قاضي كه آيا اتهام قتل را قبول داري يا خير، گفت: من اتهام قتل فاضل را قبول ندارم. قاضي از متهم خواست درباره شب حادثه توضيح بدهد كه وي گفت: شب حادثه از كرج به تهران آمده بودم. وقتي با خانه خواهرم تماس گرفتم، كسي جواب نداد. با موبايل او تماس گرفتم كه گفت در خانه خواهر ديگرمان مهمان است و من هم به خانه خواهرم رفتم. بعد از شام، با خواهرم و فاضل بيرون آمديم و به سمت خانه فاضل كه چند خانه دورتر بود رفتيم. از آنها خداحافظي كردم ولي فاضل از من خواست با هم به قهوه‌خانه برويم و درباره خريد ماشين صحبت كنيم. در قهوه‌خانه، فاضل به برادرانش زنگ زد به آنجا بيايند ولي آنها نيامدند. حدود يك ربعي كه آنجا بوديم او بارها با موبايل حرف زد ولي نمي‌دانم با چه كسي. به سمت خانه در حال حركت بوديم كه متوجه شدم يك پژوي تيره رنگ، با چراغ علامت مي‌دهد. نزديك خانه كه شديم، فاضل از من خواست ماشين را ببرم ولي داخل خانه نگذارم. ماشين را كنار خانه فاضل پارك كردم و وارد خانه شدم، خواهرم از من پرسيد كه فاضل كجاست و من موضوع را گفتم و در همين زمان فاضل رسيد. من هم از آنها خداحافظي كردم و به كرج رفتم. صبح قرار بود ساعت 8 فاضل را ببينم ولي من خواب ماندم و به همين دليل با خانه فاضل تماس گرفتم ولي كسي جواب نداد. با موبايل خواهرم تماس گرفتم كه موبايل او را باجناق فاضل جواب داد و گفت خودت را زود به تهران برسان، براي فاضل اتفاق بدي افتاده است. قاضي گفت: صاحب قهوه‌خانه گفته است كه مقتول بعد از يك تماس تلفني با عجله از آنجا خارج شده است. چه كسي با مقتول تماس گرفت. متهم در جواب گفت: آنجا بسيار شلوغ بود و من متوجه نشدم. قاضي گفت: صاحب قهوه خانه گفته است كه مقتول با شما تند حرف زده است. توضيح بدهيد. متهم گفت: ما هيچ اختلافي با هم نداشتيم و آن شب هم درگيري لفظي بين ما رخ نداد. قاضي درباره اعتياد مقتول و اينكه در نمونه خون وي، كدئين و مرفين كشف شده است، از متهم سؤال كرد كه وي گفت: او فقط قليان مي‌كشيد و حتي سيگار هم نمي‌كشيد. قاضي از متهم سؤال كرد كه چرا خانواده مقتول تو را به قتل فرزندشان متهم كردند كه متهم گفت: يكي از برادران مقتول، بعد از فوت وي از خواهرم درخواست ازدواج كرد كه خواهر من هم به او جواب منفي داد. آنها هم به همين دليل من را متهم به قتل كردند. قاضي خطاب به متهم گفت: اين ادعايي غيرمنطقي است. وقتي خانواده‌اي با ازدواج پسرشان مخالف بودند، چطور ممكن است همان زن را براي پسر ديگرشان خواستگاري كنند. قاضي گفت: درباره درگيري خواهرت با مقتول و اينكه كتف خواهرت توسط مقتول ضربه ديده است، چه مي‌داني. متهم گفت: اطلاعي ندارم. قاضي از متهم پرسيد كه چرا آخر شب تصميم گرفتي به كرج برگردي، كه متهم در جواب گفت: مادر من مريض است و يك خواهر عقب‌مانده ذهني دارم و همه مي‌دانند كه من هر شب بايد به خانه برگردم حتي اگر ساعت 2 نيمه شب باشد. قاضي گفت آيا شاهدي داري كه آن شب به خانه رفتي، كه متهم در جواب گفت: شاهدي ندارم، چون آن شب مادرم هم خانه نبود. بعد از اظهارات متهم، قاضي از وكيل مدافع وي خواست دفاعيات خود را آغاز كند كه وي گفت: منظور صاحب قهوه‌خانه مبني بر بلند صحبت كردن مقتول با همراه، تلفن همراه مقتول بوده است نه شخص همرا وي. وي ادامه داد: يكي از مواردي كه باعث شده است اين پرونده بعد از 6 سال رسيدگي شود همين مورد است. عليرغم تلاش 6 ساله، موكل من تاكنون اقرار نكرده است. موكل من هيچ انگيزه‌اي براي ارتكاب قتل، آن هم به اين شكل وحشيانه نداشته است. بعد از اظهارات وكيل مدافع متهم، وكيل مدافع اولياي دم از قاضي اجازه خواست مواردي را بيان كند كه با اجازه قاضي، گفت: سند زدن خانه و ماشين به نام همسر مقتول، توسط خود مقتول به خاطر علاقه زياد نبوده است، بلكه مقتول به خاطر نداشتن كارت پايان خدمت، قادر نبوده است ملك و خودرويي را به نام خود بكند و از آنجا كه به دليل ازدواج با اين زن با خانواده خود قطع ارتباط كرده بود، به ناچار خانه و ماشين خود را به نام همسرش سند زد. وي