واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی:
اميد، با خودروي سواري قهوهاي رنگ خود در محلههاي مختلف کرج پرسه ميزد و زنان و دختران جواني را که هنگام عصر در خيابان منتظر تاکسي بودند، به عنوان مسافر سوار خودرو کرده و در ميانه راه آنها را فريب ميداد؛ در ادامه اميد، آن ها را به منزل خود يا باغ متروکهاي مي برد و پس از آزار و اذيت، آنها را با روسري خودشان خفه و اجساد قربانيان را درون ملحفه مي پيچيد و در جادههاي اطراف منزل رها ميکرد.
خراسان: يک مقام آگاه در دادسراي جنايي گفت:حکم پرونده «اميد برک»، قاتل سريالي زنان کرج در دادسراي جنايي آماده اجراست. يک مقام آگاه در دادسراي جنايي تهران در گفتوگو با فارس، درباره سرانجام پرونده قتلهاي سريالي زنان در کرج اظهار داشت: مسئولان تلاش دارند اين حکم (11بار اعدام)سريع اجرا شود و پرونده هم در حال حاضر آماده است.وي ادامه داد: پرونده در حال حاضر در دادسراي جنايي تهران است و به دليل اين که در تهران رسيدگي شده است در تهران اجرا خواهد شد و اگر دادستان کرج بخواهد ميتواند پرونده را براي اجرا به کرج ببرد. يکي از پروندههايي که سال گذشته دستگاه قضايي با آن رو به رو شد، پرونده مربوط به جوان 24 ساله کرجي بود که از سال 85 اقدام به آزار و اذيت و قتل 10 زن جوان با همدستي همسرش کرده بود. تحقيقات پليس براي يافتن سرنخي از قاتل اين پرونده که روز به روز بر تعداد قربانيان افزوده ميشد ادامه يافت تا اين که بعد از کشف هفتمين جسد، مأموران با پرونده يک متهم به آزار و اذيت رو به رو شدند که از اين اتهام تبرئه شده بود. شکار طعمه با ارابه قهوهاي اين فرد که تا اين لحظه تنها مظنون مأموران بود، با خودروي خود در سطح شهر کرج اقدام به مسافرکشي ميکرد اما زماني که مأموران به خانه وي رفتند با خانه خالي مواجه شدند که همسايهها مدعي بودند چند روز قبل بدون اطلاع آن جا را تخليه کرده است. تحقيقات براي شناسايي مخفي گاههاي احتمالي اين مظنون فراري ادامه داشت تا اين که در تاريخ 19 تيرماه سال 87، اين متهم در مخفي گاه خود در شهرستان رامسر شناسايي شد. مأموران پليس آگاهي استان تهران با اخذ نيابت قضايي به اين محل رفته و بعد از دستگيري، او را به تهران منتقل کردند. اميد که در اولين جلسات بازپرسي منکر ارتکاب قتلها بود، وقتي در مقابل بازجوييهاي فني کارآگاهان قرار گرفت، دچار تناقضگويي شد و در نهايت لب به اعتراف گشود. تنفر از زنان به دليل شکست عشقي متهم پرونده در تشريح جزئيات تکاندهنده قتلهاي زنجيرهاي خود گفت: چند سال پيش در خيابان با زني آشنا شدم و با او ارتباط پنهاني پيدا کردم. يک روز در خانهام، با او مشاجره کردم که او شروع به خودزني کرد و با فريادهاي او همسايهها متوجه ماجرا شدند و زن جوان با اين کارش باعث شد، اهالي نسبت به من بدبين شوند. بعد از قطع ارتباط با اين زن، با زن ديگري رابطه برقرار کردم که با او هم دچار اختلاف شدم و او را رها کردم. به دنبال ناکامي در ارتباط با اين 2 زن، از زنها کينه به دل گرفتم و تشنه انتقام شدم. پس از مدتي، تصميم گرفتم به بهانه دوستي، دختران و زنان جوان را فريب دهم و آن ها را به قتل برسانم. اميد، با خودروي سواري قهوهاي رنگ خود در محلههاي مختلف کرج پرسه ميزد و زنان و دختران جواني را که هنگام عصر در خيابان منتظر تاکسي بودند، به عنوان مسافر سوار خودرو کرده و در ميانه راه آنها را فريب ميداد؛ در ادامه اميد، آن ها را به منزل خود يا باغ متروکهاي مي برد و پس از آزار و اذيت، آنها را با روسري خودشان خفه و اجساد قربانيان را درون ملحفه مي پيچيد و در جادههاي اطراف منزل رها ميکرد. متهم به قتل در اعترافات خود افزود: پس از قتل هر زن احساس خوبي به من دست ميداد و گمان ميکردم از آنها انتقام گرفتهام اما وقتي متوجه شدم پليس در جستجوي من است، جنايتهايم را متوقف کردم و از کرج به سمت شمال فرار کردم، اما عاقبت دستگير شدم. در نهايت بعد از اعتراف اميد به ارتکاب 10 قتل که اولين آن 3 ديماه 85 بود، قرار مجرميت وي به اتهام ارتکاب قتل عمدي و آزار و اذيت قربانيان از سوي دادسراي جنايي شهرستان کرج صادر و به دادگاه کيفري استان تهران ارسال شد. اين اتهامات در حالي بود که همسر اميد هم به اتهام معاونت در ارتکاب 7 فقره از قتلها و هم چنين فروش طلا و جواهرات قربانيان دستگير شده بود. اميد برک که به قاتل سريالي زنان کرج معروف شده بود در جلسه محاکمه که در تاريخ 9 آذر سال گذشته برگزار شد، در برابر اتهامات قتل و تجاوز و سرقت فقط به يک چيز فکر ميکرد و آن اين بود که همسرش از اتهام معاونت تبرئه شود. اميد در پايان هر پاسخي که به سوال هاي هيئت قضات ميداد، تاکيد ميکرد همسرش در اين قتلها به او کمک نکرده و بيگناه است. اميد در دادگاه بارها خواستار آزادي همسرش شد. بر اساس کيفرخواست صادر شده از سوي دادستان که توسط سيفي، نماينده دادستان قرائت شد آمده بود: اميد در تاريخ 3 دي ماه سال 85 در لنگرود اولين زن را قرباني کرد. مقتول فاطمه نام داشت و بعد از اين که به دست اميد به قتل رسيد اموالش از جمله مقداري طلاي وي توسط قاتل به سرقت رفت. دومين قتل نيز در آستانه اشرفيه اتفاق افتاد و اميد در اين قتل زني به نام جليله را در تاريخ 28 دي ماه سال 85 به قتل رساند و سپس پول و جواهراتش را به سرقت برد. چند ماه بعد اميد از شمال کشور به کرج نقل مکان و اين بار قتل ها را در اين شهر آغاز کرد. سومين قرباني اميد زني به نام مبارکه است که در تاريخ 22 بهمن ماه سال 86 به قتل رسيد و جسدش در مهرشهر کرج رها شد و اموالش به سرقت رفت. رقيه چهارمين قرباني اين قاتل سريالي است که جنازه اش در هشتگرد پيدا شد. اين زن در تاريخ 23 بهمن ماه سال 86 به قتل رسيد. سيفي در مورد پنجمين قرباني اميد گفت؛ ليلا زن جواني بود که قرباني اميد شد و جسدش در کمال شهر کرج پيدا شد. او نيز مانند ساير مقتولان خفه و جسدش در کنار خيابان رها شده بود. مليحه ششمين قرباني اميد بود. او نيز زني جوان بود که در تاريخ 24 ارديبهشت ماه سال گذشته کشته و جسدش در کمال شهر پيدا شد. فريده و مريم هشتمين و نهمين قرباني اين مرد بودند که خردادماه سال گذشته به قتل رسيدهاند. پيکر فريده اطراف فرودگاه پيام کشف شد. اميد در ادامه قتلهايش به سراغ دختري به نام الهام رفت و به فاصله 19 روز از قتل فريده اين دختر را از پا درآورد و جسدش را در کمال شهر رها کرد. نماينده دادستان ادامه داد؛ متهم رديف دوم مريم معروف به ساحره متولد 1370 است. او از نظر دادسرا متهم به معاونت در 7فقره قتل، 6فقره سرقت و مخفي کردن ادله جرم و لباسها و وسايل شخصي مقتولان و مباشرت در 10 فقره فروش مال مسروقه است. ساحره همسر اميد است و آن ها با همدستي يکديگر دست به اين قتلها زدهاند. در ادامه اميد متهم رديف اول پرونده در پاسخ به سؤال قاضي که زماني که قتلها را شروع کردي يک سال بود که ازدواج کرده بودي چرا به همسرت خيانت کردي و سپس مرتکب 10 فقره قتل شدي گفت: من سال 84 با ساحره ازدواج کردم. همسرم ر ا بسيار دوست داشتم و عاشقانه او را مي پرستيدم. اما اين اتفاق ها اصلا دست خودم نبود و از آن چه رخ داده است پشيمان هستم. ضمن اين که آن زنها خودشان همراه من ميآمدند. وي افزود: من واقعا از اين اتفاق ناراحتم و باور کنيد دست خودم نبود. وقتي مرتکب قتل ميشدم به آرامش ميرسيدم. متهم رديف دوم: اتهامات را قبول ندارم همسر اميد با بيان اين که اتهامات را قبول ندارد، گفت: زماني که در شمال زندگي ميکرديم اميد مرا به خانه مادرم ميبرد و شب به دنبالم ميآمد و متوجه قتلها نشدم؛ در کرج هم به خانه مادرش ميرفتم و به خواهر او درس ياد ميدادم و اطلاعي از قتلها نداشتم. ساحره در مورد اعترافات اوليهاش که گفته بود اموال مسروقه را ميفروخته و از قتل سوم متوجه ماجرا شده بود، گفت؛ اين اعترافات من دروغ است. زماني که اميد را دستگير کردند من به شدت دلم برايش سوخت. تصميم گرفتم کمکش کنم. پرونده به ديوان عالي کشور ارسال شد تا قضات ديوان بعد از بررسي پرونده و مشورت، نظر خود را درباره اين پرونده اعلام کنند که در نهايت و در تاريخ 13 ارديبهشت امسال، قضات شعبه 27 ديوان عالي کشور، حکم صادره از سوي دادگاه کيفري را تأييد کردند.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 340]