ادامه داد: عليرغم ادعاي همسر مقتول مبني بر اينكه تا صبح از نيامدن شوهرش نگران بوده و مرتب با او تماس گرفته است، آخرين تماس او با موبايل مقتول ساعت 23:20 دقيقه بوده است. بعد از اين اظهارات، قاضي عزيزمحمدي همسر مقتول را كه تا اين لحظه خارج از دادگاه حضور داشت به داخل احضار كرد. قاضي از متهم خواست خود را معرفي كند كه وي گفت: ربابه 36 ساله هستم ولي همسرم در خانه من را «الي» صدا مي‌كرد. قاضي از متهم سؤال كرد كه آيا اتهام معاونت در قتل شوهرت را قبول داري كه وي گفت: قبول ندارم. من نه‌تنها انگيزه‌اي براي اين كار نداشتم، بلكه هيچ اختلافي هم با او نداشتم. قاضي گفت: چرا خانواده مقتول با ازدواج شما مخالف بودند كه وي گفت: آنها به خاطر بيكاري و بدهي‌هاي فاضل با ازدواج ما مخالف بودند. قاضي از الي درباره اعتياد همسرش سؤال كرد كه وي گفت: بله، او به ترياك اعتياد داشت و زماني كه به خانه پدرش مي‌رفت يا با دوستانش بود ترياك مصرف مي‌كرد. الي درباره شب حادثه گفت: بعد از اينكه سجاد خداحافظي كرد و رفت، فاضل به من گفت براي او نذر كنم تا كاري كه پيش رو داشت با موفقيت به انجام برسد. بعد از آن به من گفت با دوستانش جلسه دارد و تا يك ساعت ديگر برمي‌گردد. ساعت 1:30 دقيقه از خواب بيدار شدم و وقتي ديدم فاضل نيامده با او تماس گرفتم ولي جوابي نداد و تا صبح بارها اين كار را ادامه دادم. نمي‌دانم چرا در استعلام مخابرات تماس‌هاي من ثبت نشده است. صبح زود طبق معمول منتظر‌ بودم دوست فاضل دنبال او بيايد تا به محل كار بروند ولي زماني كه دوستش نيامد، با او تماس گرفتم و به او گفتم كه فاضل ديشب به خانه نيامده است. دوستش هم به من گفت شايد با تعدادي از مهندسان جلسه داشته است. بعد از آن از كلانتري تماس گرفتند و وقتي با شوهر خواهرم به كلانتري رفتم، متوجه موضوع شدم. قاضي از او سؤال كرد كه شوهرت به چه علت و با چه كساني اختلاف داشت كه متهم گفت: به خاطر شغلش با شخصي درگيري داشت و توسط آن شخص تهديد هم شده بود. الي همچنين گفت: يك بار زني با گوشي همسرم تماس گرفت و وقتي من جواب دادم با بيان اينكه اشتباه گرفته است، گوشي را قطع كرد. اما مدتي بعد از فوت شوهرم متوجه شدم كه شوهرم با آن زن رابطه داشته است. الي درباره ضربه خوردن كتفش و اينكه آيا مقتول اين ضربه را به او زده است، گفت: من از روي پله زمين افتادم و كتفم دچار آسيب شد و شوهرم نقشي در اين اتفاق نداشت. بعد از اظهارات اين متهم، قاضي عزيزمحمدي،‌ دوست مقتول را كه همسرش مدعي بود با او تماس گرفته است، احضار كرد. قاضي از او پرسيد كه آيا به همسر مقتول گفتي كه احتمال دارد مقتول با اشخاصي جلسه داشته باشد، كه دوست مقتول گفت: من اين حرف را نزدم. اساساً فاضل با كسي جلسه نداشت و اين كار در حيطه وظايف او نبود. در كار ما به ندرت پيش مي‌آيد كه تا ساعات پاياني شب جلسه داشته باشيم. وي ادامه داد: مقتول ضمن بيان اينكه با زن ديگري در رابطه است گفته بود كه به همين دليل با همسرش اختلاف دارد. در ابتداي جلسه وكيل مدافع اولياي دم سندي را به قاضي ارائه كرد كه نشان مي‌داد، الي به خاطر رابطه پنهاني با مردان ديگر، به 99 ضربه شلاق محكوم شده است. الي اين مورد را اتهام عنوان كرد و مدعي شد كه در آن پرونده تبرئه شده است، اما يكي از مستشاران با بيان اينكه اين برگه حكم قطعي دادگاه است، الي را به دروغ‌گويي متهم كرد. قاضي عزيزمحمدي به مدت 10 دقيقه وقت تنفس اعلام كرد و بعد از آن، آخرين دفاعيات متهمان را تنها با حضور اولياي دم، متهمان و وكلاي مدافع شنيد و ختم جلسه را اعلام كرد. قرار است فردا حكم دادگاه درباره اين پرونده اعلام شود. يكي از برادران مقتول، بيرون از دادگاه مدعي شد كه ربابه ( معروف به الي) با وثيقه‌ 700 ميليون توماني آزاد شده است و اين موضوع جاي تعجب دارد كه چنين وثيقه‌اي را از كجا تهيه كرده است. انتهاي پيام/ش




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 269]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن